نویسنده: جواد سقا
منبع: بیست و هشتمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا
توجه به این نکته مهم است که افراد دارای اختلال های بینایی، برخلاف بسیاری از افراد ناشنوا، زبان منحصر به فردی ندارند. آنها اعضای انجمن های گفتاری هستند که عمدتاً از افرادی تشکیل شده اند که آسیب های بینایی قابل توجهی ندارند. زبانی که مصرف کنندگان توضیحات صوتی در زندگی روزمره از آن استفاده می کنند، توسط دنیای بینا شکل گرفته است. امروزه توصیف صوتی در فیلم ها و برنامه های تصویری کاربرد بسیاری دارند.
از گذشته، فیلم نامه نویسان و سازندگان فیلم با این فرض که تماشاگران دچار اختلال های حسی نیستند، فیلم را خلق کرده اند. تولید فیلم معاصر همیشه برای مخاطبان غیر نابینا طراحی شده است. از اواخر قرن بیستم«AD» یا توصیف صوتی به عنوان یک سرویس اضافی ضروری برای آن دسته از افراد نابینا و کم بینا که نمی توانستند به ویژگی های بصری فیلم دسترسی داشته باشد تهیه شد. در قرن بیستم، با پیشرفت سینمای صامت، راویانی توسط صاحبان سینما استخدام شدند تا فیلم را توضیح دهند و تیتراژها را بخوانند. در آن سال ها سواد خواندن هم به زبان فیلم و هم خواندن متون اتفاق رایجی نبود.
در قرن بیست و یکم که فرهنگ و جامعه از کاغذ به قالب های سمعی و بصری منتقل شده است، نیاز به دسترسی به محتوا شدیدتر است. در سال 1982 توصیف صوتی با همکاری شبکه های رادیویی و تلویزیونی با پخش هم زمان این خدمات به مخاطبان در آمریکا توسعه پیدا کرد (2007، Snyder).
توضیحات صوتی به یک فرد نابینا یا کم بینا این امکان را می دهد که یک فیلم را به طور مساوی با افراد بینا تجربه کند و از آن لذت ببرد. این شکل توصیف صوتی اطلاعاتی را که به طور کامل با دیالوگ یا صدای محیط مشخص نمی شود و هر عنصر بصری فیلم را برای مخاطب توضیح می دهد. توضیح ها در سینما توسط توصیف کنندۀ صوتی تخصصی ضبط و هنگام پخش فیلم در سینما با یک هدست بی سیم سبک وزن که مخاطب نابینا در گوش دارد شنیده می شود. توصیفی که معمولاً توسط توصیف کننده ای که آن را ارائه می دهد نوشته می شود، به جزئیات اقدامی می پردازد که برای درک داستان فیلم ضروری است. این ممکن است شامل ظاهر، حرکات، حالت های چهره، هویت شخصیت ها، کنش ها و واکنش ها، در آغوش گرفتن، دعوا، رقصیدن، شوخی های بصری و هر چیزی باشد که نشان داده می شوند و ممکن است بدون توضیحات، تماشاگر نابینا آن را از دست بدهد.
پخش صدای بازیگران در آغاز به شنوندگان فرصتی دهد تا قبل از فیلم صدای بازیگران را تشخیص دهند و شناخت قبلی به دست آورند. این معرفی در سینما پیش از دیدن فیلم ارائه می شود؛ به این معنا که افراد نابینا و کم بینا به همۀ اطلاعات دسترسی داشته باشند، مثلاً در معرفی شخصیتی که در تصویری مشخص است می توان گفت: رامین در یک محلۀ جنوبی تهران زندگی می کند. او 37ساله است، قد او یک متر و هشتاد است و با هشتاد کیلو وزن، اندامی ورزشی دارد. موهای او قهوه ای تیره، بلند و رو به عقب بسته شده است. رامین پیشانی بلند، پوست سفید، چهرۀ جدی، صورتی کشیده و کمی ته ریش دارد. چشمان او قهوه ای و کمی گود است. او اسپرت لباس می پوشد؛ شلوار جین آبی با تی شرت سفید. رامین با گام های بلند راه می رود.
در این مثال اگرچه تمام جزئیات ظاهری شخصیت بیان شده است، اما اینکه آنها چقدر لازم و ضروری هستند به عوامل متعددی بستگی دارد. در فیلم ها بسیاری از چیزها قابل درک است، در حالی که پیام ها و مفاهیم نمادین به شیوه های مختلف تفسیر و درک می شوند. درک فیلم می تواند در زمان های مختلف حتی برای یک بیننده معنای متفاوتی داشته باشد. هر بیننده ای از طریقی به معانی فیلمی که می بیند نزدیک می شود. مضامین یک فیلم توسط تماشاگران و در تعامل با آنها تولید می شود؛ بنابراین تلاش برای تفسیری منحصر به فرد که به عنوان توصیف صوتی ارائه می شود، شاید تصور ساده ای از هنر و شناخت مخاطب باشد. فیلم ها داستان هایی را به تصویر می کشند که ما می توانیم آنها را با استفاده از زمینۀ فرهنگی و اجتماعی با روایت ترکیب کنیم. تامپسون بر این باور است که توانمندی موقت برای فهم فیلم به کاربر نابینای AD نشان می دهد که افراد بینا می توانند از طریق دسترسی به اطلاعاتی که ظاهراً با بینایی همراه است، بر افراد نابینا اعمال قدرت کنند. به نظر او «ادراک بصری شکلی از قدرت است که مانند هر قدرت دیگری می تواند مقایسه شود، مورد سوء استفاده قرار گیرد و بنابراین به عنوان نوعی کنترل مورد استفاده قرار گیرد.» فیلم ها می توانند واقعیت های فیزیکی و جهان فیزیکی را با دقت بسیاری بازتولید کنند، اما وقتی وارد حوزۀ انتزاعی می شویم، نمادگرایی تصاویر و اصل موضوع ها زمانی است که توصیف بیشتری مورد نیاز است (تامپسون، 2018).
در ساخت روایت فیلم باید به عناصر کوچکی توجه کرد که برای توصیف شخصیت ها یا پیشبرد داستان اساسی نیستند، اما برخی اطلاعات رمزگذاری شده را آشکار می کنند (اوررو، ویلارو، 2013)؛ مانند اطلاعات نوشته شده روی یادداشتی که بازیگر به آن نگاه می کند، اما آن را بیان نمی کند. توصیف صوتی با هدف دسترسی آسان افراد دارای معلولیت بینایی به رسانه ها انجام می شود. توضیح ها هنگامی که با تصاویر همراه نباشند، خودبه خود معنا ندارند. در سال های اخیر استفاده از توصیف صوتی توجه بسیاری از پژوهشگران، سازمان های دولتی و کاربران و مخاطبان را به خود جلب کرده است.
توصیف صوتی مزایایی برای مخاطب خود دارد. مزایای توصیف صوتی برای نابینایان، کسب دانش و درک بهتر برنامه های رسانه ای، احساس استقلال، تجربۀ ارتباط اجتماعی و تقویت حس برابری با دیگر افراد جامعه و تجربۀ لذت تماشای فیلم و کاهش تلاش افراد بینا در توضیح فیلم است. باید به این نکته توجه کرد که (AD) مستقل نیست، بلکه تنها یک کل منسجم و معنادار را در ترکیب با عناصر دیگر معنادار مانند دیالوگ ها، موسیقی و جلوه های صوتی تشکیل می دهد. همچنین با محدودیت های مختلفی مانند محدودیت های زمانی و تعامل با عناصر دیگر اداره می شود.
شاید در نگاه اول توصیف تصاویری آسان به نظر برسد، اما تجزیه و تحلیل فیلم مشکلات بسیاری به همراه دارد. انتخاب اطلاعات بصری ارائه شده در تصاویر بسیار ذهنی است.
ادامه دارد… .