آشنایی کودکان با نقص ها و بیماری های جسمی خیلی مهم است. زمانی که بچه ها با مدرسه یا از مجراهای دیگر وارد جامعه می شوند، با افراد مختلفی رو به رو خواهند شد و چیزهایی را می بینند و می شناسند که تا پیش از این شناختی از آن ها نداشتند. جهان افراد بیمار و معلول، یکی از این ناشناخته ها برای کودکان است. اگر بچه ها نقص ها را نشناسند، به طبع، شیوه درست مواجهه با آن ها را بلد نخواهند بود و این می تواند مشکل ساز باشد.
حتی برای بچه هایی که با این نقص ها زندگی می کنند هم این شناخت ضروری است؛ چراکه اگر کودک معلولی نقص خود را به درستی نشناسد، اعتماد به نفس حضور در جامعه را نخواهد داشت.
کتاب «بوها چشم های خواهرم هستند»، با زبانی ساده و کودکانه درباره فاطمه، خواهر راوی داستان می نویسد که نابیناست اما با بوها، جهان را درک می کند. این کتاب با خلق چند لحظه ساده، تلاش می کند این نکته را تبیین کند که افراد نابینا اگرچه نقصی دارند که بی شک گریبانگیرشان است، اما توانمندی هایی دارند که به کمک آن ها می توانند مشکلاتشان را حل کنند. مثلاً در بخشی از کتاب می خوانیم: «در بازی “میوه را بشناس و بخور” هر بازیکن باید با چشم های بسته به طرف سبد میوه ها برود و چیزی را که از او خواسته می شود، انتخاب کند. همه ما اشتباه می کنیم، چون میوه ها را تصادفی انتخاب می کنیم، فقط فاطمه رنگ میوه ها را اشتباه نمی گوید.»
«بوها چشم های خواهرم هستند»، دوزبانه فارسی و عربی است. علی عاشور جعفر آن را نوشته، محدثه سادات دادصفت ترجمه کرده و نادین صیدالی تصویرهایش را کشیده است؛ نشر نم نیز آن را با قیمت ۲۸۰ هزارتومان در دسترس علاقه مندان قرار داده است.
منبع: ایبنا