نویسنده: Carlton Anne Cook Walker
منبع نسخه ی انگلیسی: Future Reflection
مترجم: داوود چوبینی
منبع نسخه ی ترجمه شده: محله ی نابینایان
یادداشت سردبیر
زمانی که متوجه کووید 19 شدیم، این ویروس، به شکل کاملاً ناگهانی و سریع، زندگی ما را از این رو به آن رو کرد. تعطیلی مدارس در سرتاسر آمریکا، معلمین و والدین دانش آموزان را بر آن داشت تا با هم فکری یکدیگر، راهکارهای مؤثری را در جهت ادامه ی آموزش بچه ها در خانه طرح ریزی کنند. احتمال نادیده گرفتن حقوق دانش آموزان معلول در زمان این بحران، باعث نگرانی شدید معلمین، والدین این بچه ها و حامیان آنها شده بود. در این مقاله، خانم کارلتُن اَن کوک واکِر، رئیس سازمان ملی والدین دارای فرزند نابینا، “NOPBC” به بررسی مجموعه ای از دستور العملها پرداخته که توسط وزارت آموزش و پرورش کشور، در خصوص دانش آموزان دارای معلولیت صادر شده است. همچنین، خانم واکِر به شرح این نکته می پردازد که فدراسیون ملی نابینایان، در جهت حصول اطمینان از این نکته که در زمان وجود این بیماری، حقوق دانش آموزان نابینا و سایر معلولین نادیده گرفته نشده، دست به چه اقداماتی زده است.
زمانی که ویروس فراگیر کُرونا در ماه مارس، بلای جان ملتمان شد، به برخی از نهادها، مؤسسات و کسب و کارها دستور داده شد فعالیتهای خود را متوقف کنند. به برخی از نهادها، مؤسسات و کسب و کارها نیز شدیدا توصیه شد که با سایرین همراه شوند. تعطیلات زنجیره ای، تاثیر چشمگیری بر مدارس دولتی داشت. در فاصله ی زمانی بین 16 مارس تا 24 مارس، تمامی مدارس 50 ایالت، ناحیه ی کلمبیا و 5 منطقه ی وابسته به حکومت ایالت متحده یعنی: مجمع الجزایر ساموآ، جزیره ی گوام، پورتوریکو، جزایر ماریانای شمالی و جزایر ویرجین، به دستور و یا توصیه مقامات حکومتی به تعطیلی کشانده شدند. هم زمان با این قصه، وقتی فرمان تعطیلی مدارس صادر شد، برنامه های بهاره ای که برخی از مدارس تدارک دیده بودند نیز به حالت تعلیق در آمد. برنامه هایی که قرار بود 10 تا 13 هفته به طول بینجامد.
دستور العملهایی از جانب وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده
در مورخ 12 مارس 2020، حتی پیش از اینکه فرمان تعطیلی مدارس صادر شود، وزارت آموزش و پرورش خط مشی هایی را در خصوص کووید 19 و مرتبط با بحث تعطیلی مدارس منتشر نمود. در میان این خط مشی ها، صحبتی هم از فراهم سازی خدمات ویژه ی آموزشی و آموزش عمومی مناسب و رایگان “FAPE” برای دانش آموزان معلول، به میان آمده بود. ابلاغیه مورخ 12 مارس، روشن می ساخت که اگر مدارس فرصتهای آموزشی را برای افراد عادی خود مهیا نسازند، هیچ مسئولیتی هم در قبال فراهم آوری خدمات آموزشی برای افراد معلول نخواهند داشت. در چنین مواردی، وزارت آموزش و پرورش به این نتیجه رسید که مدارس موظفند تا دسترسی مساوی دانش آموزان معلول به فرصتهای آموزشی و آموزشهای عمومی مناسب سازی شده رایگان را فراهم آورند. این مناقشه که مدارس فقط زمانی نسبت به دانش آموزان معلول مسئولیت دارند که فرصتهای آموزشی را برای دانش آموزان عادی فراهم آورند، به جزِ لاینفک ساختار آموزش و پرورش ایالات متحده بدل شده است. این ساختار، حد اقل از سپتامبر 2017 در کابینه ی ترامپ نیز وجود داشته است. در هر صورت، خط مشی های پیشین این وزارت، حاکی از آن نبود که اگر فرصتهای آموزشی از دانش آموزان عادی سلب شود، مدارس میتوانند از مسئولیتهای آموزشی خود نسبت به دانش آموزان معلول سر باز زنند. دستور العمل پیش رو، آن چیزی نبود که در سال 2014 و در پی تعطیلی مدارس به خاطر همه گیری ویروس اِبولا در خصوص خدمات آموزشی برای دانش آموزان دارای معلولیت بدان اشاره شده بود. حتی این مسأله وقتی در سال 2012 مناطقی از آمریکا به واسطه طوفان شن به شدت آسیب دیدند نیز لحاظ نگردید. هر 2 حادثه، اتفاقاً در زمان ریاست جمهوری آقای اوباما اتفاق افتاد.
دانش آموزان معلول، قربانی این قصه
با اخطار محترمانه ای که توسط آموزش و پرورش به کادر رسمی مدارس مبنی بر عدم مجوز در خصوص شانه خالی کردن در مقابل تعهدات قانونی که نسبت به بچه های معلول دارند، داده شد، پرونده ای تحت عنوان پَندُرا “pandora” باز شد. از زمان تعطیلی مدارس، مقامات ارشد مدارس اعلام کردند: به هیچ دانش آموزی بسته ی آموزشی ارائه نخواهد شد. آنها دانش آموزان معلول را مقصر این تصمیم می دانستند. کادر رسمی مدارس اینگونه می پنداشتند که فراهم آوری بستری مناسب برای آموزش از راه دور معلولین، کار بسیار مشکلی است. کادر رسمی مدارس ترس و وحشت خود از یک مساله را با عموم مردم به اشتراک گذاشتند. آنها از این موضوع می هراسیدند که در صورت عدم موفقیت در ارائه ی برنامه های آموزشی فردی به این دانش آموزان در طی این بحران، دعوای قضایی بی سابقه ای صورت پذیرد. این ادعاها مورد پذیرش نبودند. بسیاری از مدارس زمانی که به شکل حضوری به دانش آموزان خدمات آموزشی ارائه می دادند، به شکل کاملا روتین، اساسا حقوق این قشر از دانش آموزان را در قبال آموزشهای مبتنی بر تصویر را نادیده و نقض می کردند.
کتابهای بریل یا دیر به دست بچه ها میرسید یا پر از غلط بود و یا اصلاً موجود نبود.
استفاده از ابزارهای آموزشی غیر قابل دسترس برای معلولین که از مهمترین آنها می توان به نرم افزارها و وبسایتهای آموزشی اشاره کرد، کاری کاملاً عادی بود.
حتی برخی از مقامات رسمی مدارس، بدون ترس از دعوای قضایی، شکایتهای والدین این عزیزان را نیز در خصوص همان مسأله ی نقض حقوق معلولین در حوزه ی آموزشهای مبتنی بر تصویر را خیلی راحت نادیده می گرفتند. آنها به خوبی از این نکته آگاه بودند که چقدر مدرسه را درگیر مسائل قضایی کردن و به دادگاه کشاندن برای والدین سخت، وقتگیر و پر هزینه است. اگر چنین مدیران و معاونین متمرد و سرکش، ترسی از دعوای قضایی ناشی از عدم ارائه ی خدمات آموزشی مبتنی بر آموزشهای تصویری داشتند، دانش آموزان نابینا به موقع ابزارهای آموزشی قابل دسترس دریاف می کردند، آموزش بریل را سر وقت فرا می گرفتند، به میزان کافی و در سن مناسب آموزشهای مربوط به تحرک و جهتیابی را از نظر میگذراندن و درنهایت ابزارهای کمک آموزشی مبتنی بر فناوری در مدرسه و خانه در اختیارشان قرار میگرفت. حداقل، در صورتی که وزارت آموزش و پرورش قانون آموزش استثنایی مصوب فدرال را اجرا کند، (قانونی که بر فراهم کردن مواد آموزشی قابل دسترس و ارائه تجهیزات توانبخشی مبتنی بر فناوری در خانه تاکید دارد) تغییر از حالت آموزش حضوری به آموزش غیر حضوری اصلا برای نابینایان یک چالش به حساب نخواهد آمد. علاوه بر این، سالهاست که توانمند سازی افراد معلول غالبا از طریق آموزشهای از راه دور صورت پذیرفته است. از نمونه اقدامات انجام شده می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
در حوزه خدمات آموزشی مرتبط با معلولین میتوان به جسم درمانی، کار درمانی و گفتار درمانی اشاره کرد.
در حوزه آموزشهای خاص نابینایان هم میتوان از آموزش بریل، یاد دادن چگونگی استفاده از ابزار های وابسته به تکنولوژی و آموزش تحرک و جهت یابی یاد کرد. ادعاهایی نظیر اینکه ارائه این خدمات به شکل مجازی ممکن نیست، یا از سر ناآگاهیست و یا با غرض ورزیهای عده ای، راهنماییهای غلط به دوستان داده می شود.
مقصر شمردن دانش آموزان دارای معلولیت در موضوع عدم ارائه ی خدمات آموزشی به کل دانش آموزان، واکنش شدید بر علیه این قشر را به دنبال داشت. والدین بچه های غیر معلول از این شِکوِه داشتند که فرزندانشان به خاطر معلولین دارند از پیشرفت باز می مانند. حتی برخی از پدر و مادرهای دانش آموزان معلول که از جمله آنها میتوان به پدر و مادرهای دارای فرزند نابینا و پدر و مادرهایی که دارای فرزندان نابینای با یک معلولیت دیگر هستند اشاره کرد، با گروه یاد شده هم آوا شده و این شعار را سر می دادند: “تا زمانی که بحث از ارائه خدمات آموزشی به اکثریت در میان است، نادیده گرفتن خدمات آموزشی دانش آموزان دارای معلولیت امری معقول است.” مورخ 16 مارس، 24 ایالت به همراه منطقه ی کلمبیا و پورتوریکو تعطیلی مدارس را رسماً اعلام کردند. در همان تاریخ، وزارت آموزش و پرورش بیانیه ای را صادر کرد که طی آن به معرفی کووید 19 جدید پرداخته و به نگرانیهای مرتبط با تأثیر آن بر مدارس اشاره کرده است. زمانی که واکنشهای منفی محتمل نسبت به دانش آموزان معلول به شکل برجسته تری رو به فزونی گذاشت، وزارت آموزش و پرورش مدارس را مورد خطاب قرار داد و به آنها اعلام داشت: “یا با بررسی جوانب، به یک توافق نسبت به انجام مسئولیتهایتان رسیده و در این زمینه اقدامات لازم را صورت دهید و یا در غیر این صورت، اگر طبق قانون درک حقیقت و ماهیت معلولیت، رنگ و نژاد و ملیت، گزارش زورگویی و آزار و اذیت دانش آموزان معلول به مراجع قانونی ارسال شود، مشخصا بفرمایید پاسخ شما به آن، چه خواهد بود؟” همچنین، در این بیانیه مجدداً خط مشی های منتشر شده در تاریخ 12 مارس در خصوص مسئولیتهای مسئولین در قبال دانش آموزان دارای معلولیت را یاد آور شده است. در بیانیه نام برده، بر این امر متذکر شده است که در بحث آموزش حضوری، نیازی به برگزاری جلسات تیمی برنامه های آموزشی مبتنی بر تصویر نیست. بنابراین وقتی این ارزشیابیها قرار نیست در آموزش حضوری اعمال شوند، نیازی هم به استفاده از آنها در زمانی که مدارس تعطیل هستند نیز نمیباشد. فردای همان روز یعنی در 17 مارس، بخش حقوق مدنی وزارت آموزش و پرورش ویدیویی را در کانال یوتوب خود بارگزاری کرد. یکی از مطبوعات هم دست به نشر تأییدیه ی تصویب تعهدات قانونی مدارس نسبت به دانش آموزان دارای معلولیت زد. تأییدیه ای که به عملی بودن اجرای این تعهدات نیز اشاره داشت. وزارت آموزش و پرورش اظهار داشت: “ابزارهای مبتنی بر آموزش مجازی، بی تردید باید برای دانش آموزان معلول دسترس پذیر شود. همچنین این ابزارهای آموزشی ضرورتا میبایست با برنامه ها و ابزارهایی که مبتنی بر فناوری است و دانش آموزان معلول از طریق آن آموزش برایشان میسر است، کاملا سازگار گردد.” معاون آموزشی بخش حقوق مدنی، آقای کِنِف ل. مارکز نیز اینگونه به حمایت از دانش آموزان معلول برخاستند: “دانش آموزان دارای معلولیت لازم است که به فناوری آموزشی که توسط مدارس به کار گرفته می شوند، دسترسی داشته باشند. دفتر حقوق مدنی تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا مطمئن شود که هیچ دانش آموزی از استفاده از این ابزارهای مهم، محروم نباشد.”
مشاوره ی خوب، نمونه ی غلط
در تاریخ 20 مارس، 19 ایالت دیگر نیز مدارس خود را تعطیل کردند تا تعداد ایالتهایی که با اجبار، درب مدارس خود را بسته باشند به عدد 43 برسد. وزارت آموزش و پرورش ابلاغیه دیگری را منتشر کرد. اینگونه به نظر میرسید که هدف این ابلاغیه زدن تلنگری به مقامات ارشد بخش معاونت آموزشی مدارس برای عمل به تعهدات قانونی خود نسبت به دانش آموزان باشد. در ابلاغیه جدید منتشر شده توسط وزارت آموزش و پرورش، تمامی مفاد ابلاغیه ی پیشین مجدد تکرار شد و پیشنهاداتی را که مدارس در خصوص خدمات آموزش استثنایی ارائه کرده بودند، به شکل پُر رنگی مورد توجه قرار داد. گرچه این سند تصدیق می کرد که ارائه ی برخی خدمات آموزشی نظیر فیزیوتراپی، کار درمانی و خدمات آموزشی مبتنی بر خط بریل به شکل مجازی میسر نمی باشد، اما همین سند به مقامات ارشد مدارس متذکر می شد که بسیاری از خدمات آموزشی مخصوص دانش آموزان استثنایی از طریق آموزش مجازی می تواند صورت پذیرد. متاسفانه، به نظر میرسد که این ابلاغیه از روی شتابزدگی نگارش شده باشد. این سند مثالی را آورده که در آن وزارت به معلمین توصیه می کند که مجازند برای دانش آموزان بینا مطالب آموزشی نوشتاری فراهم کنند و دانش آموزان نابینا نیز از طریق صدا با معلم خود همراه شوند. در هر صورت، قوانین محکم فدرال در خصوص بحران کووید 19 دستخوش تغییر نشده و نگاهی موشکافانه تر به این قوانین، ما را متوجه این نکته خواهد ساخت که این مثال از روی کوته فکری زده شده و نمی توان آن را به اکثریت جامعه ی دانش آموزی دارای معلولیت نابینایی نسبت داد. مثالی که در ابلاغیه جدید وزارت در خصوص دانش آموز دارای معلولیت بینایی آورده شده به شرح ذیل می باشد:
“برای مثال، در صورتی که دبیری در کلاسش دانش آموز نابینا دارد و قادر به ارائه ی فایل مناسب سازی شده و قابل دسترسی برای او نیست، می تواند فایلی که از قبل آماده کرده را به سایر دانش آموزان بدهد و در صورت صلاح دید دانش آموز نابینا، یا آن را از پشت تلفن برایش بخواند و یا به کمک یک وُیس ریکُردِر آن را صوتی و به او بدهد.”
لطفا به شروطی که در این مثال آورده شده نظری بیندازید: معلم امکان ارائه ی مطالب آن هم به شکل صوتی را داراست، ولی نمی تواند یک فایل الکترونیکی قابل دسترس را برای دانش آموزان نابینایش فراهم آورد؟ باور چنین موضوعی به شدت مشکل است. چرا که به جرات می توان بر این نکته اذعان داشت که تا پیش از بسته شدن مدارس، آنها مطالب آموزشی را به شکل خط بریل و فایلهای الکترونیکی در اختیار بچه های نابینا قرار می دادند. در فعل و انفعال تولید مطالب به خط بریل، دانش آموز و معلم هیچ نقشی قرار نیست ایفا کنند. تنها لازم است مطالب آموزشی توسط یک پرینتر بریل چاپ شود. کاری که نباید سخت تر از پرینت گرفتن مطالب آموزشی به خط بینایی باشد. متناوبا، یک فایل الکترونیکی قابل دسترس می تواند این امکان را به دانش آموز نابینا بدهد که به واسطه ی برجسته نگاری که مدرسه برایش فراهم کرده، به مطالعه ی آن بپردازد و یا با پرینتر بریلی که باز هم از طرف مدرسه در اختیارش گذاشته شده، با آسودگی خاطر و در منزل، از آن فایل پرینت بریل بگیرد. خوشبختانه، در مثالی که توسط آموزش و پرورش زده شده، به این نکته اشاره می کند که معلم فقط در صورتی می تواند مطالب آموزشی را برای نابینا ضبط کند و در قالب یک فایل صوتی در اختیارش قرار دهد که خود دانش آموز این روش را برای آموزش دیدن مفید یابد. اگر دانش آموز احساس کند که مانند سایر دانش آموزان نیازمند این است که با متن ارتباط بگیرد، در چنین شرایطی، صِرف داشتن فایلهای صوتی به احتمال زیاد مشکلی از مشکلات او را حل نخواهد کرد. اگر برای دستیابی دانش آموزان عادی به آموزش، فایلهای متنی تهیه می شود، مدارس ملزم به ثابت کردن این نکته هستند که چرا دانش آموزان نابینا نیازی به دسترسی به چنین فایلهای مشابهی را ندارند. در مورخ 21 مارس، این وزارت با لفاظیها و گزافه گوییهایش نشان داد که در خصوص آموزش افراد نابینا و به خصوص در مورد آموزش از راه دور این قشر، هیچ درکی از آموزش قابل دسترس و معیارهایش ندارد. با توجه به فناوری موجود، مثالی که در مورد حل مشکل نابینایان در حوزه ی آموزش با استفاده از صوتی کردن مطالب متنی توسط وزارت به میان آمده بود، بسیار پیش پا افتاده و دمده ای به حساب می آمد. باعث تاسف است که مقامات وزارتی از چنین مثالی استفاده کرده بودند، اما طبق قوانین فدرال، قطعاً این بدین معنا نیست که مدارس می توانند با شانه بالا اندازی و بی اعتنایی کامل و صرفاً با فراهم آوری نسخه های صوتی فایلهای الکترونیکی که توسط دانش آموزان عادی و با یک دستگاه متن خوان مورد استفاده قرار می گیرد، از مسئولیتهایی که نسبت به این قشر معلول دارند، شانه خالی کنند.
تعطیلی مدارس به خاطر کووید 19، تغییری در قوانین فدرال ایجاد نمی کند
خط مشی تعیین شده توسط وزارت، به خوبی روشن ساخت که تمامی مدارس، به هر نحوی که شده ملزم هستند تمامی خدمات و برنامه های آموزشی فردی نظیر ابزارهای لازم برای این کار و کمترین دگردیسی در نحوه ی آموزش را مهیا سازند. مدارس میبایست با همفکری با والدین دانش آموزان، به روشهایی جهت اجرایی سازی برنامه های آموزشی فردی دست یابند. در این خصوص، می توان در ابتدا با روشهایی که پیش از تعطیلات به کار برده می شد، شروع کرد و یا از روشهایی که مدتهاست مورد قبول فدرال است، بهره جست. این روشها می تواند شامل ارائه مطالب با یک شیب تند، آموزش از راه دور و فراهم آوری ابزارهای کمک آموزشی مبتنی بر فناوری قابل دسترس در خانه باشد. این روشها به عنوان یک متمم می تواند تا زمانی که برگزاری جلسات رسمی محقق شود، به شکل یک پارچه ای با برنامه های آموزشی فردی موجود ترکیب شده و معجون خوبی را به وجود آورد. اگر مدارس و والدین دانش آموزان نتوانند در این زمینه به توافقی دست یابند، تیم تخصصی این حوزه لازم است تا با برگزاری یک جلسه ی رسمی از طریق ویدیو کنفرانس به بحث در همین ارتباط، در زمان تعطیلی مدارس بپردازند. همانطور که در بالا بدان اشاره گردید، برگزاری جلسات ارزشیابی و برنامه های آموزش فردی به شکل حضوری ضرورتی ندارد. همچنین، با توجه به تعطیلی مدارس، جدول زمانی مرتبطی در این زمینه تدارک دیده نشده است. مدارسی که نمی خواهند جلسات مربوط به برنامه های آموزش فردی را به شکل مرتب برگزار کنند، ممکن است تا زمان بازگشایی مجدد مراجع قانونی مثل دادگاهها و ارگانهای نظارتی مرتبط با این اماکن آموزشی، خود را رها از بند قانون تصور کنند. البته که چنین موضوعاتی جزء موارد بسیار خاص به حساب می آیند.
کنگره خواستار تغییراتی در قوانین فدرال است
وزارت آموزش و پرورش موضع روشن و خالی از ابهام خود را اعلام کرده است. بر طبق این اعلامیه، کووید 19 هیچ تغییری در قوانین فدرال به وجود نیاورده و دانش آموزان معلول هنوز هم از حق دسترسی به آموزشهای عمومی مناسب و رایگان برخوردارند. با این وجود، گروهی از ذینفعان از کنگره خواسته اند تا با دست بردن در قوانین فدرال، دانش آموزان معلول را از حقوقشان محروم سازند. در حقیقت، پیش نویسهای این قصه، یعنی قانون “کمکهای انسان دوستانه، آسودگی روانی، و امنیت اقتصادی در عصر ویروس کُرونا”، شرایطی را برای وزیر آموزش و پرورش، یعنی خانم بِتسی دیووس فراهم ساخته که بر اساس آن ایشان معافیت های قانونی وسیعی را به ایالتها بخشیده است. طبق همین معافیتهای قانونی و البته 2 ماده قانون “آموزش افراد دارای معلولیت” و “لایحه توانمندسازی افراد معلول”، مصوب سال 1973، ایالتها مجازند تا این عزیزان را حداقل به مدت 12 ماه از حمایتها، حقوق اساسی و البته همیشگی خود محروم سازند. فدراسیون ملی نابینایان آمریکا و سایر سازمانهای مدافع حقوق معلولین وارد عمل شدند. اعضایی از سرتاسر کشور از نمایندگان کنگره و سنا خواستند تا بر علیه قانونی رأی دهند که حقوق مدنی و آموزشی دانش آموزان را نادیده می گیرد. حمایتهای ما یک نتیجه ی مهم داشت. در قانون نهایی و مصوب “کمکهای انسان دوستانه، آسودگی روانی و امنیت اقتصادی در عصر کُرونا”، بخشی با این تیتر را شامل می شد: معافیتهای اضطراری آموزش ملی. این بخش از قانون، بی واسطه از جناب وزیر میخواهد تا ظرف 30 روز آینده، گزارشی از معافیتهای موجود در 2 ماده قانون “آموزش افراد دارای معلولیت” و “قانون توانمندسازی” و همچنین سایر آیین نامه های مصوب دولت که حقوق مدنی و آموزشی این افراد را در طی بحران کووید 19 نشانه رفته است، به مراجع مرتبط تحویل دهد. چیزی که پیش از این اصلاً سابقه نداشته و از وزیر خواسته نشده بود. کنگره هیچ گونه محدودیتی را بر سر نوع و یا مدت زمان معافیتهایی که خانم دیووس احتمالاً می توانسته بر آن تأکید داشته باشد، قرار نداد. این یعنی اینکه دانش آموزان دارای معلولیت ممکن است از تمامی حمایتها و حقوق آموزشی و مدنی خود که بیش از سه دهه بود از آن برخوردار بودند، محروم شوند. یک بار دیگر، فدراسیون ملی نابینایان و سایر سازمانهای حامی بسیج شدند. ما از اعضای خود عاجزانه خواهش می کنیم تا به ارتباطات خود با نمایندگانشان در کنگره ادامه دهند. البته که ما نیز خود از حرکت باز نه ایستاده ایم. در مورخ 10 آوریل، رئیس فدراسیون ملی نابینایان آمریکا، آقای مارک ریکوبونو، نامه ای به خانم وزیر نوشت. در این نامه، آقای ریکوبونو از خانم دیووس تمنا کرد تا برای قوانین به این مهمی، معافیتی را لحاظ نکند.
نامه جناب ریکوبونو بر 3 نکته مهم تاکید داشت.
- گذاشتن معافیت بر روی این قوانین، نیازهای دانش آموزان را بر آورده نخواهد ساخت و بر خلاف قانون “کمکهای انسان دوستانه، آسودگی روانی و امنیت اقتصادی در عصر ویروس کُرونا” که تاکید بر فاصله اجتماعی دارد، اتفاقا باعث می شود دانش آموزان به جای آن همدیگر را برای رفع نیاز ملاقات کنند.
- چنین خط مشی های مشابهی، از سپتامبر 2017 و توسط وزارت آموزش و پرورش برای تعطیلی مدارس تدارک دیده شده بود. بنابراین، مدارس باید خود را برای مواجهه با چنین تعطیلات غیر قابل پیشبینی شده و اطاعت از قوانین فدرال در هنگام چنین بحرانهایی آماده می ساختند. او همچنین می افزاید: “حال که ویروس کُرونا، ویروسی شایع است، تأثیری که این ویروس بر آموزش یک محله می گذارد، اصلا قابل قیاس با تأثیری نیست که بر آموزش یک ایالت یا یک کشور و یا بر کل دنیا می گذارد و به نحوی می توان گفت فجایع بین المللی را تکمیل می کند. مراکز آموزشی محلی متأثر از کووید 19، به مراتب منابع بیشتری را نسبت به همتایان خود که متأثر از طوفان و سایر بلایای طبیعی هستند، در اختیار دارند.”
- با وجود تعطیلی مدارس، برخی از مدارس و سازمانها، نظیر فدراسیون ملی نابینایان آمریکا، با موفقیت کامل، آموزشها و منابع قابل دسترسی را مهیا ساخته اند. همانگونه که نوشتم، این مدارک نشان می دهند که در صورت عدم اختصاص هر گونه معافیت بر حقوق آموزشی و مدنی افراد دارای معلولیت که از جمله آنها می توان به دانش آموزان نابینا اشاره کرد، مدارس قادر به اجرای قوانین فدرال هستند.
نسخه ای از نامه ی مورخ 10 آوریل 2020 که توسط رئیس فدراسیون ملی نابینایان آمریکا نوشته شد، بعد از این مقاله به شما تقدیم می شود.
حمایتها جواب داد
بسیاری از گروههای حمایت کننده، عاجزانه از خانم وزیر خواستند تا فقط مجوز معافیتهای محدودی را به ایالات بدهد. این در حالی بود که سایرین، اعطای معافیتها آن هم در سطح گسترده تری را طلب می کردند. در مورخ 27 آوریل، خانم دیووس گزارش خود را منتشر کرد. وی در این گزارش، درخواستهای مبنی بر نادیده گرفتن حقوق اساسی دانش آموزان دارای معلولیت را نپذیرفت. او در گزارشش اینگونه توضیح می دهد: “تمامی مدارس می توانند و بهتر است بگویم باید فضای آموزش را برای همه دانش آموزان از جمله دانش آموزان دارای معلولیت فراهم آورند.” همچنین، در این گزارش آمده است: “طبق نیازها و بیشترین منافع هر دانش آموز و نه کل دانش آموزان یک مدرسه، باید تصمیمات و هزینه ها برآورد و تامین گردد. خدماتی هم که در عصر آموزش حضوری به شکل معمول ارائه میشده نیز می بایست از طریق روشهای جایگزین به دانش آموزان داده شود. این مسأله مستلزم ایجاد روشهای خلاقانه و نو آورانه است.”
نشریه ی “Future Reflection” “آینده ی منعطف”، به همراه گزارش وزیر، بخشی از نامه ی آقای ریکوبونو که اتفاقاً تمرکزش بر همین نیازهای دانش آموزان نیز بود را ارائه کرده است.
در این بخش این گونه آمده است: “دلیلی ندارد کنگره بخواهد امکاناتی را که برای حفظ آموزش دانش آموزان معلول طرح ریزی شده است را نادیده بگیرد و بر علیه آن معافیت صادر کند. من میدانم که با ذکاوت، نو آوری، استقامت و شجاعت، محصلین و مدارس می توانند با خلوص نیت بحث مربوط به آموزش کشور را به پیش ببرند.”
از جمله معافیتهای قانونی که خانم دیووس پیشنهاد کردند میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
بیشتر این معافیتها مربوط به مجوزی می شود که وزیر به مراکز آموزشی داده تا تحت آن مراکز حق افزایش اوقات فراغت را داشته باشند. دلیلش هم به ترمیم روحیه ی از دست رفته ی دانش آموزان به خاطر ویروس کُرونا برمی گردد. اختصاص زمان بیشتر برای تکمیل تعهدات مالی نظیر بورسیه تحصیلی و صندوق دانش آموزی و سایر مسؤولیتهای مدارس که مستقیماً ارتباطی با این مبحث ندارند، از دیگر موارد اعطایی وزیر به مقامات آموزشی بوده است. یکی دیگر از معافیتها به ایمنی بیشتر خدمات خاصی برمی گردد که در گذشته به برخی از بچه های معلول داده می شده است. این معافیت به مراکز ارائه ی چنین خدماتی اجازه می دهد تا همچنان به بچه هایی که سه سالگی را پشت سر گذاشته خدمات بدهند. البته این خدمات تا زمان رسیدن بچه به سنی که میتواند تحصیل کند، ادامه خواهد داشت. آخرین معافیت به معافیتی برمی گردد که تحت آن مراکزی که در حوزه ی توانمند سازی معلولین در حوزه ی کسب و کار های حرفه ای مشغول فعالیت هستند این امکان را دارند که محصولات غذایی فاسد شده و یا تاریخ گذشته خود را در اماکنی تحت عنوان راندُلف شِپِرد عرضه و به جای آن محصول جایگزین دریافت کنند. البته این منوط به این میشود که مراکزشان به دلیل شیوع ویروس کُرونا بسته بوده است. به واسطه ی همین موضوع، به برخی از کسب و کارهای ضروری اجازه بازگشایی مجدد داده می شود. اختصاص هر یک از این معافیتها نه تنها معلولین را محدود نمی کند، بلکه حقوق آنها را نیز افزایش می دهد. این همان چیزی بود که برخی از گروهها خواستار آن بودند.
فدراسیون ملی نابینایان آمریکا به حمایتهای خود از دانش آموزان نابینا و خانواده هایشان ادامه می دهد
وبلاگ فدراسیون ملی آمریکا، با شعار “در این زمان دشوار، سنگ اندازی نکنید بلکه یاری رسان باشید.” خبر از منابع جدیدی میدهد که تحت آن، حمایتهای قانونی از دانش آموزان نابینا را در تمامی مقاطع تحصیلی تضمین می کند. در تاریخ 16 مارس، مؤسسه ی مذکور در قالب یک پست وبلاگی از علاقه مندان میخواهد تا در یک نظرسنجی مرتبط با آموزش فناوری شرکت نمایند. این نظرسنجی در راستای اهداف حمایتی برگزار می شود. فدراسیون ملی نابینایان آمریکا، معلمین و والدین را ترغیب میکند تا نگرانیهای خود را در حوزه ی دسترس پذیری از طریق ایمیل آدرس AccessibleNOW@nfb.org گزارش دهند. بسیاری از مدارس چنانکه باید و شاید برای یک تعطیلی بلند مدت آماده نشده بودند. مدیران و محصلین هم، برای تصمیم گیری در این خصوص که چه آموزشهایی و به چه می زانی باید برای دانش آموزان فراهم شود، با یکدیگر در کشمکش بودند. با وجود خط مشی تعیین شده از سوی وزارت آموزش و پرورش، معاونت آموزشی بسیاری از مدارس ایالتی و محلی از تعهد به مسئولیتهای آموزشی خود اکراه داشتند. بسیار ناراحت کننده است که تحت چنین شرایطی، بسیاری از دانش آموزان نابینا و خانواده هایشان از آموزش، مطالب قابل دسترس و محصولات کمک آموزشی مبتنی بر فناوری باز ماندند. همانطور که جناب دکتر کِنِف جِرنیگان اغلب بدان اشاره داشته اند: “اگر یک شخص نابینا آموزش درست ببیند و به او فرصت خودنمایی داده شود، نابینایی صرفا برایش تبدیل به یک درد جسمی می شود.” هنوز هم که هنوز است، در طی بحران کووید 19، بیشمار از دانش آموزان نابینا در سرتاسر کشور، از خدمات آموزشی مدارسی که در آن تحصیل می کنند، محروم هستند. در مورخ 24 مارس، فدراسیون ملی نابینایان آمریکا، یک دوره ی آموزشی از راه دور را به عنوان موسسه ی پیشگام، برای دانش آموزان نابینا و والدینشان، به مرحله ی اجرا گذاشت. از جمله برنامه های آموزشی این دوره ی مجازی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
برنامه های سرگرم کننده، فعالیتهای قابل انجام، دروسی در خصوص استفاده از نرم افزار زوم، کتاب خوانی به خط بریل و نمایش ویدیوهایی در جهت آموزش روشهای غیر بصری در انجام وظایف مربوط به خانه داری برای افراد بزرگسال نابینا. شایان ذکر است که آموزش نرم افزار زوم به شکل مشارکتی برگزار می شد و صرفاً اینگونه نبود که فقط آموزش دهنده به تدریس مطالب بپردازد.
قدمهای بعدی
در تاریخ 4 مِی، یعنی درست یک هفته بعد از اینکه خانم دیووس گزارش خود را ارائه کرد، رئیس فدراسیون ملی نابینایان آمریکا به رؤسا، نمایندگان عالی رتبه ی مجلس سنا و کنگره که ناظر بر مباحث آموزشی بودند نامه ای زد. او در این نامه، ملتمسانه از کنگره خواست تا با حداقل معافیتهای قانونی توصیه شده از سمت خانم وزیر موافقت کند. او همچنین اظهار داشت: “دو مورد از این معافیتها را که منجر به تحقق اهداف ذیل می شود، بسط و گسترش دهد.
- فراهم آوری بیشتر فرصتهای آموزشی در عصر شیوع کووید 19
- حفظ خدمات ضروری که یک معلول بدانها احتیاج مبرم دارد و تحت تاثیر بی برنامه بودن در تعطیلی مدارس قرار گرفته.
- کمک به سازمانهای کار آفرین مثل راندُلف شِپِرد در جهت بازگشایی مجدد کسب و کارهایشان و در نتیجه استخدام مجدد نیروهای کار.
نسخه ای از نامه ی مورخ 4 می جناب آقای ریکوبونو در این شماره از فصل نامه ی “future reflection” “آینده ی منعطف” منتشر شده است. با وجود اینکه وزارت آموزش و پرورش معافیتهای غیر ضروری مرتبط با 2 قانون آموزش معلولین و قانون توانمندسازی را رد کرده است، هنوز هم برخی از گروهها با هیاهوی بسیار خواهان آن هستند که کنگره دانش آموزان معلول را از حقوق طبیعی خود محروم سازد. اگر تلاشهای چنین گروههایی به ثمر نَشیند، سازمانهای آموزشی سرتاسر آمریکا، مجدد این معافیتها را درخواست و از آن بهره مند خواهند شد. در نتیجه، همه چیز به روز اول باز می گردد. طبق این معافیتها که البته به شکل قانون هم در خواهد آمد، فرصتهای آموزشی برای افراد دارای معلولیت با پایینترین سطح استاندارد به آنها ارائه خواهد شد. ما باید از نمایندگان خود در کنگره، از نهادهای آموزشی ایالتها و از معاونت آموزشی محلات عاجزانه خواهش کنیم تا تمرکز خود را بر آموزش همگانی قرار دهند. همانطور که رئیس فدراسیون ملی نابینایان بر آن تاکید داشتند: “بدون تکیه بر معافیتهای غیر ضروری، نهادهای آموزشی محلی می توانند با خیال راحت بر روی جلسات خود که مبتنی بر بررسی نیازهای دانش آموزانشان است، تمرکز کنند.”
نهادهای آموزشی محلی منفعل می توانند با پیروی از نهادهای آموزشی موفق سایر نقاط و همچنین سازمانهایی مثل فدراسیون آمریکا، بر دانش خود در حوزه ی آموزش بیفزایند.