سایه سنگین گرانی ها بر سر لوازم و تجهیزات توانبخشی و عدم نظارت بر قیمت ها، جامعه معلولان را با موانع فراوانی رو به رو کرده است.
عصا، ویلچر، سمعک، بریس و غیره بخش جدانشدنی از افراد دارای معلولیت و درواقع یک ضرورت برای ادامه روند زندگی آن هاست اما افزایش قیمت در کنار نبود کیفیت مناسب، این قشر از جامعه را که به نسبت دیگر افراد در چنبره تنگناهای معیشتی گرفتارند، سرخورده و در مواردی منزوی کرده است.
قیمت هایی که به گفته محمدرضا اسدی، نایب رئیس انجمن کاردرمانی کشور و عضو هیئت مدیره مجمع انجمن های علمی گروه پزشکی کشور: « طی یکی، دو سال اخیر جهش فوق العاده ای داشته است به گونه ای که در برخی از شاخص ها قیمت ها به ۴ تا ۵ برابر رسید و تأمین هزینه ها را کمرشکن کرده است، خصوصا تأمین لوازمی مانند سمعک و ویلچر بسیار سخت شده است.» مشکلی که وحید قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی نیز بر آن صحه گذاشته و می گوید: « شرایط اقتصادی کشور، قیمت وسایل توانبخشی را ۵ تا ۶ برابر افزایش داده است.» افزایش قیمت در کنار پایین آمدن کیفیت موضوعی است که نقدهای جدی جامعه معلولان را به دنبال داشته است.
شدت یافتن معلولیت افراد، مشکلی است که «اسدی» در پی گران شدن لوازم توانبخشی به آن اشاره کرده و می گوید: « یکی از اهداف توانبخشی پیشگیری از گرفتاری این افراد به عوارض ثانویه و ثالثیه معلولیت هایشان است. وقتی این هدف برآورده نشود یک فرد دارای معلولیت پسرفت کرده، محدودیت عملکردی وی افزایش یافته و توانایی هایی که از طریق توانبخشی به دست آورده بود از دست می رود. »
نایب رئیس انجمن کاردرمانی کشور همچنین آمار معلولان نیازمند به وسایل کمک توانبخشی در کشور را چنین بیان می کند: «آماری که در خصوص معلولیت های جسمی- حرکتی و شنوایی داریم، نشان می دهد که حدود ۳۰ درصد از معلولیت های بارز ما در معلولیت های جسمی- حرکتی در وضعیت شدید و خیلی شدید قرار دارند و این تعداد، نیاز شدید به لوازم کمک توانبخشی دارند. از سوی دیگر حدود ۴۰ درصد نیز افراد دارای معلولیت متوسط هستند.
حداقل نصف این تعداد به نوعی نیازمند این لوازم کمک توانبخشی مختلف هستند. در بحث ناشنوایی نیز بر اساس آمار ها حدود ۶۰ درصد از افراد کم شنوا و ناشنوا نیاز به سمعک دارند. در موضوع نابینایان نیز به همین صورت است کما این که می توان گفت بیشترین نیاز به لوازم کمک توانبخشی در میان معلولان به مشکلات بینایی مرتبط می شود، به این معنی که تقریبا ۸۰ درصد این افراد به لوازم کمک توانبخشی در حوزه بینایی نیاز دارند مانند درشت نما، دستگاه تایپ مخصوص و انواع اپلیکیشن هایی که جدیدً به بازار آمده است تا بتوانند دسترس پذیری بیشتری به خدمات داشته باشند»
ایجاد معلولیت های ثانویه از نتایج گرانی لوازم توانبخشی
محمدرضا هادی پور، مدیرعامل کانون معلولان توانا افزایش قیمت لوازم توانبخشی در یکی، دو سال اخیر را ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ درصد دانسته و در رابطه با مشکلات ناشی از این گرانی برای معلولان کشور به « رسالت » می گوید: « این باعث شده است فرد معلولی که از وسایل کمک توانبخشی استفاده می کند نتواند به موقع آن را تهیه کند و این موضوع برای او ایجاد معلولیت های ثانویه می کند. به طور مثال بریس را باید سالی یا دو سالی یک بار عوض کرد. بریسی که قبلا با ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان قابل تهیه بود، اکنون قیمت آن بین ۲ تا ۴ میلیون تومان است.
این گرانی باعث می شود فرد معلول نتواند آن را به موقع تعویض کند و این بریس تغییر حالت می دهد و بالطبع روی کمر و عضلات او تأثیر می گذارد و ایجاد معلولیت های ثانویه می کند. یا فردی که آسیب نخاعی است باید از پوشینه و داروهای خاص خودش استفاده کند، زمانی که نتواند این ها را به موقع و به تعداد لازم تهیه کند به مرور زمان زخم بستر می گیرد و باعث ایجاد معلولیت های بیشتر در فرد می شود. این موضوع در حوزه های مختلف دیده می شود. مثلا فردی که داروهای ام اس ایرانی بهش نمی سازد و کهیر می زند و داروی ام اس خارجی نیز با توجه به گرانی نمی تواند بخرد. بچه های معلول قبلا می توانستند با ۲ تا ۳ میلیون یک ویلچر بسیار خوب بگیرند که حداقل ۴ تا ۵ سال برایشان کار کند اما اکنون من خواستم یک ویلچر ایرانی معمولی بگیرم گفتند اصلا زیر ۱۰ میلیون تومان نیست.
ویلچرهای خوب که حدود ۲۰ میلیون تومان می شود. یا چند روز پیش یکی از دوستان ما یک ویلچر برقی بسیار معمولی را حدود ۳۰ میلیون تومان خرید. خب من می دانم این ویلچر بیشتر از یکی، دو سال نمی تواند برایش کار کند. همین هم برای همه امکان پذیر نیست. حالا این دوست ما خانمی بود که سال هاست دارد کار می کند، پول هایش را جمع کرد، وام گرفت و ویلچری که قیمتش سابقا حول و حوش ۹ تا ۱۰ تومان بود را ۳۰ میلیون تومان خرید چراکه نیاز داشت و مجبور بود. حالا کسی که کار نکند یا شرایط خانواده اش پایین باشد نمی تواند تهیه کند و این باعث گوشه گیری و منزوی شدن فرد می شود. ما این افراد را به دلیل عدم وجود وسایل توانبخشی مناسب، خود به خود در خانه ها زندانی می کنیم و نمی گذاریم در جامعه رشد داشته باشند.
بیمه ها پاسخگوی وسایل توانبخشی نیستند
هادی پور، عدم مدیریت صحیح قیمت ها را یکی از دلایل گرانی وسایل توانبخشی دانسته و عنوان می دارد: « زمانی که دلار ۳ هزار تومانی، ۳۰ تومان می شود بالطبع بر روی قیمت ها تأثیر می گذارد. اجناسی که قرار است از خارج وارد شود خود به خود گران می شوند و داخلی ها نیز در سایه عدم سیاست های درست و مدیریت صحیح دولت، قیمت های آن چنانی پیدا می کنند. درست است تحریم ها باعث شده است وسایل کمتر بیاید اما در مورد اجناس داخلی نیز می بینیم سامان خاصی وجود ندارد. در این بازار هرج و مرجی که ایجاد می شود، برخی ها تنها به فکر منافع یا سودجویی خودشان هستند و دیگر کاری ندارند چه کسانی ضرر می کنند و چه مشکلاتی برایشان پیش می آید. در این سوی ماجرا ماده ۷ قانون جامع حمایت از حقوق معلولان می گوید وزارت بهداشت باید تدابیری اتخاذ کند که بیمه، هم پاسخگوی بحث وسایل توانبخشی و هم بحث گفتاردرمانی و کاردرمانی و غیره باشد، اما می بینیم که بیمه این ها را پوشش نمی دهد. البته برخی از بیمه های تکمیلی، فیزیوتراپی را پوشش می دهند اما در خصوص کاردرمانی و گفتاردرمانی که افراد باید تعداد جلسات زیادی بروند پوششی وجود ندارد. برای سال ۱۴۰۰، هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان بودجه دیده شده است که به نظر من مبلغ بسیار کمی است. همان طور که گفتم بیمه های درمان پاسخگوی وسایل و هزینه های توانبخشی افراد معلول نیستند.
به طور مثال فردی اگر بخواهد یک زخم بستر خود را عوض کند بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه دارد. من خودم با بعضی از دوستانم که زخم بستر دارند صحبت می کنم می بینم به دلیل بالا بودن هزینه تعویض پانسمان، این ها مجبور می شوند کمتر توجه کنند و بعضا می بینیم این مسئله باعث می شود که این زخم عفونی تر بشود و گاها به خون افراد سرایت کند و حتی مرگ نیز در بین افراد داشته ایم. یا مثلا من کودک ناشنوایی که به هر دلیلی سمعکش آسیب دیده است و خانواده از تهیه سمعک جدید برای فرزند خود عاجز مانده اند. حالا امسال بیمه ها به ما این نوید را داده اند که قسمتی از هزینه ها را پاسخگو باشند. اینجاست که نیاز است سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت و درمان قویا در این حوزه وارد بشوند تا هم از معلولیت های ثانویه جلوگیری کنند و هم معلولینی که به دلیل عدم توانایی در تهیه وسیله توانبخشی مورد نیاز خود به نوعی دارند در خانه زندانی و فرسوده می شوند را به سمت جامعه بکشانند تا هم روحیه شان افزایش پیدا کند و هم این ها بتوانند در جامعه خودشان تأثیرگذار باشند.
مشکلات وسایل بی کیفیت بهزیستی برای افراد
وی با انتقاد از عدم کیفیت لوازم توانبخشی ارائه شده از سوی سازمان بهزیستی به مشکلات پیش آمده در این خصوص برای معلولان اشاره کرده و عنوان می دارد: « من خودم با این مسئله درگیر بودم، حال چه از طریق کسانی که به من مراجعه می کردند و چه مواردی که خودم شخصا دیدم. به طور مثال سازمان بهزیستی در خصوص برخی از موارد برای افراد سهمیه گذاشته و مثلا می گوید من هر ۵ سال یک ویلچر یا یک سمعک می دهم. خب سازمان بهزیستی به دلیل این که بودجه شان کم است و مـتأسفانه نتوانسته اند بودجه لازم را از دولت جذب کنند بالطبع می خواهند با آن پول تمام جامعه هدف خود را پوشش دهند لذا وسایل ارزان تری را در اختیار افراد می گذارند. متأسفانه در این میان دو حالت اتفاق می افتد؛ یکی این که وسایل بی کیفیتی در اختیار افراد قرار می گیرد و دوم این که متأسفانه بسیاری از افراد معلول دیده شده این مثلا ویلچر را می گیرند به امید این که آن را بفروشند و مبلغی روی آن بگذارند و بهترش را تهیه کنند، اما در این بین برخی از سودجویان در حوزه لوازم توانبخشی با ایجاد بازارهای کاذب، این وسایل را با قیمتی بسیار ارزان از افراد می خرند و درواقع آن را مفت از چنگشان درمی آورند و فرد نیز نمی تواند وسیله مناسب را بخرد.
خیلی ها را من می بینم با همین ترفند حتی آن وسیله توانبخشی ضعیفی هم که بهزیستی بهشان داده را ازدست داده اند. به عنوان مثال بهزیستی سمعک ۳ میلیونی به فرد می دهد، او آن را به بازار می برد و آنجا به وی می گویند این وسیله اصلا کیفیت ندارد و بیا و بهترش را بخر و مثلا به ۷۰۰ تومان آن را از او می خرند. از آن طرف فرد هم دیگر پولش نمی رسد چیز بهتر بخرد. به نظر من سازمان بهزیستی باید با افراد معتمدی قرارداد ببندد که سر مددجوها کلاه نرود و بتوانند وسیله مناسب تهیه کنند. بحث نظارت ها در این قضیه بسیار مهم است. نظارت ها در کشور ما همه جا ضعیف است و خب در سازمان بهزیستی هم به همین گونه است و این ها باعث می شود افراد معلول لطمه بخورند، زیرا بسیاری از افراد معلول و خانواده هایشان ضعیف هستند و اطلاعات کمی دارند. گاهی نیز نیاز خانواده باعث می شود یک وسیله توانبخشی که بهشان داده می شود را بفروشند تا به یک زخمی از زندگی شان بزنند. بنابراین می بینیم معلولیت های افراد همین طور دارد رشد می کند. نیاز است دولت علاوه بر تخصیص بودجه کافی برای حمایت از معلولان، نظارت ها را نیز تقویت کند، اما خب تاکنون هیچ نظارتی را از سوی دولت بر قیمت وسایل توانبخشی شاهد نبودیم. همچنین درحالی که دولت برای بسیاری از موارد ارز دولتی در نظر گرفته است، وسایل توانبخشی محروم از این موضوع بوده اند و ارز دولتی بهشان اختصاص داده نشده است»
با حمایت دولت می توانیم تولیدات داخلی خوبی داشته باشیم
وی برای تولیدات محصولات توانبخشی داخلی در صورت حمایت دولت، آینده روشنی می بیند و به ارائه راهکارهایی در این خصوص پرداخته و خاطرنشان می کند:«ما حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر در کشور داریم که از ویلچر استفاده می کنند که با احتساب سالمندان به ۲۰۰ هزار نفر می رسد. از این میان افرادی که مرفه هستند ویلچر خارجی برای خود تهیه می کنند اما مابقی معلولان باید از تولیدات داخلی استفاده کنند. من در نمایشگاه های توانبخشی که رفتم، دیدم ایرانی ها وسایل خوبی ساخته اند اما به دلیل این که هیچ موقع حمایت از این ها صورت نگرفته است، چند نمونه می سازند و بیرون می دهند اما بعد از مدتی می بینند نمی توانند خرج و دخلشان را به هم برسانند. چنانچه گروه های حمایتی دولت به این افراد وام های کم بهره بدهند، حمایت شان کنند و وسایلی که این ها تهیه می کنند را بخرند در ایران نیز می توانیم وسایل توانبخشی باکیفیت تولید کنیم چراکه خدا را شکر هم دانش و هم تجربه اش وجود دارد و نمونه های تولیدشده نیز گویای این موضوع است.
دولت باید حمایت کند، نظارت کند و کیفیت ها را رده بندی کند و از کسانی که کیفیت های بالاتری تولید می کنند حمایت های خاص کند. این باعث می شود افراد به کار در این حوزه امیدوار شوند. کسانی هم که در این زمینه توانسته اند خوب کار کنند بازارهای خوبی برایشان در کشورهای همسایه وجود دارد. به طور مثال افغانستان، عراق، سوریه، یمن و … کشورهای اطراف ما هستند که به دلیل وجود جنگ، معلولیت های زیادی برای مردمشان ایجادشده و بالطبع آن ها وسایل توانبخشی می خواهند و بازارهای خوبی هستند. نمی دانم دولت به چه نحوی اما باید راهکارهایی بگذارد و بتواند از تولیدکنندگان حمایت کند. طبیعتا زمانی که تیراژ بالا برود، قیمت نیز ارزان می شود و هم معلولان و جانبازان داخل کشور می توانند از وسایل باکیفیت تری استفاده کنند و هم می توان با صادرات به سودآوری رسید. دولت باید ترتیبی اتخاذ کند که تولیدکننده، تنها تولیدکننده باشد اما گروه های بازرگانی وجود داشته باشند که بتوانند تولیدات ما را در کشورهای مختلف عرضه کنند. ما همیشه اینجا را اشتباه می گیریم و فکر می کنیم که یک نفر باید از صفرتا صد کار را انجام دهد. یعنی هم مواد اولیه بخرد، هم تولید کند و بعد نیز بفروشد و صادر کند،اما واقعیت این است که تولیدکننده مغزش فنی است و می تواند نوآوری داشته باشد اما ما نیاز به تیم هایی در کشور برای بازاریابی و فروش داریم که بازارهای جهانی را بشناسند و صادر کنند.
ما متأسفانه روی این موضوع کم کارکرده ایم. من یک نمونه بگویم. جناب آقای موسوی، رئیس هیئت مدیره کانون توانا زمانی که دیدند وسایل توانبخشی گران شده است، آمدند و یک ویلچر آلمانی را مهندسی معکوس کردند و ان شا ءالله به زودی درمی آید. در بازار خب قیمت این ویلچری که شاید بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون است را می توان با یک پنجم قیمت و با همان کیفیت به مردم عرضه کرد. می خواهم بگویم خوشبختانه هم دانش و هم تجربه در کشور ما وجود دارد. ان شاءالله اگر دولت حمایت کند و مثلا ارز مناسب برای گروه هایی که در این زمینه فعالیت می کنند تخصیص دهد و در بحث صادرات حمایت های خاص بکند و وام های کم بهره ارائه دهد، بدانید متخصص های ایرانی ما می توانند همپای خارجی ها وسایل توانبخشی با کیفیت مناسب تولید کنند»
منبع: ایران سپید.