به مناسبت 4 ژانویه روز جهانی خط بریل. بررسی چالش های بریل در ایران در گفتگو با حسین عبد الملکی

اگر بگوییم خط بریل نماد سواد نابینایان است، به یقین گزافه گویی نکرده ایم؛ چه، بریل خط نابینایان برای نوشتن و شناساندن اندیشه ها و ثبت آنهاست. اما این خط با پیشرفت شتابان فنآوری با چالشهایی مواجه شده؛ چالشهایی که در کشورهای در حال توسعه اثر منفی آن برجسته تر از دیگر کشورهاست.
به مناسبت ۴ ژانویه، روز جهانی بریل، در گفتگو با حسین عبد الملکی، پژوهشگر و کارشناس حوزه ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی، این چالشها را به اختصار ارزیابی و بررسی کردیم. ضمناً در بستر این گفتگو، نگاهی گذرا کردیم به چگونگی بررسی آثار رسیده به نخستین جشنواره ملی «بریلفا» با در نظر گرفتن چالشهای موجود در حوزه بریل که از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی آذر امسال برگزار شد. – شاید در آغاز بهتر باشد نگاهی گذرا به چالشهای بریل در کشورهای توسعه یافته بیندازیم تا از این مدخل وارد بحث اصلیمان بشویم. از ۱۸۲۹ که لویی بریل، بریل را به شکل رسمی اعلام کرد و سال ۱۸۵۴ که این خط در فرانسه به شکل رسمی پذیرفته شد، سیر تدریجی توجه به آن زیاد شد.
گذشته از اتفاقات زیادی که تا دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی رخ داد، بعد از این مقاطع با پدید آمدن فنآوری گویا و رشد روز افزون رایانه و دیجیتال، انتظار میرفت که بریل به حاشیه رانده شود و در برخی بخشها هم به حاشیه رانده شد؛ ولی از سال ۲۰۰۰ به بعد و قبل از آن در یونسکو و ایفلا شاهد سر دادن ندای توجه و بازترسیم اهمیت بریل هستیم با یک تفاوت و آن، ارائه راهکارهای تلفیق بریل با نیازهای امروز نابینایان و منعطف کردن بریل برای کاربرد در زمینه های مختلف بود. علاوه بری این، کمپینهای مختلف برای احیای خط بریل تشکیل و روز به روز در حال توسعه است.
این اتفاقات دو علت عمده دارد: نخست نادیده گرفتن بریل بعنوان یکی از روشهای تأمین منابع اطلاعاتی نابینایان و دوم، بریل تنها روش بدون واسط تأمین منابع اطلاعاتی نابینایان است. شما وقتی از فنآوریهای گویا یا دیجیتال استفاده میکنید، واسطهایی بین شما و این فنآوریها هست که در بریل این واسطه ها وجود ندارد. وقتی شما احساس کنید بدون واسطه منابع اطلاعاتیتان را تأمین میکنید، قائل به این میشوید که در یک فرصت برابر همانند یک فرد عادی قرار گرفته اید که بدون واسط از خطش استفاده میکند. در نتیجه رویکرد کنونی به بریل در جهان سه هدف مهم را شمال میشود: یکم:تلفیق بریل با فنآوریها، دوم: انعطاف در استفاده از بریل منطبق با نیازهای کنونی نابینایان و سوم که مهمتر از دو مورد قبلیست، احیای دوباره بریل و نشان دادن اهمیت آن به جامعه نابینایان و جامعه جهانی. – اتفقای که در ایران ساختار مطالعاتی نابینایان را دگرگون کرده و عملاً دروازه تازه ای به جهان وسیعتر پیش چشم نابینایان میگشاید، حضور یکباره فنآوری رایانه و استفاده از صفحه خوانهاست.
این اتفاق علاوه بر محاسن خود، تبعاتی مثل ایجاد چالشهای زیاد پیش روی بریل را به دنبال داشت که ازجمله آن، به حاشیه راندن بریل از سوی نابینایان است. ارزیابی شما از این چالشها چیست؟ ضمن اینکه با ارزیابیهای شما، رسماً وارد بررسی جشنواره بریلفا هم میشویم. درباره چالشهایی که شما مطرح کردید، یک نکته تقریباً در ایران رواج دارد و آن، عبارت از ورود، آموزش و توسعه اختاپوسوار فنآوری در ایران مانند اکثر پدیده های فرهنگیست که سیر تکاملی ورود و قوام یافتن را طی نمیکند. این یک بعد موضوع است و بعد مهمتر، نبود یک دستگاه سیاستگذار در حوزه آموزش و منابع اطلاعاتی نابینایان است. وقتی یک رخدادی مثل ورود فنآوری رایانه برای نابینایان در ایران اتفاق می افتد، اگر دستگاه سیاستگذار وجود داشته باشد، میتواند با آینده پژوهی، ارزیابی مجدد، سیاستهایی اتخاذ میکند که هر چیز به سهم خود، آنچه برای زندگی بهتر فرد نابینا کاربردیست، در اختیارش قرار بگیرد.
ولی به علت نداشتن چنین دستگاه سیاستگذار در ایران، ورود یکباره فنآوری رایانه باعث شد که بریل به حاشیه رانده شود. نکته دیگر، وجود پدیده دوگانه «بریل-گویا» است. افراد دیرنابینا که آشنایی زیادی با بریل نداشتند، به فنآوری رایانه روی آوردند و نقایص آن را نادیده گرفتند و به نقاط قوت بریل هم توجه نکردند. این اتفاق هم کمک کرد تا گرایش به استفاده صرف از رایانه تقویت شود. در واقع به جای اینکه ما یک نگاه تجمیعی داشته باشیم، فضای دوگانه ایجاد شد. وقتی فضا دوگانه شود، شما به دنبال آن خواهی بود که ضعفهای آنچه مطلوبت هست دیده نشود و نقاط قوت آنچه مطلوبت نیست نادیده گرفته شود. این اتفاق افتاد و باعث شد بریل به حاشیه رانده شود و مورد بیمهری قرار بگیرد. من معتقدم هنوز برای خیلیها تبعات بریل محسوس و ملموس نیست؛ چون اساساً تبعات فرهنگی دیر نمایان میشود – بطور کلی تبعات بریل چیست؟ پژوهشهای زیادی در جهان نشان میدهد که موفقیتهای شغلی و تحصیلی و همنوایی اجتماعی افراد نابینا که از بریل استفاده بیشتر از دیگر نابینایان است. به بیان ساده و خودمانی، کسانی که از بریل استفاده میکنند، راحتتر میتوانند گلیمشان را از آب بیرون بکشند.
این پژوهشها در ایران انجام نشده؛ اما من در بررسیهایی که داشتم و با در نظر گرفتن فکتهای دور و برم به به این رسیدم که نتایج آن پژوهشها درست است؛ چون خود من هم تجربه زیسته بریل دارم و هم ۱۳ سال دور از بریل با فنآوریهای رایانه ای کار کردم و از سال ۹۳ مجدداً با بریل کار میکنم. نکته دیگر، باز شدن فضاهای جدید به وسیله فنآوریهای رایانه ای برای نابینایان در ابعاد اجتماعیست. فضاهای جدید نیازمند قابلیتهای جدید است؛ خیلی از این قابلیتهای جدید با ابزار دیجیتال و ابزار گویا که ما در اختیار داریم، قابل انجام نیست. مثلاً یک فرد نابینا در مجلسی شلوغ که سر و صدای زیادی حاکم است، میتواند با استفاده از بریل کار خودش را پیش ببرد یا برای سخنرانیها و حضور در مناظرات، قطعاً بریل بهترین روش برای یادداشت برداریست.
علاوه بر این موارد، در زبانآموزی، موسیقی و حتی کتابهای کودکان و نوجوانان همچنان بریل مفیدترین و کاربردیترین راهکار است؛ چرا که شفاهی بار آمدن کودکان و نوجوانان خود تبعاتی دارد که بحث مفصلی میطلبد. – امسال سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برای اولین بار جشنواره بریل فارسی موسوم به «بریلفا» را برگزار کرد. شاید یکی از مناظر قابل توجه در بررسی و ارزیابی وضعیت بریل در ایران، همین جشنواره باشد. میخواهم کمی در خصوص کیفیت مطالب ارسالی به دبیرخانه از منظر بریل و همچنین مواردی مثل وضعیت املا و حتی انشای آنچه به دست شما رسیده بود، بگویید.
اهدافی مثل بازترسیم بریل، حساس نمودن نهادهای ذیربط و آشنا ساختن جامعه با آن تا پلی باشد برای بررسی چالشهای بریل، بر آن داشت تا این جشنواره را برگزار کنیم. یک نکته مهم را اینجا مطرح کنم و آن، عبارت از بیتوجهی ما به امر فرهنگسازیست. در کشورهای اروپایی به این موضوع اهمیت زیادی میدهند. اگر موضوع بریل در بعد فرهنگسازی و آگاهی افزایی جامعه قرار گرفته و برنامه ریزی شود، کم کم خود جامعه نسبت به آن دغدغه مند میشده و از همین جامعه مسئولان برگزیده میشوند. آقای صادقپور و همکارانش در پکتوس از همین جامعه برخاستند. از دیگر سو، خانواده های نابینایان به جای نگاه تخریبی به بریل، نگاه تشویقی و مطالبه گری را پیش میگیرند. همین بعد فرهنگسازی یکی از محورهای مهم ما در برگزاری این جشنواره بود.
از دی ۹۷ که جشنواره را کلید زدیم و اسفند اطلاعرسانی شد و از خرداد مهلت ارسال آثار را معین کردیم، تا مهر امسال حدود ۴۰۰ فرد رسانه ای اعم از خبرنگار، عکاس، کاریکاتوریست و… با ما تماس گرفتند و درباره بریل پرسیدند. خب این خیلی مهم است؛ گرچه کم کم نتیجه میدهد. ما در ۴ بخشِ مقاله نویسی به بریل، دستآوردها که شامل چند محور بود، ایده پردازی و پژوهش جشنواره را برگزار کردیم؛ البته به علت قطعی اینترنت در بخش ایده پردازی آثار کمی به دستمان رسید که در بخشهای دیگر گنجاندیم؛ یعنی جشنواره در ۳ بخش برگزار شد. جالب اینکه انتظار ما نهایتاً دریافت ۷۰-۸۰ اثر بود؛ چون فکر میکردیم بریل مدتیست مغفول مانده و برخی محورها که در شیوه نامه تعیین کرده بودیم، محورهای سنگینی بودند؛ اما ۲۱۴ اثر به دبیرخانه جشنواره رسید و حتی ما مجبور شدیم دو بار هم تمدید کنیم.
این تعداد اثر برای خود مسئولان هم جالب بود و نشان از درجه بالای اهمیت بریل میداد. این موضوع را حتی اگر با جشنواره های دیگر که موضوعی غیر از بریل و نابینایی دارند مقایسه کنید، میبینید نه تنها نسبت به آنها دارای آثار کمی نبود، بلکه بسیار قابل قبول بود. نکته دیگر، ارسال اثر از ۱۷ استان، به غیر از تهران بود که باز قابل توجه است. دیگر اینکه ما اتفاقات و رویدادهای بریل را رصد کردیم که اگر مثلاً در بخش دستآوردها به هر دلیل موردی از قلم افتاد، آن را در جشنواره احصا کنیم. موضوع دیگری که عموماً در اینگونه جشنواره ها به آن توجه میشود، در نظر نگرفتن بازه زمانی برای دستآوردهاست. بازه زمانی ما درباره بریل، از ۱۳۰۴ و ورود کریستوفل به ایران و ترویج و آموزش بریل تا  امروز بود. بنا بر این برخی دستآوردها مربوط به ۵۰ سال میشد که ما هم در این جشنواره آن موارد را لحاظ کردیم. – لطفاً کمی هم در خصوص داوری آثار بگویید؛ چون انتقاداتی هم از سوی عده ای به داوریها مطرح شده بود.
ما ۴۱ داور آشنا به بریل و مرتبط با امور مربوط به بریل داشتیم. ۳۴ داور به شکل افتخاری از ربع ساعت تا ۱۰ ساعت با ما همکاری کردند و ۷ داور هم برای جمعبندی نهایی داشتیم که کمیته مقالاتمان شد ۴ داور و کمیته جمعبندی دستآوردها هم شد ۳ داور. علاوه بر این، عده ای هم از ظرفیت کتابخانه ملی بر کیفیت داوری و جشنواره نظارت میکردند. داوری آثار در سه مرحله صورت گرفت: در مرحله اول یک داور آثار مربوط به بخشهای مختلف را بررسی میکرد و در صورت تشخیص مطابق بودن آن اثر با شیوه نامه، امکان راهیابی به مرحله بعد را پیدا میکرد. در مرحله بعد آثار هر بخش توسط دو داور بررسی میشد؛ اگر نمرات داوران به هم نزدیک بود، معدل آنها گرفته شده و چکیده اثر به بخش سوم راه مییافت. در غیر این صورت، اگر فاصله نمرات دو داور زیاد بود، داور سوم هم اثر را بررسی میکرد و معدل نمره سه داور گرفته میشد و چکیده اثر به مرحله سوم را مییافت. در بخش دستآوردها به علت تشتت آرا، ما در سه مرحله کار کردیم: نخست از ظرفیت آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی استفاده کردیم.
دوم، به تاریخ شفاهی بریل که سال گذشته تدوین کرده بودیم، مراجعه کردیم و موارد را مورد راستی آزمایی قرار دادیم و سوم، از ۳۰ فرد نابینا درباره دستآوردها نظرسنجی کردیم که باز با تشتت آرا مواجه شدیم. در نهایت، موارد را در شورای جمعبندی به بحث گذاشتیم و نفر برگزیده را انتخاب کردیم. ما قبلاً هم اعلام کرده بودیم که برای فرد برگزیده ۸۰ امتیاز و فرد شایسته تقدیر ۷۰ امتیاز در نظر گرفته  ایم و اگر کسی حائز این امتیازات نباشد، ما در آن بخش فرد برگزیده و شایسته تقدیر نخواهیم داشت. این دقیقاً مطابق با جشنواره های بزرگی مثل جشنواره فارابی در علوم انسانی، خوارزمی در فنی و جشنواره جلال، ارزشمندترین جشنواره ادبی ایران هم رعایت میشود و نشان دهنده سطح کیفی آن جشنواره است؛ یعنی به هر قیمت حاضر نیستند نفر برگزیده یا شایسته تقدیر داشته باشند. ما برای اینکه نشان دهیم آثاری که در بخش بریل و زندگی و بریل و آموزش شاخصهای لازم را ندارند، در این بخش برگزیده نداشتیم.
– کیفیت مقالات در چه سطحی بود؟ ما مقالات علمی-پژوهشی نداشتیم. متأسفانه به این علت که خیلی از دوستان از بریل استفاده نمیکنند، در جمله بندیها و املا با اشکالات زیادی مواجه بودیم؛ مثلاً در برخی مقالات آرایش «عارایش» یا ارزش «عرزش» نوشته شده بود. علائم نگارشی در خیلی موارد به درستی رعایت نشده بود؛ حال آنکه در مقالات علمی حتماً باید به علائم نگارشی توجه شود.؛ مثلاً جای علامت سؤال و علامت تعجب اشتباه نوشته شده بود یا به نقطه ویرگول و جایگاه ویرگول اصلاً توجه نشده بود. جالب آنکه از ۷۴ مقاله دریافت شده، ۴۰ مورد دانشجوی دکترا بودند. برخی مقالات اتفاقاً موضوعات و سوژه های بکری را بررسی کرده بودند، اما از نظر ساختار مقاله نویسی مثل مقدمه، ورود به بحث، ارائه راهکار و نتیجه گیری، استاندارد نبودند. یک نکته هم در بخش دستآوردها بگویم. ما با سه مورد از سه استان در بخش بریل و آموزش مواجه شدیم که اولاً مطابق با آنچه در آموزش و پرورش استثنایی آموزش داده میشود نبود.
ثانیاً هر کدام از این سه استان از روش استان دیگر خبر نداشتند و ثالثاً آموزش و پرورش استثنایی از روشهای این سه استان بیخبر بود. در واقع هر کدام از این روشها ابداع بود؛ مثلاً نمونه ای داشتیم که با استفاده از شعر بریل میآموخت یا با استفاده از تن صدا برای کودکان علائم را آموزش میداد. اما درباره انتقاداتی که مطرح شد بیان چند نکته را لازم میدانم. اولاً این جشنواره برای نخستین بار برگزار شد و ما با موضوع بریل که دارای یک عقبه طولانی در ایران است، مواجه بودیم. در بررسیهایی که صورت گرفت، مرکز رودکی با سابقه ای نزدیک به نیم قرن در تولید کتابهای بریل و گویا را داشتیم. طبیعیست که این مرکز را نادیده نگیریم؛ هرچند که در سالهای اخیر به دلایلی شاهد فعالیت کم این مرکز هستیم یا در بخش حفظ و اشاعه و گسترش بریل ما تنها سنگری که دیدیم همچنان فعالیت میکند، ایران سپید است. این درست که ایران سپید مشکلات چاپی دارد و خود عوامل روزنامه هم این شرایط را نقد میکنند، اما نمیتوانستیم سابقه بیست و اندی فعالیت این روزنامه در زمینه حفظ و گسترش بریل را نادیده بگیریم.
درباره شرکت پکتوس هم چنین است؛ به هر حال این شرکت نزدیک به سی سال در زمینه تجهیزات و فنآوریهای مربوط به بریل فعالیت میکند؛ آیا واقعاً رواست که این سابقه فعالیت را نادیده بگیریم؟ حالا اگر یک مؤسسه ۴-۵ سال است در زمینه کتب بریل فعالیت میکند، آیا میشود این سابقه را با عقبه طولانی مرکز رودکی در یک ترازو سنجید؟ در پایان لازم میدانم از اعضای کمیته داوران مقالات، آقایان: رفیعی رفیعی، ابراهیم کربلایی، صادق عباسی و رضا فکری و همچنین در بخش جمعبندی دستآوردها از آقایان عبدیپور، خوانینزاده و خانم ابراهیمینژاد صمیمانه تشکر کنم.
منبع: ایران سپید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

15 − 12 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *