یادداشت: آموزش بر بستر های مجازی، مهمانی که صاحبخانه شد

نویسنده: زهرا همت

منبع: چهاردهمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

درست سه سال پیش در چنین روز هایی، شیوع بیماری ناشی از همه گیری ویروس کرونا در های مدارس را بست و دانش آموزان را از مدرسه راهی خانه کرد. در ابتدای شیوع کووید۱۹، همه اعضای جامعه، همدلانه به مبارزه با آن برخاستند. معلمان، دانش آموزان و خانواده هایشان ازجمله افرادی بودند که با هدف ممانعت از وقفه تحصیلی، گروه هایی را در فضای مجازی تشکیل دادند و به این نحو چراغ آموزش و پرورش کودکان سرزمین مان را روشن نگه  داشتند. پس از مدتی، اصطلاح کلاس مجازی نقل سخنرانی های مسئولین گرانقدر آموزش شد و با گذشت چند هفته، برنامه ای تحت عنوان شبکه اجتماعی دانش آموزان (شاد) به منظور برگزاری منظم کلاس های مجازی طراحی شد؛ شبکه ای که بر خلاف نام زیبایش، کام همه به ویژه دانش آموزان، والدین و معلمان با آسیب بینایی را تلخ تر از زهر کرد. البته از افتخارات آخرین به روز رسانی این شبکه، ایجاد دسترس پذیری برای افراد آسیب دیده بینایی است که در این نوشتار ترجیح می دهیم به این موضوع نپردازیم و قضاوت در زمینه دسترس پذیری شبکه شاد برای افراد با آسیب بینایی را به شما مخاطبان گرامی وا  می گذاریم؛ چرا که هدف ما از این نوشته بررسی مشکلات شبکه شاد یا بستر مجازی دیگر نیست؛ بلکه قصد داریم به محاسن و معایب آموزش مجازی دانش آموزان آسیب دیده بینایی بپردازیم.

متأسفانه این روز ها بهانه های بسیاری برای تعطیل کردن مدارس و جایگزینی آموزش غیر حضوری پیدا می شود: یک روز کرونا و آنفولانزا به قله می رسند و روز دیگر آلودگی هوا، یک روز برف هوا را سرد می کند و روزی دیگر کمبود منابع انرژی یا روزی فرا  می رسد که رانندگان سرویس های مدارس به دلیل عدم پرداخت هزینه ها دست به اعتصاب می زنند و کودکان معصوم، قربانی بی تدبیری ها می شوند. و این قصۀ دردناک آموزش کودکان ایران زمین ماست؛ کودکانی که بیش از آموختن از آموزگار، از پدر، مادر، دوست و آشنا و هر کسی می آموزند که در اطراف باشد و وقتی برای کودک بگذارد؛ کودکانی که تا با فضای مدرسه و مقررات آن آشنا می شوند، بنا به دلیلی دوباره خانه نشین می شوند و چند روز بعد که به مدرسه باز می گردند، همه چیز برایشان نو و تازه است و دوباره از نقطه صفر شروع می کنند و ادامه حکایت افتادن دانۀ مورچه… .

اما در میان دانش آموزان سرزمین ما، گروه هایی هستند که شاید هیچ کس توجه تخصصی و صحیحی به آن ها ندارد. گروه کودکان با نیاز های ویژه بسیار مظلوم واقع شده اند و هیچ کس گوشه چشمی به مشکلات و مسائل آنان در هنگام تعطیلی مدارس و آموزش غیر حضوری ندارد و شاید در برخی موارد، آموزش کودکان با نیاز های ویژه، با دلیل تراشی آسیب پذیری های جسمانی، زودتر از سایر همسالان شان تعطیل می شود. ما نیز آسیب پذیری های جسمانی این گروه از کودکان را درک می کنیم؛ ولی مسلماً راه حفظ سلامت دانش آموزان، محروم کردن ایشان از آموزش و یادگیری نیست.

همه ما بر این عقیده ایم که آموزش کودکان با نیاز های ویژه یک کار تخصصی است که والدین و خاله و عمو و دوست و آشنا از عهده آن بر نمی آیند. در میان کودکان با نیاز های ویژه، آموزش به کودکان آسیب دیده بینایی، بیشتر نیازمند افراد متخصص است. برای مثال، آموزش خط بریل که از ابتدایی ترین نیاز های آموزشی دانش آموزان با آسیب بینایی است، کاری نیست که والدین بتوانند به راحتی به جای معلم کلاس درس انجام دهند. در آموزش کودکان فاقد نیاز های ویژه، پیش فرض آن است که درصد بسیار بالایی از والدین از سواد ابتدایی خواندن و نوشتن برخوردارند و گروهی که از نعمت سواد بی بهره اند، از اطرافیان شان برای آموزش به فرزند درخواست کمک می کنند؛ اما در مورد کودکان با آسیب بینایی، چند درصد از دانش آموزان در اطراف خود کسی را می شناسند که قادر به خواندن و نوشتن خط بریل باشد؟! این مسئله موجب می شود آموزشی که توسط آموزگار در کلاس های مجازی ارائه می شود، در واقع آموزش به اولیا باشد. پدر و مادر و اطرافیان، ابتدا باید خط بریل را بیاموزند و سپس به کودک آموزش دهند. اینجاست که با مشکلاتی مانند بر عکس نوشتن بریل، نوشتن از چپ به راست، عدم فاصله گذاری بین کلمات، نوشتن حروف کلمات به صورت جدا جدا و حتی پدیده های غریبی مانند برعکس کردن کلمات برای نوشتن آن ها با این هدف که پس از برگرداندن کاغذ، کلمات از سمت راست به چپ به درستی خوانده شوند، مواجه می شویم و تجربه نگارنده نشان داده که ارسال فیلم آموزشی و راهنمایی گام به گام خواندن و نوشتن خط بریل نیز نمی تواند این مسائل را به درستی برطرف کند.

از آموزش های مرسوم و سرفصل های کتاب های درسی که بگذریم، به توان بخشی کودکان با آسیب بینایی می رسیم. آیا آموزش مهارت هایی مانند جهت یابی و حرکت، به صورت مجازی امکان پذیر است؟ آموزش این مهارت ها نیازمند تماس مستقیم مربی و دانش آموز است و ارسال یک فیلم آموزشی و تماشای آن پس از تحمل دشواری های بار گیری، نمی تواند نقش چندان مؤثری در آموزش ایفا کند. برای مثال، یکی از مهم ترین اتفاقات در آموزش مهارت های جهت یابی و حرکت، همکاری مربی و دانش آموز در جهت غلبه بر ترس هاست و یقیناً این اتفاق با شنیدن صدای یک کلیپ آموزشی امکان پذیر نیست.

در زمینۀ آموزش مهارت های روزمره زندگی به کودکان با آسیب بینایی، تقریباً تمام آموزش ها از طریق لمس و تماس مستقیم دست مربی و دانش آموز انجام می شود و این امکان از طریق کلاس مجازی و راهنمایی از راه دور فراهم نمی شود. در موارد بسیاری این آموزش های از راه دور یا شاید بگوییم آموزش هایی که با واسطه والدین و اطرافیان انجام می شود، کژ آموزی هایی را موجب می شود که قطعاً اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود. گویی ما می مانیم و دیواری که تا ثریا کج بالا رفته! پس باید باز گردیم و پایه را از ابتدا بگذاریم که کاری بس دشوار و حتی در مواقعی ناممکن است.

از نواقص آموزش مجازی هرچه بگوییم کم گفته ایم و باز هم، ناگفته های بسیار دیگری باقی می ماند؛ اما متأسفانه فضای این نوشته محدود است و چاره ای جز توقف نداریم.

با اشکالاتی که برای آموزش مجازی بر شمردیم، به نظر می رسد که تنها حسن آن، عدم توقف آموزش دانش آموزان است. همه ما نیک می دانیم که هدف از حضور دانش آموزان با آسیب بینایی در مدارس استثنایی، تنها آموزش سرفصل های درسی نیست و توان بخشی این دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است و توان بخشی در فضای مجازی، چندان معنایی ندارد؛ بنا بر این از متولیان آموزش و پرورش کودکان با نیاز های ویژه انتظار می رود چاره ای بیندیشند و بستن مدارس را اولین راه حل تمام مشکلات ندانند و تا حد امکان از تعطیلی مدارس استثنایی و غیر حضوری شدن آموزش این دانش آموزان جلوگیری کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 × 3 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *