مقاله: توانمند سازی والدین کودک نابینا

نویسنده: Denise Mackenstadt

منبع نسخه ی انگلیسی: Future Reflection

مترجم: محسن غلامی

منبع نسخه ی ترجمه شده: محله ی نابینایان

مقدمه ای از کیم کانینگام “Kim Cunningham”

ما خوشحال و مفتخریم  دنیس مکنستت را برای بیان موضوع اصلی جلسه مان، در اختیار داریم. ایشان اهل ایالت واشینگتن و در واقع یکی از اعضای مؤسس سازمان ملی والدین دارای فرزند نابینا “NOPBC” می باشد. به همین دلیل ایشان بالغ بر بیست و پنج سال است در این سازمان  حضور دارند. ما از دنیس به خاطر این که برای آموزش ما و انتقال سخنان خردمندانه شان اینجا آمده اند، بسیار سپاسگزاریم. این شما و این هم دنیس.

توانمندسازی والدین

طبق لغتنامه ماریام-وبستر “Merriam-Webster”، توانمندسازی “empowerment” یعنی:

“اقدام یا عمل توانمندسازی کسی یا چیزی: توان، حق یا اختیار دادن جهت انجام اعمال  و وظایف متنوع

یا حالت توانمند شدن برای انجام چیزی: توان، حق یا اختیار انجام چیزی”.

با توانمندسازی خودمان  به عنوان  والدین،  کودکمان را قادر می سازیم تا به صورتی که میخواهد زندگی کند. هدف ما به عنوان والدین این است که ابزار لازم جهت داشتن دوران بزرگسالی پر‌بازده و خود‌شکوفا را در اختیار کودکمان بگذاریم.

در سال 1954 خانواده ای جوان تنها یک فرزند پسر داشت. این کودک  به تدریج دچار سردرد های شدید شد. او بسیار بیمار بود. او پس از جراحی های بسیار برای قرار دادن شانت “shunt” (میله ای جهت انتقال مایع اضافی مغز به قسمت های دیگر بدن)، جهت از بین بردن فشار ناشی از مایع مغزی مازاد، به نابینایی مبتلا شد.

پدر و مادرش به لحاظ روحی نابود شدند.  همانطور که برای بسیاری از خانواده های کودکان به تازگی  معلول شده اتفاق می افتد، مادرش تصمیم گرفت تا هرقدر می تواند راجع به بهترین روشی  که به کمک آن زندگی کودکش بهبود یابد و خدمات مورد نیازش را به دست آورد، اطلاع کسب کند.  این اتفاقات در دوران پیش از وجود قوانین مخصوص آموزش پرورش که تحصیلات عمومی رایگان و مناسب (FABE) را برای کودکان با نیاز های ویژه  تضمین می کرد، اتفاق افتاد. این مسایل پیش از تصویب قانون دفاع از حقوق معلولین (ADA) و قانون تحصیل افراد معلول (IDEA) به وقوع پیوست. این مادر بر آن شد تا از توانش به عنوان یک مادر استفاده کند. او بریل آموخت.  این خانواده به محدوده یک مدرسه  نقل مکان کردند. جایی که پسرشان میتوانست  بدون صرف ساعت ها وقت برای رفتن به مدرسه ای روزانه ویژه نابینایان، در مدرسه ای همگانی در همان نزدیکی حضور یابد.  این مادر به نبرد برای دستیابی به رسیدگی های پزشکی مناسب ادامه داد. او برای خدمات بهینه ویژه کودکش جنگید.

تلاش هایش زمانی به ثمر نشست که  پسرش از دبیرستان فارغ التحصیل شد و  هر سه درجه تحصیلی دانشگاهی را به دست آورد. او زنده ماند تا شاهد این باشد  که پسرش به متخصصی موفق در زمینه توانبخشی، آموزش و پرورش و حقوق شهروندی همراه با  ازدواجی عاشقانه و صاحب دو فرزند، تبدیل گردد. امروز این مرد  مدت چهل و پنج سال است  همسر من می باشد. ما دو فرزند بزرگسال و دو نوه داریم. این دستآورد تلاشهای مادریست که از قدرتش برای نبرد برای زندگی تنها فرزندش استفاده کرد.

تمام پدر و مادر ها از این موهبت عظیم، یعنی توانایی  مبارزه برای زندگی کودکانشان بهره مند هستند. هیچ برنامه کلی برای پرورش کودک وجود ندارد. این موضوع شامل  کودک نابینا  نیز می گردد. متخصصانی  هستند که به شما مشاوره ها و پیشنهاد هایی  می دهند. بسیاری مواقع این توصیه ها میتوانند گیج کننده و بسیار متعدد باشند. اشخاص نابینایی در فدراسیون ملی  نابینایان (NFB)  وجود دارند که با اشتراک گذاری داستان های زندگیشان به شما کمک خواهند کرد. در نهایت شما به عنوان والدین می بایستی برای پرورش کودکتان تصمیم بگیرید تا آنها زندگی مفید و شاد داشته باشند.

چطور می توانید در عین حمایت از دیگر اعضای خانواده تان، تمام این کار ها را انجام دهید؟ چگونه میتوانید فشار ناشی از درخواست های متعددی را که متخصصان از شما دارند، مدیریت کنید؟ به چه طریقی  تجربه کاملی را داخل و خارج از محیط مدرسه در اختیار کودک نابینای خود قرار  دهید؟

تمامی کودکان، چه نابینا یا بینا مستحق داشتن تجربیاتی از زندگی هستند که این فرصت را در اختیارشان قرار میدهد تا رشد کرده و در بزرگسالی افراد مستقلی گردند. کودکان نابینا به بیشتر مهارت هایی که برای همه کودکان ضروریست، احتیاج دارند. علاوه بر این آنها نیاز به مهارت های ویژه ای دارند تا به آنها اجازه  دهد با هم سن و سالانشان در سطحی برابر به رقابت بپردازند. این مهارت ها شامل توانایی خواندن و نوشتن بریل، استفاده از عصای سفید برای سفر مستقلانه و به کارگیری فناوری کمکی می باشد. جنبه های این مهارت ها برای هر کودکی به تناسب نیاز های مخصوص خود، متفاوت است. با تلاش و تفکر متناسب کودک شما به استقلال دست خواهد یافت. میزان موفقیت با میزان توانایی کودک در زندگی به شیوه مطلوب خود سنجیده می شود.

پدر و مادر ها نیز لازم است مهارت هایی را داشته باشند. آنها  به مهارت هایی  که برای همگی والدین مشترک هستند، نیاز دارند و احتیاج به مهارت هایی دارند که مخصوص والدین کودکان نابیناست. امروز من از مهارت های ویژه والدین کودکان نابینا و کم‌بینا صحبت خواهم کرد.

وقتی به نابینایی اشاره می کنم، تعریفی را برای این کلمه استفاده می کنم که توسط دکتر کنس جرنیگان “Kenneth Jernigan” بیان شده است. در “تعریفی از نابینایی”، دکتر جرنیگان گفته است: “در شیوه تفکری من، شخصی نابیناست به حدی که آن فرد برای انجام بهینه اموری که در صورت داشتن بینایی طبیعی آنها را انجام میداد، مجبور است تکنیک های جایگزینی را ابداع کند. زمانی که شخص باید برای داشتن عملکرد مناسب تکنیک های جایگزین بسیار زیادی را خلق کند. به اندازه ای که الگوی زندگی روزمره اش به طرز بنیادینی تغییر کند. آن زمان به درستی میتوان  گفت که شخص مشکل نابینایی دارد یا فردی نابیناست.” این تعریف شامل ابزار ها و  تکنیک های کم‌بینایان نیز می شود. این ابزار ها با آنهایی  که توسط افراد دارای بینایی طبیعی استفاده می شوند، تفاوت های اساسی دارند.

زمانی   که به کودکتان که دارای بینایی جزئی می باشد  اشاره می کنید، استفاده از کلمه نابینا برای شما ممکن است بسیار دشوار باشد. ممکن است به نظر برسد آسیب‌دیده بینایی اصطلاح ملایمتری باشد. اما این موضوع کودک شما را از یادگیری مهارت های نابینایی بی‌نیاز نمی سازد. این که کودکتان بیاموزد نابینا بودن قابل احترام است، دارای اهمیت می باشد. در این اجلاس خواهید دید افراد از این که بخشی از جامعه نابینایی می باشند، احساس غرور دارند. ما می خواهیم این عزت نفس را در کودکتان نهادینه کنیم.

درباره آگاهی از مهمترین عنصر پرورش یک کودک نابینای موفق، اساسیترین مسأله طرز فکر و فلسفه فکری مستحکم می باشد. در شرایط ایده‌آل، این طرز تفکر، نوعی باور به توانایی ذاتی تمامی افراد نابینا، مخصوصاً کودک خودتان برای داشتن زندگی شاد و پر‌بازده می باشد. هر کودکی حق دارد به بالاترین سطح از توانمندی خود دست پیدا کند. وقتی والدین اعتقاد داشته باشند رشد کودک نابینا باید تا حد ممکن نزدیک به کودکان بینای هم سن و سالش باشد، با این باور آنها توان بالقوه کودک برای موفقیت را شکل می دهند.

باور عموم بر این است کودکان نابینا به صرف این که نمی‌بینند، لزوماً هم با سرعت کمتری از همتایان بینایشان رشد می کنند. چون نمی‌بینند، به عقیده عموم کودکان نابینا از نود درصد تمام مباحث قابل یادگیری محروم می گردند. ما یعنی همگی اعضای حاضر در این مکان این نظریه ها را شنیده ایم. اما فقدان بینایی به تنهایی مقصر رشد کند نمی باشد. صرف ندیدن مانع یادگیری نیست. بسیاری از کودکان نابینا دارای معلولیت های جسمی و ذهنی اضافی دیگر نیز هستند که میتوانند بر یادگیری و رشد اثرگذار باشند. اگر کودک از  رشد طبیعی عقب مانده، پدر و مادرش باید یاد بگیرند علل آن را شناسایی کنند. با داشتن این ادراک، آنها میتوانند برای رفع نیاز های خاص کودکشان، محیط آموزشی متناسب آن را فراهم کنند.

لازم است والدین محیط آموزشی غنی را در خانه فراهم سازند. این محیط باید چند حسی و خلاقانه باشد تا فرصت های لازم را برای مهارت حل مسأله و تفکر انتقادی فراهم سازد. چنین فضای یادگیری برای همه کودکان حائز اهمیت می باشد.

شما به عنوان پدر و مادر لازم است کودک نابینایتان را در خانه وارد تمامی فعالیت های زندگی تان کنید. کودکتان به داشتن مسئولیت های مربوط به خانه و فرصت برای مشارکت کامل در فعالیت های خانوادگی، احتیاج دارد. گاهی خانواده بیش از حد برای رشد کودک نابینا سرمایه گذاری می کند که باعث آسیب رسیدن به دیگر اعضای خانواده می گردد. درست است کودک نابینا از تکنیک های متفاوتی برای شرکت در تمامی فعالیت های خانوادگی استفاده میکند. اما به طور کلی این موضوع باعث محدود شدن مشارکت خانوادگی نمی گردد.

دانش  قدرت است. وقتی پدر و مادر متوجه می شوند کودکشان نابیناست یا آسیب بینایی شدید دارد،  معمولاً اولین قدمشان این است راجع  به وضعیت سلامتی چشم کودک خود تا حد ممکن اطلاعات کسب کنند. بعد اقداماتی را که باید در دست کار داشته باشند تا به پیشرفت کودک کمک کند، معین می کنند. خانواده و دوستان عشق و حمایت خود را بیان می کنند. جامعه پزشکی دانش خود را به اشتراک می گذارند. مددکاران اجتماعی پیشنهاد هایی را ارائه می کنند و مربیان مشاوره خود را در اختیار قرار می دهند. نابینایان با تجربه و سایر والدین کودکان نابینا تجربیات خود را عرضه می کنند. این همه اطلاعات در اختیار قرار می گیرد. پدر و مادر ها باید با این همه اطلاعات چه کار کنند؟

اولین قدم شناخت کودکتان است. توصیه هایی که شما به کار می‌بندید باید حول محور هویت کودک شما باشد. شما به عنوان والدین تنها شخصی هستید که میتوانید از منظر کودکتان صحبت کنید. هر بار یک قدم  بردارید. وقتی از شدت پیشنهادات سردرگم شدید، قدری درنگ کنید و از سپری کردن زمان با خانواده خود و کودک نابینایی که وارد زندگی تان شده، لذت ببرید. شما مجبور نیستید به تمام پیشنهاد هایی که به شماداده می شود عمل کنید یا  همگی آنها را یکباره در دستور کار قرار دهید. نفسی بکشید و تفکر کنید. نسبت به تمام مشاوره هایی که ممکن است به شما داده شود، این را به یاد داشته باشید شما یعنی پدر و مادر کودکتان، متخصصین واقعی هستید.

مردم‌شناسی به نام مارگارت مید “Margaret Mead” گفته است: “اگر میخواهیم به فرهنگی غنی‌تر دست پیدا کنیم، باید همین فرهنگ را به طرزی تغییر دهیم که  تمامی استعداد های متنوع بشری در آن جای بگیرند”. وجود جامعه ضروریست و زمانی که به آن احتیاج دارید، در دسترس شماست. لازم نیست شما به تنهایی با مسأله مراقبت از کودک نابینا مواجه شوید. جامعه شما شامل اعضای خانواده درجه یک شما می شود. این اجتماع خانواده های کودکان نابینای دیگر را نیز در بر می گیرد که آنها با چالش های یکسانی روبرو می باشند متخصصانی که شغلشان ارائه بهترین راه های دسترسی به خدمات برای خانواده و کودک شما می باشد نیز عضوی از این جامعه می باشند. و مهمتر از همه جامعه نابینایان فدراسیون ملی نابینایان برای یاری رسانی شما در این مسیر حضور دارند. فردی دارای تفکر انتقادی باشید و به یاد داشته باشید شما در مورد اموری که برای منافع کودکتان ضروریست، بهترین قاضی هستید. آنچنان غرق مشاوره ها نگردید که پیروی از غریزه خود را از یاد ببرید. آن چه را که برای خود و خانواده تان دارای اهمیت است، به کمک دیگران به دست آورید.

داشتن اجتماعی از افراد هم‌فکر برای دیگر اعضای خانواده نیز مهم می باشد. خانواده شما نسبت به دیگر خانواده ها منحصر به فرد است. کودکان بینای شما میبایست با خواهران و برادران دیگر کودکان نابینا در تماس باشند. آنها باید ببینند خواهر یا برادر نابینایشان فردی توانمند است و تفاوت چندانی با دیگر کودکان ندارد.

گفته شده  برای بزرگ کردن کودک به یک روستا نیاز است. سایر پدر و مادر ها میتوانند اطلاعات ارزشمند و حمایت خود را به اشتراک بگذارند. آنها به موفقیت هایی دست پیدا کرده اند که میتوانند آنها را با شما شریک شوند و ممکن است اشتباهاتی را انجام داده باشند که از آنها درس گرفته اند. سازمان ملی والدین کودکان نابینا، گنجینه ای از دانش و حمایت را در اختیار دارد. شما به اشخاصی همفکر احتیاج دارید تا در غربال کردن اطلاعاتی که دریافت میکنید به شما یاری برسانند.

بر اساس واژه نامه ماریام‌وبستر منتقد به معنای:  “شخصیست که دیدگاه مستدل خود را راجع به هر موضوعی  مخصوصاً قضاوت راجع به ارزش، درستی، حقانیت، زیبایی یا تکنیک آن موضوع، بیان می کند”. تفکر منتقدانه برای تصمیم‌گیری راجع به ابزار هایی که کودک نابینا و بینایتان برای تبدیل شدن به افرادی بالغ و مستقل به آنها احتیاج دارند، ضروریست. این ابزارها از طریق یک محیط مناسب یادگیری به دست می آیند. این آموزش  تنها در کلاس درس پیش نمی آید. بلکه در هر فعالیتی که کودک در آن مشارکت دارد اتفاق می افتد. این قضیه برای نادیده گرفتن اتفاقاتی که در مدرسه به وقوع می پیوندند نیست. تنها به این معناست ما به عنوان والدین باید تجربه  زندگی کاملی را در اختیار کودکمان قرار دهیم. تفکر انتقادی به پدر و مادر  ها این امکان را می دهد تا راجع به  این که بهترین چیز برای کودکشان چه می باشد، به درستی تصمیم‌گیری کنند.

بخش زیادی از وقت شما به عنوان والدین درگیر این قضیه می‌شود که اطمینان یابید کودکانتان از تجربه تحصیلی موفقی بهره مند می گردند. در طول یک سال تحصیلی بیشتر دانش‌آموزان به مدت شش ساعت و نیم در روز در مدرسه هستند. مدرسه در اشکال  و انواع بسیاری وجود دارد. انتخاب های شما از لحاظ برنامه آموزشی میتواند شامل این موارد باشد: مدرسه ای شبانه روزی ویژه نابینایان، مدرسه روزانه تخصصی برای دانش‌آموزان نابینا، کلاس درس با محوریت دانش‌آموزان  نابینا یا کلاس تقویتی ویژه نابینایان، برنامه مهارت های زندگی مخصوص دانش‌آموزان معلول یا آموزش کاملا تلفیقی  به همراه پشتیبانی آموزگار تلفیقی افراد دارای آسیب بینایی. ویلیام جی. اسپیدی “William G. Spady” که یک جامعه شناس می باشد، فرموده است: “همه دانش‌آموزان میتوانند آموزش ببینند و موفق شوند، اما نه همه در یک روز و به یک شیوه”.  چینش برنامه تحصیلی باید بر اساس نیازهای فردی دانش‌آموز طراحی گردد. متأسفانه این برنامه ریزی اغلب تنها بر اساس میزان در دسترس بودن شیوه آموزشی می باشد که به هر کودک تعلق می گیرد. این وظیفه سنگین بر دوش  والدین کودکان نابینا قرار دارد  تا راجع به تحصیل کودکشان به همان اندازه متخصصینی که کارشان ارائه خدمت به دانش‌آموزان نابیناست، اطلاعات کسب کنند. همانطور که بارها در این کنفرانس اعلام کردم، به یاد داشته باشید  چه کسی متخصص واقعی نیاز های کودک شماست. شما یعنی پدر و مادرش همان شخص مورد نظر هستید.

امروز و در طول این  هفته از همایش شما با بسیاری از ابزار های مورد نیاز جهت این که کودک شما دانش‌آموزی موفق باشد، آشنا خواهید شد. همچنین به مسایلی  که کودکانتان بیان می کنند برای موفقیت و شادی به آن احتیاج دارند ، حواستان جمع باشد. کودکان نسبت به چیزی که برای خوشحالیشان در طول روز در مدرسه حائز اهمیت می باشد، دارای بینشی درونی هستند. برای آنها اتفاقاتی که در زمین بازی یا اتاق ناهارخوری می افتد، به همان اندازه آن چه در کلاس درس پیش می آید، اهمیت دارد. تمامی کارکنان مدرسه در طول روز تأثیر خود را بر دانش‌آموز می گذارند.

بیشتر دانش‌آموزان نابینا با دانش‌آموزان بینا همکلاس هستند. دانش‌آموزان نابینا ممکن است احساس انزوا کنند. زیرا آنها از تکنیک هایی استفاده میکنند که با آنهایی  که توسط دیگر دانش‌آموزان مورد استفاده قرار می گیرد، بسیار متفاوت است. کودک شما با حضور داشتن به عنوان عضوی از فدراسیون ملی نابینایان، میتواند با هم سن و سالان نابینایش معاشرت داشته باشد و  نابینایان الگو را ملاقات نماید.

نتیجه ای که همه ما میخواهیم کودکانمان به آن دست یابند، استقلال است. امروز شما این فرصت را پیدا خواهید کرد تا متخصصین فراوانی را در خصوص مهارت هایی  که  کودک شما برای موفقیت به آنها احتیاج دارد، ببینید و سخنشان را بشنوید. اما مهارت ها به تنهایی شخص نابینا را مستقل نمی سازد. استقلال برای هر شخص به صورت متفاوتی تعریف می شود. تعیین  چیز هایی که برای فرد مهمند، باید به صورت انتخابی آگاهانه باشد.  زیربنای این تصمیمات، بهره مندی از بهترین محیط برای کسب این مهارت ها می باشد.

دکتر کنس جرنیگان در سخنرانی برجسته اش “ماهیت استقلال” را بیان کرده است: “استقلال ما از درونمان نشأت می گیرد.  برده ای می تواند از دید چشمی قوی، تحرکی فوق العاده و مهارت های خواندن برتری بهره ببرد و همچنان یک برده باشد. ما به آزادی و استقلال تنها از طریقی که قابل قبول باشد، دست پیدا می کنیم. یعنی از طریق افزایش افتخار به خود، رشد خود‌باوری و اراده و توانایی تصمیم گیری. مهمتر از همه استقلال به معنی داشتن قدرت انتخاب و سپس استحکام بخشیدن به این انتخاب ها می باشد”.

از این که این فرصت را در اختیار من گذاشتید تا نظریاتم را راجع به توانمندسازی والدین به شما برسانم، سپاسگزارم. لطفاً از تمامی  مواردی  که این اجلاس در اختیارتان قرار می دهد، بهره ببرید. و همچنین سپری کردن  اوقات مفرح را از یاد نبرید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 × 3 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *