نویسنده: ابوذر سمیعی
منبع: هشتمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا
نذری و خیرات یکی از آموزه های مشترک بشری است. تقریباً همۀ فرهنگ ها در سراسر دنیا به نوعی خیرات دارند و به ویژه در جوامع دینی، آداب نذری دادن امری رایج و پسندیده است. در کشور ما نیز موضوع نذری و خیرات سابقه ای دیرینه دارد و بخش مهمی از فرهنگ ملی مذهبی ما به حساب می آید. به طور خاص ماه های محرم، صفر و رمضان، مواقعی هستند که امر خیرات به بالاترین حد خود می رسد. اگرچه توصیه به خیرات و بخشش برآمده از آموزه های دینی است؛ اما شواهد نشان می دهد کسانی که نذری می دهند یا خیراتی دارند، لزوماً افراد دیندار یا مذهبی نیستند و در میان همه افراد و اقشار مختلف اجتماعی و با هر سطح از دینداری، افرادی هستند که اقدام به وقف و بخشش می کنند. در نقطه مقابل نیز وضعیت به همین منوال است؛ یعنی دریافت کنندگان نذورات نیز لزوماً افراد نیازمند یا فقیر نیستند و افراد از هر طبقه اجتماعی و باز با هر سطح از دینداری، پذیرای نذورات هستند و دریافت نذری را امری ارزشمند می دانند. شاهد این موضوع نیز توزیع نذری در روزهای خاص در همۀ مناطق شهر ها و روستا هاست.
مطمئناً چنین امری به لحاظ فرهنگی کارکردی مثبت دارد که هنوز در میان جامعه ما رایج است؛ از جمله می توان به تقویت همبستگی اجتماعی اشاره کرد. اما در سال های اخیر اصرار بر نوع خاصی از خیرات موجب تغییر در فرهنگ بخشش و افزایش کژکارکردهای آن شده است.
مروری بر تاریخ موقوفات و خیرات در کشور ما نشان می دهد تا چند دهه پیش، نذورات و خیرات در زمینه های متنوعی وجود داشت؛ از وقف زمین و دارایی به منظور ساخت و توسعه مسجد، مدرسه و بیمارستان گرفته تا وقف محصولات یک باغ برای مسافران یا طلاب. برخی از موقوفات و نذورات تاریخی هم مختص کشور و فرهنگ ما بود. از آن جمله می توان به حفر قنات و احداث آب انبار اشاره کرد که زمانی بسیار پرکاربرد بوده اند.
اما امروز هرچه فعالیت های بشری بیشتر متنوع تر شده اند، تنوع در خیرات در کشور ما به همان میزان کاهش پیدا کرده است. بررسی ها نشان می دهد در سال های اخیر، علاقه به خیرات زودبازده و ملموس در میان خیرین بسیار بیشتر از انواع دیگر آن شده است؛ به طوری که عموماً مردم تمایل دارند غذا خیرات کنند و یا نهایتاً اقدام به توزیع سبد کالای غذایی نمایند. این امر در مواقعی از سال، مثلاً دهه اول محرم، به اندازه ای تشدید می شود که در محرومترین و کم برخوردارترین نقاط کشور هم شاهد اسراف و هدر رفت مواد غذایی هستیم؛ موضوعی که مطمئناً در فرهنگ ملی مذهبی ما امر پسندیده ای نیست؛ اما برای برخی، ظاهر این نوع از خیرات بسیار پراهمیت تر از باطن و کارکرد آن است.
گرایش به امور خیریه ای زودبازده (توزیع غذا یا مواد غذایی) به اندازه ای در سال های اخیر نهادینه شده که برخی این را تنها امر خیر می پندارند و هنگامی که از ایشان خواسته می شود نذرشان را به نوع دیگری ادا کنند که مفیدتر باشد، شدیداً با آن مخالفت می کنند. به طور خاص وقتی از افراد خیر درخواست می شود نذورات خود را در زمینه های فرهنگی ادا کنند، آنچنان مقاومت می کنند که گویی از ایشان خواسته شده پولشان را در دریا بریزند!
به نظر می رسد بخش قابل توجهی از علاقه عموم خیرین به امور خیریه زودبازده، به سیاست های کلی دولتی مرتبط باز می گردد. دست کم در بیست سال اخیر، دولت هایی که بر سرکار بوده اند، ترجیح داده اند به جای رفع امور زیربنایی و یا نیازهای بلندمدت شهروندان که گاه کمتر ملموس است، اقدام به توزیع سبد غذایی نمایند؛ امری که در کوتاه ترین مدت می توان انجام داد و نتیجه آن را مشاهده کرد. پیرو همین سیاست ها، رسانه ملی نیز معمولاً امور خیریه زودبازده را بیشتر از سایر انواع آن انعکاس داده است. مثلاً احتمال اینکه سیخ کباب نذری ده کیلومتری در مهم ترین بخش خبری تلویزیون نشان داده شود، بسیار بیشتر از نذری برای طراحی یک برنامه آموزشی است. طبیعتاً عموم مردم نیز بیشتر تشویق می شوند به سراغ سیخ کباب ده کیلومتری بروند تا سرمایه گذاری در امور فرهنگی.
واقعیت این است که در سراسر دنیا، بخش مهمی از کارها با کمک افراد خیر به انجام می رسد و امور خیریه و عام المنفعه تنوع بالایی دارد. کمک به انجام پروژه های تحقیقاتی مختلف، کمک جهت نوشتن برنامه های کامپیوتری، کمک به منظور سفرهای اکتشافی و موضوعاتی در هر زمینه ای می تواند با کمک خیرین انجام شود. حتی در موارد فراوانی، افرادی که قصد راه اندازی یک استارتاپ را دارند نیز ممکن است درصورتی که توان مالی لازم را نداشته باشند، از علاقه مندان و عموم مردم در این خصوص کمک بگیرند.
در حوزه معلولیت نیز امر به همین گونه است و بخش مهمی از بزرگترین پروژه ها و برنامه های مربوط به افراد دارای معلولیت در کشورهای توسعه یافته، با کمک مالی عموم مردم اجرا می شود. از برنامه های آموزشی تفریحی بگیرید تا نرم افزارهای حوزه معلولان. به عنوان نمونه، نرم افزار ان وی دی ای، اپلیکیشن بی مای آیز و بسیاری از نرم افزارهای رایگان حوزه نابینایان، با حمایت مالی عموم مردم ایجاد شده و هزینه های توسعه و نگهداری آنها نیز عمدتاً از همین راه تأمین می شود.
در کشور ما نیز در چند دهه پیش که تنوع در امور خیریه بیشتر بود، شاهد حضور خیران در بخش های مختلف حوزه معلولان هم بودیم و جامعه معلولان بخش مهمی از سرمایه فرهنگی خویش را مدیون کسانی است که سال ها پیش در این زمینه سرمایه گذاری کرده اند. از جمله قدیمی ترین مدارس نابینایان در شهرهای بزرگ ایران به دست افراد خیر بنا شده و در مواردی نیز زمین یا ملک دیگری جهت هزینه های روزمره این مدارس وقف شده است.
امروز اما لازم است در حوزه معلولان چرخشی اساسی در خصوص حضور خیران اتفاق بیفتد. عمده ترین نیاز افراد دارای معلولیت، نیازهای فرهنگی آموزشی است؛ اما خیران کماکان تمایل دارند وارد بخش های ملموس و زودبازده شوند. سرمایه گذاری در بخش های فرهنگی همچون تولید محتوا، تولید پادکست، چاپ و نشر کتاب، روزنامه و مجله، ساخت فیلم های آموزشی و تبلیغاتی در حوزه معلولیت، نصب بنر و بیلبرد و موضوعاتی از این قسم، امور پرهزینه ای هستند که بسیاری از انجمن ها به تنهایی قادر به تأمین هزینه های آن نیستند و در صورتی که افراد خیر به این امر اقدام کنند، این نوع سرمایه گذاری در بلند مدت تأثیر فراوانی بر تغییر نگرش در حوزه معلولان خواهد داشت.
از سوی دیگر، بسیاری از موضوعات آموزشی کاربردی حوزه معلولان، به دلیل پر هزینه بودن کنار گذاشته شده و نه نهادهای متولی دولتی همچون آموزش و پرورش استثنایی یا سازمان بهزیستی به آن می پردازند و نه انجمن ها و مؤسسات غیردولتی یارای انجام آن را دارند. از جمله آموزش مهارت های زندگی مستقل به نابینایان که از ضروری ترین آموزش هاست، در هیچ یک از مراکز نابینایی به دلیل هزینه های گزاف انجام نمی شود. در صورتی که خیرین در این حوزه ورود کنند و هزینۀ برنامه های آموزشی را فراهم نمایند، بخش مهمی از مشکلات افراد دارای معلولیت که ناشی از کمبود یا نقصان آموزش است، می تواند مرتفع شود.
به نظر می رسد در خصوص جهت دهی به نذورات مردمی، لازم است نهادهای متولی فعالانه تر وارد میدان شوند و افراد را بیشتر به سوی نذورات اثرگذار و ماندگار دعوت کنند. به طور خاص در حوزه معلولان، لازم است سازمان بهزیستی ضمن توجه بیشتر به حوزه های فرهنگی آموزشی جامعه هدف خود، خیرین را نیز به این سوی سوق بدهد و به ایشان نشان بدهد که با ورود به حوزه های فرهنگی آموزشی، می توانند تغییرات قابل توجهی در زندگی افراد داشته باشند.
پی نوشت:
در خصوص حکم شرعی امکان تغییر نذر، فتوای عمده مراجع عالی قدر این است که در صورتی که فرد هنگام نذر، صیغه نذر را جاری نکرده و نام خدا را نبرده، می تواند آن را تغییر دهد.
متن صیغه نذر به عربی این گونه است که بگوید: «لِلّهِ عَلَیَّ ». یعنی: «برای خداوند، به عهده من باشد که فلان کار را انجام بدهم». لازم نیست به عربی باشد؛ بلکه اگر فارسی هم نذر کند؛ مثلاً بگوید: «برای خدا نذر کردم چنین کنم»، همین یا مشابه این گفتار کافی است.