حکایت دختر جوان نابینا و گیاهان دارویی و یازده کتاب دیگر در تازه های کتاب صوتی

نویسنده: رقیه شفیعی: کتابدار نهاد کتابخانه های عمومی کشور

من رقیه شفیعی این بار با معرفی دوازده کتاب در خدمت شما خوبان خواهم بود. پس این شما و این هم کتاب های ارائه شده در اسفند ماه.

*«راهنمای مردن با گیاهان دارویی» هم داستانی خاص دارد، هم ساختاری قابل تأمل.

رمان روایتیست از دختری جوان که چشمانش نمی بیند و در خانه ای همراه مادرش در کار خشک کردن، ترکیب و آماده سازی گیاهان دارویی برای فروش در بازار است.

او در تاریکی چشمانش توانسته با استفاده از قوای دیگر به درک جذاب اشیاء و ابزاری برسد که با آنها کار می کند. همه چیز برایش در ساختار و وجوه گوناگون گیاهان و البته رابطه با مادرش خلاصه شده. تا این که روزی برای یک مراسم خانوادگی از خانه پا بیرون می گذارد و باز که می گردد خیلی چیزها درونش عوض شده است.

راهنمای مردن با گیاهان دارویی رمانی متفاوت و قصه گوست. رمانی که تنهایی در آن یک مفهوم برآشوبنده است و رهایی از آن راه هایی عجیب و گاه خونین دارد. این کتاب به قلم عطیه عطار زاده در 117 صفحه سال 1395 توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

*در نوجوانی نخستین بار از پدرم که فرزندانش را نصیحت می کرد حدیثی از «بحار الانوار علامه مجلسی» شنیدم که محتوایش ناظر بر نفی خنده و مذمت کسانی که با صدای بلند می خندند بود. این حدیث که با جدیت بیان گردیده با حال و احوالم در آن لحظه ناسازگار شد. بعدها هم از یکی از نزدیکان شنیدم که مرد باید عبوس باشد! که در آن لحظه چنین مردی برایم تداعی گر گاو نر بود! این آموزه ها و تأثر درونی و دانسته ها راجع به شهادت امامان موجب سرکوبی خنده در من گردید. این عوامل نسبت بین دین و شادمانی را برایم مبدل به یک مسئله فکری ساخت. آنچه در من موجب سرکوبی خنده بود با آنچه در بیرون در قالب عزاداری و ماتم ارائه می شد به هم پیوستند و به مسئله فکری بدل شدند که نیازمند تأمل و راه حل بود. با پرسش  از دیگران برایم این دغدغه ایجاد شد که نکند همه این تفکر را دارند که اگر زیاد بخندند اتفاق بدی خواهد افتاد؟ همین امر سبب پژوهش در این موضوع شد.

«نظریه ای درباب دین و شادی. دین تاریخی و مهار دوگانه شادی» نوشته ی حسن محدثی و الهام قربانی است که در 231 صفحه سال 1396 توسط نشر نقد فرهنگ روانه بازار شده است.

این کتاب مشتمل بر سه فصل است که فصل اول طی بحثی مفصل نُه پرسش اساسی راجع به حزن و شادی را پاسخ می دهد. فصل دوم درباره ی نسبت شادی و دین در ایران پس از انقلاب است. فصل سوم نیز به گزارشی در باب منازعات امامان جمعه و مسئولان فرهنگی جامعه در باب موضوع اجرای کنسرت موسیقی در شهرهای مختلف اختصاص یافته است. در این فصل کوشیده شده تا نشان داده شود که روحانیان عمدتاً در مقام نظر دین اسلام را معید شادی معرفی می کنند ولی در مقام عمل برخی از آنها مردم را از تمامی محفل های شادی محروم می سازند و بدون نظر خواهی از مردم امکانات و بهانه های شادمانه را از مردم دریغ می کنند. در نهایت کتاب با نتیجه گیری کوتاهی به پایان می رسد.

*هو پونو پونو (روشی روانشناسانه به معنای هویت سازی در میان بومیان هاوایی) موهبت بزرگیست که به ما فرصتی ارزانی می دارد تا با خدای درون ارتباطی مؤثر برقرار کنیم و هر لحظه از او بخواهیم تا خطاهای موجود در افکار، گفتار و کردار ما را پاک سازد. ارمغان این روش آزادیست.

کتاب «محدودیت صفر» نوشته ی دکتر جو وایتلی و دکتر ایهالیاکالا هیو لن است که توسط مژگان جمالی ترجمه شده و انتشارات کتیبه پارسی در 319 صفحه سال 1396 آن را به چاپ رسانده است.

در این کتاب با استفاده از روش هو پونو پونو (هویت سازی) آنچه که اصول روانشناسی عملی و معنوی ارائه می کند، در ساده ترین شکل ممکن آمده است.  وی تنها پاسخ به چالش های زندگی را عشق و قدردانی می داند.

نویسنده کتاب «محدودیت صفر» می گوید توانسته ام کارهای بزرگی انجام دهم بی آنکه از قبل تصمیمی داشته باشم یا برای انجام شان تلاشی بکنم.  او لیستی از موفقیت های خود را ذکر می کند سپس می افزاید معجزه های زیادی در زندگیم وجود دارد و آنها را مدلول دنبال کردن آرزوهایم می دانم که نتیجه ی دست به عمل زدنم است. او همه  ی این اتفاقات را یک برنامه ریزی الهی می داند تا جایی که خود را فاقد تمایل برای انجام برخی از آنها می دانسته اما آنها رخ داده و منجر به چیزی شده که او شخصاً به دنبال آنها نبوده است.

با این کتاب آماده ی سفری چالش بر انگیز و در عین حال الهام بخش باشید، سفری که تا کنون تجربه نکرده اید.

*کتاب «آخرین رز کشمیری کاوشگری های جو سندیلنس» نوشته ی باربارا کلولدی. و با ترجمه ی  علی رضا دور اندیش که نشر قطره سال 1397 در 402 صفحه تقدیم دوست داران رمان های پلیسی کرده است.

جو سندیلنز کاراگاه کار کشته ی اسکاتلندیار شش ماه گذشته را برای آموزش پلیس بنگال در کلکته بوده و اکنون مشغول مهیا شدن برای بازگشت به وطن است که درست یک روز پیش از آن حاکم بنگال اورا فرا می خواند. خواهرزاده ی حاکم هم همراه حاکم در دفترش منتظر کاراگاه است. نانسی درامون با خودش عکس هایی از جسد دوست صمیمیش پگی سامرها که یک هفته ی پیش با رگ های بریده ی مچ دست ها در میان آبدان حمامش پیدا شده. آیا این یک قتل است یا پگی خودکشی کرده؟به درخواست حاکم و اصرار نانسی کاراگاه مأموریت می یابد تا مرگ مشکوک پگی را رمز گشایی کند.

کاراگاه در جست وجوی قتل یا خودکشی پگی به حقایقی تکان دهنده و ترسناک از مرگ های زنجیره ای که همراه تنش های عاشقانه و فضاهایی نامتعارف است، در بخشی از تاریخ هندوستان دوران استعمار دست می یابد.

*حماسه ی دفاع مقدس فصل های ناخوانده ای دارد که باید خواند. گنجینه ای که شاید بسیار ناشناخته بماند و قدر و قیمتش فهمیده نشود. پایمردی و دلاوری مردانی که خواب را بر دشمنان این سرزمین پریشان کرده است.

«کتاب در ویلای صدّام روایت تلفیقی از فریدون همتی و مصطفی امامی از جنگ تحمیلی و اردوگاه های صدّام» است که تدوین آن را محمدرضا اسلامی بر عهده داشته و توسط نشر زمزم هدایت سال 1392 در 120 صفحه تقدیم علاقه مندان آثار دفاع مقدس شده است.

در این اثر دو روایت از یک حکایت را می خوانید. فریدون و مصطفی جوانی و نوجوانی شان را در محله های سمنان جا می گذارند و راهی جبهه می شوند. همچنین انقلاب اسلامی ایران، جنگ تحمیلی و تلخ و شیرین دوران اسارت از نگاه این دو راوی بازگو می شود. این مجموعه سعی دارد جبهه و اردوگاه را تا حدودی تازه تر ببیند و نوتر روایت کند. این روایت داستان نیست! خاطره ی تنها هم نیست! تاریخ است. نگارنده در محتوا دست نبرده حتی گاه زبان کتاب زبان راویان است. نوشتار این کتاب به گونه ای است که می توان سرگذشت هر یک را جداگانه یا هردو را به صورت تلفیقی خواند.

*اکو در جایی گفته است که کامپیوتر وسیله ی هوشمندی نیست که به احمق ها کمک می کند بلکه وسیله ای احمقانه است که فقط به دست هوشمندان به کار می افتد.

کتاب «چگونه با ماهی قزل آلا سفر کنیم؟ طنز ها و یادداشت ها» نوشته ی اومبرتو اکو  با ترجمه ی غلام رضا امامی را نشر کتاب کوچه سال 1399 در 210 صفحه تقدیم دوست داران طنز کرده است.

همواره از اومبرتو اکو سه چهره به یادگار می ماند: چهره ی استاد بزرگ دانشگاه، نویسنده ای نامدار و روزنامه نگاری زبردست که هر هفته در متبوعات ایتالیا به جد و طنز یادداشت هایی می نوشت. این کتاب در بر گیرنده ی یادداشت ها و طنز های وی است که با نگاهی دقیق و زبانی رسا چون آینه ای دوران مدرن را می نمایاند و به بررسی عصر کامپیوتر، اینترنت، موبایل، تلویزیون و … می پردازد. با خواندن طنز ها لبخندی بر لب می نشیند و رویاروی اندیشه دریچه هایی تازه گشوده می شود.

*رنج و محنت، پریشانی و مرگ گویی معنا را از زندگی می گیرند اما من هرگز از گفتن این نکته خسته نخواهم شد که آنچه در زندگی حقیقت گذران است، امکانات آن است. معنا درمانی با در نظر گرفتن گذران بودن زندگی بجای بدبینی راه کار و فعالیت را برمی گزیند.

ویکتور فرانکل نویسنده ی کتاب «انسان در جست وجوی معنا» که ده ملیون نسخه از آن در سراسر جهان به چاپ رسیده کتابی دارد با عنوان «آری به زندگی» با ترجمه ی شهاب الدین عباسی که نشر پارسه سال 1399 در 142 صفحه به چاپ رسانده است.

نجات انسان از طریق عشق و در عشق است. انسانی که هیچ چیزی از خود در این جهان بجا نگذاشته، باز ممکن است حتی برای لحظه ای در یاد و خاطره ی معشوق خویش سعادت و شادمانی را تجربه کند. او متوجه شده بود که در میان زندانیان کسانی بخت زنده ماندن پیدا می کردند که ایمان یا تصوری از آینده داشته باشند. چه آن آینده انجام کاری مهم یا بازگشت به نزد عزیزان شان بود.

محرک اصلی انسان کسب لذت و پرهیز از درد نیست بلکه یافتن معناییست در زندگی. فرد آماده ی رنج کشیدن است، به شرط آن که معنا و مقصودی در آن رنج بیابد.

*کتاب «بنگر فرات خون است، نخستین کتاب از سه گانه ی جدید با عنوان قصه ی جزیره» از داستان های ترکی قرن بیستم است. رمانی نوشته ی یاشار کمال که با ترجمه ی علی رضا سیف الدینی توسط نشر ققنوس سال 1393 در 448 صفحه  با موضوع روایت گری فاجعه ای که ملیون ها انسان را از مأوای خود می راند، تقدیم علاقه مندان گردیده است. داستان این کتاب فضایی روستایی دارد که وقایع آن در قرن گذشته و زمان جنگ های ترک ها و یونانی ها می گذرد.

*تک نگاری ها درباره ی زندگی و آثار نویسندگان طراز اول ایران با این هدف نوشته می شود که خواننده در قالب کتابی موجز و جمع وجور و از منظری انتقادی با جنبه های گوناگون کار ادبی آنان آشنا شود. در این رویکرد بویژه تأکید بر نو آوری هایی است که جواز ورود هر نویسنده به تاریخ ادبیات تلقی می شود. در تک نگاری های مجموعه ی کلاسیک های ادبیات معاصر به نویسندگانی پرداخته می شود که خواندن داستان هاشان برای کتاب خوانان فارسی زبان و بویژه جوانانی که سودای نوشتن در سر دارند، ضروریست.

«پیشه ی دربدری(زندگی و آثار بزرگ علوی)» نوشته ی حسن میر عابدینی نشر چشمه سال 1396 148 صفحه.

این کتاب دفتر دوم از کلاسیک های معاصر است. در این مجموعه زندگی و فراورده ی ادبی نویسندگانی بررسی می شود که منتقدان درباره ی آثارشان بسیار نوشته اند، به اجماعی رسیده اند و آنها را در صف اثر آفرینان ایران جای داده اند. این نویسندگان هم بر روند فرهنگ و ادبیات روزگار خود تأثیری چشم گیر داشته اند و هم به لحاظ مضمون ، زبان و شکل ذخیره ای بر گنجینه ی داستانی فارسی افزوده اند.

*امیر اسد اله علم نخست وزیر و وزیر دربار دوران سلطنت محمدرضا شاه یکی از چهره های مرموز و بحث انگیز تاریخ معاصر ایران است که از نظر ارتباطات پنهانی و نقشی که در دوران سلطنت پهلوی ها ایفا کرد، او را تا حدی میتوان با عبد الحسین تیمورتاش وزیر مقتدر دربار اوائل سلطنت رضاشاه مقایسه کرد. چهره ی واقعی علم در زمان حیات او پوشیده ماند و جز محرمیت شاه و قدرت و نفوذی که در سایه ی او به دست آورده بود کمتر کسی از اسرار زندگی او آگاه بود تا دوازده سال پس از انقلاب که یادداشت های علم نخست به صورت فشرده و به زبان انگلیسی و سپس در چندین مجلد به زبان فارسی انتشار یافت، نقش واقعی او در دربار پهلوی بر کسی روشن نشده بود. نویسنده ی این کتاب که با شخص علم و بسیاری از محارم و دوستان و بستگان او از نزدیک آشنا بوده و کم و بیش از نقش کلیدی وی در رژیم گذشته آگاهی داشته نخستین بار در کتاب «پدر و پسر» و سپس در دو کتاب «بازیگران عصر پهلوی» و «چهره ها و یادها» اطلاعات خودرا درباره ی علم و نقش اسرارآمیز او در رژیم گذشته بازگو کرده است. (هر سه کتاب ذکر شده به صورت صوتی موجود است)

«چهره ی واقعی علم» نوشته ی محمود طلوعی نشر علم سال 1392 680 صفحه.

*کتاب «عقلانیت و معنویت» اثر غلام حسین ابراهیمی دینانی چاپ نشر هرمس سال 1399 در 157 صفحه.

این کتاب شامل هفت سخنرانی از دکتر دینانی است که در زمان های مختلف ایراد گردیده و با عناوین جایگاه فلسفه ی اسلامی، سنت و تجدد، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام، رابطه ی عرفان و فلسفه، حکمت اشراق یک و حکمت اشراق دو و عقلانیت و معنویت در اسلام، با زبانی روان و بیانی شیوا تقدیم فلسفه دوستان شده است.

*سامان سال ها شاگرد ممتاز بود. دیپلم را که گرفت به انگلیس رفت. نامه ها، کارت ها و عکس هایی را که می فرستاد نگه می داشتم. سامان و ساقی را سال 1359 در لندن دیده بودم. بار دیگر در سال 1379 در غیاب پدرش در دهکده دیدم که دیداری کوتاه بود. سامان رفت و روزگار غریب و تلخ آغاز شد. در تابستان 1388 بار دیگر سامان به ایران آمد. چند روز با مرور عکس ها و کارت هایی که فرستاده بود، گذشته را مرور کردیم. سامان قبل از رفتن بسته ی نامه های پدرش را به من سپرد گفت هر طور خواستید. حدود یک سال پیش برایش نوشتیم که نامه های تو و پدر را به ناشر سپرده ایم. عنوان مجموعه را پسندید. اورا در جریان کار می گذاشتیم.

«امید آفتابی من، نامه های احمد شاملو به پسرش سامان» را آیدا و سامان شاملو گردآوری کرده اند و نشر چشمه سال 1394 در 96 صفحه به چاپ رسانده است.

منبع: ماهنامه ی مانا.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شانزده − دو =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *