راهنمای چگونگی استفاده از آدرس ایمیل iCloud در اندروید و آموزش دانگرید از macOS کاتالینا به macOS موهاوی در سی و هفتمین شماره ی هفته نامه ی دنیای موبایل و کامپیوتر صفحه ی آموزش

با سلام و احترام به همراهان وبسايت ويژه ی نابينايان شرکت دانش بنیان پکتوس. در سی و هفتمین شماره ی هفته نامه ی دنیای موبایل و کامپیوتر و در صفحه ی آموزش، پنج آموزش در زمینه ی موبایل و کامپیوتر تقدیم شما گرامیان میگردد.

چگونه از آدرس ایمیل iCloud در اندروید استفاده کنیم

بسیاری از کاربران فکر می کنند درصورت مهاجرت از iOS به اندروید، دیگر توانایی استفاده از آدرس ایمیل آی کلاود را نخواهند داشت؛ این گفته حقیقت ندارد. در ادامه نحوه ی انجام این کار را آموزش می دهیم.

به نقل از زومیت، اگر استفاده از گوشی های آیفون اپل را متوقف کنید و وارد دنیای گوشی های اندرویدی شوید،  مجبور نیستید سرویس های مختلف آی کلاود نظیر iCloud Mail را کنار بگذارید. گرچه اپل روند استفاده از ایمیل آی کلاود را در دستگاه های اندرویدی تسهیل نکرده است، اما امکان انجام این کار وجود دارد.

در این آموزش به شما پیشنهاد می کنیم که از اپلیکیشن جی میل (Gmail) استفاده کنید؛ با این حال اکثر اپلیکیشن های ایمیلی به شما اجازه ی ورود از طریق حساب کاربری آی کلاود را می دهند و می توانید به دلخواه یکی از آن ها را برگزینید.

قبل از اینکه کار را شروع کنید، باید تغییراتی را در حساب کاربری آی کلاود اعمال کنید. سیستم احراز هویت دومرحله ای اپل به طور معمول ورود از طریق حساب آی کلاود در اپلیکیشن های متفرقه (ترد پارتی) را به کار سختی تبدیل می کند. با این  حال اپل به شما اجازه می دهد، رمز عبور خاصی را به طور ویژه برای اپلیکیشن های متفرقه تولید کنید تا از طریق آن به حساب کاربری آی کلاود وارد شوید.

بدین منظور ابتدا وارد وب سایت رسمی اپل شوید و نام کاربری و رمز عبور اپل ID-تان را وارد کنید. پس از ورود به حساب کاربری، به سمت پایین اسکرول کنید تا به بخش Security برسید؛ در Security، بخش App-specific passwords را پیدا کنید و در زیر آن روی Generate password کلیک کنید:

اگر این بخش را در قسمت Security نمی بینید، باید احراز هویت دومرحله ای را روی حساب کاربری اپل خود فعال کنید. به منظور فعال سازی این قابلیت،  به یک مک، آیفون یا آیپد نیاز پیدا خواهید کرد.

در صفحه ی جدید، توضیحاتی مختصر درمورد رمز عبور بنویسید. پس از نوشتن توضیحات مورد بحث، روی گزینه ی Create کلیک کنید:

رمز عبوری را که اپل برای شما تولید می کند، ذخیره کنید. به منظور کامل کردن فرایند لاگین، باید از رمز عبور جدید به  جای رمز عبور اپل ID استفاده کنید. پس از طی کردن این مراحل وارد مرحله ی بعد شوید تا حساب کاربری آی کلاود را به جی میل اضافه کنید.

پس از تولید رمز عبور جدید، همه چیز آماده است تا آدرس ایمیل آی کلاود خودتان را با جیمیل همگام سازی کنید؛ دلیل پیشنهاد ما به استفاده از جیمیل، این است که اپلیکیشن مورد بحث روی همه ی گوشی های اندرویدی وجود دارد و اکثر کاربران این سیستم عامل از جیمیل به عنوان اپلیکیشن پیش فرض برای مشاهده ی ایمیل ها استفاده می کنند. یادآوری می شود، مراحلی که در ادامه می آید، برای دیگر اپلیکیشن های ایمیلی نیز صدق می کند.

برای آغاز کار، انگشت خودتان را از سمت بالای نمایشگر به پایین بکشید (سوایپ کنید) تا پنل نوتیفیکیشن به نمایش درآید. سپس روی آیکون چرخ دنده ضربه بزنید تا وارد منوی تنظیمات شوید. البته می توانید به جای انجام این کار، وارد فهرست اپلیکیشن ها شوید و سپس روی تنظیمات ضربه بزنید:

در منوی اصلی تنظیمات، روی Accounts ضربه بزنید. بسته به نوع دستگاهی که استفاده می کنید و نسخه ی اندروید آن، این بخش ممکن است نام دیگری نظیر Accounts and Backup داشته باشد:

اگر از گوشی سامسونگ استفاده می کنید، پس از ورود به منوی بعدی، مجددا روی گزینه ی Accounts ضربه بزنید. در دیگر دستگاه های اندرویدی، احتمالا با مرحله ی دوم مواجه نخواهید شد و مستقیما به مرحله ی بعد خواهید رفت:

در این مرحله شاهد فهرستی از حساب های کاربری همگام سازی شده با دستگاه تان خواهید بود. صفحه را به سمت پایین اسکرول کنید تا به بخش آخر فهرست مورد بحث برسید؛ در آنجا روی گزینه ی Add account ضربه بزنید:

در مرحله ی بعد گزینه ی (Personal (IMAP را که در سمت راست آن، آیکون جی میل دیده می شود انتخاب کنید:

در این مرحله، صفحه ی Sing-in جی میل روی صفحه ظاهر می شود. شما باید آدرس ایمیل آی کلاود را تایپ کنید و روی Next ضربه بزنید:

رمز عبوری را که در ابتدای آموزش از طریق وب سایت اپل به دست آوردید، در این مرحله وارد کنید؛ توجه داشته باشید که منظور از رمز عبور، رمز عبور اپل ID نیست. پس از تایپ کردن رمز عبور مورد بحث، روی Next ضربه بزنید:

اگر آدرس ایمیل و رمز عبور را به درستی وارد کرده باشید، خواهید توانست در اندروید (از طریق اپلیکیشن جی میل) وارد حساب کاربری آی کلاود شوید؛ پس از ورود به حساب کاربری، روند همگام سازی ایمیل آی کلاود با گوشی آغاز خواهد شد. در این مرحله احتمالا لازم است برخی تنظیمات اضافه را اعمال کنید؛ تنظیماتی نظیر اینکه تمایل دارید جی میل هر چند وقت یک بار ایمیل های تان را همگام سازی کند.

برای اینکه از همگام سازی کامل ایمیل آی کلاود با دستگاه اندرویدی اطمینان حاصل کنید، می توانید وارد اپلیکیشن جی میل شوید؛ سپس در بخش سمت چپ بالا، روی گزینه ی منو ضربه بزنید. در این صفحه باید ایمیل آی کلاودتان در کنار دیگر ایمیل ها قابل رؤیت باشد. برای ورود به این حساب، می توانید روی آن ضربه بزنید. حال می توانید با استفاده از اپلیکیشن جی میل، ایمیل های مربوط به حساب آی کلاود را ارسال و دریافت کنید.

البته همان طور که اشاره کردیم، می توان از طریق دیگر اپلیکیشن  های اندرویدی نیز وارد حساب کاربری آی کلاود شد. درواقع برای همگام سازی ایمیل های آی کلاود با گوشی های اندرویدی، لزوما مجبور نیستید از جی میل استفاده کنید. جایگزین های مناسب دیگری نیز نظیر مایکروسافت اوت لوک وجود دارند. روند کار برای این اپلیکیشن ها هم شبیه آن چیزی است که بالاتر گفتیم.

برای مثال در اپلیکیشن اوت لوک باید روی منو ضربه بزنید، سپس وارد آیکون مربوط به اضافه کردن ایمیل شوید؛ این آیکون، پاکت نامه ای سفید رنگ با علامت + در گوشه ی آن است:

در این مرحله، آدرس ایمیل آی کلاود را تایپ کنید و روی گزینه ی Continue ضربه بزنید:

اوت لوک در این مرحله به صورت خودکار تشخیص می دهد که در حال تلاش برای ورود به حساب کاربری آی کلاود هستید؛ بنابراین لازم نیست کار دیگری انجام دهید. تنها باید رمز عبورتان را تایپ کنید و روی گزینه ی تیک در قسمت بالا سمت راست صفحه ضربه بزنید:

با انجام مراحل بالا، خواهید توانست از طریق اپلیکیشن اوت لوک، ایمیل های حساب آی کلاود را مشاهده کنید و کارهای دیگری نیز انجام دهید.

آموزش دانگرید از macOS کاتالینا به macOS موهاوی

اگر سیستم عامل جدید اپل را روی مک نصب کرده اید و به استفاده از آن تمایلی ندارید، می توانید سیستم عامل دستگاه خودتان را به macOS موهاوی دانگرید کنید.

به نقل از زومیت، سیستم عامل جدید اپل برای رایانه ی مبتنی بر مک از مدتی پیش دردسترس قرار گرفته و کاربران متعددی آن را نصب کرده اند. macOS کاتالینا مجموعه ای از ویژگی های جدید و جذاب را شامل می شود و سیستم عامل جمع و جوری به شمار می آید؛ اما اگر به هر دلیلی به استفاده از آن علاقه ای ندارید، می توانید سیستم عامل دستگاه خودتان را به نسخه ی پیشین macOS، یعنی موهاوی (Mojave) دانگرید کنید.

متأسفانه روند دانگرید از macOS کاتالینا به موهاوی ساده نیست و پیچیدگی هایی دارد. بدین منظور لازم است درایو اصلی مک را کاملا پاک و سپس ازطریق درایو اکسترنال، سیستم عامل macOS موهاوی را نصب کنید. البته اگر مک شما از همان ابتدا با همین سیستم عامل عرضه شده است، می توانید از مراحل مربوط به درایو اکسترنال چشم پوشی کنید.

در ادامه، نحوه ی دانگرید از macOS کاتالینا را به macOS موهاوی آموزش می دهیم.

۱. از مک نسخه ی پشتیبان تهیه کنید

قبل از هر کاری، با بهره گیری از تایم ماشین (Time Machine) از اطلاعات دستگاه خود نسخه ی پشتیبان (بکاپ) تهیه کنید تا خیالتان از محفوظ بودن فایل ها راحت شود. همچنین، می توانید به جای پشتیبان گیری با تایم ماشین، فایل های مختلف خودتان را در فضاهای ابری نظیر دراپ باکس و وان درایو و آی کلاود ذخیره کنید. بسیاری از کاربران به تهیه ی نسخه ی پشتیبان علاقه نشان می دهند و احتمالا شما نیز پیش از نصب macOS کاتالینا، از اطلاعات موجود در دستگاهتان نسخه ی پشتیبان تهیه کرده اید. اگر این کار را انجام نداده اید، همین حالا و قبل از ورود به مرحله ی دوم، از اطلاعاتتان نسخه ی پشتیبان بگیرید. انجام این مرحله اهمیت زیادی دارد؛ زیرا همان طور که گفتیم، در مراحل دانگرید از macOS کاتالینا به macOS موهاوی، تمامی اطلاعات موجود در حافظه ی ذخیره سازی دستگاه را باید پاک کنید.

۲. امکان بوت شدن مدیای خارجی را فعال کنید

مرحله ی دوم مخصوص دستگاه هایی از خانواده ی مک بوک پرو و مک بوک ایر و مک مینی عرضه شده از سال   ۲۰۱۸ به بعد است. افزون بر این دستگاه ها، مرحله ی دوم آموزش برای مدل های عرضه شده از آی مک پرو از سال ۲۰۱۷ به بعد نیز کاربرد دارد. دستگاه های مذکور از تراشه  ی امنیتی ویژه ای به نام T2 برخوردار هستند که امکان بوت شدن سیستم عامل را به شکلی امن فراهم می کند. این تراشه حافظه ی ذخیره سازی را به شکلی ویژه رمزنگاری می  کند و پشتیبانی از فرمان های صوتی «هی سیری» را به دستگاه های مبتنی بر مک می آورد. برای فهمیدن اینکه دستگاهتان از تراشه ی T2 بهره مند است یا خیر، به مسیر زیر بروید:

Apple  button > About This Mac > System Report > Controller (or iBridge)

اگر دستگاه مبتنی بر مک شما از تراشه ی مجزای T2 بهره مند نیست، لازم نیست قابلیت بوت مدیای خارجی را روی آن فعال کنید. همچنین، اگر دستگاه شما جزو دستگاه های یادشده ی اپل است،  باید سیستم خودتان را ری استارت کنید و سپس، کلیدهای Command و R را فشار دهید تا دستگاه وارد حالت ریکاوری (Recovery Mode) شود. پس از بازشدن حالت ریکاوری، در نوار ابزار روی Utilities کلیک کنید و در منو کشوییِ بازشده، وارد بخش Startup Security Utility شوید. اگر دستگاه از شما خواست، دسترسی ادمین را فعال کنید و نهایتا تیک کنار Allow booting from external media را بزنید. گزینه ی یادشده در زیر بخش External Boot قرار گرفته است.

۳. macOS موهاوی را دانلود کنید

سیستم عامل macOS موهاوی را از اپ استور مک باید دانلود کنید. بهترین راه برای پیدا کردن سیستم عامل موهاوی، این است که با استفاده از دستگاهی مبتنی بر مک، وارد این لینک شوید؛ چراکه معمولا هنگام جستجوی واژه ی Mojave در اپ استور، سیستم عامل macOS موهاوی در نتایج بالا نمی آید. با کلیک روی لینک یادشده، به طور مستقیم وارد صفحه ی مربوط به macOS موهاوی در اپ استور مک می شوید.

۴. درایو خود را آماده کنید

در مرحله ی چهارم باید درایو اکسترنال را فرمت کنید. بدین منظور، درایو اکسترنال مدنظر را به دستگاه متصل و مسیر زیر را دنبال کنید:

Finder > Applications > Utilities > Disk Utility

در بخش اکسترنال، درایو دلخواه را انتخاب و روی تب Erase کلیک کنید. سپس، آن را نام گذاری و فرمت مناسب را انتخاب کنید (MacOS Extended یا APFS). اگر گزینه ی GUID Partition Map دردسترس بود، آن را انتخاب و درنهایت، روی پاک کردن (Erase) کلیک کنید. پس از پایان روند فرمت شدن درایو، روی گزینه ی Done کلیک کنید. سپس باید درایو اکسترنال را به درایو بوت شدنی تبدیل کنید. بدین منظور وارد مسیر زیر شوید:

Finder > Applications > Utilities > Terminal

پس از بازشدن Terminal، عبارت زیر را در آن تایپ کنید. به خاطر داشته باشید در متن زیر باید نامی که در مرحله ی فرمت برای درایوتان انتخاب کرده اید را با عبارت «YourExternalDriveName» جایگزین کنید:

sudo /Applications/Install\ macOS\ Mojave.app/Contents/Resources/createinstallmedia –volume /Volumes/YourExternalDriveName

پس از تایپ  متن بالا، کلید Enter/Return را فشار دهید. در این مرحله باید رمز عبور دستگاه را وارد کنید و سپس کلید Y را فشار دهید.

۵. درایو مک خود را پاک کنید

حالا سیستم عامل macOS موهاوی روی درایو اکسترنال  نصب شده است. با نصب macOS موهاوی، آماده ی پاک کردن درایو اصلی دستگاه  شوید. فعلا لازم نیست درایو اکسترنال را به دستگاه متصل کنید. به جای این  کار، مک خود را ری استارت کنید و سپس، کلیدهای Command و R را فشار دهید تا دستگاه روشن و وارد حالت ریکاوری شود. سپس، وارد بخش Disk Utility شوید و روی گزینه ی Continue کلیک کنید. در صفحه ی بعد، درایو اصلی مک خودتان را انتخاب و روی گزینه ی پاک کردن (Erase) کلیک کنید. مراحل مختلف را یکی پس از دیگری دنبال و نامی برای درایو خود انتخاب کنید. سپس همچون مرحله ی چهارم، فرمت خاصی برای درایو و گزینه ی GUID Partition Map انتخاب کنید.

۶. macOS موهاوی را نصب کنید

اگر دستگاه مبتنی بر سیستم عامل مک شما از همان ابتدا با نسخه ی موهاوی عرضه شده است، آن را ری استارت کنید و کلیدهای Command ،Option ،Shift و R را به صورت هم زمان فشار دهید و نگه دارید. با انجام این کار، سیستم عامل موهاوی به صورت خودکار ازطریق ایمیجِ موجود در پارتیشن مجزا نصب خواهد شد. درغیر این صورت، باید مک را به اینترنت و درایو اکسترنال را به مک متصل و در ادامه، دستگاه را ازطریق آیکون اپل در گوشه ی سمت چپ بالا ری استارت کنید. در همین حین که مک ری استارت می شود، کلید Option را فشار دهید. با انجام این کار، صفحه ی دیگری ظاهر می شود که در آن فهرستی شامل درایوهای موجود برای بالاآمدن سیستم دیده می شود. در این فهرست باید درایو اکسترنال محتوی macOS موهاوی را بیابید و روی گزینه ی Continue کلیک کنید.

۷. از تایم  ماشین استفاده کنید

حال که macOS موهاوی روی دستگاه شما بالا آمده است و به خوبی اجرا می شود، با بهره گیری از تایم ماشین باید اطلاعات و تنظیمات مختلف خودتان را بازیابی کنید که پیش تر از آن ها نسخه ی پشتیبان گرفته بودید. بدین منظور دستگاهتان را ری استارت کنید و کلیدهای Command و R را فشار دهید تا وارد حالت ریکاوری شوید. در این مرحله، پنجره  ای شناور با نام MacOS Utilities ظاهر می شود که در آن باید به دنبال گزینه ی Restore from Time Machine Backup بگردید و آن را پیدا کنید. پس از این کار، روی Continue کلیک کنید و وارد صفحه ی بعد شوید و در این مرحله نیز دوباره روی Continue کلیک کنید. با انتخاب فایل پشتیبان، فرایند بازیابی اطلاعات و تنظیمات دستگاه را آغاز کنید و با دنبال مراحل مختلف، کار را به اتمام برسانید.

آموزش استفاده از آیپد به عنوان نمایشگر دوم مک با قابلیت Sidecar

با بهره گرفتن از قابلیت سایدکار می توانید از آیپد خود به عنوان نمایشگر ثانویه ی رایانه ی مبتنی بر مک استفاده کنید. در ادامه نحوه ی کار با Sidecar را آموزش می دهیم.

به گزارش زومیت، قابلیت جدید Sidecar در سیستم عامل مک OS کاتالینا (macOS Catalina) باعث می شود تا بتوانید محتویات صفحه نمایش مک را به آیپد منتقل کنید. به لطف سایدکار می توانید از تبلت اپل آیپد خود به عنوان نمایشگر ثانویه ی رایانه ی مبتنی بر سیستم عامل مک OS کاتالینا استفاده کنید؛ همچنین می توانید از آیپد به عنوان نمایشگری خاص استفاده کنید که به طور کامل با اپل پنسل و لوازم جانبی نظیر ماوس و کیبورد کار می کند.

پیش از هر چیز باید بدانیم که نحوه ی عملکرد سایدکار چگونه است. وقتی سیستم عامل مک OS کاتالینا را روی رایانه ی خود نصب کردید،  می توانید آیپد را به دستگاه متصل و از آن به عنوان نمایشگر ثانویه استفاده کنید. امکان انجام این کار، هم از طریق سیم و هم به صورت بی سیم وجود دارد.

اگر آیپدتان را با استفاده از کابل USB-C یا لایتنینگ به مک متصل کنید، اتصالِ برقرارشده سرعت و ثبات بیشتری دارد؛ از همین رو استفاده از سایدکار را به صورت سیمی پیشنهاد می کنیم. البته برای بسیاری از کاربران، استفاده از سایدکار در حالت بی سیم نیز به خوبی کار می کند و هیچ مشکل خاصی ندارد. از آن جایی که اپل برای برقراری ارتباط بین آیپد و مک از اتصال Peer-to-Peer (همتابه همتا) مبتنی بر وای فای که به AirDrop شباهت دارد استفاده می کند، شاهد هیچ گونه لگ خاصی هنگام استفاده از قابلیت سایدکار نخواهید بود.

به دلیل وجود اتصال همتابه همتا، فاصله ی بین تبلت آیپد و مک باید نهایتا ۱۰ فوت (معادل ۳ متر) باشد. این یعنی اگر شما به اتاق دیگری بروید، هنگام استفاده از سایدکار شاهد لگ خواهید بود. در همین حین، اخطاری روی نمایشگر آیپد پدیدار خواهد شد و از شما درخواست خواهد کرد که به رایانه ی خود نزدیک تر شوید.

اگر می خواهید از آیپد به عنوان نمایشگری ثانویه برای مک استفاده کنید، به صورتی که امکان حمل آن در تمام نقاط خانه فراهم باشد، پیشنهاد می کنیم سراغ اپلیکیشن Luna Display بروید؛ Luna Display مبتنی بر شبکه ی وای فای است و از فاصله ی دور تری نسبت به سایدکار هم می تواند بدون مشکل کار کند.

وقتی که سایدکار فعال باشد، آیپد کارهایی فراتر از یک مانیتور ثانویه انجام می دهد. شما در آیپدِ خود شاهد یک نوار کناری با گزینه ها و میانبرهای مختلف خواهید بود؛ در ضمن یک نوار لمسی مجازی نیز در بخش پایینی صفحه قرار می گیرد. کاربر می تواند از طریق نوار لمسی، اپل پنسل و ماوس، از طریق آیپدش، محتویات نمایشگر رایانه ی مبتنی بر مک را کنترل کند.

امکان کنترل محتویات نمایشگر مک در آیپد از طریق لمس وجود دارد، اما این لمس با مک یکپارچه نشده است و نمی تواند تجربه ی چندان لذت بخشی را به شما منتقل کند. اگر انتظار داشتید که سایدکار بتواند یک تجربه ی همه جانبه ی لمسی را از مک ارائه دهد، در اشتباه بوده اید. در واقع شمار زیادی از کاربران فکر می کردند که با فعال کردن سایدکار، می توان مثلا با انگشت روی محتویات نمایشگر ضربه زد و آن ها را انتخاب کرد یا اینکه از طریق کشیدن انگشت روی صفحه اسکرول کرد. بگذارید ساده بگوییم؛ چنین امکانی وجود ندارد.

در واقع هنگام ضربه زدن با انگشت روی محتویات صفحه نمایش یا کشیدن انگشت روی صفحه، اتفاقی رخ نمی دهد. برای اسکرول کردن، باید از دو انگشت استفاده کنید. همچنین تنها راه کلیک روی بخش های مختلف صفحه نمایش، استفاده از اپل پنسل یا ماوس متصل شده به آیپد است. با اتصال ماوس به آیپد، یک نشانگر خاص روی نمایشگر ظاهر می شود. به علاوه، کاربر می تواند از صفحه کلید یا ترک پد مک استفاده کند.

افزون بر موارد یادشده، محدودیت های دیگری نیز متوجه کاربر هستند. برای مثال کاربر نمی تواند از اپل پنسل برای ناوبری در رابط کاربری استفاده کند. در واقع تنها کاربرد اپل پنسل در سایدکار، استفاده از آن برای کلیک روی چیزهای مختلف در نمایشگر یا انتخاب کردن آن ها است. فراموش نکنید که قلم لمسی اپل در برخی اپلیکیشن های خاص که امکان نقاشی کشیدن را روی نمایشگر فراهم می کنند، عملکردی درخشان دارد. امکان نقاشی با اپل پنسل در بخش Mark Up در اپلیکیشن Preview وجود دارد؛ همچنین می توان از این قلم لمسی برای نقاشی در برخی اپلیکیشن های متفرقه نظیر Affinity Photo ،Adobe Illustrator و… استفاده کرد.

تمامی موارد بالا را به این دلیل گفتیم که به شما بفهمانیم، به منظور استفاده از قابلیت سایدکار، باید به روش های جدیدی برای برقراری تعامل با دستگاه عادت کنید. از این پس برای ناوبری، باید با دو انگشت سوایپ  کنید و امکان کلیک کردن روی صفحه و انتخاب چیزهای مختلف، تنها از طریق اپل پنسل یا ماوس متصل به آیپد وجود دارد. البته به خاطر داشته باشید که ژست های جدید مربوط به انتخاب و ویرایش متن ها در iOS 13 و iPadOS 13 نیز به خوبی از طریق سایدکار کار می کنند.

دستگاه های سازگار با سایدکار

مدل هایی از رایانه ی مک که در جدول زیر ذکر شده اند و از سیستم عامل مک OS کاتالینا بهره مند هستند، از قابلیت سایدکار پشتیبانی می کنند:

فهرست مک های سازگار با قابلیت سایدکار

مک بوک پروهای معرفی شده در سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۶ به  بعد

مک بوک های معرفی شده در سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۶ به  بعد

مک بوک ایرهای معرفی شده در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۸ به بعد

آی مک های معرفی شده در سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۶ به بعد به همراه آی مک ۲۷ اینچ 5K رتینا (عرضه شده در اواخر سال ۲۰۱۵)

آی مک پرو

مک مینی های معرفی شده در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۸ به بعد

مک پرو معرفی شده در سال ۲۰۱۹

افزون بر موارد بالا، به آیپدهای سازگار با سایدکار می رسیم. آن مدل از آیپدهای زیر که از اپل پنسل پشتیبانی می کنند و به سیستم عامل iPadOS 13 مجهز شده اند، سازگاری کاملی با سایدکار دارند:

فهرست آیپدهای سازگار با قابلیت سایدکار

تمامی مدل های آیپد پرو

آیپد نسل ششم به بعد

آیپد مینی نسل پنجم

آیپد ایر نسل سوم

قبل از اینکه استفاده از سایدکار را شروع کنید، مطمئن شوید که هر دو دستگاه شما (مک و آیپد) به یک شبکه ی وای فای متصل هستند. در ضمن لازم است از روشن بودن بلوتوث و وای فای روی هر دو دستگاه، اطمینان حاصل کنید.

نحوه ی راه اندازی سایدکار

روند استفاده از قابلیت سایدکار به صورت سیمی و بی سیم، به یک شکل است. اگر قصدِ استفاده از سیم را دارید، ابتدا لازم است به سادگی آیپدتان را از طریق یک کابل سازگار، به مک متصل کنید. راه اندازی سایدکار به چند طریق امکان پذیر است. بهترین راه برای راه اندازی سایدکار این است که در نوار منو، از گزینه ی AirPlay استفاده کنید. از طرفی اگر نتوانستید آیکن AirPlay را در نوار منو پیدا کنید، نگران نباشید. می توانید به سادگی به مسیر System Preferences > Displays بروید و تیک گزینه ی «Show mirroring options in the menu bar when available» را فعال کنید:

پس از فعال سازی گزینه ی بالا، آیکن ایرپلی در نوار منو ظاهر می شود. با ظاهر شدن آیکن ایرپلی، روی آن کلیک و در منویِ کشوییِ بازشده، آیپد خودتان را انتخاب کنید:

با انجام مراحل ساده ی بالا، سایدکار فعال خواهد شد و خواهید توانست از آیپد به عنوان نمایشگر ثانویه ی مک استفاده کنید. پس از فعال شدن سایدکار، می توانید پنجره های مختلف را از مک خود به درون آیپد، درگ اند دراپ کنید.

از طرف دیگر، می توانید به مسیر System Preferences > Sidecar بروید و روی گزینه ی کشوییِ Select Device کلیک کنید تا فهرستی برای تان باز شود؛ در این فهرست می توانید آیپد خود را انتخاب و از آن به عنوان نمایشگر ثانویه استفاده کنید. با انجام این کار، سایدکار به سادگی فعال می شود.

نحوه ی استفاده و شخصی سازی سایدکار

کاربر می تواند پس از طی مراحل بالا، از آیپدش به  عنوان نمایشگر خارجی مک استفاده کند؛ افزون بر این ها، امکان اعمال برخی شخصی سازی ها در مک OS نیز وجود دارد تا کاربر بتواند لذت بیشتری از کار با سایدکار ببرد. برای مثال، کاربر می تواند حالت Mirroring را فعال کند؛ حالت Mirroring همان طور که از نامش پیدا است، آنچه روی صفحه ی مک وجود دارد را همچون یک آینه روی آیپد به  نمایش درمی آورد. این حالت زمانی کاربرد پیدا می کند که در نزدیکی مک نشسته اید، اما حوصله ندارید پشت رایانه بنشینید و دوست دارید کارهای مدنظرتان را از طریق تبلت به انجام برسانید.

به منظور فعال کردن حالت Mirroring، پس از اتصال آیپد به مک، روی گزینه ی Sidecar در نوار منو کلیک کنید. سپس یک منوی کشویی باز می شود که در آن باید به دنبال گزینه ی Mirror Built-in Retina Display بگردید و روی آن کلیک کنید:

کار با رابط کاربری سایدکار در آیپد بسیار ساده است. در قسمت راست تصویر، نوار کناری را مشاهده خواهید کرد؛ در ضمن بخش پایینی صفحه، میزبان یک تاچ بار مجازی است (حتی اگر مک شما از تاچ بار بهره مند نباشد، این تاچ بار مجازی در آیپد ظاهر می شود).

در قسمت بالایی نوار کناری، شاهد گزینه ای برای نمایش یا عدم نمایش نوار منو خواهید بود. در ضمن خواهید توانست از طریق گزینه ی Dock، حالت تمام صفحه را روی مک فعال کنید. در بخش میانی نوار کناری، کلیدهای روی کیبورد مک به صورت مجازی قابل رؤیت هستند و شامل مواردی مثل Command ،Option ،Control و Shift می شوند. شما می توانید با دوبار ضربه زدن روی هر کدام، کاری شبیه به فشار دادن و نگه داشتن آن ها روی کیبورد فیزیکی را انجام دهید. افزون بر این موارد، در بخش پایینی صفحه شاهد گزینه های Undo ،Keyboard و Disconnect خواهید بود.

با فعال سازی گزینه ی Keyboard، کیبورد جمع و جور و جالب iPadOS بالا می آید که به طور کامل از قابلیت جدید تایپ کردن از طریق ژست های حرکتی پشتیبانی می کند. در ضمن می توانید برای پایان دادن به اتصال سایدکار، از گزینه ی Disconnect استفاده کنید.

کاربر همچنین می تواند در رایانه ی مبتنی بر مک، با مراجعه به مسیر System Preferences > Sidecar رابط کاربری سایدکار را در آیپد شخصی سازی کند:

در این مرحله می توانید از گزینه ی کشویی کنار Show Sidebar به منظور انتقال نوار کناری از سمت راست به چپ استفاده کنید. در ضمن امکان انتقال تاچ بار از قسمت پایین صفحه به قسمت بالای آن از طریق گزینه ی Show Touch Bar وجود دارد.

افزون بر موارد یادشده، می توانید به منظور غیرفعال  سازی نوار کناری و تاچ بار، تیک کنار گزینه ها ی Show Sidebar و Show Touch Bar را بردارید:

اگر به استفاده از اپل پنسل اشتیاق زیادی دارید، می توانید گزینه ی «Enable double tap on Apple Pencil» را نیز فعال کنید. با فعال سازی این گزینه، می توانید با دوبار ضربه زدن روی صفحه از طریق اپل پنسل، عملکردی شبیه به راست کلیک را در مک اعمال کنید.

در نهایت برای پایان دادن به استفاده از سایدکار می  توانید در قسمت پایینی نوار کناری رابط کاربری، روی گزینه ی Disconnect کلیک کنید:

شما همچنین می توانید برای قطع اتصال سایدکار، در نوار منوی مک وارد AirPlay شوید و روی گزینه ی Disconnect کلیک کنید.

پیام رسانی RCS چیست و چه اهمیتی برای گوشی های اندرویدی دارد؟

پیام رسانی RCS به دسته ای از استانداردهای ارتباطی گفته می شود که با هدف ارتباط آسان تر میان دستگاه های موبایل تنظیم شده است.

به نقل از زومیت، همه ی کاربران امروز دنیای فناوری به دنبال راه هایی بهینه برای پیام رسانی و برقراری تماس هستند. آن ها از شبکه های گوناگون مخابراتی و اینترنت بی سیم و اینترنت داده برای برقراری ارتباط آسان تر استفاده می  کنند. در این میان، پیام رسانی هنوز به عنوان رویکردی پرکاربرد در میان کاربران شناخته می شود و شرکت ها و اپراتورهای گوناگون، سعی می کنند رویکردهای آن را بهینه سازی کنند.

از نگاه بسیاری از کارشناسان، پیام رسانی RCS یا Rich Communication Service به عنوان جدیدترین ناجی چالش پیام رسانی بین دستگاه های متنوع شناخته می شود. گوگل با شدت زیادی برای توسعه ی RCS تلاش می کند؛ اما تعداد اپراتورهای پشتیبان این استاندارد هنوز زیاد نیست.

اطلاع از کلیات RCS مانند هر فناوری دیگر در درک کلی از رخدادها و اصطلاح های دنیای پیرامون به شما کمک می کند. اطلاعات زیادی درباره ی RCS در سطح اینترنت وجود دارد و هرکدام بخش هایی از آن را پوشش داده اند. در این مطلب، RCS و کاربردهای آن در دنیای فناوری را عمیق تر بررسی می کنیم که به ویژه برای کاربران سیستم عامل اندروید مفید خواهد بود.

RCS چیست؟

به  طور خلاصه، RCS را می توان مجموعه ای از استانداردهای ارتباطی دانست که SMS و MMS و تماس را به صورت یکپارچه پوشش می دهد. چنین سبکی از پیام رسانی، ارسال و دریافت پیام در گوشی های هوشمند را بیش از پیش به اپلیکیشن های پیام رسان همچون واتساپ، تلگرام، فیسبوک مسنجر، گوگل هنگ آوتس و بسیاری دیگر شبیه می کند. درواقع، RCS تلاش می کند پیام رسانی سنتی پیامکی را به استانداردهای مدرن نزدیک کند؛ استانداردهایی که شامل قابلیت های مرسوم در اپلیکیشن های پیام رسان می شود.

در سال ۲۰۰۷، گروهی از شرکت های صنعت مخابرات بنیادی به نام Rich Communication Suite تأسیس کردند تا سرویس ارتباط میان کاربران با اپراتورهای متفاوت را مبتنی بر فناوری IMS یا IP Multimedia Subsystem توسعه دهند. کارشناسان و متخصصان می دانند پیامک های متنی و تماس های صوتی کاربری مناسبی به مصرف کننده می دهند؛ اما قطعا از تمامی ظرفیت های شبکه ی زیرساخت خود استفاده نمی کنند. به همین دلیل، آن ها سه هدف را در برنامه ی جدید دنبال می کردند:

  • استفاده از فهرست مخاطبان با رویکرد بهینه تر که اطلاعات بیشتری درباره ی افراد را شامل شود. به عنوان مثال، در دسترس بودن آن ها یا خوانده شدن پیام ها در فهرست بهینه مدنظر بود؛
  • توسعه ی سیستم پیام رسانی بهینه که قابلیت های اضافه همچون چت زنده و ارسال و دریافت ایموجی و اشتراک داده را بین افراد ممکن می کرد؛
  • پشتیبانی از تماس های بهینه که قابلیت هایی همچون تماس ویدئویی و اشتراک داده را در لحظه ممکن می کرد.

RCS با هدف پیام رسانی حرفه ای بدون نیاز به اپلیکیشن های متفرقه تدوین شد

با نگاهی به برنامه های بالا، متوجه می شوید گوشی هوشمند شما امروزه با استفاده از اپلیکیشن های متفرقه قابلیت انجام همه ی آن ها را دارد. در این مطلب، نکته ی مهم آن است که چنین خدماتی جزو قابلیت های پیش فرض گوشی کاربر هستند و در هر گوشی با قابلیت پیام رسانی و برقراری تماس، می توان آن را پیاده سازی کرد. درواقع، اگر اپراتورها به درستی سرویس دهی کنند، بدون نیاز به دریافت برنامه های متفرقه و ثبت نام در سرویس های اضافی، می توان قابلیت های گفته شده را از گوشی هوشمند دریافت کرد.

انجمن GSM، برگزارکننده ی کنگره ی سالانه ی Mobile World، باتوجه به برنامه های بنیاد Rich Communication Suite، آن ها را برای آینده ی صنعت مناسب دید و یک سال بعد، کمیته ی RCS Steering را تأسیس کرد. هدف از تأسیس کمیته ی مذکور، پشتیبانی از ایده ی پیاده سازی خدمات بالا و تشویق اپراتورهای متعدد در سرتاسر جهان به پیاده سازی آن ها بود. آن ها از آن زمان، بهینه سازی و گسترش استانداردها را انجام دادند و همگی را زیر چتر RCS مطرح کردند.

بخش های فنی استاندارد مذکور، برای کاربردهای متنوع بهینه سازی شدند و تغییر کردند. در این میان، اهداف اصلی، یعنی ارائه ی راهکاری بهینه به خدمات تلفنی با هدف ایجاد ارتباط بدون نیاز به افزونه هایی همچون اپلیکیشن های متفرقه یا دانلود اضافی، برای همه فعالان ثابت ماند. متأسفانه رویکرد و پاسخ اپراتورها و شرکت های گوناگون سازنده ی تجهیزات ارتباطی همچون تلفن همراه و تبلت و کامپیوتر به استاندارد با یکدیگر تفاوت داشت.

اپراتورها و اپلیکیشن هایی که از RCS پشتیبانی می  کنند

اپراتورهای متعددی در سرتاسر جهان از RCS پشتیبانی می کنند. البته همه ی آن ها از همه ی ظرفیت های استاندارد مذکور بهره نمی برند و به نوعی راهکار جامع ارتباطی آسان با دیگران را به کاربران عرضه نمی کنند. برای بهره برداری کامل از RCS و قابلیت های آن، همه ی اپراتورها و شرکت های درگیر باید از تمامی بخش های استاندارد پشتیبانی کنند. البته شرکت ها معمولا فقط از بخش هایی پشتیبانی می کنند که سوددهی بیشتری داشته باشند و درصورت الزام، از قابلیت های جدید نیز پشتیبانی می کنند. به هرحال، RCS هم نوعی استاندارد نه چندان الزامی و نه چندان درآمدزا محسوب می شود؛ درنتیجه، شرکت ها هنوز تمایل زیادی به پیاده سازی جامع آن نشان نداده اند.

برای بهره برداری بهینه، همه ی شرکت ها و اپراتورها باید از RCS پشتیبانی کنند

وب سایت GSMA فهرستی از اپراتورهای پشتیبان استاندارد RCS دارد. با نگاهی به فهرست، نام تعدادی از اپراتورهای بزرگ جهان به چشم می خورد که خبر خوشحال کننده ای برای کاربران آن ها خواهد بود. با این حال و باتوجه به ابعاد عظیم سرویس های مخابراتی در سرتاسر جهان، فهرست مذکور بسیار کوچک به نظر می رسد. فهرست GSMA با این هدف منتشر می شود که دیگران را به پشتیبانی از RCS تشویق کند؛ البته جزئیات بسیار بیشتری درباره ی پشتیبانی کردن یا نکردن از استاندارد وجود دارد که در ادامه، به آن ها می پردازیم.

از اپراتورهای مشهور بین المللی می توان به Verizon ، AT&T ، T-Mobile ،Sprint و Google Fi اشاره کرد که پشتیبانی از RCS را به خدمات خود افزوده اند. در میان اپراتورهای داخلی، با وجود انتشار اخبار معدود درباره ی رونمایی طرح های RCS، هنوز از پیاده سازی نهایی آن خبری نیست.

اپراتورهای بین المللی برای نام گذاری خدمات RCS از برندهای متنوعی استفاده می کنند. برخی از آن ها همان برند RCS را به کار می برند و برخی دیگر نام هایی همچون Universal Profule یا Advanced Messaging یا Chat را برای سرویس ها انتخاب کرده اند. به هرحال، نام گذاری سرویس ها با وجود مشکلات اولیه اهمیت زیادی برای کاربر نهایی نخواهد داشت.

در بخش سیستم عامل ها، اندروید و ویندوز و iOS درصورت استفاده از اپلیکیشن سازگار، توانایی پشتیبانی از RCS را دارند. ناگفته نماند سیستم عامل های کروم و مک هنوز پشتیبانی از این استاندارد را به خدمات خود اضافه نکرده اند که خود به عنوان مشکلی بر سر راه پیاده سازی جامع استاندارد به نظر می رسد. در این میان، به نظر می رسد اپل پشتیبانی از iMessage را ترجیح دهد؛ چون در مک بوک ها به راحتی استفاده کردنی است.

با وجود مشکلات مذکور، پشتیبانی دستگاه ها از RCS را نمی توان به عنوان مانعی جدی در نظر گرفت؛ چراکه پشتیبانی و هماهنگی اپراتورها در لایه ای بنیادی تر قرار می گیرد. درواقع، وقتی اپراتورها سرویس مورد نیاز را به کاربران عرضه کنند و مصرف کننده ی نهایی قابلیت های مذکور را طلب کند، حتی شرکت هایی همچون اپل هم به ارائه ی راهکارهای هماهنگ و حتی جایگزین iMessage ترغیب می شوند.

کاربران اندروید می توانند برای بهره برداری از خدمات RCS، اپلیکیشن Messages گوگل را نصب و استفاده از خدمات RCS را در آن الزامی کنند. مشتریان بین المللی که گوشی های هوشمند را به صورت مستقیم از اپراتورهای ذکرشده می خرند، احتمالا در اپلیکیشن های پیام رسان پیش فرض، امکان استفاده از RCS را خواهند داشت. البته هنوز اپلیکیشن های پیش فرض به عنوان راهکارهای کاربردی و مناسب شناخته نمی شوند. به عنوان مثال، اپلیکیشن پیش فرض سامسونگ برای پیام رسانی در گوشی های هوشمند از RCS پشتیبانی می کند. فراموش نکنید پشتیبانی نهایی منوط به ارائه ی سرویس به وسیله ی اپراتور است.

هنوز بسیاری از کاربران در سرتاسر جهان به خدمات RCS دسترسی ندارند

باتوجه به توضیحات گفته شده، می توان ادعا کرد افراد بسیار زیادی در سرتاسر جهان به خدمات RCS دسترسی دارند و البته تعداد بسیار زیادی نیز از آن ها محروم هستند. برای رسیدن به هدف نهایی بنیاد Rich Communication Suite، همه ی کاربران در سرتاسر جهان باید قابلیت استفاده از خدمات را داشته باشند.

اهمیت RCS برای اندروید

اهمیت پشتیبانی از RCS برای اندروید و گوگل کاملا روشن است. اپل خدمات کامل مذکور را در iMessage به کاربرانش عرضه می کند؛ درنتیجه، اکوسیستم رقیب هم باید به چنین خدماتی دسترسی داشته باشد. اگر تجربه ی کار با iMeesage و ترکیب آن با سرویس دیگر کوپرتینویی ها، یعنی FaceTime را داشته باشید، به ارائه ی تمام قابلیت های RCS در آن پی  می برید. تماس های صوتی و تصویری به راحتی دردسترس کاربر هستند و چت های گروهی بزرگ به آسانی ایجاد می شوند و با استفاده از قابلیت های اشتراک محتوای رسانه ای، گزارش تحویل و خواندن پیام و حتی گزارش وضعیت «در حال نوشتن» مخاطب مواجه هستیم. به علاوه، قابلیت استفاده از SMS به عنوان راهکار جایگزین در اپلیکیشن اپل عرضه می شود. درمجموع، تا زمان همه گیرشدن RCS، می توان سرویس iMessage را بهترین اپلیکیشن پیامکی نامید.

RCS بهترین ابزار رقابتی اندروید در برابر iMessage اپل خواهد بود

گوگل از قوت های رقیب خود اطلاع دارد؛ به همین دلیل، همه ی تلاش خود را می کند تا اپراتورها از RCS پشتیبانی کنند. این غول دنیای جستجو در فوریه ی ۲۰۱۶ شرکتی به نام Jibe را خرید. شرکت مذکور سرویسی عرضه می کرد که اپراتورها و تولیدکننده های گوشی های هوشمند و همه ی بازیگران دخیل در اکوسیستم می توانستند با استفاده از آن، همه ی قابلیت های RCS را در مجموعه ای مناسب دریافت کنند؛ درنتیجه، اپراتورهایی همچون AT&T می توانند با استفاده از Jibe در گوشی های خود، امکان ارسال و دریافت پیام و برقراری تماس را شبیه به سرویس iMessage به کاربر عرضه کنند. البته مخاطب کاربر نیز باید در اپراتوری با قابلیت پشتیبانی از RCS عضو باشد. ازآنجاکه ۸۰ درصد از گوشی های هوشمند جهان از اندروید استفاده می کنند و به iMessage دسترسی ندارند، قابلیت های مذکور اهمیت و کاربرد بسیاری پیدا می  کنند.

اپل تقریبا هیچ برنامه ای برای ارائه ی iMeesage در اندروید ندارد. به علاوه، گوگل هم بارها تلاش کرده سرویس مشابهی برای اندروید عرضه کند که با شکست مواجه شده است. وقتی RCS به خوبی در میان اپراتورها و شرکت ها پیاده سازی شود، گوگل جایگزینی عالی دربرابر iMessage خواهد داشت که ارتباط آسان را بین دستگاه های متفاوت ممکن می کند و قدرتی برابر با سرویس اپل خواهد داشت.

قابلیت زیرنویس خودکار اندروید 10 چگونه کار می کند؟

یکی از ویژگی های معرفی شده برای اندروید ۱۰، قابلیت زیرنویس خودکار بدون نیاز به اتصال اینترنت است؛ اما این قابلیت چگونه عمل می کند؟

به نقل از زومیت، وجود زیرنویس در محتوای صوتی برای ناشنوایان و کم شنوایان ضروری است، اما برای عموم مردم نیز وجود آن عاری از بهره نیست. تماشای ویدیوهای بی صدا در قطار، جلسات، هنگامی که کودکان خوابیده اند و مواردی از این قبیل معمولا امر رایجی است و همچنین مطالعات نشان  می دهند که وجود زیرنویس، مدت زمانی  را که کاربر صرف تماشای فیلم می کند، حدود ۴۰ درصد افزایش می دهد. در حال حاضر قابلیت پشتیبانی از زیرنویس به صورت یکپارچه در میانِ برنامه ها و حتی در درون آن ها وجود ندارد. به همین دلیل در حجم قابل توجهی از محتوای صوتی از جمله وبلاگ های پخش ویدیوهای زنده، پادکست ها، ویدیوهای محلی، پیام های صوتی و رسانه های اجتماعی، امکان دسترسی به زیرنویس وجود ندارد.

Live Caption، یکی از نوین ترین و جالب ترین ویژگی های سیستم عامل اندروید است که به کمک شاخه ای وسیع و پر کاربرد از هوش مصنوعی با نام یادگیریِ ماشین، جهت تولید زیرنویس برای انواع ویدیوهای تحت وب و محلی در گوشی های هوشمند مورد استفاده قرار می گیرد. تولید زیرنویس، به صورت آنی و با استفاده از اطلاعات محلیِ خود گوشی، بدون نیاز به منابع آنلاین صورت می گیرد که نتیجه ی آن حفظ بیشتر حریم خصوصی و کاهش زمان ایجاد زیرنویس خواهد بود. گوگل در وبلاگ رسمیِ این شرکت پستی را منتشر کرده  که جزئیات دقیقی از نحوه ی عملکرد این ویژگیِ عالی را نشان می دهد. عملکرد یاد شده با استفاده از مدل   های ژرف یادگیری ماشین در سه مقطع مختلف در این فرایند ایجاد می شود.

در وهله ی نخست مدلی به صورت RNN-T، یا همان هدایت دنباله ی شبکه عصبی بازگشتی برای تشخیص گفتار وجود دارد. RNN، به معنیِ شبکه ی عصبی بازگشتی یا مکرر، کلاسی از شبکه های عصبی مصنوعی است که در آن اتصالات بین، گره هایی از یک گراف جهت دار در امتداد یک دنباله ی زمانی هستند و این امر سبب می شود تا الگوریتم بتواند موقتا رفتار پویایی را به نمایش بگذارد. برخلاف شبکه های عصبی رو به جلو، شبکه های عصبی مکرر می توانند از وضعیت درونی خود برای پردازش دنباله ی ورودی ها استفاده کنند که این ویژگی آن ها را برای مواردی نظیر تشخیص صوت، یا تشخیص دست نوشته های غیربخش بندی شده ی متصل مناسب می کند.

برای انجام پیش بینی های نگارشی نیز گوگل از شبکه ی عصبی مکرر مبتنی بر متن استفاده می کند. سومین استفاده از مدل های یادگیری ماشین شامل یک CNN، یا همان شبکه ی عصبیِ پیچشی برای تحلیل رویدادهای صوتی نظیر آواز پرندگان، کف زدن افراد و موسیقی است. شبکه های عصبی پیچشی یا همگشتی رده ای از شبکه های عصبی مصنوعی ژرف هستند که معمولاً برای انجام تحلیل های تصویری یا گفتاری در یادگیری ماشین استفاده می شوند. گوگل چنین عنوان کرد که این مدل از یادگیریِ ماشین، برگرفته شده از تلاش  آن ها در جهت ارتقاء نرم افزار accessibility Live Transcribe است. نرم افزار یادشده در سیستم عامل اندروید به کاربران اجازه ی تبدیل گفتار به متن را می دهد. در نهایت Live Caption، در جهت ایجاد یک زیرنویس واحد، سیگنال دریافتی از سه مدل یادگیریِ ماشین شامل: RNN-T ،RNN و CNN را با یکدیگر ادغام می کند و زیرنویس به صورت بی وقفه و درنتیجه ی جریان صدا نمایش داده می شود.

گوگل می گوید اقدامات بسیاری برای کاهش توان مصرفی و همچنین بر طرف کردن نیاز های عملکردیِ Live Caption انجام شده است. برای اولین بار، موتور تشخیص خودکار صدا «ASR»، فقط در هنگام شناساییِ گفتار اجرا می شود و در پس زمینه غیرفعال خواهد بود. گوگل در وبلاگ خود مسئله را این گونه تشریح می کند:

به عنوان مثال زمانی که صوت دریافتی به عنوان موسیقی تشخیص داده شود و جریان صدا عاری از گفتار باشد، برچسب MUSIC در صفحه نمایش داده شده و موتور تشخیص خودکار صدا بارگذاری نمی شود. ASR تنها زمانی در حافظه بارگذاری می شود که گفتار مجددا در جریان صدا به وجود آید.

گوگل همچنین از تکنیک    های هوش مصنوعی مانند هرس اتصال عصبی (neural connection pruning) که به وسیله ی کاهش اندازه ی مدل گفتار انجام می گیرد نیز استفاده کرده   و فرایند را به صورت کلی بهینه سازی کرده است. به همین دلیل توان مصرفی در حدود ۵۰ درصد کاهش می یابد که همین امر سبب اجرای مداوم Live Caption می شود. با وجود تمامیِ بهینه سازی ها در مصرف انرژی، این ویژگی در بیشتر حالات از جمله تشخیص جریان های کوتاه صدا و مکالمات تلفنی با پهنای باند کمِ دامنه ی صوتی و نیز در هنگام وجود سروصدا در پس زمینه ی محتوای صوتی، از عملکرد خوبی برخوردار است.

گوگل تشریح می کند که مدل نگارشیِ مبتنی بر متن، در جهت اجرای مداوم و به صورت محلی روی گوشیِ هوشمند، به یک معماریِ معادل کوچک     تر از فضای ابری مجهز شده و سپس به کمک قابلیت TensorFlow Lite، برای کار روی سخت افزار بهینه شده است. به دلیل شکل گیریِ زیرنویس، نتایج تشخیص گفتار چندین بار در هر ثانیه به روزرسانی می شوند و به منظور کاهش نیاز به منابع، پیش بینی های نگارشی بر دنباله ی متن، از تجزیه و تحلیل آخرین جمله  ی شناسایی شده از گفتار صورت می گیرد.

هم اکنون Live Caption، در گوشی های هوشمند گوگل پیکسل 4 در دسترس قرار دارد و گوگل اعلام کرده است که این ویژگی به زودی برای پیکسل های سری 3 و سایر دستگاه ها نیز منتشر خواهد  شد. این شرکت در تلاش است تا Live Caption را در سایر زبان ها نیز کاربردی کند و ویژگی مذکور را برای پشتیبانی از محتوای دارای قابلیت multi-speaker، یا همان پخش کننده ی  چندگانه ی صدا ارتقا دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

6 − سه =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *