مقاله: آیا ما می توانیم جهان را تغییر دهیم

نویسنده: «جو الیزابت پینتو» (Jo Elizabeth Pinto)

مترجم: زهرا عیسوی بهبهانی

منبع نسخه ی انگلیسی: Braille Monitor

منبع نسخه ی ترجمه شده: محله ی نابینایان

یادداشت سردبیر:

این مقاله برگرفته از شماره آوریل نشریه کلرادان نابینایان (April issue of the Blind Coloradan), از «انتشارات ملی فدراسیون کلرادو نابینایان» (National Federation of the Blind of Colorado) می باشد. تحقق این امر که بتوانیم جهان را تغییر دهیم تا چه میزان برای ما باور پذیر است؟ در متن زیر برداشت نویسنده توسط «کوین ورلی» (Kevan Worley) ذکر شده است.

از گردآورنده:

خوانندگان این وبلاگ احتمالاً با نویسنده این مقاله، جو الیزابت پینتو آشنا هستند. او در حوزه های مختلفی فعالیت دارد. ما همچنین از اشعار وی در ضیافت های کنوانسیون ایالتی (NFBCO) نیز لذت برده ایم. در اینجا آنچه که او به نشریه کلرادان نابینایان ارائه می دهد آورده شده است.

من گاهی نا امید می شوم زیرا جهان به اندازه کافی سریع تغییر نمی کند. تعصب و جهل صورت  گرفته، مخصوصا در برابر جوانان تاثیرپذیر، مرا ناراحت و خشمگین می کند.

به دلیل مشکلات خودایمنی من باید به طور منظم خون دریافت کنم. هنگام یکی از مراجعاتم به بیمارستان محلی، خانمی که در آزمایشگاه معاینه ام کرد تقریبا آنقدر جوان بود که می توانست جای دخترم باشد. در جریان پرسیدن لیست سوالات طولانی معمول خود، وی درباره بیمه ام سوال کرد. به او گفتم که دارای بیمه پزشکی «مدیکر» (Medicare) می باشم.

او با دیدن سگ راهنما که آرام در کنارم نشسته بود پرسید: “تو معلولی، درست است؟”

تایید کردم که نابینا هستم.

او گفت: “پس تو کار نمی کنی.”

با عصبانیت شروع کردم که بپرسم معلولیت من چه ارتباطی با کار نکردن دارد. اما پیش از اینکه دهان باز کنم دختر نوجوانم گفت: “مادرم کتاب ویرایش می کند.”

آن خانم رو به دخترم کرد و پرسید: “او کتاب ویرایش می کند؟ اما این کار را مجانی انجام می دهد، اینطور نیست؟”

دخترم به شکلی تحقیرآمیز که تنها یک نوجوان قادر به انجام آن است خندید و گفت: “چرا مادرم باید مجانی کار کند؟ هیچکس اینگونه کار نمی کند.”

زن با لکنت گفت: “اوه … اوم … او معلول است، و برای کسب درآمد کار می کند؟”

دخترم پاسخی داد که آن زن کم مانده بود از تعجب یک سر دیگر دربیاورد. “قطعا همینطور است. بسیاری از معلولان برای کسب درآمد کار می کنند.”

من وارد بحث شدم.  “من خود اشتغال هستم و به عنوان ویرایشگر بریل بیمه معلولیت تامین اجتماعی و درآمد شغل آزاد دریافت می کنم. لطفا اجازه بدهید به ادامه سوالات مربوطه بپردازیم.”

مردم! این هزاره جدید است. فرزندان ما برابری را زمانی که با آن بزرگ می شوند، مانند نفس کشیدن به طور طبیعی درک می کنند، اما ما هنوز داریم اصول اولیه را برای متخصصان توضیح می دهیم.

سی سال پیش، فکر می کردم می توانیم جهان را در امواجی فراگیر تغییر دهیم. این روزها، من پیرتر و عاقل تر شده ام و آموخته ام که تغییر هر بار ذره ذره و به سختی حاصل می شود. وقتی در بیمارستان با خودم صحبت می کنم، یا زمانی که دخترم بدین سبب که یک تکنسین آزمایشگاه ناآگاه این نظر را ارائه می دهد که باید مجانی کار کنم چون نابینا هستم می خندد، این یک ذره است. هنگامی که اعضای  (NFB) در ساختمان کنگره امریکا جمع می شوند تا با مقامات برگزیده خود صحبت کنند یا می خواهند در خیابان مال شانزدهم  سنگفرش هایی با بافت خاص کار شود، این همان یک ذره است.

پاسخ مثبت است. ما قادریم جهان را تغییر دهیم. ما می توانیم دنیای بهتری را، ذره ذره، قدم به قدم، به وجود آوریم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ده + شانزده =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *