نویسنده: رؤیا بابایی
منبع: سی و دومین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا
شهرداری تهران با تخطی از قانون حمایت از معلولان، به معلولان خدمات ورزشی رایگان نمی دهد. مراکز ورزشی، نابینایان را پذیرش نمی کنند و شهریه کلاس های ورزشی آن قدر بالاست که معلولان و نابينايان امکان ادامه فعالیت ورزشی را ندارند.
کارشناسان حوزه معلولیت همواره «ورزش» را مهم ترین عامل حضور اجتماعی و پُر کننده خلأهای ناشی از نگرش نادرست اجتماع به معلولیت دانسته اند. همچنین ورزش در حفظ سلامتی و پیشگیری از پیشرفت معلولیت و ابتلا به معلولیت های ثانویه حرف اصلی را میزند؛ اما شهرداری تهران پس از سال های کرونا اگر چه بر اساس قانون موظف به ارائه خدمات ورزشی رايگان به معلولان بود، دیگر حاضر به ارائه این خدمت نشد.
خانم چلوی از ورزشکاران نیمه بینا و توانمند می گوید: امکانات ورزشی شهرداری تا سال ۱۴۰۰ و پیش از سال های کرونا بهتر بود. ما در استخرهای شهرداری آموزش رایگان شنا می دیدیم و هر کسی می توانست در منطقه مورد سکونت خود در هر جای تهران تحت آموزش قرار بگیرد؛ اما بعد از کرونا اوایل سال 1401 وقتی دوباره به این مراکز مراجعه کردیم، گفتند دیگر چنین خدمتی نداریم.
او ادامه می دهد: من خودم ورزش شنا را از صفر و از طریق همین آموزش های رایگان در استخر شهرداری شروع کردم. بستر آن قدر مهیا بود که من در همان سال اول حرفه ای شدم و توانستم به مسابقات اعزام شوم و ۴ مدال کسب کنم؛ اما بسیاری از ورزشکاران نابینا و نیمه بینا، دیگر نمی توانند این ورزش را ادامه دهند؛ چون دیگر رایگان نیست و هزینه استخرهای خصوصی هم بسیار بالاست.
چلوی می افزاید: فاصله استخر هرندی که در جنوب تهران ویژه نابینایان ساخته شده تا منزل ما در شرق تهران بسیار زیاد است و در صورت مراجعه به این استخر باید دو فرزند کوچکم را برای یک سانس ورزش، 5 الی 6 ساعت تنها بگذارم که نمی توانم. ولی اگر شهرداری همچنان اجازه استفاده از فضاهای ورزشی خود را به معلولان می داد، همه ما می توانستیم در نزدیکی منزل خود از این خدمات استفاده کنیم.
شهریه های بالا دلیل ترک ورزش
او بیان می کند: شهریه ورزش های عمومی بسیار بالاست. سال 1400 شهریه یک ترم تی آر ایکس به عنوان یک ورزش گران در مراکز زیرمجموعه شهرداری تهران 92 هزار تومان بود که این هزینه اکنون به 500 هزار تومان برای هر ترم رسیده؛ در حالی که شهریه همین ورزش در مراکز خصوصی تنها 250 هزار تومان بیشتر است که آن هم با توجه به اینکه کلاس های ورزشی مراکز شهرداری 40 تا 70 نفر شرکت کننده و کلاس های خصوصی 15 نفر شرکت کننده دارد و زمان کلاس های خصوصی بیشتر و کیفیت خدمات آن بالاتر است، مبلغ زیادی نیست.
همراه، شرط پذیرش نابینایان در مراکز ورزشی
چلوی می گوید: مراکز ورزشی زیرمجموعه شهرداری و البته مراکز خصوصی افراد نابینا را بدون داشتن همراه پذیرش نمی کنند. به این دلیل که یک مربی هنگام ورزش باید در کنار افراد نابینا باشد تا حرکات را کامل به او بگوید؛ اما مراکز ورزشی حاضر به استخدام یک مربی اختصاصی برای نابینایان نیستند و می خواهند هزینه ای که برای استخدام مربی نمی دهند را با الزام حضور یک همراه، از خود نابینایان و کم بینایان بگیرند.
وی می افزاید: الزام داشتن همراه برای نابینایان در مراکز ورزشی عادلانه نیست و تحمیل هزینه است؛ چون هزینه های کلاس ورزشی و رفت و آمد آنها را دو برابر می کند و بسیاری از افراد دارای معلولیت به دلیل عدم توانایی در تأمین این هزینه از ورزش کردن منصرف می شوند.
او می گوید: حتی افراد نابینایی که در میادین ورزشی شناگرانی ماهر و دارنده انواع مدال ها هستند هم به مراکز ورزشی راه داده نمی شوند و آنها هم حتماً باید همراه داشته باشند.
ورزش و جوانان خدماتی برای معلولان ندارد
فرزانه دیبایی از دیگر ورزشکاران دارای محدودیت بینایی نیز بیان می کند: اداره ورزش و جوانان با اینکه متولی ورزش های قهرمانی است، از اول هم خدمتی برای معلولان نداشت. بعد از سال های کرونا که مراکز ورزشی شهرداری دیگر به معلولان خدمت رایگان ندادند، ما به برخی از مراکز ورزشی زیرمجموعه ورزش و جوانان مانند مرکز الزهرا یا شهید وصالی مراجعه کردیم؛ اما آنها گفتند: ما زیرمجموعه دولتیم و بخشنامه رایگان بودن خدمات ورزشی شامل ما نمی شود.
فدراسیون به ورزش های خانم ها بها نمی دهد
خانم دیبایی می گوید: نابینایان با مشکلات زیادی مواجه اند؛ اما در این بین مشکلات خانم های نابینا و کم بینا به مراتب بیشتر است. محدودیت خانم های این گروه زیاد است. فدراسیون ورزش های نابینایان و کم بینایان به ورزش های خانم ها بها نمی دهد. مسابقاتشان را معمولاً در زمان های پِرت برگزار می کنند و یا برخی سال ها اصلاً برگزار نمی کنند.
وی اذعان می کند: در گذشته شرایط بهتر بود. الآن به فرد نابینا بدون همراه اجازه استفاده از امکانات را نمی دهند و این افراد در صورت همراه با افزایش هزینه مواجه اند. قبلاً شهرداری شرایطی را فراهم می کرد که افراد نابینا هم بتوانند از امکانات استفاده کنند؛ اما در سال های اخیر با واگذاری فضاهای ورزشی ویژه معلولان به بخش خصوصی دیگر این امکان وجود ندارد.
منصوری می افزاید: مراکز ورزشی نابینایان را در صورت تنها بودن پذیرش نمی کنند. این اقدام منطبق با قانون نیست و علتش این است که مراکز نمی خواهند، مسئولیت پذیرش آنها را بر عهده بگیرند. در صورتی که این مراکز موظف اند فضای ورزشی خود را متناسب با نیاز همه آحاد جامعه استاندارد کنند.
وی دوری مسافت و فاصله زیاد بین منزل و مراکز ورزشی را از دیگر مشکلات نابینایان در تهران دانسته و اذعان می کند: خطر عدم مناسب سازی، قرار گرفتن لوله های یو شکل در ورودی پیاده روها و تردد موتوری ها از پیاده رو از مشکلاتی است که ما هر روز با آن روبرو هستیم.
ورزش و جوانان به فکر نابینایان نیست
منصوری می گوید: اداره کل ورزش و جوانان وقتی برخی از فضاهای مجموعه هرندی که در تملک هیئت ورزشی نابینایان است را اجاره می دهد؛ یعنی این نهاد هم به فکر ما نیست.
او ادامه می دهد: ۶۰ الی ۷۰ درصد مجموعه به بخش خصوصی واگذار شده و باقی فضاها هم قابلیت استفاده را از دست می دهند؛ مثلاً وقتی زمین چمن اجاره شده و تعدادی داخل چمن در حال فعالیت هستند، استفاده از پیست عملاً ممکن نیست. چون خطر برخورد با توپ یا افراد، دویدن را برای ما نابينايان غیر ممکن می کند.
این دونده کم بینا اذعان می دارد: ما چندین ملی پوش، قهرمان پارالمپیک و قهرمان بازی های آسیایی داریم؛ اما توجه کافی دریافت نمی کنیم؛ مثلاً از دو سال پیش در حال هماهنگی برای استفاده از پیست آفتاب انقلاب که تنها پیست استاندارد استان تهران است، هستیم ولی با وجود دستور مدیر کل استان تهران هنوز امکان استفاده از پیست برایمان فراهم نشده است.
توپ گلبال نداریم
یکی دیگر از مطلعین حوزه ورزش نابینایان می گوید: گلبال یکی از ورزش های ویژه نابینایان است؛ اما الآن در سطح استان تهران به این بزرگی ما توپ برای تمرین نداریم؛ یعنی همین امکانات کم هم از افراد نابینا دریغ می شود.
وی علت را در مشکلات موجود بین اداره کل ورزش با فدراسیون می داند و توضیح می دهد: هر کدام از این دو می خواهند برای دیگری ایجاد مشکل کنند. در حالی که توپ های گلبال اختصاصی است و به شکلی نیست که در خیابان بشود، پیدا کرد و فقط توسط فدراسیون وارد و توزیع می شود؛ اما دود این اتفاقات در چشم بچه های نابینا می رود.
این فرد مطلع اظهار می کند: الآن دو بازیکن داریم که با تیم ملی قرار است به پارالمپیک بروند و این درحالیست که مشکل توپ همچنان پابرجاست. یا استان تهران دو تیم باشگاهی گلبال دارد که فاقد توپ هستند.
انحراف مدیریتی در تنها مجموعه ورزشی اختصاصی تهران برای نابینایان
یک مسئول که نخواست نامش ذکر شود بیان می کند: مجموعه ورزشی حدود ۳۰ ماه است با سرپرستی اداره می شود.
او می گوید: مالکیت و مدیریت این مجموعه طی یک تفاهم نامه بین اداره کل ورزش و جوانان تهران و شهرداری، به عهده هیئت ورزش های نابینایان و کم بینایان استان تهران گذاشته شده؛ اما از اردیبهشت سال ۱۴۰۱ رئیس این هیئت با توافق نایب رئیس مجمع یعنی همان مدیر کل ورزش و جوانان و رئیس مجمع همان رئیس فدراسیون برکنار شد و از آن موقع تاکنون که خلاف مقررات است، هیئت به صورت سرپرستی اداره می شود و هر مدیری که می آید، چند ماه می ماند و می رود و در نتیجه مجموعه همچنان دچار بی مدیریتی است.
وی تأکید می کند: در ۳۰ ماه گذشته در این مجموعه ۵ سرپرست جابجا شده و نتیجه این شده که همین یک مجموعه ویژه نابینایان هم از اهداف سازمانی خود دور و منحرف شده است.
سطح آمادگی بچه ها با امکانات موجود واقعاً بالاست؛ اما مسابقات خانم ها را در سطح بسیار پایین و در واقع به صورت از سر باز کنی برگزار می کنند.
خانم های نابینا مسابقات برون مرزی ندارند
مهدیه بهاری که سال هاست فعالیت ورزشی دارد، هم بیان می کند: خانم های نابینا مسابقات برون مرزی ندارند. با توجه به اینکه بچه های توانمند رکوردهای عالی دارند اما سقف محک زدن توانایی هایشان شرکت در مسابقات داخل کشور است به شرط آنکه همان هم برگزار شود.
او ورزش خانم های نابینا را مورد اجحاف دانسته و می گوید: کلاً ورزش های ویژه خانم ها رشته های شنا و گلبال، شطرنج و دو ومیدانی است. شنا فقط درون مرزی است و گلبا ل هم که مسابقات برون مرزی دارد مورد توجه فدراسیون نیست و به بچه های این رشته بها نمی دهند. می گویند چون ممکن است تیم ما به تیم اسرائیل بخورد پس تیم اعزام نمی کنیم.
این ورزشکار نابینا ادامه می دهد: حتی یک سال امضا جمع کردیم و گفتیم ما را اقلاً به مسابقات کشورهای اسلامی اعزام کنند؛ اما قبول نکردند. گفتند حجاب شما مشکل دارد. الآن هم بچه ها انگیزه شان را از دست داده اند و آنهایی هم که ورزش می کنند نگاه اعزام به مسابقات ندارند، بلکه برای سلامتی کار می کنند.
بهاری اضافه می کند: الزام رشته دو ومیدانی این است که مربی، حتماً خانم باشد در حالی که در این رشته مربی خانم که بتواند آموزش حرفه ای دهد، بسیار کم است و اجازه کار با مربی آقا را هم نمی دهند و همین عامل محدودیت ورزشکاران این رشته است.
جوایز ناچیز
او ابراز می کند: جوایز مسابقات خانم های نابینا در همه رشته ها بسیار ناچیز و در حد ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان است. اخیراً سطح جوایز در تهران کمی افزایش یافته و به ۱ تا ۲ میلیون تومان رسیده؛ اما بچه های سایر شهرها هنوز جوایز ناچیز دریافت می کنند.
امکانات ورزشی معلولان ناچیز است
امیرحسین رجبی، دونده نابینای اصفهانی نیز می گوید: امکانات ورزشی شهرداری ها برای معلولان در حد صفر است. او که به دلیل فعالیت های ورزشی اش به اغلب استان ها سفر کرده و از بضاعت ورزشی هر استان شناخت دارد، می گوید: سطح امکانات ورزشی ویژه افراد دارای معلولیت پایین و در برخی از شهرها در حد صفر است.
وی وضعیت مراکز ورزشی اصفهان برای معلولان را نسبتاً بهتر از سایر شهرها می داند و بیان می کند: اگر نمره اصفهان در این زمینه ۵ از ۱۹ باشد سایر شهرها در حد ۲ و حتی کمتر هستند.
رجبی اضافه می کند: سازمان بهزیستی فضاهای ورزشی که متعلق به استفاده معلولان است را به سانس های آزاد می دهد و سانس های محدود را برای استفاده خود معلولان نگه می دارد. تنها شهری که دیده ام بهزیستی فضای فوتبال متعلق به معلولان را به سانس آزاد کرایه نمی دهد، شیراز است.
به گفته رجبی در تخصیص امکانات و به ویژه امکانات ورزشی به افراد دارای معلولیت برخوردها به گونه ای است که انگار آنها جزء شهروندان نیستند یا شهروند درجه آخر هستند.
وی وضعیت داخل ورزشگاه های ویژه معلولان را هم نامناسب ارزیابی کرده و می گوید: در فضای داخلی مراکز ورزشی هم موانع بسیار زیاد است و کسی که با فضا آشنایی نداشته باشد ممکن است آسیب ببیند.
امکانات نابينايان اجاره داده می شود
رجبی بیان می کند: در تهران فقط مرکز هرندی برای تمرین بچه های نابینا باقی مانده که در دروازه غار قرار دارد؛ اما به همین یک مرکز هم رحم نمی شود و یکی از ۲ سالن بدن سازی که وضعیت بهتری دارد، اجاره داده می شود و وسایل و تجهیزات سالنی که متعلق به نابینایان است، یکی در میان شکسته و قدیمی و متعلق به نسل دهه ۶۰ است.
این ورزشکار توانمند عنوان می کند: زمین چمن هرندی خراب و پیست آن هم غیر استاندارد است. این فضا هم با اینکه مخصوص بچه های دارای معلولیت ساخته شده؛ اما همان را هم اجاره می دهند.
نابینایان از امکانات هیچ باشگاهی نمی توانند استفاده کنند
محمد منصوری هم از دیگر ورزشکاران دارای محدودیت بینایی بیان می کند: امکانات تهران به عنوان پایتخت چندان چشمگیر نیست و جز برخی از فضاهایی که مختص خود نابینایان است، امکان استفاده از بقیه امکانات برای ما وجود ندارد.
وی ادامه می دهد: در هر محله تهران چند باشگاه بدن سازی وجود دارد؛ اما نابینایان و معلولان تقریباً از امکانات هیچ کدام از آنها نمی توانند، استفاده کنند و این تازه وضعیت تهران است و سایر شهرها به مراتب ضعیف تر هستند.
به گفته منصوری تنها جایی که در حال حاضر در شهر تهران برای نابینایان وجود دارد، مجموعه ورزشی هرندی است که برخی فضاهای آن مانند پیست دو ومیدانی و سالن بدن سازی اش را به بخش خصوصی اجاره داده اند و بچه های نابینا امکان استفاده از این فضاها را ندارند و یا بابت آن باید هزینه پرداخت کنند.
باشگاه ها نابينايان را ثبت نام نمی کنند
مریم بهشتی از افراد نابینا اظهار می کند: همراه با یکی از دوستان بینا به چند باشگاه مراجعه کردیم؛ اما هیچ کدام زیر بار ثبت نام من نرفتند و گفتند: ما مسئولیت شما را قبول نمی کنیم.
او بیان می کند: مشکل اصلی باشگاه ها این است که مربی مخصوص نابینایان ندارند. من گفتم حتی حاضرم خودم مربی خصوصی بگیرم و شما فقط اجازه دهید در باشگاهتان تمرین کنم یا فقط اجازه استفاده از تردمیل و دوچرخه را به من بدهید، چون من فقط می خواهم ورزش کنم اما قبول نکردند و گفتند: تعداد نفرات و دستگاه ها زیاد است و ممکن است آسیب ببینی.
او ادامه می دهد: من حتی گفتم مسئولیت هر اتفاقی را خودم می پذیرم، اما باز نپذیرفتند و گفتند: فقط در صورتی قبول می کنیم که یک فرد بینا هر جلسه همراه تو باشد و در طول زمان باشگاه چشم از تو برندارد اما من کسی که بتواند مدام وقتش را صرف من کند ندارم.
بهشتی که به خاطر داروهایش حتماً باید ورزش کند اظهار می کند: من به عنوان یک شهروند حق بهره مندی از امکانات جامعه را دارم. جامعه را که فقط برای یک گروه از افراد نساخته اند، اما چرا این حق باید از من دریغ شود.
یک تجربه مثبت
محدثه رحیمی که ساکن محله مشکین دشت کرج است، نیز اظهار می دارد: باشگاه های ورزشی ما را ثبت نام نمی کنند و یک بار هم که یک جا پذیرش شدم، فردی که با من کار می کرد عملاً اجازه نمی داد من از جایم تکان بخورم و تأکید داشت برنامه ورزشی مرا مورد به مورد بگوید ولی چون با سایر ورزشکاران هم کار می کرد بعد از هر تمرین گاهی ۱۰ دقیقه طول می کشید تا دوباره به من سر بزند و بدن من در این مدت سرد می شد و ورزش برایم بی فایده می شد.
او ادامه می دهد: اما یک تجربه مثبت در شیراز دارم که در باشگاه آزادی عمل داشتم و دلیل آن هم این بود که باشگاه اجازه ثبت نام به من نداد؛ اما یکی از مربی ها مسئولیت مرا پذیرفت و بعد در داخل باشگاه به جای آنکه دستم را بگیرد و به سمت دستگاه ها ببرد، راهنمایی ام می کرد تا خودم آنها را پیدا کنم.
رحیمی می گوید: بعداً متوجه شدم که این مربی قبلاً مربی دو ومیدانی نابینایان بود و تجربه کار با این گروه را داشت.