یادداشت: به وقت جوانه زدن در پاییز؛ گذار از بحران بریل بر عهدۀ متولیان آموزش

نویسنده: زهرا همت

منبع: بیست و یکمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

پاییز که می شود، هوا پر می شود از عطر های خوب؛ بوی نم باران و خاک باران خورده، بوی نارنگی های سبز، بوی کاغذ، بوی کیف و کوله های مدرسه… اصلاً انگار همۀ زیبایی های زندگی یکجا در پاییز جمع شده اند و بی جهت نیست که می گویند: «پادشاه فصل ها پاییز»!

اما برای ما معلم ها، البته اگر شغلمان را با عشق انتخاب کرده باشیم؛ پاییز رنگ و بوی دیگری دارد. اول مهرِ هرسال دوباره عاشق می شویم و تمام مهر مان را با خود به مدرسه می بریم و وقتی شور و حال کودکان دبستانی را در مدرسه می بینیم، انگار اصلاً دوباره زنده می شویم. انگار امید دوباره در ما متولد می شود و قلبمان گره محکم تری به زندگی می خورد. از هر کودک دبستانی که بپرسی برای چه به مدرسه آمدی، می گوید آمده است که باسواد شود و چه زیبا مهم ترین هدف آموزش را در ساده ترین و کودکانه ترین صورت ممکن بیان می کنند. دلت می خواهد عاشقانه نگاهش کنی و بگویی که تمام خودت را می گذاری تا با سواد شود. دلت می خواهد هرچه در توان داری بگذاری تا هم او به آرزویش برسد و هم تو به عشقت، اما بازهم مانند بیشتر موقعیت های دیگر، اوضاع در  مورد کودکان با آسیب بینایی اندکی متفاوت و شاید پیچیده تر است.

وقتی کودکی با آسیب بینایی وارد نظام آموزش رسمی می شود؛ صرف نظر از اینکه به مدرسۀ کودکان با نیاز های ویژه بیاید یا در مدارس پذیرا ثبت نام شود، تصمیم گیری در  مورد روش مناسب خواندن و نوشتن این کودک، امری مهم و کاملاً تخصصی است که متأسفانه در بیشتر موارد از قلم می افتد. شاید باور این مطلب خیلی ساده نباشد که ما هم اکنون با نمونه هایی مواجه هستیم که با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی، توانایی خواندن و نوشتن ندارند یا به قول خودشان از ابتدا با سیستم صوتی درس خوانده اند! آیا چنین حالتی پذیرفتنی است؟ هنوز بسیاری از معلمان و حتی تعدادی از کارشناسان، خط بریل را نمی شناسند. یکی فکر می کند که خط بریل همان خط معمول و فقط برجسته است و دیگری که مدعی شناخت بریل است، تصور می کند در این نظام نوشتاری باید تمام کلمه ها را برعکس بنویسی تا بتوانی با برگرداندن کاغذ به سمت برجسته، آن را درست بخوانی! باور کنیم یا نکنیم، متأسفانه هیچ کدام از موارد بالا خیال نیست، کابوس نیست و تنها واقعیتی تلخ و زهر آگین است.

فدراسیون ملی نابینایان امریکا در سال ۲۰۰۹م از شرایط خواندن و نوشتن افراد با آسیب بینایی به عنوان «بحران خط بریل» یاد و در گزارشی بیان کرد که آموزش و استفاده از خط بریل در میان افراد با آسیب بینایی کاهش یافته است، اما امروزه با پیوند دانش و فناوری شاهد استفاده از شکل مدرن خط بریل به صورت به کار گیری ابزارهای الکترونیک مانند نمایشگرهای بریل برای خواندن و نوشتن هستیم و افراد با آسیب بینایی همچون گذشته از خط بریل، البته نه در شکل سنتی آن استفاده می کنند. در کشور ما با وجود آگاهی از رشد فناوری های نوین و حتی تولید نمونه های مشابه خارجی در داخل کشور، هنوز از شکل سنتی خواندن و نوشتن بریل فاصله نگرفته ایم و بسیاری هنوز از خط بریل در قالب نوشتن با لوح و قلم استفاده می کنند و این در حالی است که به کار گیری ابزار های نوظهور می تواند خواندن و نوشتن را بسیار تسهیل کند.

متأسفانه برخی دانش آموزان در مدارسی تحصیل می کنند که آموزگار هیچ گونه آشنایی با خط بریل ندارد و این دانش آموز یا از امکان داشتن معلم ویژه یا رابط محروم است یا زمانی حدود دو ساعت در هفته را با او می گذراند که به هیچ عنوان برای یادگیری صحیح خواندن و نوشتن کافی نیست و تأسف بار تر اینکه در مدارس ویژه نیز، کمابیش، با این دست مشکلات رو به رو هستیم؛ درنتیجه یا اصلاً دانش آموزان، خواندن و نوشتن به خط بریل را نمی آموزند یا آموزش کیفیت لازم را ندارد.

گروه دیگری از دانش آموزان نیز به واسطۀ باقی ماندۀ بینایی شان فقط با خط تحریری آشنا می شوند و اصلاً خط بریل را نمی آموزند و متأسفانه در برخی موارد به دلیل کافی نبودن میزان بینایی برای خواندن و نوشتن با افرادی مواجه هستیم که نوشته هایشان خوانا نیست. ممکن است کسانی بپرسند: مگر چند نفر چنین شرایطی دارند؟ در پاسخ ایشان باید گفت با توجه به کارکرد نوشتار به عنوان وسیله ای برای انتقال پیام و هدف آموزش، حتی وجود یک نفر با چنین شرایطی، یعنی اینکه نظام آموزشی کار خود را به درستی انجام نداده است و تعداد پایین موارد ناموفق از وخامت اوضاع نمی کاهد.

با ورود دانش آموزان به مقطع متوسطه و افزایش حجم درس ها، بسیاری خواندن و نوشتن بریل را کنار می گذارند و درس ها به صورت صوتی ارائه می شود، فعالیت ها و آزمون ها نیز توسط یک نفر منشی برگردان می شود و اینجاست که بیش از هر زمان دیگری به توانایی خواندن و نوشتن و املای دانش آموزان آسیب می رسد و خود به دست خود، یکی از زمینه های وخامت املا و نوشتار دانش آموزان را فراهم می کنیم و یادمان می رود اینها همان هایی هستند که در اولین روز مدرسه به ما گفتند آمده اند که باسواد شوند.

در صحبت با دوستان با آسیب بینایی گاهی می بینیم برخی اصلاً اهمیت یادگیری خواندن و نوشتن بریل را نمی پذیرند و این درد زمانی بیشتر می شود که این نظرات را از افراد تحصیل کرده و صاحب نام در جامعۀ افراد با آسیب بینایی می شنویم.

شاید نقل قولی از یکی از دوستان به ما کمک کند دریچۀ نگا همان را به اهمیت خواندن و نوشتن بریل کمی تغییر دهیم. داستان از این قرار است که دوست ما وکیل و مدرس دانشگاه است و همواره با اتکا به قدرت شگفت انگیز حافظه اش توانسته جلسات و کلاس های موفقی داشته باشد، اما می گوید احساس می کنم با افزایش سن و انبوه اطلاعات مورد نیازم و تغییرات مدام تبصره ها، دیگر نمی توانم تنها روی حافظه حساب کنم و داشتن یادداشت را برای خودم ضروری می دانم. او خاطره ای نقل می کند و می گوید: «در یکی از کلاس ها که متن تبصرۀ موردنظرم را فراموش کرده بودم، از ترفند معلمی ام استفاده کردم و از یکی از دانشجویان خواستم تبصره را بخواند و پس از پایان خواندن تبصره، دانشجوی دیگری با شیطنت گفت: استاد! بقیه را هم خودمان در خانه می خوانیم…» می دانیم که چنین رویدادی هیچ از ارزش و اعتبار آن استاد محترم نمی کاهد و هدف ما از ذکر آن تنها رسیدن به اهمیت توانایی خواندن و نوشتن است.

در اهمیت خواندن و نوشتن و ضرورت یادگیری خط بریل برای افراد با آسیب بینایی، هرچه بگوییم و هر قدر بنویسیم کافی نیست. ای کاش همه بدانیم که پاییز، نه شروع خواب زمستانی که آغاز بیداری است و متولیان آموزش برای گذار از این بحران، چاره ای بیندیشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 × چهار =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *