مروری بر نشریات و پادکست های انگلیسی زبان ویژه ی نابینایان مهر 1401

نویسنده: امید هاشمی

منبع: دهمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

دانلود پادکست

آنچه این شماره از پیشخوان را با نمونه های پیشین خود متفاوت می کند، شرایط تهیه متن حاضر است. نیازی به گفتن نیست که با وجود اتفاقاتی که برای اینترنت به وجود آورده اند، همه ما به انحاء گوناگون دچار زحمت شده ایم و ساده ترین امور اینترنتی را، که هر کجای دیگر دنیا که باشی با دو سه کلیک ساده انجام می شود، با مقدار معتنابهی شعبده و تردستی انجام می دهیم. گفتیم شعبده، یادمان آمد که در این شماره از پیشخوان، البته اگر شنونده نسخه صوتی آن باشید، با یک شعبده باز نابینا هم آشنا خواهید شد. غیر از شعبده بازی نابینایان، این ماه با یک آشپز نابینا هم آشنا خواهیم شد که برای خودش یکی از معتبر ترین های بازار آمریکا به حساب می آید. یک مرکز آموزش حرفه ای ویژه نابینایان و یک مسابقه استعدادیابی به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید، از دیگر مواردی است که در این شماره از پیشخوان به آنها پرداخته ایم.

منتظر بد ترین ها هستم؛ اما به بهترین ها امید دارم

می گوید: «مشتری هایی که برای خوردن غذا به یکی از رستوران هایم می آیند، انتظار دارند مرا توی آشپزخانه در حال پخت و پز ببینند؛ اما از اینکه مرا پشت میز مدیریت می بینند، متعجب می شوند و بعضی ها هم توی ذوقشان می خورد.» «کریستین ها» یک آشپز نابینای آمریکایی است که حالا دیگر بعد از ده سال حضور در رسانه های متعدد، اغلب آمریکایی ها و سایر مردمان در نقاط دیگر دنیا می شناسندش. از پدر و مادری ویتنامی در لس آنجلس به دنیا آمده و اکنون ۴۳ سال سن دارد. او که این ماه یکی از میهمانان پادکست اِف اِس کَست بود، قصه زندگی خود را از زمانی شروع می کند که حتی از پس پختن ساده ترین غذا ها هم بر نمی آمده است و این قصه را ادامه می دهد تا به آنجا که حالا صاحب رستوران های متعدد است و کتاب آشپزی چاپ می کند.

کریستین در هنگام تولد نابینا نبود؛ در جوانی آن طور که خودش تعریف می کند، اشکالی در سیستم ایمنی اش پدید می آید و جنگ داخلی به وجود آمده در بدن کریستین، ابتدا بینایی چشم چپ و سپس چشم راست را از بین می برد. این اتفاق درست در زمانی رخ داد که کریستین که در آن هنگام دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی بود، به تازگی مادرش را از دست داده بود. او در این باره می گوید: «از آشپزی هیچ نمی دانستم. حتی از عهده انجام کار ساده ای نظیر جوشاندن برنج هم بر نمی آمدم. مادرم از دنیا رفته بود و من که نمی توانستم هر روز از بیرون برای خودم غذا بخرم، مجبور بودم آشپزی را یاد بگیرم. مادرم مثل بسیاری از هم سن و سال هایش، عادت نداشت دستور غذا هایی که می پزد را جایی یادداشت کند. آن روز ها مثل امروز نبود که اینترنت همه جا در دسترس باشد. به همین خاطر دسترسی به دستور پخت غذا ها و سایر منابع آموزشی برایم دشوار بود. تازه داشتم چیز هایی از آشپزی یاد می گرفتم که اتفاقی غیر قابل پیش بینی افتاد و من نابینا شدم. دو قدم به جلو پیش رفته بودم و حالا نابینا شدنم باعث می شد سه قدم به عقب برگردم و همه چیز را از اول شروع کنم.» کریستین یک جمله معروف دارد که همه جا آن را می گوید: «من منتظر بد ترین اتفاقات هستم؛ اما به بهترین ها امیدوارم». معتقد است زمان به او یاد داده که باید منتظر اتفاقات بد باشد اما با تلاش و پشتکار، می تواند به سر انجامِ خوب، امیدوار باشد.

کریستین، افتخارات زیادی را در زمینه آشپزی از آن خود کرده است. از آن جمله، شرکت او در سومین فصل از مسابقه آشپزی شبکه تلویزیونی فاکس آمریکا در سال ۲۰۱۲ است که او در این مسابقه، بعد از آشپزی کردن در ۱۹ قسمت، به عنوان آشپز برتر برگزیده شد و جایزه ۲۵۰ هزار دلاری این مسابقه را به دست آورد؛ اتفاقی که مسیر زندگی او را تغییر داد و او را به یکی از برترین های آشپزی در ایالات متحده بدل کرد. او به اعتبار عنوانی که به دست آورده بود، توانست کتاب آشپزی اش را منتشر کند و کتاب دیگری را هم از مجموعه خاطرات روزانه اش روانه بازار کتاب آمریکا کند. او همچنین یک برنامه آموزش آشپزی را برای نابینایان راه اندازی کرده و تجربیاتش را در اختیار سایر نابینایان قرار می دهد. سفر به سایر کشور های دنیا به عنوان سخنران انگیزشی از دیگر فعالیت هایی است که او انجام می دهد. اردن، سوریه، کرواسی و بوسنی و هرزگوین، از جمله کشور هایی است که او تا به حال در آنها سخنرانی کرده است. یکی دیگر از فعالیت هایی که کریستین بعد از قهرمانی در «آشپز برتر» انجام می دهد، داوری در مسابقات آشپزی تلویزیونی است. او تا کنون، دو دوره داور مسابقه تلویزیونی «آشپز برتر» در تلویزیون ملی ویتنام بوده است. قصه زندگی کریستین، فراز و نشیب فراوان دارد. در این گفت وگوی نیم ساعته، به تفصیل از این فراز و نشیب ها برایمان حکایت کرده که قطعاً ذکر همۀ آنها از حوصله این نوشته خارج است و بهتر آن است که این مهم را به نسخه صوتی پیشخوان واگذار کنیم.

ورود به بازار کار با طرح های آموزشی اِنسایت

نابینایان در هر نقطه ای از دنیا که باشند، دغدغه اشتغال، همواره از جمله نگرانی های عده زیادی از افراد این گروه است. نرخ بیکاری افراد با آسیب بینایی حتی در کشور های پیشرفته هم قابل توجه است. آمریکا از جمله کشور هایی است که به جای پرداخت کمک هزینه های معیشتی، سعی در هدایت جامعه افراد دارای معلولیت به بازار کار دارد. از همین رو هم مراکز و مؤسسات زیادی در این کشور در حوزه آموزش های حرفه ای مشغول به فعالیت هستند. «اِنسایت» از جمله این مراکز آموزشی است که یک سال و نیم پیش به منظور آماده سازی نابینایان برای ورود به بازار کسب و کار تأسیس شده است. یکی از مدیران این مرکز، مهمان این شماره از پادکست هفتگی «آیز آن ساکسِس» بود تا درباره دایره آموزش های این مرکز، توضیحاتی را ارائه کند.

«ماریان هاگِلی» در توضیح فعالیت های شان به این نکته اشاره می کند که بسیاری از نابینایان توانایی های لازم برای ایجاد و راه اندازی کسب و کار خود را ندارند؛ لذا در این مرکز، آموزش هایی در خصوص مفاهیم پایه ای تجارت، اصول تفکر خلاق، بنیان های تصمیم سازی و چگونگی هدایت و مدیریت کسب و کار در اختیار مراجعان قرار می گیرد. این آموزش ها که در حال حاضر همگی به شکل برخط و در گستره ای معادل بیست ایالت آمریکا ارائه می شود، موارد دیگری مثل چگونگی استفاده از شبکه های اجتماعی برای برند سازی شخصی، نوشتن رزومه مناسب، ساخت یک پروفایل شخصی اثر گذار و حضور موفق و مؤثر در مصاحبه های شغلی را دربر می گیرد. به گفته ماریان، علاوه بر نابینایان، صاحبان کسب و کار ها هم می توانند از آموزش های این مرکز برخوردار شوند. در انسایت، کارفرمایان می توانند با اصول مناسب سازی محیط کار برای کارکنان نابینا آشنا  شوند و این نکته را فرا می گیرند که چگونه می توانند از کارکنان نابینا در مکان و زمان درست استفاده کنند. انسایت همچنین در زمینه ایجاد ارتباط و پیوند میان کارفرمایان بینا و کارجویان نابینا هم فعالیت می کند. همچنین در این مرکز امکانی فراهم می شود تا نابینایان بتوانند تجربه کار کردن را پیش از ورود به بازار کار کسب کنند تا بتوانند تصدی مشاغلی را به عهده بگیرند که شرط لازم برای استخدام را داشتن تجربه کاری قبلی عنوان کرده اند. راجع به ساز و کار هایی که انسایت برای فراهم کردن امکان اشتغال نابینایان اجرا می کند، در نسخه صوتی پیشخوان به تفصیل گفت وگو کرده ایم.

«باور کن که می توانی»، مسابقه استعدادیابی به مناسبت روز جهانی ایمنی عصای سفید

برگزاری یک مسابقه استعدادیابی در حوزه موسیقی، از جمله برنامه هایی بود که امسال از سوی شعبه پنسیلوانیای فدراسیون ملی نابینایان آمریکا در روز جهانی ایمنی عصای سفید برگزار شد. «باور کن که می توانی»، سومین بار بود که در چنین تاریخی برگزار می شد. تفاوت دور سوم در این بود که برخلاف دوره های پیش، برنامه حامی مالی داشت و جوایز و هزینه مسابقه را کمپانی «دَنسینگ داتس» پرداخت می کرد که سی سالی می شود در زمینه ایجاد دسترسی نابینایان به نت های موسیقی از طریق رایانه و نرم افزار های ویژه فعالیت می کند. این برنامه به شکل برخط و در بستر نرم افزار زوم برگزار می شد. همچنین از دیگر تفاوت های این دور از رقابت با ادوار قبلی این بود که متخصصان صدابرداری از طرف دنسینگ داتس پیش از شروع اجرا با شرکت کنندگان تماس می گرفتند و تلاش می کردند با همان امکاناتی که هر شرکت کننده در رایانه شخصی خود دارد، تنظیمات صوتی را به گونه ای انجام دهند که شنوندگان، صدای مطلوبی را از اجرای هر فرد دریافت کنند. در پایان این رقابت هم به نفرات اول تا سوم جوایز نقدی اهدا شد. قابل ذکر اینکه میزبان های این مسابقه استعدادیابی، در انتخاب نفرات برتر هیچ نقشی نداشتند و تماشاچیانی که با خرید بلیت در این کنسرت آنلاین حاضر شده بودند، می توانستند با امکانات رأی گیری که در زوم تعبیه شده، نفرات برتر را انتخاب کنند. در نسخه صوتی پیشخوان درباره نحوه اجرای این مسابقه استعدادیابی نکات بیشتری را با شما در میان خواهیم گذاشت. همچنین به سراغ مرور یادداشتی از یک شعبده باز نابینا خواهیم رفت. این یادداشت که در آن درباره روش کار این شعبده باز توضیح می دهد، در ماهنامه «بریل مانیتور» منتشر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 × پنج =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *