موضوع کاملاً روشن است: بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از فعالیت جشنواره ی فیلم فجر، هنوز نابینایان امکان حضور در این رویداد مهم فرهنگی کشور، مثل دیگر شهروندان را ندارند. علت هم کاملاً روشن است؛ مسئولان سینمایی کشور اراده ای برای فراهم سازی این امکان ندارند. اگر اتفاقی در سطحی محدود رخ می دهد، فقط جنبه ی نمادین دارد.
بی توجهی مسئولان سینمایی کشور حتی سینماگران به نابینایان و حساب نکردن این افراد به عنوان شهروند جامعه، برآمده از یک تفکر قدیمیست که: نابینایان به علت نابینایی نمی توانند فیلم تماشا کنند. تفکری که شاید ابتدا به ساکن درست به نظر برسد؛ اما معتقد بودن به آن در روزگاری که گردش اطلاعات آزاد است و فنآوری های نوین در عرصه ی ارتباطات لحظه به لحظه متحول می شود، کاملاً غلط و دور از منطق است.
متأسفانه سینماگران و مسئولان سینمایی چنان در مدار محدود که لنز دوربین بزرگی و کوچکی آن را تعیین می کند، دور می زنند که از تحول بزرگ جهانی و امکان دسترسی نابینایان به رایانه بیخبرند. کافیست یک لحظه درنگ کنند و به این بیندیشند که امروز نابینایان هم می توانند مثل هر شهروند دیگر در محیط بی انتهای وب بگردند و جغرافیا را بی معنا کنند. از عمر این تحولبزرگ، بیش از ۳۰ سال می گذرد؛ یعنی بیش از ۳۰ سال است که نابینایان جهان می توانند با استفاده از نرم افزار های صفحه خوان، با رایانه کار کنند؛ مطلب بنویسند؛ کار تحقیقاتی و پژوهشی کنند؛ در محیط وب به راحتی گردش کنند و….
با توجه به همین تحول، نابینایان در اروپا و آمریکا، با استفاده از امکان «توضیح دار کردن فیلم ها» یا همان audio description می توانند به سینما رفته، فیلم تماشا کنند. در واقع فیلم دیدن نابینایان در سینما ها، برای مسئولان آن کشور ها، یک الزام محسوب می شود.
یک مصداق بارز در بیان این موضوع، خاطره ایست که یکی از دوستان نابینا تعریف می کند و می گوید: «برایم فرصت مطالعاتی در آمریکا پیش آمد و مدتی در بروکلین آمریکا ساکن شدم. یک روز قرار شد با ۶ تن از دوستان بینا برای تماشای یک فیلم، به یک سینمای محلی، نزدیک به محل اقامت من برویم. سینمای کوچکی بود دور افتاده. وقتی وارد سالن شدیم و روی صندلی نشستیم، خواستم از هدفونی که برای audio description در نظر گرفته شده بود، استفاده کنم.
متأسفانه هدفون خراب بود و عملاً من نتوانستم از فیلم استفاده ی کافی ببرم. تنها به توضیحات دوستان اکتفا کردم. فیلم که تمام شد، هنگام خروج، موضوع را به مدیر سینما تذکر دادم. او هم تشکر کرد و شماره تلفن مرا گرفت.
دو سه روز بعد، همان مدیر با من تماس گرفت و گفت مشکل فنی هدفون و سیستم audio description درست شده و شما به همراه همان دوستانتان، مهمان سینما هستید. حال مختارید فیلمی را که دو سه روز پیش موفق به دیدنش نشدید، ببینید یا فیلم دیگری تماشا کنید.»
جالب توجه اینکه خاطره ی دوست ما مربوط به یک سینمای محلی و دور افتاده در آمریکاست؛ درباره ی سینما های بزرگ که: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
هدف از تعریف این خاطره، بیگانه پرستی و ملامت دوست نیست؛ اما بعد از ۴۰ سال که مستمراً فستیوال فیلم فجر در کشور برگزار می شود، بی توجهی و بی اعتنایی متولیان سینما و سینماگران به نابینایان واقعاً ملال آور است.
دو سال پیش، در سی و هفتمین جشنواره ی فیلم فجر موضوع فراهم ساختن امکان تماشای فیلم برای نابینایان را مطرح کردم و از مسئولان خواهش کردم در خصوص audio description تحقیق کنند و ببینند چطور می شود این امکان را در ایران ایجاد کرد. متعجب شدم وقتی اسم امکان (audio description) را بردم، حیرت زده مرا نگاه کردند. تا آن روز اسم این امکان به گوش شان نخورده بود. الغرض، قرار شد فیلم سینمایی «تختی» ساخته ی بهرام توکلی را برای نابینایان نمایش دهند. اتفاقی که بدون حمایت گسترده همراه شد و تنها به انتشار خبر اکتفا شد. سال بعد، یعنی سی و هشتمین جشنواره ی فیلم فجر هم این اقدام برای نابینایان و معلولان جسمی-حرکتی رخ داد؛ اما باز بدون یک برنامه ریزی مدون و پیش بینی سینمایی که امکان تردد نابینایان در آن راحت باشد.
هرچند این اقدامات به نوبه ی خود ارزشمندند، اما آفت چنین اقداماتی، محدود شدن به یک مقطع کوتاه است. به این معنی که اگر شخصی حقوقی و دارای جایگاه فرهنگی موضوع استفاده ی نابینایان از سینما و جشنواره ی فیلم را مطرح کند، آن سال با اقدامی نمادین از سوی مسئولان سینمایی، به نابینایان توجه می شود. در غیر این صورت، بکلی این شهروندان از ذهن مسئولان خارج می شوند.
بگذریم که برخی اشخاصِ صاحب جایگاه سینمایی، با برند سازی اقدام به توضیح دار کردن فیلم ها برای نابینایان می کنند؛ اما پر روشن است که این اقدامات مقطعیست و آن اشخاص هم به دنبال منفعت جویی خود هستند.
الغرض: نابینایان هم مثل هر شهروند دیگر حقِ تماشای فیلم را دارند و این وظیفه ی سازمان سینماییست که با جلب مشارکت از نهاد ها و سازمان های ذیربط و افراد کارشناس، امکان توضیح دار کردن فیلم ها در –حد اقل- پردیس های مهم را برای نابینایان فراهم آورد. چرا که انجام چنین اقدامی نیازمند یک اراده و عزم ملیست؛ نه فلان شخص یا سلبریتی.
مادامی که این عزم و اراده از سوی مسئولان سینمایی احساس نشود، نابینایان نمی توانند مثل دیگر شهروندان از سینما و فیلم و رویداد مهمی مثل جشنواره بهره مند شوند.
ای کاش متولیان سینما به این بیندیشند که: معلولیت نقص عضو نیست، بلکه فقدان دسترس پذیریست.
منبع: ایران سپید.