باز هم مترو حادثه آفرید/سقوط یک فرد نابینا به چاله مترو

قصه از یک روز تعطیل شروع میشود. ظهر جمعه ۲۰ مهر ماه، وقتی حجت برای انجام یک کار مالی با یکی از دوستانش، از خانه بیرون میآید و هنگام بازگشت، مسیرش به ایستگاه مترو شهید همت می افتد و آن حادثه رخ میدهد. «سقوط یک شهروند نابینا در چاله مترو» آن هم زمانی که قطار وارد ایستگاه شده. حجت، شهروند کم بینای دستفروش در چاله ایستگاه مترو شهید همت سقوط میکند، سقوطی که همزمان با ورود قطار به ایستگاه میشود و… خوشبختانه حجت از این حادثه هولناک به سلامت جان به در میبرد و به کمک مأموران ایستگاه مترو شهید همت، به اورژانس منتقل شده و به تشخیص پزشک معالج به مدت چند شب در بخش مراقبتهای ویژه بستری میشود. اما این حادثه چطور اتفاق افتاد و چه بر حجت گذشت تا پایش به بخش مراقبتهای بیمارستان پاستور نو رسید، جزئیاتیست که خود او بعد از انتقال به بخش بستری برای خبرنگار ایران سپید تعریف میکند: «ساعت نزدیک یک ظهر جمعه بود که وارد ایستگاه مترو شهید همت شدم و از پله ها پایین رفتم تا سوار قطار بشم؛ احساس کردم در قطار بازه، واسه همین جلو رفتم، اما یه دفعه افتادم تو چاله مترو و همون لحظه قطار اومد روم. بلافاصله مأمور قطار دکمه ایمرجنسی رو زد و قطار وایستاد، اما من بوی دودی که به خاطر توقف آنی قطار پخش می شد رو حس کردم، تو این فاصله حتی دستمو این ور و اون ور میکشیدم و شلنکهای زیر قطار رو احساس میکردم. واسه اینکه ضربه شدیدی بهم نخوره، هی خودمو جا به جا میکردم. بعداً مأمورا گفتن اگه اون کارو نمیکردی، حتماً قطار میکشتت. اینم بگم که مثل شیرجه زدن سقوط کردم تو چاله مترو، یعنی با سر رفتم تو چاله. خیلی ارتفاع زیاد بود، همین که سقوط کردم، چند لحظه غش کردم، اما بلافاصله به هوش اومدم. قطار که وایستاد، مأمورا صدام زدن و گفتن کمی بیام جلوتر و بعد دستامو گرفتن و کشیدنم بیرون. اون مأمور که بیرونم کشید، لباسامو پاک کرد و گفت چیزیت نیست، برو، ولی یه خانم مسافر اونجا بود که با دیدن این صحنه دودستی زد تو سرش و داد و بیداد کرد که مرد ناحسابی!  این بدنش گرمه و هنوز نمیدونه داغون شده، باید برسونیدش اورژانس. چند تا از آقایون مسافرم مأمورو به فحش کشیدنش که چرا این نابینا رو نمیبرینش اورژانس؟ این همه پول دارید از مردم میگیرید، پس چیکار میکنید؟ خلاصه مردمو ساکت کردنو منو بردن بالا و گفتن کارت شناسایی بده. منم اول امتناع کردم و وقتی علتشو پرسیدن، گفتم شما از کارت شناسایی و مشخصاتم با خونواده ام تماس میگیرین و اونا از شنیدن این خبر هول میکنن. خودم بهشون اطلاع میدم. وقتی زنگ زدم و به خونواده خبر دادم و خیالم راحت شد، کارت شناساییمو دادم. بعد منو با حال بدی که داشتم سوار قطار کردن تا بیارن ایستگاه بهشتی و از اونجا سوار آمبولانس کنن ببرن اورژانس؛ میگفتن اورژانس مترو تا ایستگاه شهید همت نمیاد. حال بدی داشتم، احساس میکردم گردنم شکسته و به خاطر یکی دو ضربه ای که موقع سقوط و بیرون اومدن از ایستگاه خوردم، حس میکردم بیناییم کم شده. آخه من کم بینام؛ تصاویر رو مبهم میدیدم. بالاخره بردنم اورژانس و تشخیص دادن که باید بستری بشم. واسه همین بردنم بیمارستان پاستور نو و سه چهار شب تو بخش مراقبتهای ویژه بستری کردن. حالام که آوردنم بخش. اون موقع که تو بخش مراقبتهای ویژه بودم، از مددکاری مترو می اومدنو بهم دلداری میدادن و میگفتن خدا بهت رحم کرد، نگران نباش، مترو همه هزینه های بیمارستانو میده. الانم که تو بخش بستریم، سردرد شدیدی دارم و احساس میکنم چشام میخواد از کاسه درآد.» دکتر سام مسلمی، جراح عمومی و پزشک معالج حجت هم ماجرا را از زمانی که به بالین بیمارش رفت چنین تعریف میکند: «عصر جمعه از اورژانس بیمارستان با من تماس گرفتند که شهروند نابینایی با قطار مترو برخورد کرده. در معاینه اولیه متخصص اورژانس مشخص شده که وضعیت مجروح پایدار است، اما ضربه به سر و سینه او وارد شده، اما به علت شدت ضربه، تشخیص من این بود که در بخش مراقبتهای ویژه بستری شود.» دکتر مسلمی سردردهای حجت را طبیعی میداند: «مسلماً این طبیعیست که این شهروند یکی دو ماه با سردرد مواجه شود. این را اضافه کنم که ما به دو دلیل کمی بیشتر از دیگر بیماران ایشان را نگه داشتیم؛ اولاً چون ایشان نابینا هستند و باید از نظر قانونی و اخلاق پزشکی توجه بیشتری به ایشان شود. ثانیاً هنوز سردردهای ایشان شدید است و با وجود طبیعی بودن این سردردها، باید زمان بستریشان بیشتر باشد تا بتوانیم میزان سردردها را کم کنیم. ضمن اینکه من گزارش ماجرا را به همکار پزشک قانونی دادم و منتظر پاسخ ایشان هستم.»

 

 

 

 

 

دکتر سعید قاضی میرسعید، متخصص مغز و اعصاب که به عنوان مشاور با دکتر مسلمی همکاری کرده، اظهار میکند که بیمار وضعیت پایداری دارد: «من وضعیت بیمار را دیدم و خوشبختانه نتیجه سیتی اسکن هم نرمال بود و آسیب شدید مثل خونریزی مشهود نبود. ولی ضریب هوشیاری نرمال نبود که البته این پیامد در ضربات سر طبیعیست، احتمال دارد به صورت ماژور یا خیلی وسیع آسیب مغز اتفاق نیفتاده باشد، ولی ممکن است به صورت میکروسکپی و ظریف در سلولهای داخل مغز اتفاقاتی بیفتد که با عکسهای سیتی اسکن و حتی ام آر آی معمولاً دیده نمیشود، ولی وضعیت مریض نشان میدهد که نیاز به جراحی مغز ندارد، اما سطح هوشیاریش نرمال نیست. در مورد این بیمار، با توجه به اینکه نابیناست، به نظر رسید که سطح هوشیاریش نرمال نیست، البته خیلی پایین هم نبود، اما تشخیص من این بود که چند شب در بخش مراقبتهای ویژه بستری شود تا به وضعیت پایدار و نرمال برسد. خوشبختانه با عکسهایی که از ستون فقرات و مغز ایشان گرفتیم، مشخص شد که شکستگی ندارند و سطح هشیاریشان هم نرمال شده و نهایتاً با این نتایج مثبت، به بخش بستری منتقل شدند.» دکتر میرسعید احتمال تبعات وخیم طی چند روز بعد از چنین ضربه هایی به سر را خیلی کم میداند: «معمولاً بعید است که بعد از ۷۲ ساعت خونریزی مغز اتفاق بیفتد؛ حتی در مقالات تخصصی پزشکی هم این موارد نیامده؛ شاید در ۱ میلیون تصادف یک بار چنین اتفاقی بیفتد. ولی معمولاً این نوع اتفاقات در علم پزشکی و کتابهای ما به سندرمهای پس از تروما موسوم است. به این شکل که بیمار شش ماه بعد از ضربه سر، ممکن است تبعاتی مثل سردرد، بیخوابی، زودرنجی، فراموشی و عصبی شدن را داشته باشد. در واقع هشیار است و زندگیش را میکند، اما به اصطلاح خودمانی آن آدم قبل از این حادثه نیست. معمولاً این وضعیت بعد از شش ماه، البته بسته به شدت حادثه از بین میرود. این وضعیت نهایت وخامت بعد از حادثه است و نه تمام بیماران، بلکه در برخی بیماران دیده شده، اما معمولاً دو ماه بعد از ضربه، حال بیمار خوب و نرمال میشود، تو گویی که اصلاً چنین حادثه ای برای او اتفاق نیفتاده است.» جالب بود وقتی ما سه روز بعد از حادثه، یعنی در ۲۳ مهر، روز عصای سفید طی تماسی که همسر حجت با تحریریه روزنامه گرفت، از حادثه مطلع شدیم، موضوع را با روابط عمومی شرکت بهره برداری مترو مطرح کردیم و متعجب شدیم که دوستان روابط عمومی در جریان این حادثه نیستند. به دنبال تماسهای مداوم ما با مسئولان روابط عمومی مترو، قرار شد مدیر عامل شرکت بهره برداری مترو تهران و حومه خود شخصاً به ما پاسخ دهد. طی یک گفتگوی کوتاه با فرنوش نوبخت، مدیر عامل شرکت بهره برداری مترو تهران و حومه، وی ضمن تأیید این حادثه، بیان چند توصیه مهم را به شهروندان نابینا لازم دانست: «متأسفانه این اتفاق برای یکی از شهروندان نابینا رخ داده و من ضروری میدانم چند توصیه مهم را خطاب به این دوستان عرض کنم: اولاً در حین حرکت برای سوار شدن به قطار، اصلاً به صدای قطاری که وارد ایستگاه شده، توجه نکنند. فکر نکنند آن قطار مربوط به سکوی آنهاست؛ ممکن است قطار سکوی مقابل باشد، بنا بر این به اطمینان از اینکه قطار وارد شده به ایستگاه، همان قطاریست که باید سوار شوند، سریعتر حرکت نکنند. ثانیاً همیشه و تحت هر شرایط، اعم از اینکه نابینای مطلق یا کم بینا هستند، حتماً عصای سفید را در دست داشته باشند و ثالثاً کمکهای مأموران ما را پس نزنند. در بازبینی تصاویری که دوربینهای ایستگاه مترو شهید همت ثبت کرده اند مشاهده کردیم این مسافر عزیز ما که دچار حادثه شد، عصای سفید نداشت.» وی حال عمومی حجت را خوب و مثبت عنوان می کند و می افزاید: «من به محض اطلاع از ماجرا، دائماً حال این مسافر را جویا میشوم و به همکارانم تأکید کردم تا به اطلاع این شهروند عزیز برسانند که شرکت مترو تمام هزینه های او را میپردازد.» اما حجت هم برای همراه نداشتن عصای سفید در ایستگاه مترو دلیلی میآورد که البته قابل توجه، اما قابل قبول نیست: «وقتی عصا میگیرم، مأمورای بعضی ایستگاهها مثل مولوی و جوانمرد قصاب با لحن بدی بهم میگن: عصاتو جمع کن! ادا درنیار. همین باعث شده که خیلی وقتا عصا نگیرم. الان یادم نیست، شاید اون روز عصا همراهم بود، اما به خاطر نشنیدن این حرفا بازش نکرده بودم.» حجت دوشنبه ۷ آبان از بیمارستان مرخص شد، اما احساس میکند آن مقدار بینایی کمی که داشت، کمتر شده و باید به چشم پزشک مراجعه کند. او منتظر معرفینامه پزشک معالجش است تا با ارائه آن به طب کار مترو، به پزشک متخصص چشم از سوی مترو جهت معاینه و تعیین وضعیت بیناییش معرفی شود.
منبع: ایران سپید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ده − 4 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *