میز گردِ واکاوی چالش های اشتغال معلولان

تب و تاب گرمای هوا جوانان را به زیر سایه درختان می کشاند، روزنامه ای را پیش روشان می گذارند و با قلمی دور برخی آگهی های را خط می کشند تا کلیدی برای قفل بیکاری شان بیابند. هر روز می بینید جوان هایی روزنامه به دست که این طرف و آن طرف می روند تا شانس شان را برای یافتن کار در هر کوچه و خیابانی جست و جو کنند. آمار بالایی بیکاری  جوانان در کشور به معضلی لاینحل تبدیل شده است اما این بیکاری در میان برخی از شهروندان سرو شکل دیگری دارد. می خواهم برایتان از شهروندانی بگویم که نرخ بیکاری شان 3.5 برابر دیگر افراد جامعه است.  شهروندان دارای معلولیتی که با چالش بیکاری دست به گریبان اند.

به سختی به مدرسه و دانشگاه می روند درس می خوانند تا جایگاه اجتماعی و رفاهی شان را ارتقا بخشند اما زمانی که پا در عرصه اشتغال می گذارند تازه جنگ شروع می شوند، وارد جنگی فرهنگی تا  ثابت کنند توانایی انجام کاری که به آنها محول می شود را دارند. یکی از چالش های اصلی فرا روی معلولان اشتغال است این موضوع زمینه ساز میزگردی در روزنامه ایران شد تا پای صحبت های مسئولان بهزیستی، کارآفرینان و مدیران NGOهای حامی معلولان بنشینیم و چالش اشتغال این گروه  را واکاوی کنیم.

تسهیلات اشتغال بهزیستی با هزار اما و اگر

علیرضا آتشک، مدیر 38 ساله موسسه نیکوکاری رعد الغدیر که از سال 1380 مدیریت این مرکز خیریه را بر عهده دارد با حضور در میزگرد« ایران » از چالش هایی صحبت می کند که برای اشتغال زایی معلولان با آن دست و پنچه نرم کرده است اما ماحصل این فرارو فرودها را آموزش و اشتغال 770 معلول می دادند و می گوید: سازمان های مردم نهاد وابسته به مردم هستند به همین علت در نشست ها و میزگردها شرکت می کنیم تا موضوع را برای مردم باز کنیم و رسانه می تواند راه انتقال نظرات، پیشنهاد و انتقادهای ما به مسئولان باشد.

کارآفرینی اجتماعی بحث جدیدی است، شاید از زمانی که محمد یونس در بنگلادش با راه اندازی  فعالیت برای روستاییان آن کشور ایجاد کار کرد سبب شد بسیاری از افراد از این ایده نو الگو برداری کنند. در ایران هم کم کم این نو کارآفرینی اجتماعی شروع شد و خیریه رعد الغدیر از جمله مجموعه هایست که وارد این عرصه شده است.

کارآفرینی اجتماعی تفاوت هایی با کارآفرینی یا تجارت دارد. درهر دو، اصول اشتغال و کسب درآمد و اقتصاد است اما در کارآفرینی اجتماعی سودی که ایجاد می شود برای حل موضوع اجتماع صرف شده است.

 منفعتی که از این راه ایجاد می شود صرف فعالیت های اجتماعی می شود. با این دیدگاه  این مجموعه خیریه از سال 80 زیر نظر سازمان بهزیستی کشور به عنوان یک NGO کار خود را شروع کرد تا معلولان را  توانمند کند و با ارائه آموزش حرفه ای مدرک به آنها بدهد. تا سال 85 این رویه در مجموعه ما ادامه داشت به طوری که به معلولان آموزش می دادیم و بعد از مهارت آموزی با کمک سازمان فنی و حرفه ای به آنها مدارک معتبرمی دادیم اما بعد از مدتی دریافتیم به معلولان ماهیگیری را یاد می دادیم اما ماهی برای صید کردن وجود نداشت.»

س: به نظر شما معلولان چه مشکلاتی دارند که  آنها را از اشتغال دورمی کند؟

ج: «عدم مناسب سازی شهر، عدم خودباری معلولان و کارفرمایان به توانمندی این افراد وهمچنین وعده های محقق نشده سازمان بهزیستی از جمله دلایلی است که سبب شده است بیکاری دراین گروه گسترش پیدا کند.

به عنوان مثال معلولی که از یافت آباد تهران برای کار نقشه کشی اتوکد باید به انقلاب برود در مسیر با فرازو نشسب های بسیاری همراه می شود و گاهی پشیمان از کار کردن در مسیر متوقف می شود. هزینه ترددش به اندازه حقوقی است که ماهانه دریافت می کند. برای اینکه معلولان نمی توانند سوار مترو، وBRT ها شوند. نامناسب بودن فضای شهری قفل بزرگی بر اشتغال معلولان زده است.

مانع بعدی عدم خودباروی معلولان است که هم در خودشان و هم در جامعه گسترده شده است. بسیاری از مدیران شرکت ها فکر می کنند معلول نیاز به مستمری دارند شاید گفتند این خاطره برای خوانندگان روزنامه جالب باشد. اوایل کار چند چرخ برای دوختن لباس کار تهیه کردیم تا معلولان در کارگاه تولیدی مشغول کار شوند. برای گرفتن سفارش، به شرکت بزرگ با نیروی کار بالا که نیاز به لباس کار هم داشت سر زدیم تا با گفتگو و شرح کارمان، سفارش هایشان را به تولیدی معلولان دهند. رییس آن شرکت نگاهی به منشی خود انداخت و گفت پنج میلیون تومان کمک بلاعوض در اختیار این افراد قرار دهید. از این جمله تعجب کردم و البته تاسف خوردم برای مدیری با چنین نگرش سطحی که فکر می کند به معلولان فقط باید مستمری و کمک صورت گیرد. متاسفانه این طرز فکر در جامعه سبب شده معلولان هم توانمندی خود را دست کم بگیرند.

ایجاد انگیزه و باور سبب شد خیریه ما به سمت کارآفرینی گام بردارد و از سال 86 وارد کار شدیم. به عنوان NGO خدماتی مثل آموزش و توانبخشی را به گروه هدفمان ارائه می کردیم و بعد از آن کارآفرینی را هم برای ایجاد انگیزه و کار برای معلولان به شرح وظایفمان اضافه کردیم.»

س: در صحبت هایتان گفته بودید 770 نفر از طریق موسسه شما جذب کار شدند آیا همه آنها در کارگاه های تولیدی فعالیت می کنند؟

ج: «این تعدادی از معلولان از طرق مختلفی مهمچون اشتغال در منزل، معرفی به کار ویا آموزش مشغول به کار شدند اما به طور مستقیم 200 نفر از سوی این موسسه تحت پوشش بیمه هستند.  در ابتدای با سه الی چهار چرخ خیاطی شروع کردیم و اکنون در حوزه لباس کار جزو برندهای کشور محسوب می شویم. دراین حوزه موفق شدیم بیش از 40 نفر را جذب کار کنیم. در بخش اشتغال به ویژه اشتغال معلولان اگر مدیریت درستی وجود داشته باشد ما صد شغل ویژه بچه های معلول داریم.

 اگر بخواهم این موضوع را با مثالی روشن تر کنم باید بگویم، در محل شغل های مثل « کال سنتر» یا همان مرکز تماس تلفنی، شرکت های هستند که کارمندان خود را از میان دانشجویان انتخاب می کردند اما این افراد جوان اند و پر جنب و جوش نمی توانند ساعت ها روی صندلی نشست و جوابگویی تلفن و تماس های شهروندان باشند یا به زبان ساده تر حوصله چنین کارهایی را ندارند. ا پیشنهاد ما برای شرکت های کالسنتری افراد دارای معلولیت بود به ویژه معلولان جسمی _ حرکتی که عادت کردند ساعت ها روی صندلی بنشینند و این کار را راحت تر و باحوصله بیشتری انجام می دهند.

با ورود به حوزه کال سنتر موفق شدیم 150 نفر را در این شغل جانمایی کنیم. بعد از آن وارد حوزه صنایع دستی شدیم که دراین بخش هم افرادی مشغول کار شدند.  اگر کارفرمایی می خواهد به بازارایجاد اشتغال برای معلولان ورود پیدا کند باید انگیزه و عشق بالایی داشته باشد و اگر نه در نیمه های راه خسته و شده و متوقف می شود. مسئولان و هم NGO هایی که در این حوزه فعال هستند می دانند این راه چه مشقت هایی در خود دارد.»

س: شما هم در کارتان شکست را تجربه کردید؟

ج:« بله! خیریه ما نیز دراین راه با شکست هایی همراه بود و همه طرح هایش به اشتغال پایدار نرسید. کارگاه تولید فیلتر را برای نابینایان راه اندازی کردیم اما این کارموفقیت آمیز نبود. این زمین خوردن ها سبب نشد از ادامه کار باز بمانیم، مسیر را ادامه دادیم و موفق شدیم. البته ناگفته نماند ایجاد این شغل ها برای معلولان با کمکهای مردمی ممکن شد.

آنچه دراین راه به دست آوریم به غیر از اشتغال برای تعدادی از معلولان اعتماد شرکت ها و بخش خصوصی به توانمندی معلولان بود و اینکه در حوزه اپراتوری تلفن بهترین کارمند را می توانند ازمیان معلولان پیدا کنند.»

س: سازمان بهزیستی بارها در خبرهایش از تسهیلات ویژه برای کارفرمایان صحبت کرده است، آیا شما هم از این خدمات بهره مند شدید؟

ج:« هم بله و هم خیر. مشکل بزرگ دیگری که کارفرمایان درحوزه ایجاد اشتغال برای معلولان دارند محقق نشدن وعده های مسئولان است چرا که در این حوزه به قانون عمل نمی شود. دراین عرصه سه خدمت وجود دارد که کما بیش موفق به دریافت آن شدیم.

بخش اول سهم بیمه کارفرماست که از سال گذشته 200 میلیون تومان طلب داریم و امسال موفق شدیم فقط 25 میلیون تومان آن را از بهزیستی دریافت کنیم . به عنوان یک شهروند با مطالعه قوانین به این نتیجه می رسم با تسهیلات پیش رو برای معلولان کارایجاد کنم یا آنها را در کارخانه استخدام نمایم. در اصل قانون آمده است« با استخدام هر معلول 23 درصد سهم بیمه او را دولت پرداخت می کند» این موضوع برای کارفرمایان اجتماعی یعنی 350 هزار تومان که با پرداخت نشدن به موقع و کامل آن متضرر خواهند شد.

نمی گویم سهم بیمه کارفرما پرداخت نمی شود اما همیشه دیر و ناقص  آن هم با کلی رفت و آمد و چانه زنی با بهزیستی اندکی از آن وعده پرداخت می شود.

بخش دوم جبران عدم کارایی معلولان است. در قانون آمده است دولت مؤظف است بخشی از حقوق معلولان را به کارفرما پرداخت کند. با توجه به مشکلات دولت و کمبود بودجه های همیشگی ما دیگر توقع دریافت آن را نداریم و از این بخش محروم هستیم.

دراین NGO معلول شدیدی را داریم که گردنش را نمی تواند حرکت دهد و کارش جوابگویی به تلفن است. این فرد باید روزی یک ساعت برای توانبخشی از محل کار خارج شود. هزینه هر جلسه توانبخشی 50 هزار تومان است و هر روز یک ساعت کسر از کار سبب می شود کارفرما هزینه کمتری را پرداخت کند و برای جبران و پرداخت کامل حقوق باید پول کامل را به فرد دهیم که دراین صورت باید مبلغی را از جیب خرج کنیم. این درحالی است که از سوی دولت این مبلغ جبران نمی شود.

بخش بعدی پرداخت وام با بهره کم به کارفرمایانیست که معلولان را استخدام می کنند. ما نیز همه مراحل را طی کردیم، از درخواست برای دریافت وام گرفته تا ارائه طرح های توجیهی تمام مراحل را رفتیم اما هنوز وامی را به چشم ندیدیم. شاید بگوید تعریف از مجموعه باشد اما در کشور کمتر مجموعه خیریه ای یافت می شود که این تعداد برای معلولان اشتغال زایی کرده باشد. پس دریافت این وام حقی است که قانون تعیین کرده و از ما دریغ شده است.»

س: با وجود این صجت ها یعنی حمایت های بهزیستی را دریافت نکردید؟

ج: « اگر بخواهم کلام حق را بگویم بهزیستی در حمایت از کالاهای تولیدی بچه های ما نقش بسزایی داشته است. سازمان بهزیستی هر خریدی که بابت هدایا دارد را از محصولات معلولان بهره مند می شود.

حمایت دیگر این سازمان ارائه فضای کار به معلولان است تا کارگاه هایشان را در ان مکان جانمایی کنیم. این قدم بزرگی است که مجموعه را از پرداخت اجاره بهاء معاف می کند چرا که اگر می خواستم در شرق تهران چنین مکانی را برای کار بچه های اجاره کنیم باید مبلغ بالایی را پرداخت می کردیم.

ما حمایت های که تاکنون از مجموعه شده است را نادیده نمی گیریم اما مرقانون که حمایت از کارفرما برای استخدام معلولان است صورت نمی گیرد. اگر موضوع بیمه سهم کارفرما حل شود مشکلات بسیاری از من کارفرما حل خواهد شد. »

س: آیا تا کنون مستقیم با مسئولان بهزیستی صحبت نکردید تا این رویه در پرداخت سهم بیمه یکپارچه شود و کارفرما از این چرخه پرداختی خارج شود؟

ج:« حرف ما هم این است که چرا دولت به تامین اجتماعی نامه نمی زند که این تعداد کارفرما سرماه که لیست بیمه هایشان را ارسال می کنند بیمه افراد معلول را از حساب کارفرما کم نکنید تا دولت به صورت مستقیم پرداخت کند.

 با این روش دیگر این رفت و آمدها، نامه نگاری ها و دیرو زود شدن ها پایان می یابد و تامین اجتماعی می ماند و دولت و من کارفرما ازاین چرخه پرداخت حذف می شوم.

آیا این روش اصولی تر نیست، تا اینکه من به تامین اجتماعی پراخت کنم بعد لیست را به بهزیستی ارائه دهم در نوبت بماند تا شاید بودجه ای حاصل شد و قدری از این هزینه را پرداخت کردند. دراین بازار رقابت کاری، اگرهمین یک موضوع برایمان حل شود می توانم دو برابر افرادی که در حال حاضر به کار مشغول کردیم را جذب کنیم.

این حمایت ها هم به نفع معلولان است هم دولتی ها چراکه اگر شغل برای معلول ایجاد نشود دولت موظف به پرداخت مستمری و هزینه های دیگر برای این فرد خواهد شد اما با شاغل شدن معلول بار بزرگی از دوش نهاد های حمایتی برداشته می شود. »

گلایه های آقای آتشک فقط به سازمان بهزیستی بر نمی گردد بلکه نقطه ضعف دیگر در اشتغال معلولان را خود این گروه می داند و می گوید:« روی دیگر این بیکاری به معلولان باز می گردد. متاسفانه از وقتی بحث حمایتی یارانه به مستمری که از گذشته بوده است افزوده شد میل به بیکاری یا تن ندادن به هرکاری را در مددجویان افرایش داد. حس اینکه مددجوی بهزیستی هستیم پس باید مبلغی ماهانه رایگان به ما پرداخت شود. در این مدت سعی کردیم روی افکار مددجویان فرهنگ سازی کنیم تا این روحیه تغییر یابد. ما معلولانی داریم که برای ما کار می کند اما اجازه نمی دهد بیمه اش کنیم  و می گوید اگر بیمه شوم بهزیستی مستمری ام را قطع می کند. یا زمانی که وارد عرصه کار می شوند نحوه برخورد با کارفرما را نمی دانند و فکر می کنند هرجایی باید نازشان را بکشند. شرکت به فرد معلول ماهانه یک میلیون و نیم حقوق می دهد تا سر وقت درمحل کار حاضر شود و کارش را آغاز کند.»

س:اگر بهزیستی حمایت هایش را تمام و کمال انجام دهد مشکلات اشتغال معلولان حل خواهد شد؟

ج:«بخشی از مشکلات حل می شود. معضل بعدی یا بهتر است بگویم مانع بعدی حمل و نقل عمومی دورن شهری ست که اکثر معلولان را خانه نشین کرده است. در تهران 131هزار معلول داریم که برای همه آنها 100 ماشین مناسب سازی شده موجود است. در منطقه ای مثل یافت آباد 200 نفر وابسطه به این هستند که این ماشین ها انها را جابه جا کند که اگر به موقع این اتفاق رخ ندهد معلولان مجبوراند مبالغی را بابت هزینه دربستی پرداخت کنند که فقط به موقع به محل کار برسند.

فارغ از بحث کارو معلولیت ما هشت سال جنگ را پشت سر گذاشتیم و تعداد بالایی جانباز داریم که حتی بانک هم نمی توانند بروند چه رسد به حضور در رستوران، سینما، کافی شاپ غیر… نه به خاطر اینکه این افراد معلول هستند بلکه شهرهای ما معلول اند و این امر نشان از رعایت نکردن قوانینی دارد که هر ساله برایش بودجه تعریف شده و نتایج همیشه کمرنگ تر نیاز جامعه است.

در کشورهای مثل فرانسه اگر کارگاهی 100 نفر را استخدام کرده است باید 8 نفر ازآنها افراد داری معلولیت باشند و اگر این کار را نکند باید 8 حقوق را به دولت پرداخت کند تا دولت این هزینه را در اختیار معلولان فاقد شغل  قرار دهد. »

س: آیا با قانون سه درصد استخدام هم گره اشتغال معلولان باز نمیشود؟

ج:«اگر قانون سه درصد استخدامی در ایران رعایت شود آمار بیکاری معلولان قطعاً کاهش پیدا می کند. در آزمون دوره قبل با استدال ها و دلایلی بی منطق  معلولان را از حضور در آموزش و پرورش محروم کردند. با این تفکر که اگر بچه ها مردم هر روز یک معلم ویلچری را ببیند در روحیه و تربیت این افراد تاثیر سوء می گذارد. با این دید گاه بیش از 1000 نفر از معلولان محروم از استخدام شدند.

آیا شخصیت افراد به ویلچر و یا عصای دستشان است؟ برخی از مسئولان آن دوره معتقد بودند معلولیت محدودیتیست که در ذهن بچه ها تاثیرمی گذارد. با این دیدگاه ها باید اول فرهنگ سازی را از سطح مسئولان و مدیران آغاز کنیم و بعد به مردم جامعه برسیم.»

 اطلاع از نحوی دریافت خدمات حق ماست

فریدون یونسی سرپرست کارگاه تولیدی پوشاک که متعلق به ناشنوایان است از وعده هایی که محقق نشده است می گوید:« من پدر یک معلول ناشنواهستم و با تعداد دیگر از خانواده های ناشنوایان تعاونی را تشکیل دادیم تا برای بچه های ناشنوایمان اشتغال ایجاد کنیم. درابتدای کار تصور می کردیم با گسترش کار در تولیدی پوشاک، خانواده های دیگر هم به ما می پیوندند و این مجموعه بزرگتر می شود. با این تفکر کاررا آغاز کردیم که با تسهیلات و حمایت های سازمان بهزیستی می توانیم حداقل برای بچه های معلول خودمان شغل ایجاد کنیم.

برای راه اندازی این کارگاه تولیدی نیاز به مکان داشتیم، بهزیستی این مکان را در اختیار ما گذاشت اما با شرط  دریافت اجاره بهاء. مجموعه بچه های ناشنوا نوپاست و دراین بازار رقابت همچنین فراز و نشیب های صنف پوشاک نتوانستیم قدرت بگیرم و مجموعه را رشد دهیم. در ابتدای کار با 25 نفر شروع کردیم و اکنون فقط 6 نفر باقی مانده اند. »

س: مشکلاتی که شما به عنوان یک تعاونی پیش رو دارید همان محقق نشدن وعده های بهزیستی است؟

ج: «ما نیز همان مشکلات تکراری را پیش رویمان داریم از سهم بیمه کارفرما گرفته تا دریافت وام کم بهره با این تفاوت که برای کسب و کار کوچکمان اجاره هم باید بپردازیم.

ما از بهزیستی انتظار نداریم برای اجناس ما مشتری پیدا کند اما می تواند ما را با دیگر کارآفرینان دراین حوزه آشنا کنند تا از تجربیات انان بهره مند شویم یا اطلاعات درست از نحوی دریافت خدمات را به ماهم بدهند. به عنوان مثال بگویند مجتمع ای به نام رعد الغدیر است که می توانید با آنها تبادل اطلاعات کنیم. اما در بهزیستی حتی از دادن اطلاعات درست هم دریغ می کنند. »

بهزیستی شناگری با دست و پای بسته

بعد از بیان مشکلات و دغدغه های کارآفرینان مهناز کاشی دبیر اشتغال مددجویان سازمان بهزیستی کل کشور با حضور در این جمع و شنیدن مشکلات مطرح شده از بارهای اضافه بردوش بهزیستی شروع می کند و می گوید:« سازمان بهزیستی مجموعه وظایفی را برعهده دارد بعضی از این وظایف را به اجبار و برخی را به اختیار بر دوش می کشد. به همین خاطر مجموعه فعالیت های این سازمان بسیار گسترده است. بر اساس ورودی های سازمان یکسری تعهدات بر گردن بهزیستی در همه حوزه های سازمانی ایجاد می شود. از بحث ورودی ها که دریافت مستمری است تا دریافت خدمات غیر مستمر حدود 200 فعالیت در سازمان بهزیستی در حال انجام است.

به نظر شما در بخش دولتی پیشبینی منابعی که صورت می گیرد سازمان برنامه نسبت به تامین صد در صد منابع اقدام می کند؟ آیا ورودی های سازمان بهزیستی کنترل می شود؟ به نظر شما بابت کاهش معلولیت به غیراز بهزیستی سازمان دیگری نیست؟ سازمان بهزیستی قسمت کوچکی از دولت است که فرایندهای مشترک زیادی درآن انجام می شود که اگر مابقی نهادها، موسسات، دستگاه ها به وظایفشان درست عمل نکنند سر ریز آن در بهزیستی خواهد بود به علاوه تمام گلایه ها هم بر سر این سازمان خالی می شود.

ورودی های بهزیستی قابل کنترل نیست با هر حادثه، سانحه و بلایایی طبیعی که رخ می دهد ورودی های سازمان بیشتر و بیشتر می شود. آیا در قبال همه این اتفاقات فقط سازمان بهزیستی مسئول است و دیگر نهادها هیچ وظیفه ای ندارند.

به عنوان مثال جرائم رانندگی که به حادثه و جرح منجر می شود، جریمه هایش در حساب راهنمایی و رانندگی واریز میشود و بابت معلولیتی که درحادثه رانندگی رخ می دهد، فرزندی که یتیم می شود و زنانی که بی سرپرست می گردند؛ راهنمایی و رانندگی چه کاری انجام می دهد؟ آیا درصدی از هزینه های دریافتی بابت تخلفات حادثه سازاش را به بهزیستی پرداخت می کند؟

این یک نمونه است که سازمان های دیگر هزینه اش را دریافت می کنند و بار آن بر دوش بهزیستی می افتند. شهرداری وظیفه اصلی اش مناسب سازی است چقدر در این امر موفق است. آیا در پایانکاری که به ساختمان ها می دهد این نکات را رعایت می کند.»

س: وقتی بحث زنان سرپرست خانوار به میان می آید همه نهادها روی کارمی آیند از بهزیستی گرفته تا کمیته امداد امام خمینی (ره)، شهرداری، بنیاد شهید همه می گویند ما به زنان سرپرست  خانوار خدمت می دهیم یا دربخش معلولان دوباره همه پای کار هستند و خدمت می دهند پس چرا مردم از دریافت این خدمات راضی نیستند؟

ج:«علت اصلی این نارضایتی ها نبود منابع کافی در دست متولی اصلی است که با مدیریت واحد در کشور هزینه شود. علت این خدمات ناقص هم جزیره ای عمل کردن نهادهاست.

سوال های متعددی وجود دارد به طور مثال آیا با پرداخت مستمری مشکلات یک خانواده حل خواهد شد. آیا با پرداخت کمک موردی مشکلات خانواده داری معلول حل می شود؟  جواب این سوال ها نیاز به ریشه یابی مشکلات دارد. مشکلات باید شناسایی و اولویت بندی شود همچنین منابع متناسب با مشکلات در اختیار متوالی قرارگیرد. سازمان بهزیستی عنوانش توانمندسازی است اما این سازمان به نسبت رشد آسیب های اجتماعی و معلولیت ها دردولت کوچک و کوچک ترمی شود. »

س: آیا با کوچک تر شدن بهزیستی وبا توجه به اصل 44 و واگذاری وظایف به بخش غیر دولتی مشکلاتش بیشتر نمی شود؟

ج:«اول باید موانع بیش روی این سازمان را واکاوی کنیم تا بدانید در چه قسمت هایی سازمان بهزیستی محصور شده است و انتظارات جامعه از سازمان بهزیستی چیست. باید برسی شود آیا توقات که از این سازمان وجود دارد به درستی انجام می شود؟ اگر بخواهم واضح تر بیان کنم سازمان بهزیستی را با دست و پای بسته در آب انداختند و می گویند شنا کن.

قانون حمایت از حقوق معلولان چندیست که به تصویب رسید اما ضمانت اجرایی شدن آن کجاست!؟ دستگاه های متولی اجرای قوانین چقدر به وظایف خودشان عمل می کنند؟ دستگاه ناظر بر اجرای این فرایندها مشخص شده اند؟

نمی خواهیم سیستم دولت را زیر سوال ببریم.دولت دستگاه اجرای، ناظر و تامین کننده منابع دارد اگر این زنجیره هماهنگ کار نکنند یقیناً دستگاهی که متولی اجراست زیر سوال خواهد رفت. »

س: شما تجربه بسیاری درحوزه اشتغال دارید آیا با توجه به کمبود بودجه این سازمان این حجم از تسهیلات غیر منطقی نیست؟

ج:« باتوجه به ورودی های جدید سازمان تعهداتی برای پرداخت سهم بیمه کارفرما در سطح کشور داریم و موظفیم براساس افزایش حقوق، برابر مصوبات شورای عالی کار هر سال پیشبینی هایی داشته باشم و تعهدات قبلی را هم مد نظر قراردهم. چرا که بهزیستی موظف هستیم به مدت 5 سال حق بیمه سهم کارفرما را پرداخت کنیم.

در نتیجه این سازمان تعهدی پنج ساله به کارفرمایان دارد که دراین بین در کشور هرساله افزایش حقوق را شاهد هستیم. روند این تعهد پنج ساله میان کارفرما، بهزیستی، سازمان برنامه بودجه و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است و وظیفه ما در بهزیستی پیشبینی منابعی برای تحقق این امر است. به عنوان کارشناس پیشبینی هایی را انجام می دهم  طبق دستور کارهر فردی که شصت ماه از این خدمت استفاده کرد باید از چرخه خارج شود. این یعنی ما هر ساله ظرفیتی دراین بخش داریم که می توانیم از منابع اش استفاده کنیم همچنین سالانه دو درصد افزایش منابع را باید در نظر بگیریم. پس برآورد دقیقی را باتوجه به افزایش حقوق در سنواتمان ارائه می دهیم.

 این برآورد مالی را برای سازمان مدیریت ارسال می کنیم تا منابع به درستی به حوزه اشتغال تخصیص داده شود. در پیشبینی بودجه حوزه اشتغال دلایل توجیهی اش را ارائه می دهد اما متاسفانه 50درصد از منابع پیشبینی بهزیستی تخصیص داده نمی شود. این یعنی من نمی توانم تعهدات سال گذشته را پوشش دهم و رشدی را هم که برای سنوات سال جاریم در نظر گرفتم تامین نمی شود. ما نیز موظف هستیم این منابع موجود را به عدالت در کشور توزیع کنیم.»

س: آیا سامانه ای برای ثبت اطلاعات مددجویان وجود دارد تا مشخص شود چند نفر تسهیلات دریافت کردند و چند مددجو پشت نوبت هستند؟

ج:« بله بهزیستی بانک اطلاعاتی دارد. برای توزیع عادلانه منابع، بانکی ازاطلاعات مددجویان تشکیل دادیم تا بدانیم چه افرادی از سهم بیمه کارفرما در کل کشور استفاده می کنند با توجه به اطلاعاتی که داریم منابع را در سطح کشور تقسیم می کنیم. بانک اطلاعاتی بهزیستی تعداد افراد جویای کار را هم در خود جایی داده است که برای سال 97 چیزی حدود 328هزار نفر واجد شرایط اشتغال ثبت شده اند.

این بانک اطلاعاتی قابل کنترل است و اگر مددجو از هر طریقی همچون سهم بیمه کارفرما، وام خود اشتغالی یا جبران عدم کارایی، واگذاری مراکز بر اساس ماده 28 و 26 و استخدام سه درصد مشغول کار شد در بانک اطلاعاتی با کد معلولیت، کد ملی، شماره تماس و محل کار در این سامانه ثبت خواهد شد. این بانک اطلاعاتی دقیق بوده و قابلیت راستی آزمایی دارد.

در برنامه ششم توسعه 268 هزار نفر جویای کار پیش بینی شده است که باید سالانه 20 درصد از این آمار را تحت پوشش قراردهیم و برایشان تسهیل گری شغلی ایجاد کنیم. از این پوشش 20درصدی طور متوسط 55درصد را معلولان تشکیل می دهند. به طور متوسط طبق تعهدات بهزیستی باید هر سال 53 هزار نفر را پوشش دهیم که با توجه به اعتبارات ما دراین بخش کار دشواریست. »

س: آیا بهزیستی اعتبارتی را که برای این حوزه تخصیص می یابد را دریافت می کند؟

ج:«سال 95 اعتبار بهزیستی در حوزه اشتغال 300 میلیارد تومان بود که حدود 257 میلیارد تومان آن را از بانک ها دریافت کردیم. سال 96 این اعتبار 900 میلیارد تومان بود که ازاین مبلغ 525 میلیارد تومان در اختیار سازمان قرار گرفت این پرداخت ها برای تسهیلات خود اشتغالی و کارفرمایی است. تسهیلات خود اشتغالی سازمان برای هر مددجو 20 میلیون تومان است و در بخش روستایی قابلیت پرداخت تا 50 میلیون تومان هم وجود دارد.

این کمبود منابع مالی سبب شده بهزیستی پیش کارآفرینان، کارفرمایان و مددجویانش بد قول جلوه کند. شاید کارمند معلول به اندازه فرد عادی برای کارفرمایان بازده نداشته باشد و حداقل کاری که بهزیستی می تواند انجام دهند پرداخت مشوق حمایتیست تا این کاستی ها جبران شود. کارفرمایان حق دارد دراین زمینه گله مند باشد.

در دستورالعمل های داخلی سازمان هم این قید آمده است که در صورت تامین اعتبار این پرداخت صورت گیرد. بهزیستی چاره ای جز این ندارد که فقط بخشی از منابع را پرداخت کند. وقتی کارفرمایان در پایتخت چنین مشکلاتی را دارند این روند در شهرستان ها چگونه است. همواره تاکید داشتیم در ابتدای کار که قراردادی بین کارفرما و مدیر بهزیستی شهرستان تنظیم می شود به درستی اطلاعرسانی ها در این زمینه صورت گیرد.

با بازنگری که در قانون صورت گرفته پیشنهادهایی را ازسطح بهزیستی شهرستان ها و NGOها دریافت کردیم، منطق پرداخت سهم بیمه کارفرما که آقای آتشک در صحبتهایشان به صورت پیشنهاد عنوان کردند مد نظر سازمان هم قرار دارد و در ایین نامه جدیدی که درحال تدوین این امر به عنوان پیشنهاد کلی مطرح شده است و سازمان تامین اجتماعی هم تا حدودی با این موضوع موافقت کرده است. امیدواریم که هیئت وزیران با این امر موافقت نمایند.

بر همین اساس درمتن آیین نامه پیشنهاد شده کارفرما فقط نیرو را استخدام نماید که سوابقش در بانک های اطلاعاتی نهادهای حمایتی ثبت شده است با به کارگیری این افراد از پرداخت سهم بیمه کارفرما معاف شومی شود و مستقیما دولت به دولت این پرداختی را خواهد داشت. سازمان بهزیستی هم موظف می شود اعتبارای که به این بخش تخصیص پیدا می کند را مستقیم به تامین اجتماعی بابت لیست اسامی معلولان شاغل پرداخت کند.

در بخش بیمه نمی توان با نگاه کلی گفت سازمان بهزیستی تامین کننده نیست چرا که برابر نیازهایمان اعتبار نداشتیم. سالانه این بخش با کسری اعتبار حدود 30 الی 35 میلیارد تومان رو به رو است.»

س: در صحبت های اقای اتشک عنوان شد محل کار تولیدی معلولان به صورت رایگان در اختیار انها از سوی بهزیستی قرارگرفته است اما این امر برای تعاونی و کسب و کار اقای یونسی و کارمندان ناشنوایش رخ نداده است؟

ج:« افرادی که درخواست اجاره محل را از بهزیستی دارند درابتدا شرایط برایشان شرح داده می شود. طبق ضوابط دولت، سه کارشناس رسمی دادگستری با حضور درمحل مورد نظر اجاره بهاء را تعیین می کند، حال اگر فرد استفاده کنند از مکان جزو جامعه هدف بهزیستی باشد به عنوان مشوق حمایتی مدیر بهزیستی پایین ترین نرخ اجاره بهاء را از فرد دریافت می کند اما نمی تواند ساختمان هایش را رایگان دراختیار افراد قرار دهد.

شاید با خود بگوید چرا برای رعد الغدیر بدون اجاره واگذار شده است که در پاسخ به این سوال هم بیاد بگویم فضایی که سازمان در اختیار مجموعه رعد الغدیر قرارداده است وقف است ما برای مکان هایی که وقف شدند نمی توانیم اجاره دریافت کنیم. اگر چنین فضایی در اختیار سازمان باشد با یک قرارداد دراختیار مددجویان قرار می گیرد.

روند درخواست هم به این صورت است که شما درخواست خود را به بهزیستی می دهید فضای موجود را به شما اعلام می کنند. حال این فضا یا وقفی ست یا دولتی است. این اجاره هم  به حساب سازمان واریز نمی شود بلکه در حساب خزانه دولت قرار می گیرد. »

س: کمی هم درخصوص بیمه سهم کارفرما  توصیح دهید؟

ج:«باید بگویم کارفرمایان به طور معمول سهم بیمه را در اخرین مهلتش پرداخت می کند بعد از پرداخت اسناد به بهزیستی ارسال می شود یعنی 20 فروردین این درحالی ست که  سال مالی بهزیستی 28 اسفندماه بسته می شود و هیچ وقت سازمان نمی تواند دیون شما را پرداخت کند. ما نمی توانیم از اعتبارات سال گذشته 20 فروردین یعنی سال جدید را پرداخت کنیم.

کارفرمایانی که با بهزیستی همکاری دارند باید سهم بیمه سه ماهه پایان اسفند را ماه اول یا دوم پرداخت کنید تا به موقع اسناد ان در اختیار بهزیستی قرارگیرد.»

مشکل بهزیستی کمبود منابع یا سوء مدیریت

علیرضا آتشک در نقد بخش اول صحبت های دبیر ستاد اشتغال مددجویان بهزیستی می گوید:« این فرایندی را که خانم کاشی توضیح دادند را درک نمی کنم. علم مدیریت یعنی تخصیص منابع محدود به نیازهای نامحدود. تا این لحظه به این نتیجه رسیدم که مشکل بهزیستی کمبود بودجه است حال در چنین شرایطی مسئولان بهزیستی مراسمی را در سالن اجلاس سران برای تصویب قانون حمایت از حقوق معلولان برگزار می کنند. برگزاری چنین مراسمی یک میلیارد تومان هزینه در برداشت. آیا جشن برای تصویب قانون معلولان در اولویت برنامه های بهزیستی ست یا اجرای مواد قانونی که به حمایت از کارفرماست نوشته شده است. اگر آن هزینه را به من کارفرما یا کارفرمایان دیگر می دادند می توانستیم چند نفر دیگررا مشغول به کار کنیم.

یا در جایی دیگر طرحی به نام se(Support Emplayment ) را تصویب می کند که اگر کسی برای معلولان کاریابی کرد به آن مجموعه مبلغی را پرداخت کند. سوال اینجاست منی که کار را ایجاد می کنم در اولویت هستم یا کسی که فرد را برای کار معرفی می کند. در گام بعد هم تیمی تشکیل می دهد تا در سفری 10 روزه عازم سوئد شوند  که در آخرچه چیزی را فرا بگیرند، اینکه شما باید معلول را هم به کارفرما معرفی کنید. آیا اینها اولویت های سازمان بهزیستی است؟ اولویت ها را رییس سازمان بهزیستی با تیم اجرایی اش مشخص می کنند.

سال گذشته مجموعه خیریه رعد الغدیر شش میلیارد درآمد داشت و هزینه کردهایش هم کاملا شفاف است. اما چنین شفافیتی از بهزیستی نداریم . به شخصه فکر میکنم مشکل کمبود بودجه نیست بلکه سوء مدیریت است. چرا سرمایه های اجتماعی کشور انقدر افت کرده است. درست است که بهزیستی بودجه اش را از سازمان برنامه و بودجه دریافت می کند اما بودجه عظیمی از نگاه مردم دارد که متاسفانه به دلیل سوء مدیریت سازمان بهزیستی این کمک های مردمی هم افت کرده است.»

س: ِبه نظر شما دراین سال ها کمک های مردمی به نهاد های حمایتی کاهش یافته است؟

ج:« بهزیستی معاونتی به نام مشارکت های مردمی دارد اما برای جذب این کمک ها چه قدرعملکرد شفافی ارائه کرده است تا مردم به بهزیستی اعتماد کنند و برای کمک پا در میدان بگذارند و کمبود بودجه ی دولت دراین نهادها را جبران سازند. آیا این کمک ها طی سالهای اخیر رشد داشته است؟ کاهش کمک های مردمی نشان از بی اعتمادی مردم به نهاد حمایتی دارد. هنگامی که مردم می بینند عملکردها مثبت نیست، مدیران اجرایی این نهادها باید بر حسب توانمندی و آگاهی از مشکلات زیر مجموعه های حمایتی انتخاب می شوند نه انتخاب هایی سیاسی. بهزیستی باید مدیر 16الی 17 ساله داشته باشد نه اینکه با تغییر ریاست جمهوری یا وزیر رییس این نهاد حمایتی تغییر کند. در راس بهزیستی باید فردی متخصص قرارگیرد که با نگاه اجتماعی و مردمی روی کار آمده باشد. مدیر بهزیستی باید دوست داشتنی ترین فرد اجتماعی کشور باشد تا مردم به او اعتماد کنند. البته این بی عتمادی فقط گریبان بهزیستی را نگرفته سایر نهادهای حمایتی هم با این مشکل رو به رو هستند.

این سازمان هم بودجه دارد هم امکانات که با بهره گیری از انها می تواند اقدامات موثری را انجام دهد. NGO ها نمی توانم تریبونی زنده مثل صدا و سیما را داشته باشند اما بهزیستی می تواند از این فرصت بهره گیرد. ما NGOها روز عید فطر یک صندوق را نمی توانیم در سطح شهر قرار دهیم اما بهزیستی و کمیته امداد(ره) می تواند ازاین نزورات مردم استفاده کنند.

NGOها نمی توانند از دولت مصوبه بگیرند اما بهزیستی می تواند طی تبصری با موافقت دولت فردی را که به سازمان های مردم نهاد کمک می کند جزو هزینه های قابل قبول مالیاتی اش حساب شود. تقریباً 80درصد وظیفه بهزیستی را سازمان های مردم نهاد بردوش گرفتند که البته این از نقاط قوت بهزیستی ست یعنی این سازمان در اصل 44 جزو پیشروها قرار دارد که کار را به مردم واگذار کرده است. »

س: با توجه به کارگاه ها و تولیدات مددجویان شما ایا بهزیستی نمی تواند از این محصولات برای مصرف داخلی سازمان بهره ببرد؟

ج:« سازمان بهزیستی مجموعه بزرگی در کشور است که بعد از آموزش و پرورش بیشترین نیروی انسانی را در خود جای داده است. این مجموعه یک بازار مصرفی کامل است. بارها درحضورمسئولان عنوان کردم این مجموعه عظیم می تواند نیازهای مصرفی شان را از دون خود تامین کند.  دستمال های کاغذی مصرفی، ملحفه های که درمراکز نگهداری مورد نیاز است یا قند های که روی میز کارمندان قرارمی گیرد را می توانند از تولیدات مددجویان بهزیستی خریداری کنند. اگرازتولیدات این گروه استفاده شود مشکل اشتغال خود به خود مرتفع خواهد شد. کل نیازهای سازمان بهزیستی را مددجویانش می تواند برطرف کنند و نیازی نیست از کارخانه ها و مراکز غیر تهیه شود. »

فرهنگ سازی وظیفه بهزیستی نیست

کاشی در پاسخ به نقدهای این مدیر NGO ازسازمان بهزیستی می گوید:« بهزیستی بر اساس ماده 26 قانون بخشی از وظایفش را به مراکزخصوصی واگذار کرده است. این سازمان حدود بیست و شش مجوز صادر می کند که یکی از آنها مجوز خیریه هایست، عملاً با این مجوز بحث مشارکت های مردمی را تقسیم کرده است. برخلاف نهاد های حمایتی دیگر که یک حساب واحد دارند و همه کمک ها درآن حساب جمع می شود اما بهزیستی به هر خیریه ای مجوز جذب کمک های مردمی را داده است. بر اساس اساسنامه های تنظیم شده، خیریه ها مؤظف اند گزارش عملکرد مالی را هر سه ماه یک بار ارائه دهند. اما سوال اینجاست چقدر خیریه ها به این فعل عمل می کنند؟ با توجه به زیر مجموعه گسترده سازمان نظارت ها به درستی صورت نمی گیرد چرا که برابر توسعه در بخش خصوصی ما نیروی انسانی کافی نداریم. وقتی کمک ها تقسیم می شوند قطعاً از حساب اصلی کم خواهد و امکان اینکه کمبودهای منابع  را از این بخش جبران کنیم کاهش می یابد.»

س: آیا بهزیستی منابع محدودش را هدفمند هزینه می کند؟

ج:« بهزیستی حوزه های مختلفی دارد به هر بخشی هم منابع خاصی تعلق گرفته است. اینکه این منابع چگونه مدیریت می شوند و یا چرا همایش های بزرگ برگزار می شوند من در مقامی نیستم که به این سوال های پاسخ دهم . منم هم به زعم خودم دوست داشتم آن هزینه صرف اشتغال شود یا سهم بیمه کارفرما را پرداخت کنیم.»

س: این کمبود نیروی انسانی اسیب جدی به سازمان وارد کرده است چرا جذب نیرو ندارد؟

ج:« به عنوان دبیرانتظاراتی در سطح ستادی برای اشتغال تعریف کرده و به استان ابلاغ می کنم، استان هم به شهرستان ارسال می کند. متاسفانه دراین روند فردی که در مقام اجرا قراردارد به خاطر حجم فعالیت هایش کار را زخمی می کند و به شکل صحیح آن کار را انجام ندهد. این اتفاق متاسفانه در تمام بخش های دولتی رخ می دهد. عدم اطلاع رسانی صحیح از دریافت خدمات هم به این موضوع بر می گردد. و اینگه چرا جذب نیرو نداریم باید بگویم دراین خصوص دولت باید اجازه جذب افراد را صادر کند. »

س:دربحث اشتغال ایا جای مشاور برای معلولان در بهزیستی خالی نیست تا انها را بهتر راهنمایی کنند؟

ج:«اشتغال نیاز به فرهنگ سازی دارد. در ابتدای این میزگرد اشاره شد بین معلولان خودباوری وجود ندارد، اگر این موضوع صد در صد نباشدغیر ممکن هم نیست چرا که در مواردی به معلولان شغل هایی را معرفی کردیم که حاضر به پذیرش آن نبودند. چرا که فرهنگ کار در کشور ما بسیار ضعیف است. آیا در بخش فرهنگ کار هم سازمان بهزیستی باید کار کند؟ دستگاه های متولی فرهنگ سازی در کشور چه ارگان های هستند؟ چه قدر دراین زمینه به جامعه اطلاعات می دهند؟»

آینده شغلی نامعلوم با رشته های بی بازار

کاشی در جواب به نظارت سازمان بهزیستی در بخش های فرهنگی می گوید:« بهزیستی دستگاه پیگیر است نه ناظر و نمی تواند الزامی برای دستگاه های دیگر ایجاد کند. برای توضیح بیشتر وارد بحث آزمون استخدامی و سهمیه سه درصد معلولان می شوم. دستگاه ناظر در استخدام افراد سازمان اداری استخدامی کشور است، اگر زمان صدور مجوزهای استخدام برای دستگاه ها سهم سه درصد این مجوزها را به بهزیستی اعلام کند و با همکاری سازمان بهزیستی آزمونی تخصصی فقط برای معلولان برگزار کند. این مشکلاتی که اکنون شاهد آن هستیم را دیگر خواهیم داشت، آیا این سازمان به این وعده خود عمل می کند؟

در موضوع اشتغال همه بخش ها پای کار هستند حتی خود فرد را که هنگام انتخاب رشته تحصیلی باید کد رشته هایی را انتخاب کند که بازار کار داشته باشد. این جمله را که می گویم نظر شخصی ام است که اگر معلولی درخواست هزینه تحصیل داشت به رشته او توجه شود اگر کد رشته انتخابی مددجو دربازار کار فعلی مورد قبول نیست هزینه تحصیلی اش  از سوی سازمان بهزیستی برایش پرداخت نشود. اگر فردی به خاطر دریافت نکردن خدمتی از بهزیستی گله دارد نباید کل بدنه ی سازمان را زیر سوال ببرد و بگوید بهزیستی هیچ کاری نکرده است.

منبع: ایران سپید، صفحه توانش روزنامه ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 + بیست =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *