در سال های اخیر برخی از فارغ التحصیلان نابینای رشته های مرتبط با روان شناسی اقدام به تأسیس کمپ ها و مراکز ترک اعتیاد کرده اند که در ادامه گفت وگوی نسل مانا با یکی از این افراد را می خوانید:
«اگر امکان دارد، قدری در بارۀ خودتان برای ما صحبت کنید:
«امیر مینایی هستم ۴۲ ساله و متأهل: از سن ۱۴ سالگی بر اثر یک اتفاق دچار معلولیت بینایی شدم و اکنون یکی از افراد جامعۀ کم بینایان کشور هستم»
«قدری از سوابق کاری خود برای مخاطبین نسل مانا صحبت کنید و دربارۀ حرفۀ کنونی خود اطلاعاتی را در اختیار ما بگذارید»:
«پس از اخذ دیپلم، وارد مشاغل مختلفی شدم؛ مدتی به تولید پرداختم و حتی تجاربی نیز در ساخت وساز کسب کردم که خیلی توفیقی در آن برایم حاصل نشد.
پس از مدتی با راهنمایی خواهرم در رشتۀ روان شناسی مشغول به تحصیل شدم و پس از فارغ التحصیلی، از طریق سازمان بهزیستی به یکی از مراکز ترک اعتیاد به عنوان روان شناس معرفی شدم. شایان ذکر است که این مرکز پیش از این در اختیار خود سازمان بهزیستی بود و طی فرایندی به مرکز دیگری واگذار شده بود.
در ابتدای امر، من و چهار نفر از دوستان به این مرکز معرفی شدیم و پس از مدتی من و یکی از همکارانم تصمیم گرفتیم برای ادارۀ مرکز اقدام کنیم و آن را در اختیار خود داشته باشیم. نکتۀ حائز اهمیت این است که برای تأسیس یا ادارۀ چنین مرکزی نیاز به مجوزهای خاصی هست که دریافت آن ها فقط برای پزشکان مقدور است. ما، با همکاری پزشک مرکز و تحت شرایطی خاص، موفق به اخذ مجوز ادارۀ مرکز درمان ترک اعتیاد شدیم؛ حتماً باید به این نکته اشاره کنم که هیچ گونه رانت یا پارتی خاصی برای اخذ این مجوز در کار نبود.
درمانگاه های ترک اعتیاد ما از روش دارو درمانی استفاده می کنند و سهمیه هایی را که باید در اختیار معتادان قرار بگیرد، زیرنظر پزشک توزیع می کنند. در مرکز ترک اعتیاد ما پزشک، روان شناس و یک منشی مشغول به فعالیت هستند.»
«به اخذ مجوز اشاره کردید: آیا دریافت چنین مجوزی برای سایر افراد هم ممکن است یا تحت شرایط و زمانی خاص، شما موفق به گرفتن مجوز مرکز درمان ترک اعتیاد شده اید؟»
«اخذ مجوز بسیار سخت و طاقت فرسا بوده و هست؛ البته در حال حاضر، ازآنجاکه مراکز درمان ترک اعتیاد به وفور وجود دارد و به اصطلاح شهر تهران و تا حدودی سایر شهرها از این مراکز اشباع هستند، اعطای مجوز حتی به پزشکان نیز متوقف شده است و هیچ مجوز جدیدی صادر نمی شود.»
«نابینایان و کم بینایان در کدام بخش های مراکزی مانند درمانگاه شما می توانند فعال باشند؟»
«هر مرکز ترک اعتیاد، حداقل باید سه نیروی موظف داشته باشد: یک پزشک فنی، یک پرستار، و یک روان شناس که با مسائل روانی افراد معتاد آشنایی خوبی داشته باشد. واضح است که ما می توانیم در بخش روان شناسی چنین مراکزی فعالیت داشته باشیم و از این راه کسب درآمد کنیم.»
«آیا افراد نابینا می توانند در چنین مراکزی موفق باشند یا این حرفه بیشتر مختص افراد کم بینا است؟»
«به نظر من انجام این کار بیشتر از افراد کم بینا ساخته است: مراجعین به درمانگاه های ترک اعتیاد پرونده های مشخصی دارند که به خط بینایی نوشته می شوند. آشنایی و امکان خواندن و نوشتن به این خط را از ضروریات این کار می دانم. ممکن است افراد کم بینا هم در دفعات اول دچار مشکلاتی برای خواندن خطوط درشت و فاصله گذاری برای تشخیص صحیح باشند؛ اما این موضوعی است که به مرور زمان برطرف می شود.»
«چه فعالیت های روان شناسانه ای در مراکز شما در جریان است و چقدر حضور یک فرد نابینا در چنین مراکزی از جانب مراجعین خاص درمانگاه شما تحمل می شود؟ آیا معتادان راحت به یک روان شناس کم بینا اعتماد می کنند؟»
«عمده فعالیت روان شناسانه ای که در این کلینیک ها انجام می شود کوشش برای یافتن انواع اختلالات روانی است که فرد معتاد را به این سمت کشانده است. ما در جلساتی رودررو می کوشیم، با شنیدن صحبت های آنان به مشکلاتی که دارند دست یابیم و با دانستن آن ها امکان درمان بهتری را برای آن ها فراهم کنیم.
در باب اعتماد باید بگویم، در ابتدای امر، ممکن است چه مراجع و چه روان شناس نابینا نسبت به هم دیوار دفاعی خاصی داشته باشند؛ اما تجربه به من آموخته است که به مرور زمان این مشکل حل می شود و هر دو طرف می توانند با هم تعامل داشته باشند.
از مشکلاتی که کار ما دارد این است که ما معمولاً با برخی از افراد رو به رو می شویم که رفتارهای ضد اجتماعی دارند. برای خود من پیش آمده است که تلفن همراه خود را در یکی از جلسات مشاوره از دست داده ام. من نمی خواهم این مشکل را به داشتن یا نداشتن دید ربط بدهم؛ زیرا برای همکاران بینای من هم چنین مسائلی اتفاق افتاده است.»
«چه تفاوت هایی مابین کار شما به عنوان یک فرد کم بینا و همکار بینای شما در درمانگاه وجود دارد؟»
«مهم ترین تفاوتی که در کار ما وجود دارد سرعت عمل بیشتر یک فرد بینا در مقایسه با ما کم بینایان برای یافتن پرونده ها و انجام برخی از کارها است؛ البته افراد کم بینا هم باید تلاش خود را بکنند تا سرعت عمل خیلی بیشتری نسبت به سایر افراد کم بینا داشته باشند. از این تفاوت که بگذریم تفاوت خاصی مابین ما و سایر همکاران وجود ندارد. اجازه بدهید اینجا دوباره تأکید کنم، این حرفه برای افراد کم بینایی مناسب است که توان نوشتن به خط بینایی را داشته باشند.»
«میزان درآمدزایی این کار برای افراد کم بینا چقدر است؟»
«به عنوان یکی از کارکنان درمانگاه، درآمدی معمولی در انتظار صاحبان این شغل خواهد بود. باز محاسن کار در چنین درمانگاه هایی این است که هر نوبت کاری آن چهار ساعت را در بر خواهد داشت و با اینکه هنوز میزان درآمد امسال به ما ابلاغ نشده است؛ اما می توانم بگویم اگر شخصی دو نوبت در روز به عنوان روان شناس در درمانگاه مشغول به کار باشد، ماهانه بین پنج تا هفت میلیون تومان درآمد خواهد داشت.»
«آیا در پایان صحبتی با مخاطبین ما دارید؟»
«ضمن تشکر از شما و مخاطبین خوب نشریۀ نسل مانا، در پایان می خواهم به دوستان عزیز بگویم، صرفاً برای اینکه به یک حرفۀ خوب وارد شوید، وارد دانشگاه نشوید. این درست نیست که امکان موفقیت با مدرک دیپلم منتفی است. خود من تا پیش از ادامه تحصیل تولیدکنندۀ موفقی بودم و بر اثر چند اشتباه کوچک شغل خود را از دست دادم. خلاصۀ کلام اینکه به دنبال کشف توانایی های خود باشید و در پی یک منجی برای پیشبرد اهدافتان نگردید»
«از اینکه در این گفت وگو شرکت کردید صمیمانه از شما سپاسگزارم.»
منبع: ماهنامه ی نسل مانا.