نویسنده: مجید سرایی: روزنامه نگار
سخن از سرزمینی می گویم که به رنگ و شعر و موسیقی شهرت دارد؛ سرزمینی کوچک، با عقبهٔ فرهنگی بزرگ. نگینی جدا افتاده از خراسان بزرگ؛ خراسانی که امروز از زیبایی و عظمتش فقط نامی مانده و تاریخی، که تنها علاقه مندان به تاریخ، هزار توی آن را می جویند.
باری! از سرزمینی سخن می گویم که هر علاقه مند به فرهنگ و ادب ایران زمین و شعر فارسی، آرزومند سفر به آنجاست.
از دخترچهٔ زیبای آرمیده در دامن پامیر استوار و محکم می گویم؛ زیبایی رنگین پوش به دیبای اطلس هزار رنگ؛ دخترچهٔ شیرین سخن؛ سخن دان و نکته سنج، چون شعر رودکی.
سخن از جغرافیایی می گویم که زادگاه رودکیست و آرامگاه این شاعر هوشیار و زیرک، در این سرزمین قرار دارد.
از تاجیکستان می گویم؛ تاجیکستانی که هنوز پابند به رسوم باقی مانده از ایران بزرگ است. بختیار آن کس که در ایام نوروز به این سرزمین هزار رنگ و هزار نقش سفر کند و در «نوروزگاه»، احیای دوبارهٔ طبیعت را به شادی برگزار کند؛ با زیبا رویان این سرزمین همآواز شود و همراه با برنایان، پایکوبی کند.
من، یکی از آن بختیاران بودم که با فرا رسیدن نوروز، تصمیم گرفتم به تاجیکستان سفر کنم. آن روزها خبری از کرونا نبود و بهمن و اسفند، موسم سفر به خارج از ایران یا نقاط مختلف ایران بود. بازار تورها داغ بود و سر مدیران تورها شلوغ.
به سایت هر شرکت مسافر بری و تور گردانی سر می زدی، برنامهٔ سفر به کشورهای همسایه مثل ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و کمی آن طرفتر، گرجستان حتی کشورهای شرق آسیا را می دیدی، غیر از تاجیکستان. به سراغ تورهای اروپایی که اصلاً نمی رفتم؛ چون پولش را نداشتم.
خلاصه پرسان پرسان به کسی رسیدم که کلاً تورهای سفر به ازبکستان و تاجیکستان را برگزار می کند.
در نخستین تماس، او به تصور اینکه من خواهان استفاده از امکانات کشورهای همسایه هستم، خواست به خیال خودش تیر خلاص بزند و گفت که در این سفر، خبری از تفریحات مخصوص کشورهای همسایه نیست؛ یعنی اگر به دنبال آن تفریحات هستی، بیخیال این سفر شو.
وقتی متوجه شد که اتفاقاً من علاقه ای به آن نوع تفریحات ندارم و به دنبال حظ فرهنگی هستم، خوشحال شد و در خصوص جزئیات سفر توضیح داد.
زمانی که متوجه شد من نابینا هستم، با مکث کوتاهی اظهار کرد که در طول سفر، او و معاونش همراه من خواهند بود. حقیقتاً هم چنین شد.
تاجیکستان، کوچک ترین کشور آسیای میانه محسوب می شود. مساحت این کشور، ۱۴۳ هزار و ۱۰۰ کیلومتر مربع ثبت شده است که بر اساس آمار ۲۰۲۰، نود و پنجمین کشور از نظر مساحت محسوب می شود. همچنین این کشور با داشتن جمعیتی نزدیک به ۹ میلیون نفر، نود و هشتمین کشور از نظر جمعیت به شمار می رود. در حقیقت، کشور تاجیکستان کوهستانیست و راهی به دریا ندارد. از شمال با قرقیزستان، از جنوب با افغانستان، از خاور با چین و از باختر با ازبکستان هم مرز است.
زبان اصلی تاجیکان، تاجیکی است؛ زبانی فارسی، باز مانده از دوران دور. مردمان تاجیکستان علاوه بر زبان تاجیکی، به زبان روسی هم مسلطند که این تسلط، میراث دوران استیلای شوروی کمونیستیست. هنوز رد پای معماری دوران پر حادثه و پر درد کمونیزم، در شهرهای بزرگ این سرزمین به چشم می خورد. مثلاً ساختمان تئاتر و اپرای دوشنبه، معماری دارای معماری مربوط به کمونیزم است. اما دولت تاجیکستان تلاش می کند ضمن حفظ این معماری موروثی به منظور ثبت در تاریخ، ساختمان های تازه را با معماری مدرن بسازد.
تاجیکان مسلمانند. بیش از ۹۰ درصد مردم تاجیکستان مذهب سنی حنفی دارند و کمتر از ۵ درصد آن ها، شیعهٔ اسماعیلی هستند. نزدیک به ۱ درصد را هم شیعیان دوازده امامی تشکیل می دهند. عموماً شیعیان تاجیکستان در بدخشان ساکنند.
تاجیکستان کشوری کوهستانی و سرسبز با بارندگی فراوان است که می تواند صادرکنندهٔ آب و برق به سایر کشورها باشد. در حقیقت این سرزمین، کشوری مرتفع است که رشته کوه پامیر آن را پوشانده است، ولی در شمال کشور، منطقه پست فرغانه وجود دارد.
در تاجیکستان بیش از ۸۰ گونه پستاندار، بیش از ۳۶۵ گونه پرنده، ۴۹ گونه خزنده، تقریباً ۴۰ گونه ماهی و بیش از ۱۰ هزار گونه حشره زندگی می کنند. از جانوران این کشور می توان به پلنگ برفی، خرس، گرگ و روباه اشاره کرد. در این کشور آهو و گوسفندهای کوهی بسیاری هم زندگی می کنند.
خط کنونی تاجیکان سیریلیک است؛ حتی کتاب های بریل مثل ترجمهٔ قرآن هم به سیریلیک برگردانده شده است. از سال ۱۳۰۶ خورشیدی (۱۹۲۷ میلادی) تغییر تدریجی خط از فارسی به الفبای لاتینی آغاز شد تا اینکه در ۱۳۰۸ خورشیدی (۱۹۲۹ میلادی) خط لاتینی رسمیت یافت و در ۱۳۱۹ خورشیدی (۱۹۴۰ میلادی) الفبای سیریلیک جای آن را گرفت.
آنچه در ادامه این نوشته در اختیار شما مخاطبان قرار گرفته، بخش اول سفرنامه صوتی چهار قسمتیِ من به سرزمین دخترچه پامیر است. در قسمت اول، با شما از کلیات و مقدمات سفر خواهم گفت. شما می توانید این قسمت را به مدت ۴۸ دقیقه از اینجا دانلود کرده و بشنوید.
منبع: ماهنامه ی مانا.