«۳۷ سال خاطرهام سنگ شد؛ نه خانهای نه درختی. نگاه میکنم و باور نمیکنم. اصلاً انگار توی این دنیا نیستم و در دنیای دیگری زندگی میکنم.» مرد توی چادرش نشسته و یکی از اسباببازیهای اهدایی به سیلزدگان را جلوی پایش … ادامه خواندن
pactos.net
«۳۷ سال خاطرهام سنگ شد؛ نه خانهای نه درختی. نگاه میکنم و باور نمیکنم. اصلاً انگار توی این دنیا نیستم و در دنیای دیگری زندگی میکنم.» مرد توی چادرش نشسته و یکی از اسباببازیهای اهدایی به سیلزدگان را جلوی پایش … ادامه خواندن