نویسنده: امیر سرمدی
منبع: هفدهمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا
این روزها تصاویر حیرت انگیزی در فضای مجازی دست به دست می شود که از افزایش مداخلات پلیس در بسیاری از امور زندگی شهروندان حکایت دارد؛ حیرتی که حاوی این پرسش است: آیا دستور از بالاست و حاکمیت برای برقراری امنیت در جامعه تا این اندازه باید مداخله کند یا برخی افراد خود چنین آتش به اختیار بر طبل مداخله در امور روزمره مردم می کوبند و عرصه را برای زندگی شهروندان تنگ تر کرده اند.
اشاره مشخص بالا، ویدیویی است که نشان می دهد مأمور نیروی انتظامی حتی دورهمی گروهی از افراد دارای معلولیت را هم تحمل نمی کند؛ افرادی که به دلیل شرایط سخت جسمانی و عدم دسترس پذیری مبلمان شهری، بعضاً مدت ها پا از خانه بیرون نمی گذارند. ویدئوی مورد اشاره مربوط به دورهمی گروهی از افراد دارای معلولیت جسمی و حرکتی و ناشنوا به همراه خانواده های شان است که روز جمعه پانزدهم اردیبهشت در پارک قائم واقع در منطقه یافت آباد شهر تهران، به قصد تفرج و شادی دور هم گرد آمده اند. اما این دورهمی دوستانه که با حضور حدود 200 نفر از افراد دارای معلولیت در حال برگزاری است، چندان دوام نمی یابد. یک درجه دار نیروی انتظامی با حضور در جمع پس از طرح این سؤال که «مجوزی دارید یا نه؟» با فریاد «جمع کنید و بروید»، افراد حاضر و ما تماشا کنندگان ویدئو را شگفت زده می کند. این دستور پلیس البته با اعتراض حاضرین رو به رو می شود. زنی که به نظر می رسد فرزند معلولش را در این دورهمی همراهی می کند، به اعتراض می گوید: «برای بچه های ما که کاری نمی کنید، حالا هم که کسی می خواهد برایشان کاری کند، شما نمی گذارید!» این زن همچنین ادامه می دهد فرزندش مدت هاست در خانه بوده و حال که بیرون آمده با چنین برخوردی مواجه شده است. مأمور که ظاهراً سرهنگ نیروی انتظامی است و گوشش به این حرف ها بدهکار نیست، در مواجهه با اعتراض معلولان، به ظاهر در تماسی خواهان حضور نیرو های امنیتی می شود؛ تماسی که به خشم و اعتراض بیشتر جمع حاضر منجر می شود. شخصی از میان جمعیت می گوید: «امنیت که جواب نمی ده، بگو گارد ویژه هم بیاد، یگان ویژه هم بیاد، بگو ون هم بیارن ما رو بکشن ببرن بهشت زهرا، نزدیک هم هست!» شخص دیگری به کنایه این گونه ادامه می دهد: «بگو تو پارک جمع شدند دارند اختلاس می کنند!» معترض دیگری به گلایه فریاد می زند «همه چیز را در این مملکت سیاسی و امنیتی کرده اید!»
پس از واکنش تند کاربران با بازنشر گسترده این ویدئو در فضای مجازی و پیگیری کمپین معلولان که برای دوازدهمین بار اقدام به برگزاری دورهمی معلولان در پارک قائم کرده است، شهرداری منطقه 18 قول پیگیری این موضوع و برخورد با خاطیان امر را داده است. ظاهراً به علت همراهی گروه موسیقی در این دورهمی، مأمور نیروی انتظامی به برگزار کنندگان این مراسم گفته اند باید از قبل مجوزهای لازم برای برگزاری این برنامه را اخذ می کردند. این در حالی است که کمپین معلولان یازده برنامه را مشابه دورهمی روز پانزدهم اردیبهشت با همین سبک و سیاق در سال های اخیر برگزار کرده بود. حال آیا قوانین در این ارتباط در سال 1402 تغییر کرده اند؟ اگر پاسخ مثبت است مصادیق آن در کدام روزنامه رسمی منتشر شده و یا توسط چه مرجعی مصوب شده است. اگر قوانین تغییر نکرده اند، مأموران نیروی انتظامی با مجوز کدام نهاد امنیتی مانع برگزاری دورهمی دوستانه معلولان شده اند؟ نکته تعجب برانگیز آنجاست که مسئولان شهرداری منطقه 18 از شناختن و حضور فرد مورد اشاره در ویدئو ابراز بی اطلاعی می کنند و می گویند اقدام ایشان غیر قانونی بوده است و اگر کسی هم بخواهد با تجمعات اینچنینی برخورد کند، گشت های خود پارک در این زمینه مسئول هستند. حال باید دید آن مأمور از سوی کدام نهاد برای به هم زدن اندک دلخوشی معلولان معذور بوده است.
به هر روی، معلولان بیش از هر قشر دیگری نیازمند حضور فعال در جامعه هستند. این حضور همه شئون زندگی معلولان را شامل می شود؛ از حضور فعال در اجتماع گرفته تا فعالیت های فرهنگی، هنری، تفریحی و ورزشی. اما چرا حضور معلولان در جامعه کمرنگ است و ظهور و بروز ندارد؟ در چهار دهۀ گذشته مسئولان جمهوری اسلامی ایران عزم و اراده ای برای حضور فعال افراد دارای معلولیت در جامعه نداشته اند؛ به همین دلیل امکانات لازم در راستای تحقق این امر را نیز توسعه نداده اند. به همین خاطر است که پس از گذشت 45 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، علی رغم شعارهای فراوان در راستای حمایت از اقشار کم برخوردار، نه مبلمان شهری برای تردد آسان معلولان در سطح شهرها به میزان کافی دسترس پذیر شده است و نه مراکز اقامتی، بوم گردی، گردشگری و سیاحتی برای سفر کردن آنها مناسب سازی شده است.
تصاحب داشته های اندک معلولان از سوی مسئولان
بی توجهی مسئولان نسبت به افراد دارای معلولیت تنها به زیرساخت های مبلمان شهری، عدم اجرای قوانین بالادستی، عدم پرداخت مستمری در شأن این قشر، فراهم نکردن مسکن، عدم ایجاد اشتغال و ندادن تجهیزات توانبخشی مورد نیاز به آنها خلاصه نمی شود؛ بلکه حتی مالکیت همین امکانات محدود و داشته های اندک جامعه معلولان خاصه نابینایان نیز یکی پس از دیگری از آنها سلب می شود. پس از تعطیلی ابابصیر و هفت تیر در اصفهان، تعطیلی مرکز شهید جلیلیان مشهد، نیمه تعطیلی مرکز خزانه و رودکی در تهران و گرفتن سالن ورزش نابینایان از هیئت نابینایان همدان، این بار نوبت به بزرگترین ورزشگاه تخصصی ویژه نابینایان در تهران رسیده است. مجموعه فرهنگی ورزشی شهید هرندی که بالغ بر 25 هزار متر مربع مساحت دارد و تمامی امکانات تخصصی ورزش نابینایان را داراست، طبق بیست سال اخیر طی تفاهم نامه ای در اختیار هیئت ورزش نابینایان استان تهران قرار داشت. حال امکانات فراوان این مجموعه باعث شده چشم طمع مسئولان به دنبال آن باشد. ابتدا با یک کودتا در اردیبهشت ماه سال گذشته دکتر سید کاظم شمس را از ریاست هیئت ورزش نابینایان تهران برکنار کردند و سپس این مجموعه به دست فدراسیون نابینایان و با سرپرستی اداره کل ورزش و جوانان استان تهران افتاد. درآمد استخر، زمین چمن، سالن ورزش های رزمی، سالن فوتسال، هتل و… که همگی باید در اختیار نابینایان و توسعه ورزش همگانی و قهرمانی این قشر قرار می گرفت، آنقدر به آقایان مزه کرد که مجموعه هرندی را در شمول ماده 88 قرار دادند. این ماده ناظر بر آن است که اماکن ورزشی باید به مزایده گذاشته شوند و بخش های مختلف هر مجموعه در مزایده، به بالاترین قیمت واگذار شوند. البته طبق قوانین مربوطه 10 درصد از درآمد حاصله نصیب اداره کل ورزش و جوانان استان ها می شود و 90 درصد از درآمد آن مجموعه نیز باید صرف هزینه های آن مرکز شود. برای مثال، 90 درصد از درآمد حاصله از مجموعه ورزشی شهید هرندی، در نهایت باید به هیئت ورزش نابینایان استان تهران تعلق گیرد اما تجربه دو سه ماهه گذشته نشان می دهد دست نابینایان از این درآمد سرشار کوتاه خواهد ماند. در حالی که قرار بود در سال گذشته پس از شش ماه، سرپرستی فدراسیون نابینایان اقدام به برگزاری مجمع انتخاباتی برای هیئت تهران کند، پس از گذشت یک سال این مجموعه همچنان با سرپرستی اداره کل ورزش و جوانان اداره می شود. وقتی رئیس اسبق هیئت تهران با رئیس فعلی فدراسیون نابینایان نتوانستند اختلافات و مسائل فی مابین را حل کنند، این مجموعه ارزشمند به چنگ اداره کل ورزش و جوانان استان تهران افتاد و جامعه نابینایان متحمل خسران بزرگی شده است. مجال این یادداشت، اجازه پرداختن به سایر داشته های جامعه نابینایان و چگونگی از دست رفتن آنها را نمی دهد و در فرصت دیگری به واکاوی آنها خواهیم پرداخت. مخلص کلام آنکه، مسئولان امر در دهه های اخیر، نه تنها ارزش افزوده جدیدی را به داشته های جامعه معلولان و نابینایان اضافه نکرده اند؛ بلکه همان امکانات قبلی، یا مستهلک شده است یا به بخش خصوصی واگذار شده و یا با یک مدیریت ناکارامد عملاً برای استفاده بهینه افراد دارای معلولیت به کار گرفته نمی شوند. چرایی رسیدن به این نقطه در این مقطع از تاریخ، علل و عوامل متعددی دارد که یکی از آنها عدم مطالبه گری به موقع و به هنگام جامعه معلولان است. به ویژه در حوزه آسیب دیدگان بینایی که عمده سازمان های مردم نهاد آنها واکنش چندانی به اتفاقات مهم پیرامون خود نشان نمی دهند و به یک بی تفاوتی مزمن دچار شده اند. ریشه یابی این مهم نیز بماند برای فرصتی دیگر که به تفصیل به آن خواهیم پرداخت.