برای دیدارشان باید به هرندی میرفتم. برای رسیدن به ورزشگاه شهید هرندی دقایقی را در کوچه و خیابان این منطقه پیاده روی کردم تا به در ورودی این ورزشگاه ویژه معلولان رسیدم. هرندی مثل همیشه خلوت و آرام است. هنگامی که حرف از ورزشگاه میشود، ناخودآگاه شلوغی و همهمه و سوت و جیغ در ذهن آدم تداعی میشود، اما اینجا آرام و ساکت است. استخر هرندی یکشنبه ها به بانوان شناگر اختصاص دارد و امروز، روز تمرین دختران است. به سراغشان میروم و پای صحبتهایشان مینشینم.
ساعت 10:30 دقیقه است و هنوز ورزشکاران به هرندی نرسیدند. با گذشت زمان کم کم صدای خنده و خوش و بشهایشان فضای آرام هرندی را در هم میشکند. به دنبال صدا میروم تا وارد جمع صمیمیشان شده و سر صحبت را باز کنم. اولین نفری را که ملاقات کردم، شهناز مرادی، شناگر با سابقه نابینایان است که سرپرست فنی مسابقات ورزشی نابینایان در شهرداری را هم بر عهده دارد.
او بیش از 20 سال است که وارد این عرصه شده و در حال حاضر همراه مربیان شنا خانمها ژیلا کهن و اکرم دولتی به مربیگری در این رشته برای دختران نابینا میپردازد. به عبارتی، کمک مربی شنای بانوان نابیناست. او در خصوص آموزش شنا به نابینایان میگوید: «نابینایان و کمبینایان به خاطر محدودیتی که در بینایی دارند، همراه با ترس از آب، پا در این رشته ورزشی میگذارند. توصیه همیشگیم به دوستان تازه وارد، دوستی با آب و همراه شدن با آن است؛ البته نابینایان در این زمینه خیلی با استعداد هستند. اگر فرد بینا در طول دو ماه شنا را فرا گیرد، دختران ما با گذشت دو ماه خود را برای ورود به مسابقات آماده میکنند. یکی از آن دختران باهوش در رشته شنا، سارا صفریست.
این شناگر جوان یک ماه و نیم است که به جمع اعضای تیم پیوسته و در این مدت کوتاه خود را برای حضور در مسابقات آماده میکند. اعضای تیم ما از 15 شناگر نابینا و کمبینا تشکیل شده است که از آنها میتوان به خانمها غزاله رجاییزاده، زهرا بابایی، خانم چنگیزی، رحیمه ملکزاده، عشرت قمی اشاره کرد.» – چند روز در هفته را به فراگیری شنا و تمرین اختصاص میدهید؟ «ما در هفته سه روز کلاس آموزشی در روزهای یکشنبه، سه شنبه و چهارشنبه داریم.
دو روز اول ساعت 11 تا 13 و روزهای چهارشنبه 12 تا 14 زمان تمرین بچه هاست. میخواهم از طریق رسانه شما از دختران نوجوانی که به این ورزش علاقه دارند، دعوت کنم به این ورزش بپیوندند تا علاوه بر یادگیری شنا و کمک به سلامت جسم، به سلامت و طراوت روحشان هم کمک کنند. آموزش شنا رایگان است و از طریق هیئت نابینایان و کمبینایان روزانه مبلغی برای ایاب و ذهاب به ورزشکاران پرداخت میشود.»
مرادی در پاسخ به اینکه آیا همه اعضای تیم نابینا هستند، میگوید: «خیر! ورزشکاران در سه سطح دسته بندی میشوند. B1 نابینایان، B2 افراد با دید کم و محدود و B3 کمبینایانی هستند که دید بهتری دارند.»
اکرم دولتی، مربی شنای بانوان نابینا چهار سالیست به جمع این ورزشکاران پیوسته است و در مورد کار کردن با نابینایان میگوید: کار کردن با بچه های دارای مشکل بینایی راحتتر از دختران بیناست؛ چون آنچه را که میشنوند، انجام میدهند؛ اما دختران بینا به واسطه دیدی که دارند، تمرکز کافی روی گفته هایم ندارند. آموزش به نابینایان کمی متفاوتتر است.
برای یاد دادن حرکات شنا وارد آب شده و دستانشان را میگیرم و حرکت درست را به آنها آموزش میدهم. توصیه ام به بانوان، یادگیری شناست؛ چرا که شنا اعتماد به نفس نابینایان را بالا میبرد و حضور در مسابقات شنا و کسب مقام و رتبه میتواند تأثیر مثبتی در روحیه آنها داشته باشد. در آموزش شنا چه نیازهایی وجود دارد که میتواند در کیفیت تمرین شناگران تأثیرگذار باشد؟ نیازهای ورزشکاران رشته شنا را باید به دو بخش تقسیم کنم؛ بخش اول کار با دستگاههای مختلف ورزشی برای افزایش مقاومت بدن ورزشکاران و تقویت عضله های دست و پای آنهاست.
در حال حاضر در کنار استخر، برخی حرکات بدنسازی را با بچه ها انجام میدهیم. اما کافی نیست. ورزشهایی مثل دو باید در کنار ورزش شنا قرار گیرد تا به نفسگیری بهتر شناگران کمک کند. بخش دوم، مشکلات ورزشکاران که در بانوان نابینا نمود بیشتری پیدا میکند، مثل رفت و آمد بچه ها به ورزشگاه و محل تمرینشان است. چرا که محیطی که ورزشگاه هرندی در آن واقع شده است، برای حضور دختران نابینا کمی نامناسب است.
معضل این منطقه، وجود کارتن خوابها و معتادانی است که به راحتی در کوچه و خیابان تردد دارند و حضورشان میتواند برای دختران خطرساز شود. اگر مسئولان تدبیری اتخاذ کنند تا بانوان ورزشکار سر یک ساعت و از یک ایستگاه مشخص سوار وسیله نقلیه شده و همراه هم به ورزشگاه برسند، میتواند امنیت روانی بیشتری را هم برای این دختران نابینا و هم خانواده هایشان ایجاد کند.
هرندی ماشین دارد، اما طرح ندارد تا بتواند وارد محدوده طرح ترافیک شده و بچه ها را سوار یا پیاده کند. این بخش، همکاری شهرداری را میطلبد تا نگاه ویژه ای به بانوان ورزشکار نابینا داشته باشد. با مطرح شدن موضوع تردد، همه دختران حاضر مهر تأیید بر حرف مربیشان زدند و در میان آنها سارا صفری، عضو تازه وارد این مجموعه از نگرانیهایش میگوید: «جدا از صحبت مربیان که همواره دلسوز و نگران ما، چه برای تردد و چه برای آموزش هستند، باید نکته ای را هم اضافه کنم و آن مقطعی بودن این تمرینهاست. تا آنجا که من شنیده ام، این کلاسها فقط نزدیک مسابقات برگزار میشوند و دائمی نیستند و اکنون که نزدیک مسابقات کشوری هستیم، این کلاسها جان گرفته و برگزار میشوند.
اگر امکاناتی را در اختیار ما بگذارند تا در تمام ایام سال به تمرین بپردازیم، میتوانیم با آمادگی بهتری وارد مسابقات بهمن ماه شویم.» شهناز مرادی در پاسخ به این دلنگرانیها میگوید: «بله! دوستان درست میگویند. متأسفانه مقطعی بودن تمرینها میتواند روی روحیه و آمادگی ورزشکاران تأثیر منفی بگذارد، اما این ناهماهنگیها برای زمانی بود که استخر ورزشگاه شهید هرندی افتتاح نشده بود و ما استخر ویژه نداشتیم. استخر این ورزشگاه با کمترین امکانات با درخواست خود ورزشکاران به بهره برداری رسید. هنوز بسیاری از تجهیزات و وسایل مورد نیاز در این مجموعه تعبیه نشده است، اما همین فضا هم برای ما غنیمت است.
تا سال گذشته میتوانستیم از مجموعه های ورزشی زیر نظر شهرداری به صورت رایگان استفاده کنیم، اما اکنون این امکان را هم از ما دریغ کردند. در سالهای گذشته ما از استخرهای بعثت و پردیس بانوان استفاده میکردیم، اما اکنون منطقه 15 که استخر بعثت در آن واقع شده است، به پیمانکار خصوصی سپرده شد. بخش خصوصی هم حاضر نیست این خدمت را همچون گذشته به نابینایان بطور رایگان ارائه دهد.
به همین دلیل این استخر با نبود امکانات کامل راه اندازی شد تا ورزشکاران بتوانند به صورت رایگان از فضای استخر استفاده کنند. قولهایی به ما داده شده تا در همه ایام سال شناگران بتوانند از این مجموعه استفاده کنند. اما باز هم برمیگردیم به مساعدت مسئولین و تصمیم نهایی آنها.» – بحثی سال گذشته مطرح شده بود که مسابقات ورزشی برون مرزی برای شنای بانوان میان کشورهای اسلامی برگزار شود.
آیا این موضوع به مرحله اجرا هم رسید؟ «خیر! همان طور که میدانید، مسابقات شنای بانوان برون مرزی ندارد. سال گذشته نامه نگاریهایی شد برای برگزاری مسابقات بین کشورهای مسلمان، اما به جایی نرسید و در همان مرحله درخواست باقی ماند. مسابقات کشوری هم که معمولاً در سال یک دوره انجام میشود و بهمن ماه امسال نیز دوباره این مسابقات را خواهیم داشت.»
شهناز مرادی، سرپرست فنی مسابقات ورزشی نابینایان در شهرداری با اشاره به نکاتی در خصوص ورزش شنا میگوید:« به نمایندگی از طرف بانوان شنای نابینایان میخواهیم دو موضوع را مطرح کنم. اول آنکه به خاطر نبود مسابقات برونمرزی تعداد برگزاری مسابقات کشوری را در سال بیشتر کنند. موضوع مهم دیگر، بخش جوایز مسابقات است که نمیتواند دلگرمی برای ادامه کار شناگران باشد. جوایز مسابقات کشوری نفر اول 300 هزار تومان است. فکر کنید یک ورزشکار یکسال تمرین کند و در آخر پاداش او فقط این مبلغ ناچیز باشد. فرقی نمیکند در بهمن ماه ورزشکار یک طلا داشته باشد یا 10 مدال فقط جایزه یک مدال را دریافت میکند. حد اقل کاری که میتوانند برای این رشته و دلگرمی ورزشکاران صورت دهند یا افزایش مبلغ جوایز است یا اینکه برای دریافت هر مدال جایزه ای جداگانه برایش در نظر گرفته شود.» یکی از شناگران جوان نابینا که مسیر بسیار طولانی از شهر قدس را طی میکند تا به هرندی رسیده در تمرینها شرکت کند میگوید: «مجتمعهای فرهنگی -ورزشی در تهران که زیر نظر شهرداریها هستند امکانات خوبی را در اختیار معلولان قرار میدهد خوب است که این امر به شهرداریهای حومه شهر تهران هم اختصاص پیدا کند و ما بتوانیم از مجموعه ورزشیهای مناطق خودمان که خارج از تهران است و به محل زندگیمان نزدیکتر، استفاده کنیم.
اگر بخواهم به عنوان یک شناگر نابینا از خدمات یک استخر نزدیک محل اقامتم استفاده کنم باید از کل مسئولان امضا جمع کنم اما اگر قانون شود که ما بتوانیم به صورت رایگان از مجموعه های ورزشی استفاده کنیم درگیر مناسبات اداری و بوروکراسی و… نمیشویم.» بشری آرمیون یکی از مدالآوران جوان شنای بانوان در مورد کمبود امکانات هرندی میگوید: «امکاناتی که در همه استخرها تعبیه شده در هرندی وجود ندارد مثل سنای خشک و جکوزی. در حال حاضر این مجموعه فقط یک استخر دارد. میدانم که این فضا تازه تأسیس شده است اما تنها مکانی است که برای شنا به ما رایگان اختصاص دادند به همین خاطر مسئولان باید بودجه ای را نسبت به تجهیز این مجموعه در نظر بگیرند.»
مرادی کمک مربی شنای بانوان در تکمیل صحبتهای این ورزشکار میگوید: «منکر نیستیم که این فضا نیازمند تجهیزات بیشتری است اما همین که استخری به ما اختصاص پیدا کرده که دختران نابینا بدون حضور بانوان بینا در آب شنا میکنند، جای تشکر و قدردانی دارد. در گذشته به این صورت بود که بچه های ما مجبور بودند در عرض یک استخر شنا کنند و مدام به دیگران برخورد میکردند. گاهی اوقات هم به خاطر نبود مسیر مشخص برای شنا، ورزشکار دور خود میپیچید بدون آنکه متوجه باشد مسیر مستقیم را نمیرود. حتی استخرها برای تمرین بچه های ما سانس اختصاصی را هم در نظر نمیگرفتند این موارد گوشه ای از مشکلات ما در استفاده از سانسهای عمومی استخرهاست» رحیمه ملکزاده که از شناگران با سابقه این حوزه است با تأخیری که در ورودش به هرندی داشت دیرتر از دیگر دوستانش به جمع ما پیوست. او نیز مشکلاتی را که شناگران دیگر مطرح کرده بودند را یادآور میشود و میگوید: « 12 سال است که وارد حرفه شنا شدم و بیش از 70 مدال مختلف را کسب کردم. احتمالاً دیگر دوستانم مهمترین نکاتی که مربوط به ورزش معلولان میشود را گفته اند اما میخواهم دوباره و چند باره بگویم تردد یکی از مشکلات بزرگ ماست.
افراد عادی به راحتی از نزدیکترین سالنها و مجموعه های ورزشی استفاده میکنند اما معلولان حتماً باید در مکانی حضور داشته باشند که با شرایط جسمیشان همخوانی داشته باشد. از نظر من ورزش تنها راهی است که میتواند روحیه معلولان را بالا برده و قوی کند اما متأسفانه محلهای ورزشی برای معلولان دسترسپذیر نیست و این امر سبب شده است اکثر معلولان خانه نشینی را ترجیح دهند.» بحث و گفتگویمان به سمت جوایز مسابقات کشید و خانم دولتی مربی شنا در مورد مسابقات بانوان نابینا میگوید:«جوایزی که برای شنای بانوان در نظر گرفته میشود بسیار ناچیز است و این امر سبب دلزدگی شناگران برای حضور در مسابقات شده است. شاید یادآوری مسابقات سال گذشته برای بچه ها خوشایند نباشد اما گفتنش ضروری است. بهمنماه سال 96 سه روز را برای مسابقات شنای کشوری، اختصاص دادند که این سه روز به خاطر ناهماهنگی داوران مسابقات تبدیل شد به یک روز. بچه ها چهار بار مسیر 200 متری را مسابقه دادند آن هم در یک روز، وقتی از آب بیرون میآمدند دیگر جانی در بدن نداشتند.
این ناهماهنگیها تا جای رسید که رکورد شنای 100 متر پروانه خانم ملکزاده گم شد و مدالش را نداند. روی دیوار با کاغذ نوشتند که این خانم نفر اول شده است اما نمیدانیم چه اتفاقی افتاد که کاغذ روی دیوار گم شد و مدال این شناگر را حساب نکردند.» این مربی ادامه میدهد:« هنگام اهداء مدال هم بچه ها در سالن غذا خوری بودند که با بلندگو اعلام کردند مربیها برای دریافت مدال شناگرانشان به دفتر مراجعه کنند. مگر این مسابقات کشوری نبود، پس چرا هیچ حرمت و ارزشی برای ورزشکاران قائل نشدند که حتی اسمشان خوانده شود و محلی را برای دادن مدالهایشان آماده کنند. اینگونه برخوردها ورزشکاران را دلزده و روحیه یکسال تمرین برای چنین مسابقاتی را درآنها میکشد.
حال بماند که این مسابقات در هیچ رسانه ای منعکس نشد و فقط ایران سپید به آن پرداخت. یعنی حتی رسانه ها هم فضایی را برای چند اسم و رتبه به ورزشکاران نابینا اختصاص ندادند.» با این دختران همراه شدم و به سالن اصلی استخر رفتم تا از نزدیک محیطی را که برایم توصیف کرده بودند، ببینم. استخر هرندی در فضای بزرگی ساخته شده است اما هنوز جای کار دارد تا تمام امکانات به این محل راه پیدا کنند دختران بعد از اندکی نرمش و گرم کردن یک به یک در آب پریدند و مشغول تمرین شدند.
منبع: ایران سپید