مقاله: چرا من عاشق عصایم هستم و مفهوم آن برایم چیست

نویسنده: جاسمین پولایت (Jasmyn Polite)

مترجم: پریسا جهانشاهی

منبع نسخه ی انگلیسی: future reflections

منبع نسخه ی ترجمه شده: محله ی نابینایان

یادداشت سردبیر:

جاسمین پولایت (Jasmyn Polite) در تمام عمرش کم بینا بوده است. در نهایت او پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان به یک کاربر متکی به نفس عصای سفید مبدل شد. در این مقاله وی درباره احساس آزادی ای که عصا به او بخشیده است می نویسد.

تصور کنید دارای محدودیت دید جانبی هستید که به آن دید تونلی نیز می گویند، در جایی که قادر به دیدن آنچه در طرفینتان هست یا آنچه از بالا یا پایین می آید، مانند یک رشته پله یا شاخه درختی که افتاده و سراسر پیاده رو را اشغال کرده نیستید. اینجاست که عصای بلند سفید به کارتان می آید. عصاها عالی هستند زیرا به شما امکان می دهند تا احساس کنید یک شیء در مقابلتان قرار دارد یا شیئی در برابرتان افتاده است. بگذارید در مورد تجربه خود از استفاده از عصا و تأثیری که این امر در زندگی من داشته است برایتان بگویم.

در سال چهارم مدرسه ام، مدرسه ای در فلوریدا برای ناشنوایان و نابینایان، (Florida School for the Deaf and Blind) (FSDB), شروع به یادگیری استفاده از عصا کردم. در آن زمان من واقعا چندان از عصایم استفاده نمی کردم زیرا می ترسیدم که افراد خارج از جامعه نابینایان مرا مورد تمسخر قرار دهند. تنها در مدرسه عصا را به کار می گرفتم. حتی آنجا از به کارگیری عصا خارج از درس های تحرک و جهتیابی که با مربی ام داشتم اجتناب می کردم.

یک روز داشتم با شتاب به یک مهمانی کریسمس در نزدیکی سالن ورتمن (Wortman Hall) در بخش ناشنوایان (FSDB) می رفتم. عصایم را به همراه نداشتم چون فکر می کردم به دلیل داشتن مقداری بینایی بدون آن خوب پیش می روم. با این حال، من در اشتباه بودم! در حال دویدن جدول را ندیدم. بوم! سکندری خوردم و افتادم. زانوهایم صدمه دیده و دست هایم روی بتن خراشیده شده بودند. دانستم که برای جلوگیری از آسیب دیدن می بایست عصا را با خود می آوردم. باید در خاطرم می ماند که مبتلا به گلوکوم بوده و مخصوصا در هوای تاریک، نمی توانستم خوب ببینم. این حادثه به من آموخت که عصایم اهمیت بسیاری دارد.

طی سال های بعد با کمک مربی تحرک و جهتیابی ام استفاده از عصا را آغاز کردم. پس از فارغ التحصیلی از (FSDB)، به آیووا، (Iowa), محل آشنایی با مربی ام «تد هارت» (Ted Hart) از طریق فدراسیون ملی نابینایان (National Federation of the Blind) نقل مکان کردم. او با استفاده از مهارت های مربوط به عصا به من کمک می کرد. خطابه های سازنده ای در مورد چگونگی استفاده موثرتر از عصا به من می داد. نصایح وی در جهت بهبود مهارت های حرکتی و اعتماد به خود به عنوان یک فرد کم بینا کمکم کردند.

امروز من عصایم را در هر کجا که می روم به کار می گیرم. من از احساس مستقل بودن بدون آسیب دیدن لذت می برم.

هر زمان که چه در مدرسه و چه اماکن دیگری که می روم از عصایم استفاده می کنم، پرسش هایی از جانب مردم اطرافم دریافت می دارم. آنها مواردی شبیه به این را از من می پرسند: چگونه از خیابان عبور می کنی؟ و چه میزان بینایی داری؟ تلاش می کنم که مودبانه به پرسش هایشان پاسخ داده و مطالبی درباره نابینایی به آن ها بیاموزم. توصیه من به نابینایان و کم بینایان این است که ایمنی خود را در نظر گرفته و آنچه مردم در موردتان فکر می کنند را نادیده بگیرید. در پایان روز، شما بهتر می دانید که چه ابزارهایی در زندگیتان در جهت ایمن ماندن یاریتان خواهند کرد.

با تمام وجود می دانم که عصایم مرا از دچار شدن به مشکلاتی همچون گودال، پیاده روهای پردست انداز و پارکومتر حفظ می کند. از زمانی که بچه کوچکی بودم، همیشه عاشق سفر بوده ام. اکنون که طریقه درست استفاده از عصایم را می دانم، از سفر لذت بیشتری برده و در امنیت سفر می کنم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

9 − یک =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *