یادداشت طنز: نقدی مغرضانه بر میزان شایسته سالاری در جامعه ی نابینایان

نویسنده: یخ نکنی نمکدون

منبع: پنجمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا.

دانلود نسخه ی صوتی نوشته.

ما این بار آمدیم تا برایتان توضیح دهیم که آیا شایسته سالاری در جامعۀ نابینایان رعایت می شود یا خیر. از آنجا که در تمام ارکان ریز و درشت مملکتمان شایسته سالاری به طور کامل رعایت شده و فقط ماندیم ما نابینایان، نظرات سراسر کارشناسی خود را برایتان بیان می کنیم.

از نظر ما اتفاقاً شایسته سالاری در بین نابینایان به شدت رعایت شده. برای روشن تر شدن موضوع، مثالی برایتان می آوریم. برای بررسی میزان مناسب سازی مبلمان شهری، در ظاهر باید کسانی به عنوان کارشناس این کار را انجام دهند که به عنوان یک نابینای مستقل بین هم نوعانشان شناخته شده باشند و بتوانند به طور مستقل در سطح شهر رفت و آمد کنند. خب این افراد همین حالا هم دارند این کار را انجام می دهند. فوقش کمی باید مثل دندۀ پیکان که قلق داشت، قلق حرکت در معابر مورد نظرشان را به دست آورند و دیگر کار تمام است. پس این افراد در بررسی میزان مناسب سازی سخت گیری کافی را ندارند؛ پس بهترین راهکار این است که کسانی برای این کار انتخاب شوند که در این زمینه حساسیت بیشتری داشته باشند که اتفاقاً هم چنین است. طبق گزارش های رسیده، دوستانمان در حالی برای بررسی در محل حاضر می شوند که دو همراه از دو بازو ایشان را گرفته و راهنمایی می کنند. زمانی هم که به پله ای چیزی می رسند، به آهستگی ابتدا یک پا و سپس پای دیگر کارشناس محترم را از پله عبور داده و به سلامتی از مانع عبورش می دهند. در پایان هم اگر ایشان به سلامت مسیر را طی کنند و دوستان راهنمایشان زیاد اذیت نشوند، مناسب سازی آن مسیر را تأیید می کنند. در اینجا ملاک این نیست که دوستمان در آن مسیر به راهنمایی احتیاج نداشته باشد. ملاک در واقع کمتر اذیت شدن دوستان راهنمای ایشان است؛ پس اگر امثال این دوست کارشناسمان بتوانند از این مسیر به سلامت بگذرند، دیگر نابینایان هم می توانند؛ پس به همین سادگی به شما ثابت شد که در این زمینه شایسته سالاری به خوبی و درستی رعایت شده است.

یکی دیگر از نقدهایی که دوستان وارد کرده اند، این است که افراد شایسته ای برای حضور در جلسات و همایش ها حضور پیدا نمی کنند. اتفاقاً در اینجا هم نظر بنده مخالف است. فرض کنید همان دوست نابینایمان که برای بررسی مناسب سازی تشریف برده بودند، با همان دو راهنمای سمت چپ و راستشان وارد جلسه شوند. ابتدا باید ایشان را به آرامی به سمت صندلی هدایت کنند و ایشان را به آرامی روی آن بنشانند؛ سپس خودشان در دو سمت ایشان مستقر شده و تمام آنچه روی میز جهت پذیرایی موجود است، برای نوش جان کردن ایشان آماده کنند. میوه ها را پوست گرفته و خرد کنند، چای را برایشان فوت نموده و سرد کنند، شکلات را از بسته بندی خارج کرده و در دهان ایشان قرار دهند و خلاصه نگذارند که به دوستمان بد بگذرد. زمانی هم که نوبت ایشان شد تا صحبت کند، مطالب را از دو طرف به ایشان یادآوری کنند که خدای نکرده چیزی از قلم نیفتد. اگر هم ناهار یا شامی در کار بود و از بد حادثه غذای بدقلقی هم باید صرف شود، همراهان ایشان باید غذا را آماده شده، خردشده و بدون مشکل در اختیارشان قرار دهند که بدون دغدغه آن را میل کنند. در اینجا از منتقدان ایشان می پرسیم که مگر بقیه چه می کنند که ایشان انجام نمی دهند؟ بقیه هم انگیزۀ اول و آخرشان برای حضور در چنین جلسات و نشست هایی خوراکی ها و ناهار و شامشان است. هیچ صحبت کارشناسی هم نمی کنند و تازه از روی برگه هم می خوانند و حرف می زنند؛ پس اگر کسی را به این طور فضاها بفرستیم که به کارش وارد باشد و واقعاً به قصد مفید بودن آنجا رفته باشد و مستقل هم باشد، ممکن است به مشکل خورده و بعد از مدتی مجبور شود به دوستان هم نوع مشاورمان مراجعه کند؛ پس در اینجا هم به شما ثابت کردیم که شایسته سالاری به خوبی رعایت شده.

اگر سری هم به ورزش نابینایان بزنیم، می بینیم که آنجا هم به خوبی شایسته سالاری رعایت شده و مدیران بسیار خوش استیلی ورزش نابینایان را مدیریت می کنند. حالا ممکن است که برخی از دوستان کمی اضافه وزن داشته باشند. اولاً که شاید این دوستان بدن های توپر داشته باشند یا اینکه استخوان بندی ایشان درشت باشد. اگر هم روی صندلی شان جا نمی شوند یا خدای نکرده صندلی شان می شکند، به خاطر بی کیفیت شدن صندلی های جدید است؛ حتی اگر برخی از این دوستان ورزشکار هم نباشند؛ اما قطعاً ورزشکاران را دوست دارند. وگرنه آنجا چه می کنند؟ ضمن اینکه اگر ایشان را با مسئولین سایر رشته های ورزشی مقایسه کنیم، می بینیم که کاملاً با هم هماهنگ هستند و اگر در یکجا جمع شوند همگی به هم می آیند. چراکه مسئولان دیگر رشته ها هم دارای بدن های توپر و استخوان بندی درشت و دوستدار ورزشکاران هستند. اگر در بین این همه مسئول با این شرایط ما یک نفر با اندام ورزیده و آگاه به مسائل روز مدیریت ورزش را داشته باشیم، هماهنگی میان مدیران ورزش کشور را بر هم می زنیم و باعث اختلال در نظام مدیریت ورزش کشورمان می شویم. ضمن اینکه دوستمان هم بعد از مدتی مجبور می شود بابت رفع برخی مسائل به هم نوعان مشاورمان مراجعه کند؛ پس به همین سادگی به شما ثابت کردیم که در ورزش نابینایان هم اصل شایسته سالاری به خوبی و درستی رعایت شده است.

نتیجه ای که در پایان می توان گرفت این است که در جامعۀ نابینایان شایسته سالاری به خوبی رعایت شده. تنها یکی دو نفر از دوستان ما شایسته هستند و در اکثر حوزه ها حضور مؤثر داشته و باعث پیشرفت نابینایان می شوند. این مدیرمسئول و سردبیر ما چون خودشان هیچ سمتی ندارند، از سر حسادت قصد گیردادن به دوستان شایسته و زحمتکش ما را داشتند که بنده با درایت خود این توطئه را با اقتدار برملا کرده و به دوستانمان این اطمینان را می دهیم که ازاین پس توپ هم تکانشان نمی دهد؛ چون توپ هم به هرحال توانی دارد. چیز یعنی منظورمان این بود که شما کارتان درست است.

در پایان برای دوستانمان در مسئولیت هایشان آرزوی موفقیت داریم و بابت زحماتی که می کشند از ایشان تشکر می کنیم. فقط عزیزانمان به ما قول هایی داده بودند که احتمالاً به خاطر مشغلۀ زیاد یادشان رفته. ما همین جا از ایشان خواهش داریم که به قول هایشان پایبند باشند تا بتوانیم نظرات کارشناسی خود را به درستی بیان کنیم. وگرنه مجبور می شویم به پیشنهادهای جناب مدیر مسئول و جناب سردبیر بیشتر فکر کنیم.

امضا: یخ نکنی نمکدون.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نوزده − 7 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *