گشتی در موزۀ چاپخانۀ نابینایان آمریکا، آشنایی با یک فناوری نو ظهور مناسب برای شناگران نابینا، معرفی یک پاوربانک مناسب سازی شده برای نابینایان و بحثی دربارۀ حدومرز پرداختن به فناوری های ویژۀ نابینایان، موضوعاتی است که در این شماره از پیش خوان به آن ها پرداخته ایم.
گشتی کوتاه در مخزن الاسرار نابینایان آمریکا
«تکنولوژی هایی که امروز بسیار پیشرو و هیجان انگیز به شمار می روند، فردا آشغال هایی بی مصرف قلمداد خواهند شد؛ بنابر این، من خودم را متخصص تاریخ آشغال ها می دانم.» این، جمله ای است که «مایکل هادسِن»، مدیر موزۀ نابینایان چاپخانۀ آمریکایی در گفت وگو با پادکست «بلایندَبیلیتیز» برای معرفی خودش عنوان می کند. در دانشگاه در رشتۀ تاریخ فناوری ها تحصیل کرده و به طور اتفاقی گذرش به موزۀ چاپخانه افتاده و آنجا مشغول به کار شده. موزه، حقایق، اسناد و دستاورد های تاریخ نابینایان آمریکا را در دل خود جای داده و مایکل هادسن هم به خوبی دربارۀ جزئیات این اسناد و اشیا برای شنوندگان بلایندَبیلیتیز توضیح داده است.
پای فیلم های سینمای هالیوود اگر نشسته باشید، حتماً توجهتان به این نکته جلب شده که آمریکایی ها چقدر نسبت به تکریم قهرمانان ملی شان و حتی قهرمان سازی و اسطوره پروری، اهمیت قائلند. رد پای این تکریم را در موزۀ چاپخانه هم می توان مشاهده کرد. یکی از اشیای پر طرف دار در این موزه، میز تحریری است که «هلن کلر» از آن برای خواندن و نوشتن استفاده می کرد. برخلاف ما که به سادگی قهرمانان مان را به فراموشی می سپاریم و نام هایی چون دکتر محمد خزايلی، حتی برای آنکه روی تابلوی مدرسه ای که خود تأسیس کرده اند هم جایی داشته باشند، با چالش مواجه می شوند، فرهنگ آمریکا از هلن کلر اسطوره ای تکرارنشدنی ساخته و کوچک ترین اشیا و اسناد باقی مانده از او را به مثابه نشانه ای از استقلال و توانمندی نابینایان تبلیغ می کند. این میز تحریر هم به گفتۀ هادسن، یک میز تحریر کاملاً معمولی است؛ اما ارزش ذاتی آن این است که کلر، چهل سال پشت آن نشسته و مهم ترین نامه ها و کتاب ها و متن سخنرانی هایش را روی آن نوشته است. میزی که به نمادی از مقاومت و توانمندی و پشتکار تبدیل شده است. هادسن برای ما از خیل نابینایانی می گوید که از سر تا سر دنیا به موزه می آیند و بعضی شان حتی با لمس میز تحریر، دچار غلیان احساسات می شوند و به سختی هایی که کلر کشیده تا زندگی خود و هزاران نابینای هم عصرش را در مسیر ارتقا قرار دهد، می اندیشند.
موزۀ چاپخانه، مخزن الاسرار اولین ها است. هر آنچه از ابزار های نابینایان که فکرش را بکنید، اولین نمونه هایش را می توانید در این موزه پیدا کنید. هادسن از دایره المعارف جهان می گوید که در سال ۱۹۵۹ در آمریکا چاپ شده بود و عرض و طول نسخۀ بینایی آن طوری بود که یک قفسه را به خود اختصاص می داد و بعد از تبدیل به بریل، تعداد جلد هایش به ۱۴۵ می رسید. حالا اما برای مطالعۀ دایره المعارف ها، نیازی به نگهداری ۱۴۵ جلد کتاب بریل نداریم و به سادگی می توانیم چندین دانشنامه را در حافظۀ گوشی جا بدهیم و توی جیب یا کیف دستی مان بچپانیم. اولین «نویسه خوان نوری» هم از دیگر اشیای این موزه است. دستگاهی که در دهۀ هشتاد میلادی ساخته شد و هم اندازۀ یک ماشین لباس شویی است و آن هم امروزه جایش را به یک اپلیکیشن ساده در گوشی هوشمند داده است. هادسن از جی پی اس هایی می گوید که نابینایان مجبور بودند در یک کوله پشتی با خودشان حمل کنند و آنتن دستگاه را هم از کوله پشتی خارج کنند تا ارتباط با ماهواره برقرار شود. نمایشگر های بریلی که در دهۀ هفتاد قرن بیستم اختراع شده بودند و اطلاعاتشان را روی نوار کاست ذخیره می کردند.
عمر چاپخانۀ آمریکایی اکنون حدود ۱۲۵ سال است. این مرکز در ۱۸۹۸ تأسیس شده و ۱۹۹۴، سالی است که موزۀ آن راه اندازی شده است. این موزه در حال حاضر به دو بخش اصلی تقسیم می شود؛ یکی اختصاصاً اشیای مربوط به چاپخانۀ آمریکایی را در خود جا داده و با غور در میان این اشیا، دهه به دهه می توان با تاریخ این مرکز آشنا شد و دیگری هم به تاریخ نابینایان دنیا اختصاص یافته است. در این بخش مراجعان آثار به جا مانده از لویی بریل، اولین کتاب های چاپ شده به خط بریل در دنیا و آمریکا، مجموعه ای قابل توجه از انواع لوح و قلم و بسیاری اشیای دیگر را مشاهده می کنند. یکی از کار هایی که در این موزه انجام می شود این است که متولیان، با گنجینه داران و مراکز گوناگون نابینایان در دنیا مذاکره می کنند و اشیای ارزشمند تاریخی آن ها را به موزه منتقل می کنند. آثار به جامانده از هلن کلر، از همین طریق در موزه قرار گرفته است؛ چراکه می دانیم کلر، تمام لوازم زندگی و آثار مکتوبش را به بنیاد ملی نابینایان آمریکا هدیه کرده بود و حالا این موزه، طی مذاکره با این بنیاد، این آثار را به چاپخانۀ آمریکا منتقل کرده است. در نسخۀ صوتی پیش خوان سعی کرده ایم راهرو های متعدد این موزه را برای مخاطبانمان توصیف کنیم و راجع به نحوۀ استفادۀ مراجعان نابینا از این موزه هم توضیح دهیم.
فناوری، جانشینی مناسب برای چوب زن ها
یکی از چالش های شناگران نابینا در حین تمرین یا مسابقه این است که اگر بخواهند تمام حواسشان را روی کارشان متمرکز کنند، ممکن است با سر یا صورت به دیوارۀ استخر برخورد کنند. برای اجتناب از چنین اتفاقاتی راهی که در نظر گرفته اند این است که در دو سر خطی که شناگر نابینا در آن است، دو نفر می ایستند و به محض اینکه شناگر به لبۀ استخر رسید، با چوب بلندی که در دست دارند، به او علامت می دهند. حال این علامت اگر کمی دیر و زود داده شود، ممکن است خطرات جسمی سنگینی را برای شناگر نابینا در پی داشته باشد و در زمان مسابقه ممکن است حتی باعث دیسکالیفه شدن ورزشکار هم بشود. مشکلات شناگران نابینا به این مورد خلاصه نمی شود. یکی از کسانی که سعی کرده راه حلی جایگزین برای این کار پیدا کند، اخیراً مهمان پادکست «آیز آن ساکسِس» بوده است.
«مِرث هافستِد»، نام مهمان این پادکست است که اصالتی هلندی دارد و در مالزی کار و تحصیل می کند. «طراحی محصول»، نام رشته ای است که این دختر هلندی در دانشگاه مشغول تحصیل آن است. از نحوۀ ورودش به دنیای نابینایان این را می دانیم که مرث تا پیش از این با هیچ فرد نابینایی برخورد نداشته است. یکی از تکالیف دانشگاهی او این بوده که محصولی طراحی کند که بتواند مشکلی را حل کند. او در جستجو هایش به مسئلۀ شناگران نابینا برمی خورد و سعی در یافتن راه حل می کند. حالا او ابزاری طراحی کرده که شامل دو قسمت است؛ اول، عینکی که شناگر بر چشم می زند و دوم، حسگری که در ابتدا و انتهای خط، روی دیوارۀ استخر نصب می شود. ارتباط عینک با حسگر ها از طریق امواج فرا صوت و مادون قرمز برقرار می شود و عینک می تواند لحظۀ رسیدن به دیواره و همین طور خروج از خط را به شناگر اطلاع دهد. به این ترتیب، شناگران نابینا می توانند با اعتماد به نفس بیشتری به این ورزش بپردازند.
انتظاری که از یک پاوربانک می توان داشت
«سَم سیوی» یوتوبر نابینا، در یکی از آخرین پست هایش یک پاوربانک تبلیغ کرده است. پاوربانکی که برای استفادۀ نابینایان مناسب سازی شده است. کاربران نابینا هنگام کار با پاوربانک، با یک مشکل ساده مواجه می شوند و آن هم اینکه نمی توانند تشخیص بدهند آیا دستگاه عملیات شارژ را آغاز کرده یا نه؛ همچنین نمی توانند بفهمند پاوربانک چقدر شارژ دارد. حالا سَم، نوعی از پاوربانک را معرفی کرده که هم موقع قطع یا وصل دستگاه ها بوق می زند و هم به کمک بوق و لرزش، می تواند میزان شارژ پاوربانک را اطلاع دهد. در نسخۀ صوتی پیش خوان، نحوۀ کار این دستگاه را به سمع شما رسانده ایم. قیمت نمونۀ ۱۰ هزار میلی آمپر این پاوربانک ۷۵ دلار و ۲۰ هزار میلی آمپر آن هم ۹۹ دلار است.
در پادکست پیش خوان، دو مقاله از آخرین شمارۀ «بریل مانیتور»هم مورد توجه قرار گرفته است؛ اولی، نگاهی است به قدرتمند ترین یادداشت بردار بریل دنیا و امکانات آن و دومی هم نگاهی موشکافانه و نقادانه است به رویکرد تولید کنندگان بینا به فناوری های ویژۀ نابینایان. در این یادداشت، نویسنده ضمن اشاره به انواع فناوری های جدیدی که این روز ها در خبر ها تبلیغ می شوند، بر این نکته تأکید دارد که تولید کنندگان، امروزه در طراحی هایشان موضوع توانمند سازی خودِ نابینایان را نادیده می گیرند. آن ها تمام وقت به دنبال طراحی ابزار هایی هستند که همۀ مشکلات نابینایان را بدون اینکه نیازی به تلاش خود آن ها باشد، حل کند. مثلاً عصایی که موانع را تشخیص دهد یا حتی چیزی شبیه اسکیت بورد که نابینا بر آن سوار شود و دستگاه، او را از میان موانع پیاده رو عبور دهد. نویسنده معتقد است هیچ کدام از این موارد در حال حاضر مشکل اصلی و محوری زندگی نابینایان نیست و دردی را از آن ها دوا نخواهد کرد. وقتی می توان با اتکا به یک عصای سفیدِ ارزان و حتی در برخی مواقع رایگان، در خیابان تردد کرد، چرا باید دست به دامان یک عصای چند صد یا چند هزار دلاری بشویم که آن هم البته آسیب ها و گرفتاری های خود را دارد؟ نویسنده برای این ادعا، دلایل متقنی را هم ذکر کرده است که سعی خواهیم کرد در نسخۀ صوتی پیش خوان، آن ها را مرور کنیم. این موضوع، بحث دامنه داری را می طلبد که امیدواریم صاحب نظران نابینای ایرانی هم به آن ورود کنند تا جامعۀ نابینایان فارسی زبان، از نتایج آن بهره مند شوند.
منبع: ماهنامه ی نسل مانا.