یادداشت: تکرار یک ناکامی، ضعف اجرایی نیست سوء مدیریت و برنامه ریزی است

سالهاست  هنگام بحثهای بودجه ای، بویژه ماههای پایانی سال، زمان بررسی بودجه سال آینده کشور از تریبون خانه ملت یا مصاحبه نمایندگان میشنویم که فلان سرفصل درآمدی بودجه محقق نشده است. اگر این ناکامی یک بار استثنائاً روی دهد، میتواند یک ضعف اجرایی تلقی شود؛ ولی اگر در سالهای متمادی آن ناکامی و عدم دستیابی به اهداف درآمدی تکرار شود، دیگر مشکل اجرایی نیست، بلکه کار وارد عرصه بحران مدیریت و نقص در روند اصلاح برنامه های کشور شده است. بعنوان مثال، پیشبینی درآمدهای مالیاتی که حتی در زمان لحاظ در بودجه عدم تحقق آن با توجه به مشکلات ساختاری اقتصاد و شیوه اخذ مالیات در کشور قابل پیشبینی است، یکی از این مثالهاست. خیلی پیچیده نیست که دریابیم افزایش مالیات در بخش تولید و خدمات در حال رکود قابل تحقق نیست؛ پس چرا باید هر سال شاهد پیشبینی تکرار ارقامی باشیم که به گفته کارشناسان از همان بدو پیشبینی قابل حصول نیست؟ اما بحث ما نقد روند پیشبینی و تخصیص بودجه کشور نیست. کارشناسان اقتصادی بسیار به این امر و سایر جلوه های عدم برنامه ریزیهای علمی در عرصه اقتصاد میپردازند. بحث ما با الهام از این مقدمه، پرداختن به یکی دیگر از مشکلات شهروندان معلول کشور است و آن عدم تخصیص تسهیلات بانکی در حوزه افراد دارای معلولیت است. هر سال با پیشنهاد دولت یا با ابتکار مجلس، علاوه بر بودجه مستقیم تخصیصی به مددجویان سازمان بهزیستی و البته در این مورد مددجویان کمیته امام خمینی (ره)، تسهیلاتی از سیستم بانکی کشور برای کمک به اشتغال یا سایر نیازهای مبرم مددجویان این دو سازمان و نهاد حمایتی تخصیص مییابد. اما متأسفانه بویژه در مورد بهزیستی، هر سال گزارش عدم تخصیص کامل تسهیلات پیشبینی شده برای مددجویان را میخوانیم. مثلاً تخصیص 50 درصد از تسهیلات بانکی به مددجویان سازمان. واقعاً مشکل کجاست؟! اگر سیستم بانکی واقعاً قادر به تخصیص این تسهیلات نیست، تکلیف آن برای پرداخت با چه اعتبار منطقی صورت میپذیرد و اگر قادر است، چرا در عمل محقق نمیشود؟ آیا ضعف از سازمان بهزیستی در معرفی بموقع مددجویان خود برای دریافت تسهیلات است؟ اگر چنین است، این امر نیز قابل اصلاح است. آنچه قابل درک نیست، اعلام ارقام درشت پیشبینی تسهیلات بانکی برای مددجویان سازمانهای حمایتی که ناگفته مشخص است تا چه اندازه به این تسهیلات نیازمندند و عدم تحقق این ارقام در تقویم سالانه اجرایی کشور. اگر امکان تخصیص نیست، به چه دلیل هر سال این ارقام در برنامه ریزیهای دستگاههای اجرایی لحاظ میشود. آنچه پذیرفتنی نیست، تکرار سالانه یک ناکامی در برنامه ریزیها و پیشبینیهای مالی و اجرایی کشور است که نقد آن دیگر در حیطه ضعف اجرا نمیگنجد؛ بلکه مستلزم یک بازنگری جدی کلان در مدیریت و برنامه ریزی بودجه ای و مالی کشور است.
منبع: ایران سپید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 × پنج =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *