گزارشی از چگونگی تولید روزنامه ایران سپید در چاپخانه مرکز رودکی

هم زمان با سالروز انتشار روزنامه ایران سپید، به سراغ کسانی رفته ایم که به هر شکل در انتشار این روزنامه که سالهای فعالیتش رسماً یک عمر محسوب میشود، نقش داشته اند. از نویسندگان ستونهای ثابت و شناور بگیرید تا مخاطبانی که از بدو انتشار روزنامه، با ارائه نظرها و پیشنهادهای سازنده، تحریریه را تا امروز همراهی کرده اند. از کسانی گفته ایم که در صحنه بوده اند و مخاطبان وفادار روزنامه، کمابیش با آنها آشنا هستند، اما کمتر مخاطبیست که خبر از زحمات عوامل پشت صحنه روزنامه دارد؛ چه،  اگر تلاشهای این عوامل در طول سالهای فعالیت روزنامه نبود، عملاً مطالب روزنامه به نحو مطلوب در اختیار مخاطبان قرار نمیگرفت. امسال به پاس ۲۳ سال زحمت و تلاش همکارانمان در چاپخانه مرکز رودکی که در گرما و سرما، عید و عزا، خلوتی و شلوغی ایام سال انرژی خود را مصروف چاپ تنها روزنامه ویژه نابینایان داشته اند، بر آن شدیم تا گزارشی –هرچند دیر و مختصر-، از کار چاپ روزنامه تهیه کنیم و هم خود از احوال این همکاران دلسوزمان خبردار شویم و هم مخاطبان را در جریان روند چاپ روزنامه، از زبان عوامل آن قرار دهیم.
قصه از آنجا پی گرفته میشود که مطالب روزنامه در تحریریه آماده و از طریق ایمیل به مرکز رودکی ارسال میشود؛ در گذشته این مرحله از طریق سیستم تلفن یا همان هایپر ترمینال انجام میشد. شکر الله اعرابی از قدیمیهای مرکز است، میگوید کار او و همکارانش درست از زمانی شروع میشود که روزنامه را دریافت میکنند: «وقتی همکاران روزنامه را ایمیل میکنند، ابتدا اپراتور روزنامه را تبدیل به زینک میکند و بعد نوبت به مصحح میرسد تا موارد اصلاحی را اعمال کند و بعد از آن با دستگاه پوما کار چاپ روزنامه شروع میشود.» از سال ۱۳۵۸ کارش را در مرکز رودکی شروع کرده؛ وقتی خواست به مصاحبه ادامه بدهد، نگاهی به دستگاه چاپ که میغرید انداخت و از جایش بلند شد تا برای چند دقیقه کار دستگاه چاپ را متوقف کند که مبادا غرش مهیب آن، مانع رسیدن صدای ما به هم شود. با آهی از اعماق جان که حکایتهای بسیاری میشد از از آن خواند، ادامه داد: «اول قرار شد با دستگاههای برایلو که کامپیوتریست، روزنامه را چاپ کنیم. کاغذی که در نظر گرفته بودند، کاغذ ۶۰ گرمی یا ۸۰ گرمی بود که اصلاً مناسب روزنامه نبود؛ از طرفی مدیران روزنامه توقع چاپ در تیراژ بالا را داشتند. مانده بودیم چه کنیم که آقای زیدی، یکی از همکاران بازنشسته که انسان مجربی بود، پیشنهاد کرد روزنامه با همین زینک و ملخی چاپ شود. بالاخره قرار شد کاغذ با وزن مناسب تهیه شود و از آن به بعد با زینک و ملخی کار کردیم.» میگوید از زمان دریافت روزنامه و شروع به کار، تا ساعت ۱۰ شب او و همکارانش مشغول چاپ میشوند: «قبلاً کار به این شکل بود که به محض دریافت روزنامه، دو اپراتور و دو نویسنده و گوینده، روزنامه را میخواندند و به زینک تبدیل میشد، اما بعدها گرافهای پلاس آمد که در واقع همان کار زینک را روی دستگاه پوما انجام میداد و همین اتفاق باعث شد تعداد همکاران کم شود. امروز با یک اپراتور و مصحح کار چاپ انجام میشود.» یاد همکاران گذشته می افتد: «یادش به خیر! خیلیها با همکاری کردند. الآن که شما اینجا مرا به حرف گرفتید، یاد مرحوم پاکدل افتادم. یادشان به خیر آقایان زیدی، موسی کاظمی، گیلانی و خانمها، اعرابی، رسولی، زارعین، حلمی به خیر. این روزها هم که در خدمت آقایان عطایی که از گذشته با ما همکاری میکنند و آقای پرستار و خانم خطیبیزاده هستیم.» وقتی صحبت از خاطراتش میشود، از تلخیها و شیرینیها میگوید: «کار روزنامه خیلی حساس است و اصلاً با کار چاپ کتاب قابل قیاس نیست. عزای ما زمانی بود که برق میرفت و میماندیم چه کنیم. خود همین دستگاه چاپ هم که حکایتها دارد؛ یک بار دست خودم لای دستگاه ماند و آسیب دید.» عباس عطایی، از نابینایانیست که سالهاست در مرکز رودکی مشغول به کار است. با روحیه طنزی که دارد، از شروع کارش در قسمت چاپ روزنامه گفت: «من اول حروف اضافه را چک میکردم: همین کار زمینه ای شد تا به عنوان مصحح روزنامه به کارم ادامه دهم.» او هم به خاطراتش نظر انداخت و گفت: «بعضی وقتها دستگاه پوما خراب میشد و مجبور بودیم با یک دستگاه قدیمی آلمانی به شکل دستی روزنامه را چاپ کنیم. آن زمان روزنامه در قالب فلاپی دیسک به دستمان می رسید. یک بار من در تیترها خبری را چنین خواندم: اعطای یک میلیون تومن به یک نفر. همین تیتر را چاپ کردیم، اما در اصل متن دیدیم نوشته: اعطای ۱۰ میلیون ریال به ۱۰ نفر. نگو اشکال در تبدیل مرا دچار اشتباه کرده بود و همان اشتباه باعث شد رآن مطلب به اشتباه چاپ شود.» اکرم خطیبیزاده هم از کسانیست که قبلاً کار گویندگی میکرد و امروز در قسمت چاپ روزنامه مشغول است: « از سال ۹۵ در این قسمت مشغول شدم. کارم تبدیل روزنامه به وسیله نرم افزار دیبیتی و برطرف کردن برخی اشکالات است. مثلاً اعداد و برخی حروف انگلیسی هنگام تبدیل به زینک، علائمی مثل ستاره در بریل را نشان میدهند که باید این علائم را تصحیح کنیم.
منبع: ویژه نامه ایران سپید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

14 − 11 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *