وقتی Koray Sazli کودک 8 ساله ای بود که هنوز نابینا نشده بود؛ آرزو داشت روزی یک فوتبالیست حرفه ای شود.
نابینا شدنش مجبورش کرد هدف و رؤیایش را تغییر دهد. بعد از نابینایی؛ او تصمیم گرفت یک موسیقیدان حرفه ای شود. او که در شهر استانبول ترکیه به دنیا آمده و حالا در دانشگاه بوستون آمریکا رشته آهنگسازی را در مقطع دکترا پی میگیرد میگوید: نابینا شدنم برایم خوش همن بود! درست است که اگر فوتبالیست میشدم به مراتب از آن چه که امروز هستم معروفتر و پولدارتر بودم اما شاید دیگر امکانش برایم وجود نداشت که بتهوون و باخ و دیگر نوابغ دنیای موسیقی را بشناسم. او که حالا دیگر به یک چهره معروف در حوزه آهنگسازی سبک کلاسیک تبدیل شده با نواختن سازهای پیانو و گیتار کلاسیک پا به این عرصه گذاشته است. دوران نوجوانی را در استانبول به فراگیری موسیقی گذرانده و به عنوان اولین دانشجوی نابینای موسیقی وارد کنسرواتوار موسیقی استانبول شده است. آن روزها آوازه موسیقیدانان نابینایی مثل Stevie Wonder, Jose Feliciano و Doc Watson که هر یک از ستارگان دنیای موسیقی در زمان خود بودند اعتماد به نفس او را تقویت میکرد و به او این نوید را میداد که او هم میتواند جایگاهی مثل آنها داشته باشد. دوره لیسانس را به پایان رساند و علیرغم مخالفت مربیانش برای فوق لیسانسش رشته آهنگسازی را انتخاب کرد. در این رشته نیز پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد تا این که روز آزمون ورودی دکترای آهنگسازی در کنسرواتوار موسیقی استانبول فرا رسید. هیئت ژوری با وجود این که Sazli توانسته بود به تمامی سؤالاتشان پاسخ صحیح دهد؛ با این بهانه که در این کنسرواتوار امکانات لازم برای ادامه تحصیل یک فرد نابینا وجود ندارد؛ از پذیرفتن او سر باز زدند. غافل از این که با این کار سازلی را در رسیدن به هدفش مصممتر میکنند. او به کمک یکی از اعضای خانواده اش توانست به بوستون آمریکا برود. در آنجا بود که برای نخستین بار با نرم افزارهای رایانه ای ویژه نابینایان و همچنین طرز استفاده از عصای سفید آشنا شد. Koray توانست در آن جا آثار خود را به گوش یکی از معلمان کالج موسیقی بوستون برساند تا مگر بتواند راهی به آن جا بیابد. این معلم با وجود این که تحت تاثیر آثار این آهنگساز ترک قرار گرفته بود اما در پذیرفتن او به عنوان دانشجوی موسیقی مردد بود. چرا که آن روزها هنوز امکانات ویژه نت نویسی به اندازه امروز در دسترس نابینایان نبود. سازلی هم با زبان انگلیسی آشنا نبود. با اصرار سازلی؛ این معلم پذیرفت که سازلی به مدت یک ترم و به صورت میهمان در کلاسهای او شرکت کند. اگر حضورش مؤثر و موفق بود میتواند به صورت رسمی در این کالج ثبت نام کند. نبوغ سازلی در طول مدت این یک ترم همه را تحت تاثیر قرار داده بود. او توانست بدون شرکت در کلاسهای ویژه زبانآموزی؛ انگلیسی را ظرف یک سال به خوبی همکلاسیهای آمریکاییش صحبت کند. با رایانه آشنا شد و به کمک یک دستگاه نمایشگر بریل که حالا دیگر یکی از بهترین دوستانش محسوب میشود توانست نت بنویسد. سازلی افق تازه ای را در مقابل نابینایان کشورش گشوده است. او میگوید: تبدیل شدن به یک آهنگساز محبوب بدون شک برایم جذاب است. اما آنچه برای من جذابتر است این است که بتوانم الگوی مناسبی برای سایر نابینایان کشورم باشم. یک قطعه برای گیتار کلاسیک، از نخستین قطعاتی است که سازلی آنرا تصنیف کرده و در یکی از دوره های جشنواره معتبر بین المللی موسیقی استانبول اجرا کرده است. این آهنگساز ترک که البته در آهنگسازی بیشتر متأثر از آهنگسازان دوره پسامدرن به نظر میرسد، قطعات فراوان دیگری هم آهنگسازی کرده که میتوانید بخشهایی از این قطعات را در کانال youtube متعلق به او بشنوید. کافی است نامش را در youtube جستجو کنید تا به فهرست آهنگهایش دست پیدا کنید.
حوزه دیگری که سازلی دوست دارد در آن فعالیت کند، فراهم کردن کتابهای موسیقی به خط بریل است. از آن جا که سازلی در طول تحصیلش برای به دست آوردن پارتیتورهای موسیقی با مشکلات زیادی مواجه بوده است؛ تصمیم دارد پس از پایان دوره دکتری؛ به استانبول برگردد و کتابخانه ای برای کتابهای موسیقی ویژه نابینایان تاسیس کند. با پذیرفته شدن سازلی در دوره دکتری؛ حالا دیگر هیئتهای ژوری در دانشگاههای ترکیه فهمیده اند که نابینایان هم؛ علیرغم وجود همه محدودیتها؛ میتوانند در سطوح بالای موسیقی تحصیل کنند. همان دانشگاهی که سازلی را نپذیرفت حالا دیگر یک دانشجوی نابینا در مقطع دکتری دارد و همین برای سازلی بزرگترین افتخار به حساب میآید.
منبع: ایران سپید