معلمی یکی از مشاغل محبوب در میان نابینایان است. اما تدریس برخی دروس چالش بر انگیز، آن هم به دانشآموزان بینا شاید از عهده هر معلم نابینایی بر نیاید!
بد نیست نگاهی بیندازیم به تجربیات Don Thornton, یکی از معلمان نابینای زیستشناسی که تدریس این درس را در مدارس عادی آمریکا بر عهده گرفته است. او سعی کرده روزمره هایش را برای مخاطبانش بیان کند که بخشی از این روزمره ها را از زبان خودش میخوانیم: 22 ساله بودم که آرپی بیناییم را به طور کامل از من گرفت. البته در طول 7 سال آخر فقط قادر به تشخیص نور بودم که آن هم در 22 سالگی از بین رفت. من در کلاسها از کمک همکاری استفاده میکنم که مدرسه اختصاصاً برای من استخدام کرده است. وقتی مدرسه عنوان کرد که قرار است کسی را برای کمک به من در اداره کلاسها استخدام کند موارد احتیاج خود را به اطلاع مسؤولین مدرسه رساندم. بنا بر این، کسی که در کلاس با من همکاری دارد طبق خواسته من تا اندازه ای هم با امور آزمایشگاه آشنا است و همینطور کار با رایانه را خوب میداند. او علاوه بر انجام کارهای آزمایشگاهی، در اداره کلاس هم به من کمک میکند. به من اطلاع میدهد که چه کسی غایب است یا کدام یک از دانشآموزان نظم کلاس را به هم میزند. در حقیقت او نقش چشمان مرا در کلاس ایفا میکند. بدون کمک او حضورم در این کلاس غیر ممکن بود. من معتقدم سازماندهی و برنامه ریزی کلید موفقیت هر معلمی است. روز من در واقع نه از صبح هر روز، بلکه از عصر روز قبل آغاز میشود! من بعد از ظهرها را به مطالعه درس فردا و برنامه ریزی برای آن چه قرار است در کلاسم انجام پذیرد اختصاص میدهم. سعی میکنم برنامه را به گونه ای بچینم که دانشآموزانم وقت خالی برای شیطنت کردن و بهم ریختن کلاس پیدا نکنند. ناشران کتابهای مورد نیازم را متقاعد کرده ام که باید نسخه الکترونیک کتابها را در اختیارم بگذارند. کتابها را با کمک رایانه مطالعه میکنم و اطلاعاتی نظیر وضعیت تحصیلی دانشآموزان یا شماره تلفنهای والدین آنها را هم در فایلهای جداگانه بر روی رایانه خود نگهداری میکنم. من این را یاد گرفته ام که با ایجاد رابطه ای خوب با والدین یک دانشآموز، میتوان از اتفاقات بد احتمالی پیش از وقوعشان جلوگیری کرد. پس، فایل جداگانه ای را برای هر یک از دانشآموزانم ایجاد کرده ام که اطلاعات تماس والدین و هر آن چه که مربوط به آن دانشآموز باشد را در آن فایل ذخیره میکنم و سعی میکنم به طور مرتب با والدین شاگردانم در تماس باشم. من همیشه سعی میکنم با کمک همکارم مواد آموزشی را در قالبهای صوتی، ویدئویی و متنی در اختیار شاگردانم قرار دهم. شادابی و داشتن روحیه ای طناز هم از عوامل بسیار مؤثر بر چگونگی ارتباط با دانشآموزان است. بنا بر این به محض برگشت از مدرسه قدری ورزش میکنم تا از استرسهای ناشی از ساعات مدرسه رها شده و فردا هم به شادابی امروز سر کلاس حاضر شوم.
منبع: ایران سپید