یادداشت طنز: فروشگاه اینترنتی آموزش و پرورش استثنایی چگونه عمل می کند

نویسنده: یخ نکنی نمکدون

منبع: یازدهمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

آموزش و پرورش استثنایی در کشور ما شباهت بسیار زیادی به فروشگاه های اینترنتی دارد. وقتی شما از یک فروشگاه اینترنتی خرید می کنید، آنچه که در نهایت به دستتان می رسد، دست کم در یک مورد هم که شده، با آنچه شما سفارش داده اید تفاوت دارد: یا رنگش متفاوت است، یا شرکت گارانتی آن یا امثال این ها. والدین کودکان نابینا هم وقتی فرزندشان را جهت تعلیم و تربیت به دست مراکز ویژۀ نابینایان می سپارند، در نهایت آنچه که در پایان مدت تحصیل فرزندشان به او آموزش داده می شود، با آنچه والدینش انتظار داشته اند، تفاوت هایی دارد. البته ما همین جا باید متذکر شویم که حق در هر دو مورد با مشتری نیست؛ چراکه هم فروشگاه های اینترنتی و هم آموزش و پرورش استثنایی کشور، صلاح را در این دیده اند که این گونه عمل کنند. دلیلش هم این است که به شرایط جامعه و اقتصاد و این حرف ها بیشتر از من و شما واقف اند و توصیه می کنیم چشم بسته به این بزرگواران اعتماد کنید و مطمئن باشید که متضرر نخواهید شد.

یکی از مواردی که والدین کودکان نابینا از آموزش و پرورش استثنایی انتظار دارند، آموزش مهارت های مربوط به جهت یابی و حرکت است؛ در صورتی که آموزش و پرورش استثنایی صلاح را در این نمی بیند که این آموزش را به ایشان ارائه دهد. اصلاً چه کاریست که دانش آموز نابینا جهت یابی یاد بگیرد؟ معابر ما که هر روز با حفاری و اقدامات مشابه تغییر شکل می دهند، رانندگان هم که رعایت نمی کنند، امکانات هم که کافی نیست؛ پس بهتر است که دانش آموز به صورت میدانی خودش جهت یابی یاد بگیرد تا این که به صورت آکادمیک این آموزش را ببیند. فوقش چند بار داخل کانال یا چاله می افتد یا با درخت یا داربستی چیزی برخورد می کند و کمی آسیب می بیند. اگر هم تصادفی چیزی کند که دیگر احتمالاً مرحوم می شود و نیازی نیست آموزشی ببیند. دیه اش هم می رسد به بازماندگانش که امیدواریم به خوشی خرجش کنند.

آموزش خط بریل انتظار دیگریست که خانواده ها از آموزش و پرورش استثنایی دارند. این مورد اتفاقاً کاملاً درست است. منتها مراکز نابینایان برای آموزش بریل استاندارد های خاص خود را دارند. مثلاً درحالی که همه اطمینان دارند که خط بریل از چپ به راست خوانده می شود، مراکز نابینایان کاملاً این موضوع را رد کرده و بریل را از راست به چپ به دانش آموزان آموزش می دهند. دلیلش هم اصلاً نداشتن دانش کافی از سوی کسی که این آموزش را می دهد نیست؛ بلکه دلیلش همسان سازی خط بریل با خط بینایی ست. چه معنی دارد که خط بینایی از راست به چپ باشد و خط بریل عکس آن؟!

یکی دیگر از انتظاراتی که والدین از مراکز نابینایان دارند، این است که آموزش لازم در زمینۀ روابط اجتماعی به فرزندشان داده شود. اینجا هم در واقع تعریف روابط اجتماعی نزد والدین و مراکز نابینایان متفاوت است. مثلاً والدین توقع دارند که فرزندشان قانونمند باشد و همه جا طبق ضوابطش عمل کند و سعی کند طوری رفتار کند که کسی به او ترحم نکند؛ در صورتی که مراکز نابینایان معتقدند که تا یک فرد نابینا از شرایط خاصی که دارد استفاده نکند، کارش راه نمی افتد. بنابراین در یک اقدام کاملاً به جا، به دانش آموز یاد می دهند که چگونه در موقعیت های مختلف از معلولیت خود طوری استفاده کند که به هدفش برسد. در واقع نظام آموزشی ما شرایط جامعه را بهتر از خانواده ها می شناسد و به این یقین رسیده که تنها به این شکل فرد نابینا می تواند در جامعه به خواسته هایش برسد.

والدین دانش آموزان نابینا انتظار دارند که مراکز نابینایان امکانات مناسبی در اختیار فرزندشان قرار دهد تا بتواند در شرایط مناسبی تحصیل کند. منابع تحصیلی مناسب سازی شده، استفاده از تکنولوژی روز، دبیران باتجربه و سایر مسائل، از جمله انتظارات والدین از مراکز نابینایان است؛ در صورتی که مراکز به هیچ وجه صلاح نمی بینند که این امکانات در اختیار دانش آموزان قرار گیرد. چراکه در سایر بخش های کشور ما امکانات همیشه ناکافی و ناقص است. پس اگر در این مراکز دانش آموز با امکانات ایده آل تحصیل کند، یاد نمی گیرد که با کمبود امکانات، خودش را وفق دهد. مثلاً کتاب ها با دو ماه تأخیر به دست دانش آموز می رسد تا در زمان تحصیلش در دانشگاه، بابت دیر آماده شدن منابع درسی غافلگیر نشود. به جای دبیران باتجربه هم صلاح در این است که افراد ارزشی به دانش آموزان تدریس کنند که در آینده بتوانند با کمک گرفتن از این ارزش ها به موقعیت های اجتماعی و شغلی مناسبی که آنها را فرا می خواند، غیورانه سلام کنند. البته در این میان گاهی افرادی پیدا می شوند که سعی دارند انسجام این نظام کارآمد آموزش و پرورش استثنایی را برهم بزنند و تفکرات مسموم خود را پیاده کنند و آموزش های درست و اصولی را با استفاده از دانش و تجربۀ بالای خود به دانش آموزان نابینا القا کنند، که ما همین جا این اقدام ایشان را محکوم می کنیم و توصیه می کنیم بگذارند دانش آموز نابینا گرگ باران دیده بار بیاید و مثل ما به توانمندی مسئولین امر در سیاست گذاری در خصوص آموزش و پرورش استثنایی اعتماد کافی را داشته باشند.

در پایان ما به والدین دانش آموزان نابینا توصیه می کنیم که نگاهشان به زندگی را تغییر دهند؛ چرا که این تغییر خیلی ساده تر از تغییر ساختار آموزش و پرورش استثنایی کشور است. مطمئن باشید که با ساختار های موجود، اتفاقاً با این نوع آموزش هاست که فرزند شما به جایی می رسد و اگر بخواهیم به اصولش بازگردیم، هیچ بعید نیست که در آینده که فرزند شما وارد جامعه شد، دچار مشکلاتی شود که مجبور شوید وی را در مراکز خاصی بستری کنید تا شاید بهبودی حاصل شود.

ضمن اینکه همین جا به تمام مدیران و دبیران مراکز ویژۀ نابینایان خسته نباشید می گوییم که در تعلیم و تربیت دانش آموزان نابینا شبانه روز تلاش می کنند و سعی دارند هر روز بیش از پیش الگوی آموزش و پرورش استثنایی کشور را بومی سازی کنند، برای این که منظورمان از نوشتن این مطلب را به طور کامل به شما خوانندۀ گرامی برسانیم، این شعر پرمعنا را هم در انتها تقدیم می کنیم:

تو کلاس درسی که معلمش تو بودی

الف اول و یای آخرش تو بودی

تو کلاس درس تو از امتحان نترسیدم

اونی که ازش می ترسیدم، خود تو بودی

امضا: یخ نکنی نمکدون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دو × سه =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *