این هفته، رصد را با خبری برای علاقمندان به صفحه خوان محبوب این روزها، nvda شروع می کنیم.
nvaccess، عرضه کننده ی nvda، قصد دارد در همین روز های باقیمانده از سال ۲۰۱۶، نسخه ی تازه ای از این نرم افزار را روانه ی بازار مصرف کند. Nvda 2016-4 قرار است به زودی و پیش از آغاز سال ۲۰۱۷ در اختیار عموم قرار گیرد. البته نسخه ی غیر رسمی این نرم افزار در حال حاضر قابل دانلود و نصب است و کاربران می توانند این نسخه را از طریق
این لینک
دانلود کنند.
تغییرات اعمال شده بر روی این نسخه که البته غیر رسمی هم محسوب می شود، بیشتر رفع bug ها را در بر می گیرد و شاید تنها تغییری که ملموس باشد، پشتیبانیِ بهترِ NVDA از Microsoft Edge در ویندوز ۱۰ است.
حالا که صحبت از NVDA به میان آمد، بد نیست نگاهی بیاندازیم به مطلبی که در وبسایت «Digitally connected» در باره ی این صفحه خوان و طراحانش منتشر شده است. در
این مطلب
می خوانیم: مایکل کرن و جِیمز تِه، ۳۳ و ۳۲ ساله و هر دو اهل استرالیا، طراحان اصلی صفحه خوان NVDA هستند.
ایده ی اصلی به مایکل تعلق دارد و بر می گردد به زمانی که او نوجوان بوده و دوست داشته کاری اثرگذار در زمینه ی دسترس پذیری افراد نابینا به رایانه و تکنولوژی های روز انجام دهد. او در آن دوران قیمت بالای صفحه خوان هایی مثل jaws را یکی از دلایل عدم دسترسی نابینایان به رایانه به شمار می آورده بنا بر این، به فکر طراحی یک صفحه خوان می افتد و این پروژه، کلید می خورد.
بعد ها تیمز هم به این پروژه اضافه می شود و کار تا جایی پیش می رود که حالا، این صفحه خوان را می توان یک رقیب جدی برای jaws به شمار آورد.
مایکل در بخشی از این نوشته که به مناسبت روز جهانی معلولین منتشر شده، از مخاطبانش می خواهد که سعی نکنند ماهی را در دستان نابینایان بگذارند. او معتقد است نابینایان می توانند ماهیگیر های قابلی هم باشند و در این باره می گوید: «درست است که نابینایان نمی توانند به طور مثال خلبان یک هواپیمای نظامی باشند. اما برنامه نویس یا مهندس کامپیوتر که می توانند باشند.»
سراغ مطلب بعدی می رویم که در مورد مسأله ی همیشگی نابینایان در کشور های غربی یعنی داستان سگ های راهنما است. نمی دانم در جریان این ماجرا که ورود سگ های راهنما به هر مکانی آزاد است، هستید یا نه؟ این قانون حتی در مورد مکان هایی که سر درش مؤکداً نوشته شده ورود حیوانات خانگی ممنوع هم صدق می کند.
نابینایان قانوناً حتی این امکان را دارند که سگ هایشان را تا داخل هواپیما هم با خود داشته باشند.
اما نابینایان معمولاً با مشکلات زیادی در اجرای این قانون مواجه می شوند. حالا، Becky Andrews، از قلم به دستان نابینا در فضای اینترنت، در
این یادداشت
خاطره ای را در این باره نقل می کند و نشان می دهد چطور در خصوص آموزش به اقشار مختلف در مورد حقوق نابینایان در به همراه داشتن سگ های راهنما فعالیت می کند.
او می نویسد: اوایل بهار ۱۹۹۸ بود که با شوهرم از یک میهمانی عروسی به خانه بر می گشتیم.
شش ماهی می شد که آموزش هایم در مورد کار با پَنتِرا، اولین سگ راهنمایم به سر انجام رسیده بود و بسیار هم خوشحال بودم از این که می توانم با اتکا به او، به راحتی و با خیال راحت در خیابان ها قدم بزنم.
در راه خانه، مقابل یک سوپرمارکت توقف کردیم تا خواستیم وارد شویم کمی خرید کنیم، سگم که می خواست پایش را توی مغازه بگذارد، فروشنده ممانعت کرد و گفت متأسفم، ورود حیوانات ممنوع است.
من تأکید کردم که این حیوان یک سگ راهنما است و ماجرایش فرق می کند.
چند بار بی توجه به توضیحات من، حرفش را تکرار کرد و من هم همان جواب را دادم.
از من اصرار و از او انکار، کار به مدیر فروشگاه کشید و او هم حرف کارمندش را تکرار کرد.
مشاجره ی ما آنقدر بالا گرفت که متصدیان سوپرمارکت قصد کردند به پلیس زنگ بزنند.
با وجود آنکه فرزندانم در خانه منتظر ما بودند، ترجیح دادیم منتظر پلیس بمانیم. پلیس که آمد، از ماشین پیاده شد و به طرف سگ من آمد و رویش خم شد و گوش هایش را نوازش کرد و رو به من گفت: عجب سگ خوشگلی هم دارید! و رو به صاحب فروشگاه، قوانین مربوط به ورود سگ های راهنما به مکان های مختلف را تشریح کرد.
آنها هم که در این ماجرا شکست خورده بودند، اجازه دادند سگم را وارد مغازه کنم.
فردای آن روز، ماجرا را برای مدیرم تعریف کردم. او که مدیر فروشگاه را می شناخت، با او تماس گرفت و جزئیات را جویا شد و در مورد قوانین برایش توضیح داد و مدیر فروشگاه هم برای عذرخواهی، یک بن رایگان خرید محصولات مخصوص سگ ها در اختیار پنترا گذاشت. الغرض، بکی اندروز، از آن تاریخ تا حالا، ۱۸ سال است که در حوزه ی آموزش حقوق افراد دارای معلولیت به اقشار مختلف فعالیت می کند.
پیشنهاد می کنیم حتماً سری به
یادداشتِ بکی بزنید و در مورد جزئیات آموزش هایش قدری مطالعه کنید.
طبق معمول شماره های پیشین رصد، به سراغ موسیقی می رویم.
این بار با خبری که در روزنامه ی گاردین منتشر شد در باره بوچلی، نابغه ی نابینای آواز دنیا.
گاردین در
این خبر
اعلام کرد قرار است فیلمی در باره ی زندگی آندره بوچلی و آثارش و چگونگی غلبه اش بر نابینایی ساخته شود.
این فیلم بر اساس زندگی نامه ای ساخته می شود که بوچلی خود نوشته است. به بهانه ی انتشار این خبر، بد نیست با هم به یکی از شاهکار های این خواننده ی فوق العاده مشهور سبک پاپ-اپرا که تا به حال بیش از هشتاد میلیون نسخه از آلبوم هایش به فروش رفته، گوش کنیم.
این شما و این هم صدای جادوییِ آندره بوچلی در شاهکاری به نام ROMANZA.