نویسنده: مسعود طاهریان
منبع: بیست و دومین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا
مهارت های ارتباطی چیست؟
مهارت های ارتباطی توانایی هایی هستند که برای ارائه و دریافت اطلاعات به آنها نیاز داریم و برقراری ارتباط
واضح، مؤثر و کارآمد را ممکن می کنند. این مهارت ها برای همۀ جنبه های زندگی شخصی، شغلی، خانوادگی و… سودمند هستند، در پذیرش و مقبولیت اجتماعی نقش دارند و از سوءِتفاهم های مکرر و نا امیدی جلوگیری می کنند. افراد نابینا و کم بینا باید به مهارت های ارتباطی خود توجه کنند تا با دیگران بهتر تعامل داشته باشند. می توان این مهارت ها را به چهار دستۀ اصلی دریافت پیام، انتقال اطلاعات، مشاهده و همدلی تقسیم کرد.
اهمیت مهارت های ارتباطی
افراد با آسیب بینایی ناتوانی ها و نواقص دیداری دارند که ممکن است مشارکت آنها را در جامعه مختل کند. معلولیت آنها به شرایط اجتماعی و محیطی بستگی دارد. جامعه باید هر شخص را با توجه به توانایی ها و ناتوانی هایش بپذیرد، ولی در شرایط بی رحمانۀ کنونی، درصدی از بقای اصلح وجود دارد و افراد توانا منابع را به نفع خود مصادره می کنند؛ بنابراین اشخاص نابینا و کم بینا باید تلاش کنند تا برای کاهش عارضۀ معلولیت، با دیگران شبکه های ارتباطی بسازند و با تلاش خود کاری کنند که جامعه نتواند توانمندی های آنها را ندیده بگیرد. انگیزه و هدف نخستین عامل کلیدی برای شکل گیری تعامل مؤثر اجتماعی است. افراد با آسیب بینایی به یادگیری آگاهانۀ مهارت های ارتباطی نیاز دارند، چون نمی توانند صرفاً با دیدن، از دیگران تقلید کنند. این افراد باید با حمایت اطرافیانشان، فعالانه، برای رفع موانع ارتباطی موجود اقدام کنند و نمی توانند منتظر پیش قدم شدن دیگران بمانند.
مؤلفه های مؤثر بر روابط بین فردی
افراد با آسیب بینایی باید مهارت های ارتباطی خود را به شیوه های مختلف تقویت کنند. این شیوه ها شامل تعامل رودررو، مکالمه های تلفنی، مکاتبه ها و ارتباط دیجیتالی مانند ایمیل و رسانه های اجتماعی هستند، البته این گروه در این رابطه، باید حواسشان به تفاوت و ضرورت در چگونگی برقراری ارتباط باشد. در ادامه به مؤلفه های تأثیرگذار در روابط افراد نابینا و کم بینا می پردازیم.
ارتباط کلامی از طریق زبان گفتاری
معمولاً افراد با آسیب بینایی، حافظۀ شنیداری خوب و گفتار شیوایی دارند، اما باید توجه داشته باشند که زیاده گو و متکلمِ وحده نشوند، هر سکوتی را با کلماتشان پر نکنند، هم شنوندۀ فعالی باشند و هم گوینده ای خوب، به فهم و حوصلۀ مخاطب دقت کنند، دانش عمومی و تخصصی خود را بالا ببرند، موقعیت شناس باشند و از صدای گفتاری قوی و مطمئن بهره ببرند.
ارتباط غیرکلامی از طریق زبان بدن و حالت چهره
نابینایان و کم بینایان چون نمی توانند زبان بدن و حالت چهرۀ دیگران را ببینند و بازخورد لازم را از اطراف دریافت کنند، در این زمینه با تأخیر رشدی مواجه هستند. این محدودیت ها از نوزادی شروع می شود و در برقراری ارتباطات غیرکلامی بزرگ سالی تأثیر منفی می گذارد؛ برای مثال گاهی اوقات راه رفتن، ایستادن و نشستن این افراد طبیعی نیست، حرکت های دست و پایشان ناموزون و نامتجانس است، سرشان را به حالت پایین افتاده یا مایل به یک طرف نگه می دارند، در گفتگو تماس چشمی ندارند، در انجام حالت های پیچیده، ارادی و فرهنگی چهره مانند اخم کردن، چشمک زدن و خندیدن نا پخته عمل می کنند، نسبت به زبان اشارۀ مرسوم بی اطلاع هستند، شانه هایشان منقبض یا افتاده است و قوز گردن یا کمر دارند.
متولیان آموزش و توان بخشی، بستگان و دوستان می توانند برای آموزش و توان بخشی افراد نابینا و کم بینا در زمینۀ زبان بدن و حالت چهره، از روش های زیر استفاده کنند:
یادآوری و اصلاح گفتاری و فیزیکی رفتارهای غیرکلامی
فراهم کردن فرصت الگوبرداری از لمس افراد زنده
ارائۀ ماکت و طرح برجسته برای تجسم
تولید محتوای نوشتاری و صوتی برای آموزش مستقیم یا غیرمستقیم
این روش ها باعث می شود که نابینایان و کم بینایان:
به وضعیت فیزیکی خود حساس شوند.
در مورد ارتباط های غیرکلامی آگاه شوند و به عمد از آنها استفاده کنند.
دربارۀ حالت های بدنی و چهره اطلاعات کسب کنند و از آنها در روابطشان بهره ببرند.
ارتباط نوشتاری از طریق زبان نوشتاری، نماد ها، شکلک ها و اعداد
نابینایان و کم بینایان به دلیل دسترسی محدود به منابع خواندنی مانند کتاب و نشریه، ممکن است اِشکال های نوشتاری، نگارشی و تلفظی داشته باشند. برای رفع این اشکال ها، مطالعه، ترجیحاً به خط بریل توصیه می شود. همچنین آنها چندان با نمادها و شکلک های بصری که در شبکه های اجتماعی استفاده می شود، آشنا نیستند و برای یادگیری معنی و استفاده از این موارد، باید از دیگران کمک بخواهند؛ با این حال با پیشرفت نرم افزار های توان بخشی مانند صفحه خوان و نویسه خوان نوری، ارتباط نوشتاری از طریق کامپیوتر و گوشی همراه برای آنها آسان شده است.
ارتباط دیداری از طریق تصاویر، آثار هنری، طرح ها و نمودارها
هنرمندان نابینا و کم بینا با محدودیت بینایی در زمینه های هنری مختلف فعالیت می کنند و دسترسی مخاطبان با آسیب بینایی به آثار هنری دیداری هنوز کافی نیست. این مسئله باعث می شود که دنیای فکری و ارتباطات آنها با بینایان متفاوت باشد. در مقابل درگیریِ هرچه بیشتر با تولیدات هنری، ادبی و فرهنگی برای این افراد بستر آموزش تمامی مهارت های ارتباطی و اجتماعی را فراهم می سازد. برای رفع این مشکل، می توان از راه های زیر استفاده کرد:
اطلاع یافتن و بهره گیری از خدمات نهادهای حمایتی در حوزۀ مناسب سازی آثار هنری دیداری
درخواست توضیح از اطرافیان دربارۀ آثار هنری
استفاده از نرم افزارهای توان بخشی برای تفسیر طرح ها و نمودارها از طریق تبدیل ویژگی های دیداری به توضیحات عددی و صوتی
گوش دادن فعال
گوش دادن فعال یعنی توجه دقیق به گوینده که باعث افزایش درک و احترام می شود. نابینایان و کم بینایان برای گوش دادن فعال، می توانند از راه های زیر استفاده کنند:
نگاه کردن به سمت دهان گوینده برای ایجاد حس تماس چشمی
دوری کردن از آنچه سبب حواس پرتی می شود، مانند صدای صفحه خوان
تشخیص حالت های هیجانی و زبان بدن گوینده از طریق نشانه های حرکتی و علایم صوتی
تمرکز کردن روی صحبت های گوینده و چگونگی بیان آن
پرسیدن سؤال یا بیان آنچه شنیده اند برای روشن کردن مطالب
اجتماعی شدن
نابینایان و کم بینایان به دلیل فقدان یادگیری مشاهده ای، ممکن است در فرایند اجتماعی شدن دچار نقایصی باشند و ندانند که در شرایط مختلف اجتماعی باید چه کاری انجام دهند. از سوی دیگر چون نمی توانند تمام محرک های محیطی را درک کنند، همدلی و هم نوایی اجتماعی کمتری از خود نشان می دهند؛ چراکه به موقع متوجه رخداد های بیرونی نمی شوند؛ بنابراین واکنش و احساسات هماهنگ با فضا در آنها دیده نمی شود و رفتارهای نامتعارف اجتماعی انجام می دهند. در برخی از موارد هم آداب مرسوم را به درستی رعایت نمی کنند و متوجه بازخوردهای غیرکلامی سایرین نیستند؛ برای مثال بد غذا می خورند، پوشش و ظاهرشان مرتب و متناسب نیست، حریم افراد را زیر پا می گذارند و به بهانۀ شناسایی آنها را دست مالی می کنند، بلند تر یا آرام تر حد معمول حرف می زنند و در تعامل رو در رو، دور تر یا نزدیک تر می ایستند. با توجه به موارد گفته شده، گاهی افراد نابینا و کم بینا حضور کارآمدی در فعالیت های جمعی ندارند و اعضای بینای جامعه هم نمی خواهند با آنها ارتباط برقرار کنند؛ بنابراین در قدم اول، اطرافیان این افراد باید دغدغۀ رعایت اصول اجتماعی و ترس از طردشدن را در آنها ایجاد کنند. همچنین والدین باید از همان نو پایی سهل گیری را کنار بگذارند و از طریق تذکر کلامی و مداخلۀ فیزیکی، رفتارهای اجتماعی را به فرزندان نابینا و کم بینایشان یاد بدهند. در مدرسه باید آموزگاران کلاس، مسئولان توان بخشی و مربیان پرورشی، بدون اغماض، حواسشان به آموزش مهارت های زندگی و رعایت اصول اجتماعی توسط دانش آموزان با آسیب بینایی باشد؛ علاوه بر این برای جلوگیری از دست مالی های بی مورد، اطرافیان باید حس کنجکاوی این افراد را با دادن توضیحات کلامی یا اجازۀ کاوش محیطی ارضا نمایند. همچنین باید متولیان امر مانند سازمان بهزیستی، آموزش و پرورش استثنایی و سازمان های مردم نهاد محتوا های آموزشی تولید کنند تا این افراد با انواع مهارت های ارتباطی و اجتماعی آشنا شوند. خوب است این افراد در بزرگ سالی از اطرافیان نزدیک خود مانند بستگان یا دوستان دربارۀ چگونگی رفتار ها و آداب اجتماعی پرس و جو کنند و بخواهند تا باهم بیرون بروند و در فضا های جمعی و اجتماعی به آنها تذکرهای لازم را بدهند. برای این افراد انجام فعالیت های داوطلبانه و شرکت کردن در گروه های مختلف هم بسیار مفید است؛ چراکه هر حضور و مشارکت اجتماعی فرصتی ناب برای اجتماعي شدن در اختيار آنها قرار می دهد.
رفتار های تکراری و کلیشه ای
افراد با آسیب بینایی اغلب رفتار های تکراری و کلیشه ای از خود نشان می دهند که نوعی تحریک را برای آنان فراهم می کند و آنها را هشیار و بیدار نگه می دارد. این رفتارها به قدری رایج اند که به آنها برچسب رفتارهای نابینایی داده شده است؛ برای مثال فشردن چشم، تکان دادن سر، چرخش به دور خود، تکان خوردن پاندولی، ضربه زدن با پا ها، بازی کردن مداوم با انگشتان، ضرب گرفتن روی سطوح، خم کردن سر و حرکات مشابه. این عادت های نا پسند باعث می شود که محبوبیت اجتماعی این افراد کاهش یابد و در روابط بین فردی زیان ببینند. باید این عادت ها با کمک فنون اصلاح رفتار خاموش شوند. خانواده ها، مربیان و متخصصان توان بخشی می توانند از تذکر فیزیکی و یاد آوری کلامی مانند «دست هایت کجاست؟» یا «چطور ایستاده ای؟» استفاده کنند تا وضعیت، رفتار و تحریک مناسب جایگزین شود. نکتۀ قابل توجه اینکه این گروه در زمان بیکاری، چنین رفتارهایی را بیشتر انجام می دهند. پس حواس پرتی و مشغول شدن به انجام فعالیت های مختلف جامعه پسند راه دیگری برای مبارزه با این اقدام ها است. ایجاد کردن شرایط نا خوشایند هنگام بروز رفتار نامطلوب و تشویق رفتار های متفاوت، فن دیگری برای اصلاح اطوار های کلیشه ای است. درکل افراد نابینا و کم بینا به فعالیت های جسمانی مثل دویدن، پریدن و کوه نوردی نیاز دارند و می توانند بسته به توانایی های فردی و ایمنی محیط و در صورت نیاز با ایجاد تغییر، در این فعالیت ها شرکت کنند که باعث رفع بسیاری از مشکلات اسکلتی، عضلانی و رفتارهای نامناسب خودتحريکي شان مي شود.