معرفی برترین منابع خاطره نویسی و سرگذشت نامه در ادبیات ایران

نویسنده: رقیه شفیعی

منبع: چهاردهمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

دانلود پادکست

در این ماه با هم پای صحبت های علی تینای  تهرانی، مؤسس کتابخانه برلین برای نابینایان فارسی زبان و یکی از تولیدکنندگان کتب صوتی بین سال های 1391 تا 1400 ویژه افراد با آسیب بینایی، نشسته ایم.

تهرانی ابتدا گزارش کوتاهی از شکل گیری و ادامه کار کتابخانه صوتی برلین برایمان می دهد و سپس وارد بحث اصلی نواک که راجع به کتب خاطرات و سرگذشت نویسی در ایران است می شود. علی تهرانی توضیح می دهد که خاطره نویسی چگونه شکل گرفته و چگونه وارد ادبیات  فارسی شده و راجع به کتبی که در دوران صفویه و قاجاریه توسط افراد مختلف نگاشته شده اند صحبت می کند. وی توضیح می دهد که چه کسانی و طی چه شرایطی می توانستند به نوشتن خاطرات مبادرت ورزند.

تهرانی در ادامه اشاره می کند که خاطره نویسی بیشتر به بعد از انقلاب اختصاص یافته و ویژۀ افرادی بوده است که از ایران رفته اند؛ هرچند کسانی مانند آقای ری شهری هم در داخل ایران کتاب خاطرات سه جلدی نوشته اند. علی تهرانی توضیح می دهد که کتب معرفی شده همگی توسط کتابخانه صوتی برلین ضبط شده و در اختیار نابینایان قرار گرفته اند؛ با این توضیح که مخاطبان اصلی کتابخانه برلین خواستار کتب درسی و آکادمیک نیستند.

مسئول کتابخانه صوتی برلین بهترین نوع خاطره نگاری را خاطرات امیر اسدالله علم که به صورت روزنوشت است می داند. این کتاب در هفت جلد نوشته شده و بدون سانسور در ایران به چاپ رسیده و توسط مجتمع نابینایان رودکی نیز برای افراد با آسیب بینایی ضبط شده است. علم تأکید داشته که خاطراتش بعد از مرگ او و تا جایی که ممکن است بعد از سلطنت محمدرضا پهلوی پخش شود.

در این گفت وگو راجع به کتاب خاطرات عبدالله مستوفی می شنویم. در کتاب از جزئیات روزمره دوران زندگی خود گفته و این برای علاقه مندان به دانستن راجع به شرایط روزمره و غذاها و عادت های مردم در آن دوره می تواند حائز اهمیت باشد. نیز کتاب شبه خاطرات علی بهزادی از دیگر منابع معرفی شده است و دربارۀ کتابی که شخصی به نام جمشیدی راجع به ذبیح الله منصوری نوشته توضیحاتی می شنویم.

تهرانی در پاسخ به این سؤال که آیا کتاب خاطراتی موجود است که بتوان در آن یک سیر مشخص از تاریخ یا هر چیز دیگر را دید، صحبت می کند و در باب انتخاب رضاخان برای کودتای سال 1299 می گوید: «هنگامی که دولت انقلابی روسیه از ایران می رود و انگلیسی ها شمال کشور را نیز اشغال می کنند، یکی از افسرهای انگلیسی شروع به صحبت می کند که ما می توانیم با کمک هم کشور را سر و سامان دهیم. در این حین یکی از افسرهای قزاق بلند می شود و می گوید ما افسر قزاق دولت شاهنشاهی ایران هستیم و ما کاملاً از شاهنشاه اطاعت می کنیم. آیرونساید که این سخنان را می شنود، خودش حرف زدن به فارسی روان را شروع می کند و می گوید: «منظور من هم این است که ما هم به اعلی حضرت اعتماد کامل داریم و پیرو نظر ایشان هستیم و زیر نظر شاهنشاه ایران این کار را انجام می دهیم. بعد از این اتفاق با تمام افسران دست می دهد و خودش را معرفی می کند تا به افسری می رسد که بلند شده بود. افسر خودش را رضاخان میرپنج می نامد و آیرونساید نامش را یادداشت می کند و می گوید که این افسری است که به درد ما خواهد خورد. این جریان گرچه مخالفانی دارد؛ اما هم در تاریخ بیست ساله ابراهیم مکی و هم در خاطرات آیرونساید ذکر شده است.»

تهرانی خاطره نویسی برای افراد را گرچه جالب می داند؛ اما می گوید این کار حتی ممکن است خطرناک هم باشد. وی معتقد است که هر چقدر فرد به زمان زندگی اش نزدیک تر باشد، احتمال درگیری بیشتر را با افراد هم عصر خویش دارد. خاطرات شصت سال روزنامه نگاری در ایران را مثال می زند و می گوید: «گرچه کتاب خوبی است؛ ولی اطلاعاتش می تواند دقیق نباشد؛ زیرا نویسنده هم عصر ماست و خودش را باید از بسیاری از مشکلات محفوظ بدارد.»

در ادامه علی تینای تهرانی انواع خاطره نویسی را برمی شمارد و خاطرات شفاهی و دو گروهی را که به این نوع خاطرات مبادرت ورزیده اند را معرفی می کند و توضیح می دهد که این دو گروه حاصل پژوهش های خاطرات خود را در کجا منتشر کرده اند.

تهرانی دربارۀ اینکه چه نوع خاطراتی را می پسندد، توضیح می دهد که یک سری خاطرات اطلاعات جزئی راجع به افراد می دهند و بعضی کتاب ها راجع به مکان ها و نوع مدارس و جزئیات مربوط به سفارتخانه ها در کشورهای مختلف و دیگر جزئیات اشاره کرده اند. او این نوع نگارش و کتب خاطرات را جالب تر می داند؛ زیرا نشان دهنده راهی هستند که می توانند نقطه شروع را نشان دهند.

تهرانی در پایان خواندن خاطرات را زمانی مفید می داند که راه مقایسه باز باشد و یک طرفه خاطرات یک نفر بدون آگاهی از صدق آن مبنای واقعیت قرار نگیرد. وی توصیه می کند که نابینایان خاطرات پاستور کریستوفل، پدر نابینایان، یعنی کسی که خط بریل فارسی را مناسب سازی کرده است را برای آشنایی بیشتر با مسائل نابینایان بخوانند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهار + یک =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *