گفتگو با یک کمبینای همدانی که برای مجلس یازدهم کاندید شده بود

حضور نابینایان بعنوان نماینده خانه ملت، سالهاست یکی از دغدغه های مهم این شهروندان بوده و با فرا رسیدن موسم انتخابات مجلس شورای اسلامی، این موضوع مطرح میشود و این علامت سؤال تا رسیدن به پاسخی منطقی همچنان باقی میماند که چرا نابینایان امکان جلوس بر کرسی نمایندگی مجلس را ندارند؟ با وجود ارائه طرحهای اصلاحی بند ۶ ماده ۲۸ قانون انتخابات مجلس که صحت و سلامت کامل جسمی را یکی از شروط مهم نامزدی نمایندگی مجلس عنوان میکند و معلولیت بینایی را مانعی برای متقاضیان نامزدی انتخابات مجلس میداند، هنوز این سد مقابل شهروندان نابینا برای رسیدن به کرسی مجلس پابرجاست. برغم وجود چنین سد ستبری، یک شهروند کمبینا موفق شد از شورای نگهبان تأیید صلاحیت خود را اخذ کرده و اسم خود را بعنوان یکی از نامزدهای مجلس یازدهم ثبت کند. داوود بسطام، ۳۵ ساله و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته الهیات، گرایش ادیان و عرفان از دانشگاه آزاد، به علت داشتن بیماری «آلبینیسم» که مشکلی ژنتیکی و خانوادگیست، کمبینا متولد شده است. وی راجع به اهداف خود در صورت به دست آوردن رأی و به همان اندازه، چگونگی تأیید صلاحیت خود از سوی شورای نگهبان، در مصاحبه با ایران سپید توضیحات کوتاهی ارائه میدهد؛ اما قبل از صحبت درباره آن موارد، مختصری درباره نوع معلولیت و فعالیتهایش میگوید: «من متولد ۱۳۶۳ در استان همدان و شهر همدان هستم. تحصیلاتم را تا پایان سال دوم دبیرستان در مدرسه استثنایی همدان گذراندم و سال آخر دبیرستان را در تهران و آموزشگاه دکتر خزائلی به پایان بردم. بعد از گذراندن مقطع پیشدانشگاهی، تحصیلاتم در دانشگاه را تا اخذ مدرک کارشناسی ارشد رشته الهیات، گرایش ادیان و عرفان ادامه دادم و مدرک فوق لیسانس این رشته را کسب کردم. در واقع من جزو کمبینایانی هستم که بیماری آلبینیسم دارند. طبعاً برای خواندن و نوشتن مثل خیلی از نابینایان و کمبینایان، از نرم افزارهای ویژه که به صفحه خوان موسومند، استفاده میکنم؛ منتها اگر متنی درشتخط باشد، بدون استفاده از نرم افزارهای صفحه خوان، آن متن را مطالعه میکنم. در صورت ریز بودن مطلبی، با استفاده از ذره بین آن را میخوانم. برای نوشتن، هم از رایانه استفاده میکنم و هم با نزدیک کردن کاغذ به صورت، کار نوشتن را انجام میدهم.» این کمبینای دانشآموخته که زاده دیار بابا طاهر است، در خصوص فعالیتهای این روزهای خود چنین اظهار میدارد: «فعلاً که فعالیت خاصی نمیکنم؛ اما قبلاً در یک فروشگاه عرضه لوازم خانگی مشغول بودم. متأسفانه مدیر فروشگاه خواست شغل و حرفه اش را عوض کند و همین تصمیم او باعث شد آن شغل را از دست بدهم.» کاندیدای کمبینا، در خصوص اهدافش از شرکت در این دوره از مجلس شورای اسلامی چنین اظهار میدارد.: «هدف اول من این بود که حتماً در این دوره از مجلس شورای اسلامی بعنوان یک شهروند کمبینا شرکت کنم. دومین هدف من، پیگیری و حل موضوع همیشگی استخدام نابینایان و کمبینایان در دستگاههای اجرایی دولتیست. متأسفانه با وجود قانون استخدام سه درصدی معلولان، برخی ادارات این قانون را اجرا میکنند و برخی دیگر از آن سر باز میزنند.» بسطام در ادامه توضیح میدهد که چگونه موفق شد مدارکش را به کارشناسان مربوط ارائه دهد و عملاً از فیلتر شورای نگهبان عبور کند: «وقتی مدارک لازم برای ثبت نام متقاضیان کاندیداتوری مجلس را بررسی کردم، دیدم یکی از مدارک لازم، ارائه کارت پایان خدمت است. طبعاً در کارت پایان خدمت ما معلولان درج شده که دارنده این کارت معاف از خدمت است. وقتی مدارک را به کارشناس مربوطه دادم، بعد از بررسی از معلولیتم پرسید و من توضیح دادم که کمبینا هستم. او گفت که نابینایان مطلق نمیتوانند ثبت نام کنند و درخواستشان پذیرفته نمیشود، اما درباره کمبینایان قانونی نداریم که این افراد را منع کند. از طرفی در کارت پایان خدمت میزان معلولیت درج نشده بود. با توجه به توضیحات من و مشاهده اینکه خودم کارهایم را مستقلاً و بدون کمک کس دیگر انجام میدهم، عملاً مدارکم را پذیرفتند. من از عصای سفید استفاده نمیکنم و حتی فرم ثبت نام را خودم پر کردم.» داوود بسطام در پاسخ به پرسشی پیرامون قانون حمایت از معلولان و فراکسیون معلولان مجلس اظهار میدارد: «من متن قانون حمایت از حقوق معلولان را مطالعه نکرده ام، اما هدفم حل مشکل استخدامیست. از موقعیت فراکسیون معلولان در مجلس بی اطلاعم؛ ولی تلاش میکنم با نماینده ها و نهادهای معلولان برای رسیدن به اهدافم مذاکره کنم.» وی در خصوص فعالیتهای تبلیغاتیش میگوید: «من ستاد تبلیغاتی ندارم و با پخش تراکت، استفاده از فضای مجازی، گروههای پیامرسان و همچنین دوستان و اطرافیان، فعالیتهای تبلیغاتیم را انجام میدهم.
منبع: ایران سپید

2 دیدگاه دربارهٔ «گفتگو با یک کمبینای همدانی که برای مجلس یازدهم کاندید شده بود»

  1. از ماست که بر ماست،
    کاندید نابینای مجلس چه جمله ی مضحکی رو بیان می دارند و با این جمله ی مضحک متأسفانه کسی هم به فکر نمی افتد و نظری نمی دهد.
    حضرت داوود بسطام می فرمایند:
    “«من متن قانون حمایت از حقوق معلولان را مطالعه نکرده ام، اما هدفم حل مشکل استخدامیست. از موقعیت فراکسیون معلولان در مجلس بی اطلاعم؛ ولی تلاش میکنم با نماینده ها و نهادهای معلولان برای رسیدن به اهدافم مذاکره کنم.»”
    خب شما که متن حقوق معلولین رو حتی زحمتش رو به خودتون ندادید و نخوندید و از فراکسیون معلولین هم کاملاً بی اطلاع هستید، چه شکلی می خواین تلاش کنید؟
    الان مثلاً من از انگلیسی چیزی نمی دونم ولی در روزنامه ی ایران سپید مصاحبه کنم و بگم: “من از انگلیسی چیزی نمی دونم، ولی تلاش می کنم برای نابینایان عزیز مطالب مفید جراید غربی رو ترجمه کنم.”
    متأسفم برای ایران سپید که حاضر شده چنین جمله ی مضحکی رو از ایشون اصلاً چاپ کنه.
    این جمله کاملاً
    برخاسته از نوعی بی سوادی فرهنگی و نوعی جو زدگی می باشد که خاص ایرانیان هست.
    موفق باشید

    1. با سلام.
      اتفاقا ایران سپید با پررنگ کردن اطلاعات ایشان در ارتباط با معلولان، میخواست نشون بده هر کسی که لزوماً ادعا میکنه برای معلولان میخواد کاری کنه حائز سواد کافی و مسلط به قوانین نیست.
      در یک مصاحبه خبری شما باید عیناً مطالب مصاحبه شونده رو منتقل کنی، سوای اینکه درست یا غلط باشه و در نهایت قضاوت رو به مخاطب واگذار کنید.
      این در پاسخ به ایراد فنی بود که گرفتید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سیزده + چهارده =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *