یادداشت: چرخش در بر پاشنه قدیمی: رواج معلول زدگی در بهزیستی

نویسنده: رؤیا بابایی

منبع: نوزدهمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

گلایه معلولان از سازمان بهزیستی فقط به خدمات نیازمند اعتبار محدود نمی شود . بخش اعظم بی توجهی به  افراد معلول و نادیده گرفتن شرايط آنها توسط بهزیستی، مربوط به آن دسته از خدماتی می شود که به بودجه و اعتبار نیاز ندارد و بیشتر به فرهنگ درون سازمانی مربوط می شود.

شیوه برخورد کارکنان سازمان بهزیستی با معلولان، ناآگاهی و آشنایی  اندک آنها با انواع معلولیت  ها، نبود نگاه مددکارانه در رفتار با معلولان، عدم تلاش  برای کاهش تعداد مراجعه معلولان به بهزیستی، فقدان زیرساخت ارائه خدمات از راه دور و… همگی از مشکلاتی هستند که ارتباطی به بود و نبود بودجه سازمان ندارند .

کارکنان بهزیستی می توانند با رفتار محترمانه خود خلأ  بسیاری از خدمات وابسته به اعتبار را پر کنند یا می توانند بسیاری از درخواست ها را تلفنی  و از راه  دور ارائه دهند . همچنین می توانند با اتخاذ تمهیداتی از تعدد مراجعه، به ویژه در مورد افراد با معلولیت  های شدید بکاهند؛ بدون آنکه برای این امور هزینه ای صرف شود، اما هیچ یک از این اتفاق های ساده که قطعاً دستاوردهای بزرگی خواهند داشت  نمی افتد تا در همچنان بر پاشنه قدیمی اش بچرخد  و نشان دهد سال هاست سایه مدیریت  دلسوز و آگاه به دغدغه های معلولان  از سر این سازمان کم شده است .

مددکاران ، غریبه با  نابینایان

ندا. ح ، دانشجوی مقطع ارشد رشته حقوق، و نابینای مطلق است. او می گوید: برخی مددکاران بهزیستی کمترین آگاهی از نابینایان و مسائل مربوط به آنها ندارند و در برخورد با ما تنها تفکری که دارند، نگاه از بالا به پایین و نگرش مبتنی بر نیازمندی است ، درحالی که دانش و تخصص برخی از نابینایان از خود مددکاران بیشتر است .

ندا ادامه می دهد: ادبیات مددکاران بهزیستی، به ویژه با افراد نابینا صدقه ای  است. در مراجعه به بهزیستی  آنها اغلب  بنا را به نیاز مالی این افراد و در مقابل این  مدل فکری، برخوردشان را بر محور رفع تکلیف، کم لطفی و بی احترامی می گذارند. این در حالی است که برخورد متناسب با شأن افراد نابینا کمترین پیش نیاز خدمات مددکارانه است و نیازمند تأمین هیچ بودجه و اعتباری  نیست .

دولت الکترونیک در بهزیستی بی معناست

محسن. ق در کودکی مشکل بینایی نداشته است . او بعدها در اثر ابتلا به یک نوع بیماری نادر بینایی، هر دو چشم خود را از دست داده و حالا مطلقاً نابیناست  . او که لیسانس علوم تربیتی دارد و کارمند یکی از اداره های بهزیستی در شهرستان است ، می گوید: مدل رفتار با معلولان در خود بهزیستی و زیرساخت های خدمات دهنده به معلولان دچار ایراد است.

او توضیح می دهد: پانزده سال است در بهزیستی کار می کنم، اما هنوز امکان دسترسی به رایانه و اتوماسیون اداری را ندارم  . هنوز بهزیستی که متولی معلولان در کشور است ، نتوانسته مشکل و  محدودیت کارکنان کم بینا و نابینای خود را برطرف کند و من و همکاران با محدودیت بینایی، امکان ارائه خدمات الکترونیکی به جامعه هدف را نداریم .

به گفته او اتوماسیون اداری بهزیستی با اشکال دسترس پذیری برای افراد نابینا مواجه است   و برای کاربران نابینا دسترس پذیر نیست؛ برای همین یکی از همکاران  که مدرک دکتری رشته مرتبط را دارد و در یکی از بخش های کلیدی، در بهزیستی کار می کند، فقط به دلیل در دسترس نبودن اتوماسیون ارتقا نمی گیرد،  چون  در دولت الکترونیکِ تعریف شده توسط بهزیستی  قادر به چک کردن کارتابل خود نیست و به دلیل همین ضعف جدی گرفته نمی شود. حل این مشکل برخلاف تصور همه به جای پول، به درایت نیاز دارد و   در بحث مناسب سازی از بهزیستی انتظار می رود الگوی سایر دستگاه ها  باشد .

اتوماسیون  بهزیستی غیرقابل دسترسی برای نابینایان

ح. محمدی،  یکی از کارکنان ستادی سازمان بهزیستی کشور، می گوید: من در سال های نزدیک به بازنشستگی ام قرار دارم . در این سال ها بسیاری از همکاران با سوابق و تحصیلات پایین تر از من پیشرفت  کرده و توانسته اند پست های بالاتری احراز کنند، اما افرادی مانند من با داشتن سوابق و مهارت های مشابه یا حتی بیشتر تنها به دلیل آنکه سیستم خدمت دهی برایمان مناسب سازی نشده و ما را در برخی امور نیازمند کمک  همکاران نگه داشته است، همچنان یک کارمند عادی باقی  ماندیم  و فرقی با کارکنان تازه وارد نداریم .

این کارمند سازمان بهزیستی تأکید می کند: رفع مشکلاتی مانند مشکل من در گرو  پول و اعتبار نیست. سازمان سالانه میلیون ها تومان برای خدمات  الکترونیکی هزینه می کند و به عنوان تنها نهاد متولی امر معلولیت کافی است با اندک تأملی، حتی برای تبلیغ هم شده امکان دسترسی به سامانه های خود را برای کاربران  نابینا هم فراهم کند، اما حاضر به انجام چنین  کاری نیست ؛ از همین رو  کارکنان  نابینای بهزیستی هم در بحث مفید بودن و هم در راهیابی به مدار پیشرفت در فضای کار به برابری با سایر همکاران نمی رسند.

عدم نظارت بر فضای مراکز مثبت زندگی

علی . خ ، مدیر یکی  از انجمن های نابینایان، ضمن  گلایه از عدم مناسب سازی دفترهای مراکز مثبت زندگی می گوید: مناسب سازی دفترهای این  مراکز کمترین حق معلولان است .

او بیان می کند: در موارد بسیار زیادی مراکز مثبت زندگی فضای نامناسبی دارند و این در حالی است که نظارت به فضای کاری این مراکز برای بهزیستی هزینه ای ندارد و فقط نظارت بیشتر و دقیق تری را می طلبد .

وی ادامه می دهد: واگذاری امتیاز این مراکز نیز جای بحث دارد . اغلب مدیران مراکز مثبت زندگی نیروهای غیرمتخصص را با کمترین دستمزد جذب می کنند و آنها هم انگیزه و دانش کافی برای برخورد با معلولان را ندارند، درحالی که سامان دهی این مراکز پول نمی خواهد، بلکه نگاه تخصصی، کنترل و نظارت  می خواهد.

او همچنین اذعان می کند به مدیران سنوات گذشته بهزیستی دسترسی  بیشتری وجود داشت و امکان انتقال مشکلات به آنها برقرار بود، اما مدیران کنونی، حتی  خود را پاسخ گو هم  نمی دانند.

شلختگی کار در بهزیستی

جواد س. ضمن  ابراز ناراحتی از برخورد نامناسب کارکنان بهزیستی، می گوید: اخیراً برای تمدید کارت معلولیت به بهزیستی رفتم، اما علاوه بر  ناراحتی از رفتار کارکنان آنجا، از شلختگی کارشان،   به شدت عصبانی شدم .

او بیان می کند: من از کسانی هستم که کمترین مراجعه را به بهزیستی  دارد؛   با این حال هر بار که برای کاری مجبور به مراجعه به بهزیستی  می شوم، می گویند پرونده ات  نیست و گم  شده و مدت زیادی را صرف پیداکردن پرونده ام می کنند .

این فرد با محدودیت بینایی ادامه می دهد: کارکنان بهزیستی در پاسخ به اعتراض من به گم شدن پرونده ام می گویند : »تقصیر خودت است ، باید مرتب به ما سر بزنی تا پرونده ات  مدام در دسترس باشد  و فراموش نشود.  « این خواسته عجیب است . در شرایطی که در همه جای دنیا تلاش بر این است که خدمات از راه دور به افراد برسد، چطور ممکن است بهزیستی از مراجعان  خود مراجعه بیشتر را بخواهد؛ آن  هم به این دلیل که از پرونده هایشان  مراقبت شود؟!

جواد می گوید: اولاً در دنیای امروز که همه کارها الکترونیکی شده است، چرا پرونده های بهزیستی هنوز کاغذی مانده اند و دوم اینکه چطور ممکن است پرونده ای گم  شود؟ مگر بهزیستی خانه شخصی افراد است که هرکسی هر شیئی  را جابه جا کند و برنگرداند؟

او ادامه می دهد: نظم و انضباط در کار، به ویژه در نگهداری پرونده و اطلاعات مددجویان آسان ترین  وظیفه سازمان است و چیزی نیست که سازمان بتواند فقدان آن  را به بودجه ربط دهد . وقتی بهزیستی  در امور اولیه خود دچار اشکالات اساسی است، آیا می تواند در زندگی میلیون ها معلول تحولی ایجاد کند؟

سنجش معلولیت، رونق دکان  بهزیستی

جواد س. در ادامه، سنجش دوباره معلولیت را بهانه بهزیستی برای کسب درآمد می داند . او می گوید: معلولیت چیزی نیست که با قرص و دارو رفع شود و اغلب معلولان ، به راحتی، تغییر وضعیت نمی دهند ؛ با این حال اتفاقی در سازمان بهزیستی شکل گرفته است به نام «سنجش دوباره معلولیت».

او توضیح می دهد: تمدید کارت معلولیت در گرو سنجش معلولیت است . اخیراً که برای  تمدید کارت معلولیتم  به بهزیستی مراجعه کردم، از من که نابینای مطلق هستم، خواستند  از نظر بینایی سنجی معاینه شوم  و فردی که هیچ تخصصی نداشت، در ازای گرفتن پول از من چند سؤال ساده پرسید و خواست به تابلویی که من نمی دیدم نگاه کنم.

او ادامه می دهد: این کار برای معلولیت های شدید و به خصوص افراد نابینا کاملاً غیرضروری است و من انجام آن را بهانه ای برای رونق کاسبی بهزیستی می دانم .

عدم  تسهیلگری

مرتضی . س، مدیر یکی  از انجمن های نابینایان در یکی از استان های کشور، می گوید: بهزیستی از تعدادی از اعضای نابینای ما که از بهزیستی درخواست وام و سایر خدمات کرده اند ، خواسته است تا به کمیته  امداد مراجعه کنند و استعلام عدم عضویت بیاورند.

وی ادامه می دهد : این در حالی است که کارکنان  بهزیستی با استفاده از شبکه دولت الکترونیک می توانند در کمترین زمان  این  استعلام را بگیرند، اما معلوم نیست به چه علت حاضر به تسهیل امور نیستند.

او می افزاید: رفتار های رفع تکلیف  محورانه درخور شأن بهزیستی و جامعه هدف آن نیست . بدنه  بهزیستی باید متوجه باشد که با افرادی مواجه است که حتی یک تردد اضافه هم برایشان سخت و همراه با هزینه است و باید تا جای ممکن خواسته های این طیف را بدون نیاز به حضور فیزیکی آنها پیش ببرد .

به گفته مرتضی، احترام به معلولان از ارائه خدمات مالی به آنها فراتر است . ما بیش از هر چیز احترام می خواهیم و احترام چیزی نیست که با کاهش و افزایش بودجه سازمان کم  و زیاد شود، بلکه  باید در فرهنگ سازمان نهادینه شود .

رواج معلول زدگی در بهزیستی

«مراقب باشید در برخورد با افراد دارای معلولیت دچار معلول زد گی نشوید «!

این جمله را یکی از فعالان حوزه معلولیت می گفت و از همه می خواست تا آن را سرلوحه فعالیتشان  کنند ، اما آنچه این روزها و سال های اخیر در سازمان بهزیستی مشاهده می شود، مصداق بارز معلول زدگی است .

بدنه  سازمان بهزیستی دچار معلول زدگی شده  است . اگرچه تعمیم این رویکرد به همه کارکنان این سازمان بی انصافی است، اما اغلب کارکنان  حوصله پذیرش مراجعه کنندگان معلول خود را ندارند  و بیشتر خواسته های مددجویان خود را بی آنکه به تأمین اعتبار و بودجه ربطی داشته باشد به بودجه گره می زنند و به گواه گواهان، دلایلی که برای از سر باز کردن معلولان جستجو  می کنند، از تلاششان برای رفع مشکلات پیشی گرفته است و انجام درخواست ها را منوط به کسب اعتبارات بودجه ای می کنند .

شاید بتوان به گروهی از مددکاران که تماس دائم با معلولان دارند حق داد و روزمرگی آنان را امری طبیعی دانست، اما ازآنجاکه همه کارکنان این نهاد به طبیعت بهزیستی اشراف دارند و همچنین ماهیت شغل مددکاری به  از پا نایستادن  و پایداری در همه شرایط استوار است؛ بنابراین برای کارکنان این سازمان بیش از لَختی درنگ و تأمل نمی توان تخفیف داد .

همکاران سازمان بهزیستی از روز اول به سختی کار خود واقف اند  و در صورت خستگی یا انصراف می توانند به جای اختلال در خدمت دهی و اتلاف وقتِ هزار تن مددجو، راه خروج و انتقال به سازمان های دیگر را برگزینند ، اما برای کم کاری و ابتلا به روزمرگی مجوزی ندارند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

یک × 2 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *