با سلام و احترام به همراهان وبسايت ويژه ی نابينايان شرکت دانش بنیان پکتوس. در چهلمین شماره ی هفته نامه ی دنیای موبایل و کامپیوتر و در صفحه ی آموزش، با راهنمای جامع خرید بهترین مانیتور کامپیوتر در خدمت شما گرامیان هستیم.
راهنمای خرید بهترین مانیتور کامپیوتر
در این مقاله به بررسی انواع مانیتورهای موجود در بازار کامپیوتر و ویژگی های کلیدی آن ها شامل رزولوشن، کیفیت تصویر، نرخ تازه سازی و… پرداخته و در انتها موارد کلیدی برای خرید بهترین گزینه باتوجه به نیاز های مختلف تشریح شده است.
به نقل از زومیت، مانیتور ها پنجره ای به دنیای کامپیوترهای دسکتاپ هستند. بدون داشتن نمایشگری مناسب هر کاری با کامپیوتر شخصی، کم فروغ و بی رنگ و لعاب به نظر می رسد، چه آن اجرای بازی باشد، چه تماشای عکس ها و ویدئو ها و چه حتی مرور متون وب سایت. سازندگان مانیتور به خوبی می دانند که تجربه کار با دسکتاپ تا چه اندازه تحت تأثیر کیفیت، ابعاد و مشخصات مانیتور ها است و بازار را با انواع گوناگونی از مانیتور ها با ویژگی ها و رده های کاربری مختلف پر می کنند.
مانیتور های زیادی با رزولوشن های مختلف، ابعاد و ویژگی های متفاوتی در بازار یافت می شود و از سویی ما اهداف متفاوتی برای کار با یک مانیتور داریم. برخی از ما به مانیتوری برای کارهای روزمره، مرور وب و تماشای ویدئو نیاز داریم، برخی به دنبال مانیتوری برای ارتقای تجربه گیمینگ خود هستیم و برخی دیگر خواهان نمایشگری درخور برای انجام کارهای حرفه ای نظیر آفرینش گرافیکی، طراحی سه بعدی و ویرایش ویدئو هستیم. بنابراین باید بدانیم برای هر کدام از این کاربرد ها چه نمایشگری با چه ویژگی هایی مناسب است و باید در بازار به دنبال چه مانیتوری باشیم. پیش از خرید دانستن تفاوت هایی که بین مانیتور های حرفه ای، گیمینگ و مصارف عام وجود دارد، حائز اهمیت است و بهتر است بدانیم برای خرید هر نوع مانیتور، تمرکز ما بیشتر بر کدام ویژگی ها باشد.
بنابراین نکته ی اساسی در خرید یک مانیتور اولویت بندی انتظارات مان از این کالای سخت افزاری است. مانیتوری که انتظارات یک گیمر و در عین حال یک ویرایشگر ویدئو را هم زمان برآورده کند، اگرچه شاید در بازار وجود داشته باشد؛ اما قطعاً قیمت بالایی خواهد داشت. پیش از آنکه وارد بحث موارد حائز اهمیت در خرید یک مانیتور شویم، بهتر است ابتدا با انواع مانیتورهای موجود در بازار آشنا شویم و پس از آن به بررسی تشریحی ویژگی های کلیدی مانیتورها که باید در هنگام خرید درنظر گرفته شود می پردازیم.
انواع مانیتور های موجود در بازار
مانیتورها را از نظر حوزه ی کاربرد می توان به سه رده ی کاربری مصارف عام، حرفه ای و گیمینگ تقسیم کرد که در ادامه با حوزه ی کاربرد هر نوع مانیتور آشنا می شویم.
مصارف عام
مانیتور های مصارف عام، مانیتورهایی هستند که برای انجام امور روزمره، دفتری، کسب و کار و اداری در خانه ها و دفاتر کار و ادارات یافت می شوند. این مانیتورها بیشتر برای کاربردهای عادی، اجرای نرم افزار های آفیس، ویرایش متن، مرور وب و در کل اجرای برنامه هایی که محتوای گرافیکی خاصی ارائه نمی کنند، استفاده می شود. معمولاً از روی برچسب قیمت می توان به راحتی دریافت که با نمایشگری از این رده سر و کار داریم. کامپیوترها نیاز به منابع سخت افزاری چندانی برای هماهنگ شدن با این مانیتور ها ندارند.
مانیتورهای حرفه ای
برای آفرینندگان هنری، گرافیست ها، تولیدکنندگان محتوا، معماران، طراحان، انیمیشن ساز ها، سینماگران، ویرایشگران ویدئو و همه افرادی که در حوزه سرگرمی های بصری فعالیت می کنند، بهترین گزینه انتخاب و خرید یک نمایشگر حرفه ای است. دقت در نمایش رنگ ها و ارائه ی فضای رنگی به گستردگی جهان واقعی دو ویژگی کلیدی چنین مانیتورهایی است.
اگرچه قیمت این مانیتور ها در مقایسه با دیگر نمایشگر های کامپیوتر بالا است، اما برای کارهای گرافیکی نباید به سراغ مانیتورهای ارزان قیمت رفت؛ چرا که رنگ های به نمایش درآمده روی یک مانیتور رده پایین، پس از اتمام کار ممکن است روی نمایشگر های دیگر با آنچه که در ذهن دارید بسیار متفاوت دیده شود. در کنار مانیتور های حرفه ای نیاز به کامپیوتری دارید که قادر به اجرای روان نرم افزار های گرافیکی و سه بعدی نظیر فتوشاپ، اتوکد، پریمیر و… باشد.
مانیتور های گیمینگ
مهم ترین ویژگی یک مانیتور گیمینگ سریع بودن آن به معنای نرخ تازه سازی بالا و زمان پاسخگویی کوتاه است
مهم ترین مشخصه ی یک مانیتور گیمینگ خوب، سرعت بالای آن در نمایش محتوا است؛ به عبارت دیگر این دسته از محصولات باید نرخ تازه سازی (Refresh Rate) بالا و زمان پاسخگویی (Response Time) کوتاهی داشته باشند. حداکثر نرخ تازه سازی در مانیتور های امروزی ۲۴۰ هرتز است. این مشخصه به این مفهوم است که صحنه های بازی را می توان تا ۲۴۰ فریم در ثانیه روی صفحه نمایش مانیتور نمایش داد. بدین ترتیب شاهد نمایشی روان، بدون پرش و هاله زایی (Ghosting) از بازی در حال اجرا روی مانیتور خود خواهید بود. سرعت پاسخگویی نیز معیاری از توانایی مانیتور در تغییر رنگ سریع پیکسل ها و جایگزین کردن محتوای پیکسلی است. در حال حاضر سریع ترین مانیتور ها سرعت پاسخگویی معادل یک میلی ثانیه (1ms) دارند. این ویژگی ها در ادامه ی مقاله به تفصیل واکاوی خواهند شد.
حال که با انواع مانیتورهای بازار آشنا شدیم، لازم است با مشخصه های تخصصی دنیای مانیتورها و پارامترهای مؤثر در انتخاب و خرید آن ها به خوبی آشنا شویم. در ادامه به بررسی ویژگی های اصلی یک مانیتور خواهیم پرداخت.
مشخصات فنی مانیتور
اولین قدم برای خرید مانیتوری ایده آل مناسب با هر کاربری، آشنایی با مشخصات فنی این دسته از محصولات است. با اطلاع از این مشخصه ها تا حد زیادی قادر به انتخاب گزینه های مورد نظر خود خواهید بود که در ادامه با بررسی های بیشتر، نمونه ی ایده آل را خریداری کنید.
رزولوشن مانیتور
تصاویری که روی پنل هر نمایشگر LCD نمایش داده می شود، متشکل از میلیون ها نقطه ی نوری یا پیکسل کوچک است. بنا به تعریف، پیکسل کوچک ترین عنصر قابل آدرس دهی در یک نمایشگر دیجیتال با قابلیت آدرس دهی تمام نقاط است. سیگنالی که از کارت گرافیک به خروجی نمایشگر ارسال می شود، حامل اطلاعات رنگ و روشنایی جداگانه به ازای هر پیکسل است. پس هر پیکسل را می توان کوچک ترین جزء قابل کنترل از پنل مانیتور یا تصویری دانست که در آن به نمایش در می آید. هر پیکسل شامل سه ساب پیکسل و هر ساب پیکسل مسئول نمایش یکی از رنگ های اصلی قرمز، سبز و آبی (RGB) است. نمایشگر های مختلف امروزی شامل انواع پلاسما، پروژکتورها و نمایشگرهای کریستال مایع شامل LCD و LED آرایه ی ثابتی از پیکسل ها شامل صدها سطر و ستون دارند که تصاویر را با وضوح بالا به وجود می آورند.
رزولوشن نمایشگر از تعداد پیکسل مجزا در عرض و تعداد پیکسل در ارتفاع نمایشگر خبر می دهد. رزولوشن به صورت تعداد پیکسل ها در عرض ضربدر تعداد پیکسل ها در ارتفاع نمایشگر یا تصویر بیان می شود. برای مثال اگر نمایشگری امکان نمایش ۱۰۲۴ پیکسل در عرض و ۷۶۸ پیکسل در ارتفاع تصویر را داشته باشد، گفته می شود که رزولوشن آن ۷۶۸×۱۰۲۴ پیکسل است.
بیشتر مانیتور های امروزی عموماً با رزولوشن های زیر روانه بازار می شوند:
1920×1080=1080p (Full HD)
2560×1440=1440p (QHD)
3840×2160=2160p (4K) (UHD)
البته مشتقات دیگری از این رزولوشن ها نیز در بازار یافت می شود که در بخش مربوط به نسبت تصویر به بررسی آن ها خواهیم پرداخت.
اگرچه با افزایش تعداد پیکسل های قابل نمایش در یک مانیتور، تصویری بهتر و با جزئیات بیشتر دریافت می کنید، اما برخی محدودیت ها در مانیتور هایی با رزولوشن بالاتر وجود دارد که پیش از خرید باید به آن توجه داشت.
اولین محدودیت نیاز به منابع سخت افزاری قوی تر و پردازنده ی گرافیکی با توان عملیاتی بالاتر برای پردازش پیکسل های بیشتر به ویژه در زمان اجرای بازی ها است. در زمان اجرای بازی پردازنده ی گرافیکی باید بتواند تمامی پیکسل های نمایشگر را با زمانبندی دقیق و بدون تأخیر، با ارسال سیگنال های پی درپی تغییر داده و محتوای تصویر را در کسری از ثانیه جایگزین کند. محتوایی که شامل اطلاعات رنگ و روشنایی نقطه به نقطه است، برای داشتن حرکات و نمایشی روان چند ده بار در ثانیه تغییر می کند. مانیتورهای 4K تصویری با جزئیات اعجاب انگیزی ارائه می دهند، اما اگر کامپیوتر آمادگی لازم برای پردازش ۸/۳ میلیون پیکسل این رزولوشن را در کسری از ثانیه نداشته باشد، تجربه ی تصویری به شدت محدود شده و تجربه ی تماشای ویدئو و اجرای بازی ها با کندی و تأخیر فراوان ضربه ی بزرگی خواهد دید. رزولوشن بالایی که می تواند در بازی های کامپیوتری جلوه گری بی نظیری داشته باشد، خود تبدیل به بزرگ ترین مانع در راه اجرای آن بازی می شود. بسته به کاربرد و سایر منابع سیستمی خود ممکن است گاه لازم باشد از رزولوشن های خیلی بالا صرف نظر کرده و مثلاً به جای خرید یک مانیتور 4K به سراغ نمایشگری با رزولوشن QHD بروید.
اگرچه تصاویر در مانیتوری با رزولوشن بالاتر دارای جزئیات بیشتری است، پردازش پیکسل ها نیاز به سخت افزاری توانمند دارد
دومین نکته ای که ممکن است مانع از داشتن تجربه ی کاربری خوب با یک مانیتور 4K شود، قابلیت فونت اسکیلینگ سیستم عامل است. تراکم پیکسل ها در مانیتوری با رزولوشن فوق العاده بالا باعث می شود اشیا و فونت های ویندوز کوچک و فشرده ظاهر شوند و گاه حتی خواندن متن در چنین نمایشگرهایی دشوارتر باشد. در مورد این موضوع در قسمت تراکم پیکسلی بیشتر صحبت خواهیم کرد، اما با درنظر گرفتن این محدودیت شاید مایل باشید مانیتوری تهیه کنید که اگرچه دیدن فیلم و تصاویر در آن لذت بخش است، شما را با مشکلات جدی در خوانایی ویندوز مواجه نکند.
اندازه ی نمایشگر
به هنگام گشت و گذار در بازار برای یافتن مانیتوری مناسب، معمولاً اولین چیزی که در ذهن نقش می بندد، ابعاد و اندازه ی صفحه نمایش است. هرچه این اندازه و ابعاد بزرگتر باشد تجربه کاربری از کار با مانیتور بهتر است؛ اما باید توجه داشت که ابعاد خیلی بزرگ در فاصله نزدیک کمتر از ۷۰ سانتی متر با ناظر نیز محدودیت های خود را دارد.
مانیتور های امروزی معمولا ابعاد و اندازه هایی از ۲۱ تا ۳۴ اینچ دارند، اما گاه مدل هایی با نسبت تصویر متفاوت تا ۴۹ اینچ نیز در بازار به چشم می خورد. گذشته از تمام فناوری هایی که در ساخت یک نمایشگر به کار می رود، معمولاً با افزایش ابعاد قیمت نمایشگر نیز بیشتر می شود. هنگام خرید باید دقت کرد که در رزولوشنی معین، هرچه مانیتور بزرگ تر شود، از تراکم پیکسل ها کاسته خواهد شد و به همان میزان کیفیت تصویر نیز افت خواهد کرد. به طوری که حتی ممکن است در فاصله ی نزدیک پیکسل های تصویر با چشم عادی از یکدیگر قابل تفکیک باشند. بنابراین توصیه ما این است که تنها در صورتی مانیتوری با ابعاد بزرگتر از ۲۷ اینچ تهیه کنید که از رزولوشن بالاتر از 1080p بهره ببرد. در بخش تراکم پیکسلی در مورد نسبت ابعاد یک مانیتور و رزولوشن آن بیشتر صحبت خواهیم کرد.
نسبت تصویر (Aspect Ratio)
اکنون که با مفهوم رزولوشن و اندازه ی نمایشگر آشنا شدیم، زمان مناسبی برای تبیین مفهوم نسبت تصویر است. نسبت تصویر عبارت است از نسبت عرض صفحه نمایش به ارتفاع آن. تلویزیون های قدیمی نمایشگری مربعی شکل داشتند و با عرض کمی بزرگتر از ارتفاع، نسبت تصویر برابر با ۴:۳ داشتند. در سال ۱۹۸۷ اولین مانیتور ها با این نسبت تصویر و رزولوشن ۴۸۰×۶۴۰ به بازار عرضه شد. در زمان نگارش این مقاله، بیشتر مانیتورهای موجود نسبت تصویر ۱۶:۹ دارند. مانیتورهای FHD با رزولوشن ۱۰۸۰×۱۹۲۰، نمونه های QHD و 4K با رزولوشن ۱۴۴۰×۲۵۶۰ و ۲۱۶۰×۳۸۴۰ با این نسبت تصویر در بازار یافت می شوند. در یک نسبت تصویر ثابت، اگر تعداد پیکسل ها در عرض و ارتفاع تصویر دو برابر شود، تصویر بسیار شفاف تر و واضح تری به دست می آید. بنابراین می توان گفت در نسبت تصویر ۱۶:۹ مانیتور 4K جزئیات چهار برابر بهتر از انواع FHD دارد.
اما مانیتور های خاصی در بازار یافت می شود که نسبت تصویر در آن ها متفاوت است. در ادامه مهم ترین نمونه های موجود از این نوع را بررسی خواهیم کرد.
مانیتورهای فوق عریض (Ultra Wide)
این مانیتور ها همان طور که از نام شان پیدا است، عرض بسیار بیشتری در مقایسه با انواع ۱۶:۹ رایج دارند. مانیتور های فوق عریض فضای نمایش بیشتری در اختیار کاربر قرار می دهند که حالتی شبیه کنار هم قرار گرفتن چند مانیتور را شبیه سازی می کند. این محصولات برای نمایش پنجره های چند اپلیکیشن به صورت پهلو به پهلو در کنار هم گزینه ی ایده آلی هستند و می توانند بهترین انتخاب برای خرید مانیتوری حرفه ای در نظر گرفته شوند. نسبت تصویر ۲۱:۹ (با رزولوشن ۱۰۸۰×۲۵۶۰ یا ۱۴۴۰×۳۴۴۰) و گاه حالت عریض تر ۳۲:۹ (با رزولوشن ۱۰۸۰×۳۸۴۰) برای این دسته از مانیتورها در دسترس است. باتوجه به اینکه بیشتر فیلم ها و محتواهای ویدئویی با نسبت تصویر ۱۶:۹ ارائه می شوند، ممکن است تطبیق ویدئو با چنین نمایشگرهایی به سادگی انجام نپذیرد.
مانیتورهای خمیده
هم زمان با ورود تلویزیون های خمیده در سال ۲۰۱۴ به بازار، انواع مختلفی از این نوع صفحات نمایش نیز به دنیای مانیتورها راه یافت. هدف اصلی از این طراحی عرضه ی کامل تصویر در افق دید کاربر و ایجاد حس غوطه وری در فضای تصویر است. مانیتورهای خمیده تنوع زیادی در بازار دارند و به همین دلیل با بهره وری از نسبت تصویر مختلف، نمونه های عادی یا عریض و فوق عریض از آن ها یافت می شود. البته مانیتور های فوق عریض برای نمایش بهتر محتوا به کاربر به خصوص در بخش های کناری خود، عموما به صورت خمیده تولید می شوند.
تراکم پیکسلی یا PPI
یکی از فاکتورهای مهم در کیفیت و شفافیت تصویر یک نمایشگر LCD تراکم پیکسلی یا تعداد پیکسل هایی است که در هر اینچ مربع پنل نمایشگر جا خوش کرده است. هرچه تعداد پیکسل ها در هر اینچ مربع (PPI) بالاتر باشد، تصویر شفاف تر و واضح تری به دست می آید.
در رزولوشن معین هرچه اندازه ی پنل بزرگتر شود، PPI افت می کند و کیفیت تصویر کاهش می یابد و برعکس هرچه اندازه ی پنل کوچکتر شود، بالطبع PPI ارتقا یافته و کیفیت تصویر افزایش می یابد. به همین دلیل در نمایشگرِ کوچک گوشی های موبایل ویدئو های 1080p شفاف تر و واضح تر از تلویزیون های ۵۰ اینچی به نظر می رسند. اگر به دنبال مانیتوری با ابعاد بزرگتر از ۲۷ اینچ هستید، حتماً به دنبال گزینه ای با رزولوشن های بالاتر از 1080p باشید تا با افت تراکم پیکسلی و پدیده قابل تفکیک بودن پیکسل ها از فاصله ی نزدیک مواجه نشوید.
در رزولوشن ثابت هرچه اندازه ی نمایشگر بزرگتر شود، تراکم پیکسلی کمتر شده، وضوح تصویر کاهش می یابد
تراکم پیکسلی بهینه در مانیتوری که قرار است با سیستم عامل ویندوز کار کند، ۱۰۹ پیکسل بر اینچ مربع است. در این حالت متون، نوشتار ها و آبجکت های ویندوز از نظر خوانایی و شفافیت در بهترین وضعیت قرار دارند. هرچه تراکم پیکسلی افزایش یابد، متون و آبجکت ها ریزتر و ناخواناتر می شوند. بنابراین اگرچه کیفیت تصویر مانیتوری با تراکم پیکسلی بالا بهتر است، کار با نرم افزار های متنی و منو های ظریف را دشوارتر می کند. البته ویندوز برای غلبه بر این مشکل از قابلیت مقیاس دهی DPI استفاده می کند؛ با این هدف که متون را خواندنی تر و آبجکت ها را واضح تر نمایش دهد. اما همیشه نمی توان از کارایی این ابزار برای خواناتر کردن متن های ریزنوشته به خصوص در محیط و نرم افزار های مختلف اطمینان داشت.
سازندگان نمایشگر ها براساس استقبال کاربران رایانه های شخصی، بر ارائه ی رزولوشن های بالاتر با ابعاد نمایشگر فعلی متمرکز هستند تا شفافیت و کیفیت تصاویر را افزایش دهند. مشاهده ی رزولوشن های بالایی نظیر 4K روی نمایشگر های ۲۴ تا ۲۸ اینچی، این روزها پدیده ای مرسوم است. اما به عنوان یک قانون کلی در نظر داشته باشید که برای رزولوشن 4K به سراغ بزرگ ترین ابعاد در دسترس در محدوده ی بودجه ی خود بروید؛ برای رزولوشن QHD بهترین ابعاد ۲۷ تا ۲۸ اینچ است، گرچه در رزولوشن 4K هم تجربه ی مناسبی با این اندازه نمایشگر خواهید داشت.
زمان پاسخگویی (Response Time)
سرعت پاسخگویی مشخصه ای است که بیشترین کاربرد را در دنیای مانیتورهای گیمینگ دارد. از نظر فنی اندازه ی این پارامتر بسته به سرعت پیکسل های کریستال مایع در تغییر حالت خود دارد؛ سرعت تغییر رنگ پیکسل های نمایشگر از رنگ سیاه به سفید (Black to White) یا از خاکستری به خاکستری (Gray to Gray) دو روش متداول اندازه ی گیری زمان پاسخ گویی پنل های صفحه نمایش است. لذا زمان پاسخگویی را می توان سرعت نمایشگر در ترسیم فریم تصویر بعدی به جای فریم قبلی با تغییر وضعیت تمام یا بخشی از پیکسل ها دانست.
هرچه زمان پاسخگویی کمتر باشد و تغییر وضعیت پیکسل ها سریع تر انجام شود، روند نمایش و جایگزینی تصاویر روان تر شده و از پدیده هایی مثل تاری (Blurring) و هاله زایی (Ghosting) ممانعت می شود. اگر زمان پاسخگویی نمایشگری مناسب نباشد، این کاستی های بصری تجربه ی کاربری را تخریب خواهد کرد.
به طور کلی هرچه زمان پاسخگویی نمایشگر کمتر باشد، بهتر است. نمایشگری با زمان پاسخگویی 1ms (یک میلی ثانیه) بهتر از نمونه هایی با 5ms است. با این وجود چندان نمی توان بر زمان پاسخگویی درج شده در جداول مشخصات فنی یک مانیتور اتکا کرد. سازندگان مختلف روش های متفاوتی برای سنجش زمان پاسخگویی مانیتور های خود دارند و ممکن است نمایشگری با زمان پاسخگویی 5ms از یک برند، در تغییر وضعیت پیکسل ها کندتر از مانیتور مشابهی از برند دیگر عمل کند.
از سوی دیگر زمان پاسخگویی ارتباط تنگاتنگی با نوع پنل شامل IPS ،VA یا TN دارد که در ادامه با تشریح انواع این پنل ها و مشخصه های آن ها بیشتر آشنا خواهیم شد. واژگان دیگری نظیر زمان پاسخگویی خاکستری به خاکستری G2G نیز در میان ویژگی های یک مانیتور دیده می شوند که ابهام بیشتری ایجاد می کنند. با این وجود هرچه زمان پاسخگویی اعلام شده برای مانیتوری کمتر باشد، آن مانیتور از معایبی مثل تاری (Blurring) و هاله زایی فاصله ی بیشتری دارد. زمان پاسخگویی در مانیتور های رده بالای امروزی 5ms و در بهترین حالت 1ms است.
روشنایی (Brightness)
مشخصه ی روشنایی مانیتور بیانگر شدت روشنایی روشن ترین رنگ سفیدی است که نمایشگر قادر به تولید آن است و گاه به بیان فنی تر به آن درخشندگی (Luminance) نیز گفته می شود. به طور معمول نمایشگرهای LCD برای کار در شرایط معمولی بسیار روشن جلوه می کنند و از منوی تنظیمات نمایشگر یا On-Screen Display (به اختصار OSD) برای تنظیم و تعدیل شدت روشنایی استفاده می شود. واحد سنجش روشنایی فیزیکی یک نمایشگر شمع بر متر مربع (cd/m2) یا نیت است. روشنایی توصیه شده برای نمایشگر LCD جهت کار در شرایط عادی نوری (نه بسیار روشن و نه خیلی تاریک) 120cd/m2 است. اما میزان روشنایی پیش فرض نمایشگر ها عددی بسیار بزرگتر است و برای حصول نتایج بهتر، به ویژه در محیط های تاریک باید از شدت روشنایی نمایشگر کاست. در برخی مانیتورهای مدرن، حسگر هایی (مشابه با گوشی های هوشمند) وجود دارد که براساس روشنایی محیط کار، شدت روشنایی نمایشگر را تنظیم و تعدیل می کنند.
نسبت کنتراست (Contrast Ratio)
نسبت کنتراست مهم ترین پارامتر تأثیرگذار بر کیفیت تصویر یک مانیتور است
نسبت کنتراست بیانگر اختلاف روشنایی میان تیره ترین رنگ مشکی و روشن ترین رنگ سفیدی است که نمایشگر قادر به تولید آن است. ساختار پیکسلی نمایشگر ها و توانایی آن ها در عبور و انسداد نور برتابیده از واحد بک لایت میزان این پارامتر را معین می کند. به طور کلی هرچه کنتراست بالاتر باشد، با نمایشگر مرغوب تری رو به رو هستیم. عمق رنگ های سیاه و میزان روشنایی نقاط سفید تصویر در نمایشگری با کنتراست بالا، بسیار بهتر است. هرچه عمق رنگ سیاه بیشتر باشد، روشنایی پیکسل های سیاه خالص به صفر نیت (حداقل روشنایی) نزدیک تر است. نسبت کنتراست نیز به نوع پنل بسیار وابسته است. نسبت کنتراست ۱۰۰۰:۱ در نمایشگرهای TN و IPS رایج است و در پنل های VA کنتراست گاه به ۳۰۰۰:۱ یا بالاتر می رسد که به طور چشمگیری بالاتر از سایر پنل ها است.
موارد مذکور همگی در توصیف مشخصه ی کنتراست استاتیک صفحات نمایش است. برخی شرکت ها مشخصه ای با عنوان نسبت کنتراست دینامیکی یا DCR را در مشخصات مانیتورهای خود برجسته می کنند. این نسبت براساس مدل محاسباتی آن، اعدادی بسیار بزرگتر از نسبت کنتراست استاتیک است و گاه به چند میلیون به یک می رسد. مراقب باشید که این مشخصه ها تنها مربوط به حالت های دینامیک است و فناوری های مربوط به آن، در عمل چندان کاربردی نیست. لذا در میان مشخصه های یک نمایشگر بیشتر به دنبال نسبت کنتراست استاتیک آن بگردید و گول ترفند های مختلف تبلیغاتی شرکت ها را نخورید.
عمق رنگ
عمق رنگ یا عمق بیت یک نمایشگر معیاری است از فراوانی تعداد رنگ هایی که پنل قادر به تولید و نمایش آن است. این پارامتر را نباید با مفهوم فضای رنگی یا گاموت رنگ یک نمایشگر اشتباه گرفت؛ گرچه این دو مفهوم در پیوند با یکدیگر است.
عمق رنگ یک پنل نمایشگر با سطوح نمایش رنگ هر یک از ساب پیکسل های پنل شامل رنگ های قرمز سبز و آبی تعیین می شود. پیچش های رنگی مختلف ساب پیکسل ها اساساً باعث پیدایش رگه های رنگی می شود و هرچه این پیچش ها یا به اصطلاح گام های رنگی بیشتر باشد، هر پیکسل قادر به نمایش رنگ های بیشتری است و انتقال میان رگه های مختلف رنگی روان تر صورت می پذیرد. عمق رنگ بالاتر یک پنل مانع از ایجاد پدیده باندینگ یا جدایش طیفِ رنگی می شود؛ چرا که تعداد رنگ های بسیار بیشتری را در هر پیکسل می توان بازتولید کرد.
در جدول زیر عمق رنگ انواع پنل ها و تعداد گام های رنگی ارائه شده در هر عمق رنگ ارائه شده است.
تعداد رنگ های قابل تولید نمایشگر: 262,144
تعداد گام های رنگی هر ساب پیکسل: 64
مجموع عمق بیت هر پیکسل: 18-bit
عمق رنگ: 6-bit
تعداد رنگ های قابل تولید نمایشگر: 16.2-16.7 Million
تعداد گام های رنگی هر ساب پیکسل: –
مجموع عمق بیت هر پیکسل: –
عمق رنگ: 6-bit + FRC
تعداد رنگ های قابل تولید نمایشگر: 16.7 Million
تعداد گام های رنگی هر ساب پیکسل: 256
مجموع عمق بیت هر پیکسل: 24-bit
عمق رنگ: 8-bit
تعداد رنگ های قابل تولید نمایشگر: 1.07 Billion
تعداد گام های رنگی هر ساب پیکسل: 256
مجموع عمق بیت هر پیکسل: –
عمق رنگ: 8-bit + FRC
تعداد رنگ های قابل تولید نمایشگر: 1.07 Billion
تعداد گام های رنگی هر ساب پیکسل: 1024
مجموع عمق بیت هر پیکسل: 30-bit
عمق رنگ: 10-bit
تعداد رنگ های قابل تولید نمایشگر: >68 Billion
تعداد گام های رنگی هر ساب پیکسل: 4096
مجموع عمق بیت هر پیکسل: 36-bit
عمق رنگ: 12-bit
در پنل های TN که گزینه های اقتصادی تری است، هر ساب پیکسل تنها توانایی نمایش ۶۴ گام رنگی (۲ به توان ۶) مختلف را دارد و تعداد رنگ های واقعی قابل نمایش توسط چنین پنلی با سه بار ضرب عدد ۶۴ در خودش، ۲۶۲،۱۴۴ رنگ است. در چنین پنلی عمق رنگ هر ساب پیکسل ۶ بیت است و لذا این پنل قادر به نمایش رنگ های ۱۸ بیتی (۶×۳) است. لذا عمق رنگ پنل های TN بسیار محدود است و برای رسیدن به ۱۶ میلیون رنگ متداول در نمایشگرهای LCD، پنل سازان معمولاً از دو تکنیک Dithering و FRC استفاده می کنند. با هر دو تکنیک رنگ ها به نحوی شبیه سازی می شود که امکان بهبود تعداد رنگ های قابل تولید تا ۱۶.۲ میلیون رنگ فراهم شود. توضیح نحوه ی کار این دو تکنیک جزو اهداف این متن نیست. اما در نظر داشته باشید که استفاده از پنل هایی با قابلیت بومی نمایش عمق رنگ بیشتر، نتیجه ی بسیار مطلوب تری در مقایسه با تکنیک های نرم افزاری افزایش بازه ی رنگی هر پیکسل و ساب پیکسل های آن خواهد داشت.
پنل های VA و IPS عموماً با داشتن عمق رنگ ۸ بیت قادر به تولید ۲۵۶ گام (۲ به توان ۸) در هر یک از رنگ های اصلی هستند و بدین ترتیب با سه بار ضرب عدد ۲۵۶ در خودش، تعداد رنگ های قابل تولید توسط این پنل ها بالاتر از ۱۶ میلیون رنگ خواهد شد. بنابراین گفته می شود که چنین پنل هایی قادر به بازتولید رنگ های ۲۴ بیتی است. نمایشگر های مدرن تری نیز هستند که پیچش های رنگی بسیار بیشتری را در هر ساب پیکسل برمی تابند و عمق رنگ بالاتر ۱۰ یا ۱۲ بیتی دارند. این نمایشگر ها قادر به بازتولید رگه های رنگی بسیار بیشتری در هر ساب پیکسل هستند. پنل های ۱۰ بیتی امکان تولید تا یک میلیارد رنگ را داشته و پنل های ۱۲ بیتی قادر به بازتولید بیش از ۶۸ میلیارد رنگ مختلف در هر پیکسل هستند.
یک پنل نمایشگر ۱۲ بیتی قادر به بازتولید بیش از ۶۸ میلیارد نمونه رنگ در هر پیکسل است
در مشخصات بسیاری از مانیتورهای VA و IPS عبارت پنل یا پشتیبانی از عمق رنگ ۱۰ بیتی تبلیغ می شود؛ باید دقت شود که بیشتر این پنل ها ۸ بیتی است که با تکیه بر تکنیک FRC رگه های رنگی بیشتری را شبیه سازی می کنند. این مانیتور ها اگرچه تعداد رنگ های بیشتری نسبت به پنل های ۸ بیتی تولید می کنند؛ اما فرسنگ ها تا استاندارد یک پنل ده بیتی واقعی فاصله دارند. پنل های ۱۰ یا ۱۲ بیتی واقعی معمولاً در مانیتورهای گران قیمت و تخصصی بازار یافت می شود که مختص گرافیست ها و تولیدکنندگان محتوای ویدیویی و سینمایی هستند.
گاموت رنگ
یکی دیگر از مشخصه های مانیتور که به خصوص در هنگام خرید نمونه های حرفه ای باید به آن توجه کرد، گاموت رنگ است. گاموت عبارت است از گستره ی رنگ هایی که یک نمایشگر قادر به بازتولید آن است. فضاهای رنگ استانداردی وجود دارد که توانایی نمایشگر برای بازتولید رنگ ها در مقایسه با آن ها سنجیده می شود. هر نمایشگر درصد مشخصی از فضاهای رنگ استاندارد را پوشش می دهد. گاموت رنگ هر نمایشگر اساساً در ارتباط با فناوری نور پس زمینه ی پنل است و چندان مرتبط با ساختار خود پنل نیست.
بنا به قرارداد گستره ی رنگ هایی که چشم انسان قادر به درک آن است، با یک دیاگرام CIE ترسیم می شود. در سطح روشنایی معین (محور Z ثابت) این نمودار بر دو بعد X و Y ترسیم می شود.
هر خط مرزی دیاگرام نعلی شکل CIE متشکل از رنگ های خالص مونوکروماتیک است. فضای داخلی نیز در برگیرنده ی رنگ های غیر کروماتیک است که تا رنگ سفید خالص در میانه ی دیاگرام امتداد می یابد. توضیح کمی محورهای مختصات این دیاگرام و اعدادی که هر رنگ با آن بیان می شود، موضوعی تخصصی است و در دایره مباحث این مقاله نیست.
اگر مختصات سه رنگ اصلی قرمز، سبز و آبی قابل تولید توسط نمایشگر معین را در این دیاگرام با خطوط صافی به یکدیگر متصل کنیم، مثلث به دست آمده همان گاموت رنگی نمایشگر است. گاموت به دست آمده، گستره ی رنگ های قابل تولید توسط یک نمایشگر را نشان می دهد. نمایشگر های لیزری قادر به تولید وسیع ترین گاموت رنگ در سیستمی با سه رنگ مبنا هستند؛ اما حتی چنین نمایشگری نیز قادر به بازتولید تمامی رنگ های قابل ادراک توسط چشم انسان نیست. با این حال گاموت این تجهیزات به خوبی به مرزهای دیاگرام CIE نزدیک است.
گاموت رنگ یک نمایشگر لیزری درصد قابل توجهی از دیاگرام CIE را پوشش می دهد
گاموت نمایشگرهای LCD امروزی اختلاف زیادی با مرزهای دیاگرام CIE دارد. رئوس مثلث متناظر چنین گاموتی از خطوط مرزی CIE فاصله گرفته و به مرکز آن نزدیک می شوند. هرچه محدوده ی گاموت نمایشگر وسیع تر باشد و رئوس گاموت بتوانند خود را به خطوط مرزی فضاهای رنگ استاندارد نزدیک تر کنند، با نمایشگری تواناتر و قابلیت بازتولید رنگ های بسیار بیشتر رو به رو هستیم. در این حالت دقت رنگ های قابل تولید توسط نمایشگر منطبق بر فضای رنگ استاندارد بوده و نمایشگر رنگ های دقیقی را تولید می کند.
نمایشگرهای LCD (شامل مانیتورهای LED) معمولاً تا حد زیادی قادر به پوشش فضای رنگ مرجع sRGB هستند. با این حال برخی از نمایشگرهای LCD فضای رنگ وسیع تری را نسبت به sRGB پوشش می دهند.
فضای رنگ استاندارد NTSC محدوده وسیع تری نسبت به sRGB داشته و گاه به عنوان استاندارد مرجع، گاموت رنگ نمایشگرها با آن مقایسه می شود. sRGB تقریبا ۷۲ درصد فضای رنگ NTSC را پوشش می دهد.
پشتیبانی حداکثری از فضای رنگ sRGB استاندارد رایجی در نمایشگرهای LED است
اگرچه فضای رنگ sRGB محدوده وسیعی از رنگ ها را به ویژه در ناحیه ی سبز در مقایسه با چشم انسان پوشش نمی دهد، با این حال عمده ی محتوای بصری رایج نظیر محیط ویندوز، ویدئوها، برنامه های کاربردی و محتوای وب بر پایه ی این فضای رنگ نمایش داده می شود. گاموت هر مانیتور در فهرست مشخصات آن به صورت درصدی از یک فضای رنگ استاندارد توصیف می شود. همان طور که گفته شد فضای رنگ استاندارد ویندوز مایکروسافت و بیشتر اپلیکیشن های قابل اجرا در آن sRGB است. تنها در صورتی باید به سراغ مانیتوری با فضای رنگ وسیع تر از sRGB رفت که هدف ویرایش یا تماشای محتوایی با عمق رنگ بالا یا فضای رنگی وسیع تر باشد.
یکی از فضاهای رنگی پرکاربرد در نمایشگر های امروزی DCI-P3 است. این فضای رنگ عموما در نمایشگرهای OLED و انواع رده بالا پیاده سازی می شود. اپل این فضای رنگ را Display P3 می خواند و نمایشگرهای خود را مبتنی بر پشتیبانی از این فضا تولید می کند و آن را برای ساخت تجهیزات نزدیک تر به محدوده ی بینایی انسان توصیه می کند. DCI-P3 حدود ۲۵ درصد وسیع تر از sRGB است و همان گاموت استاندارد در صنعت فیلم سازی آمریکا است.
اگر تأثیر میزان روشنایی (محور Z) را در دیاگرام CIE یا بخشی از آن در نظر بگیریم، یک نمودار سه بعدی به دست می آید که به آن حجم رنگ اطلاق می شود. در دیاگرام حجم رنگ در هر سطحی از روشنایی، نحوه ی نمایش رنگ ها توسط نمایشگر مشخص می شود. نمایشگری که قادر به تولید عمده ی رنگ های یک فضای رنگ معین در هر سطحی از روشنایی باشد و با افزایش شدت روشنایی، محدوده ی رنگ های قابل نمایش آن محدودتر نشود، نمایشگر مرغوب تری است. برای مثال دقت رنگ نمایشگرهای QLED در بالاترین سطوح روشنایی تقریبا ثابت می ماند.
برخی دیگر از فضاهای رنگ استاندارد شامل Rec.2020 (فضای رنگی ایده آل نمایشگرهای HDR)، فضای رنگ Adobe RGB (بهترین فضای رنگ برای ویرایش عکس در فوتوشاپ) و Rec.709 (استانداردی برای فضای رنگ تلویزیون های HD) است.
دقت رنگ
دقت رنگ عبارت است از توانایی یک نمایشگر در نمایش دقیق گام های رنگی یا رگه های خاکستری مطلوبی که تقاضای نمایش آن از طریق کارت گرافیک به خروجی نمایشگر می رسد. تصور کنید شیئی به رنگ قرمز قرار است در خروجی نمایشگر ظاهر شود، اگر رنگ نمایش داده شده قرمز طبیعی به نظر برسد و مایل به نارنجی نباشد، دقت رنگ این نمایشگر بالا است. پارامتری به نام Delta E گویای میزان خطای یک نمایشگر و تفاوت رنگ واقعی با رنگ نمایش داده شده است. چنانچه dE<1 باشد، این مانیتور دقت رنگ بسیار بالایی دارد و فاصله ی رنگ های تولید شده در آن با رنگ های طبیعی قابل تشخیص نیست. اگر dE بین ۱ تا ۳ باشد، تمایز رنگ ها با رنگ های واقعی فقط توسط حرفه ای ها قابل تشخیص است و اگر dE بزرگتر از ۳ باشد، ممکن است هر فردی متوجه اختلاف رنگ های تولید شده در این نمایشگر با رنگ های طبیعی شود. این پارامتر بیشتر در مانیتورهای حرفه ای و برای آفرینندگان هنری و تولیدکنندگان محتوا حائز اهمیت است.
مانیتورهای HDR
برخی از مانیتور های موجود در بازار از محدوده دینامیکی گسترده یا HDR پشتیبانی می کنند. این فناوری با تولید رنگ های سیاه عمیق تر و رنگ های سفید روشن تر کنتراست را بهبود بخشیده و محدوده ی رنگ های وسیع تری را که گفته می شود به رنگ های دنیای واقعی نزدیک است، تولید می کند. مشخصه ی لازم یک مانیتور HDR برخورداری از شدت روشنایی بالایی است. شدت روشنایی حداقل 600cd/m2 برای نمایش محتوای HDR توصیه شده است و نمایشگر باید تا حد امکان قادر به پوشش رنگ های فضای رنگی استاندارد Rec.2020 باشد. بسیاری از مانیتورهای دسکتاپ باوجود برجسته کردن پشتیبانی از HDR در مانیتورهای خود، از استانداردهای رنگ و روشنایی بهینه برای نمایش چنین محتوایی فرسنگ ها فاصله دارند. آنچه بسیاری از این مانیتورها به عنوان محتوای HDR به کاربر نمایش می دهند، در محدوده ی استاندارد تعریف محدوده ی دینامیکی گسترده واقع نمی شود.
بنابراین یکی از نکات لازم در هنگام خرید یک نمایشگر HDR توجه به حداکثر روشنایی آن نمایشگر است. Vesa HDR استاندارد هایی را در این زمینه تعریف کرده است. استاندارد پایه ی تعریف شده با درنظر گرفتن سقف روشنایی ۴۰۰ نیت در یک نمایشگر Vesa HDR400 است. این استاندارد برای نمایش محتوای HDR استاندارد نازلی به شمار می رود. بنا به نظر کارشناسان Vesa HDR600 استاندارد متعادلی در نمایش محتوای HDR بوده و بهترین حالت که در محدوده ی استاندارد Vesa HDR1000 تعریف می شود، بهره مندی نمایشگر از روشنایی ۱۰۰۰ نیت است. در حال حاضر کمتر مانیتوری یافت می شود که به سطح روشنایی ۶۰۰ نیت و بالاتر دست یابد. بنابراین اگر به دنبال یک مانیتور HDR هستید، بهتر است به دنبال خرید نمایشگرهایی باشید که حائز استاندارد Vesa HDR هستند.
زاویه دید
زاویه دید یک نمایشگر حداکثر میدان دید عمودی و افقی نمایشگر است که در آن محتوای رنگ و روشنایی تصویر دستخوش تغییر نشود. زاویه دید غالباً با فرمت A/B بیان می شود که A بیانگر میدان دید افقی و B بیانگر میدان دید عمودی است. برای یک مانیتور دسکتاپ که از لحاظ ارگونومیک درست در مقابل صورت و چشمان شما قرار می گیرد، میدان دید افقی بسیار حائز اهمیت است؛ مگر آن که قصد نصب مانیتور را به دیوار با پایه های نگهدارنده ی مخصوص داشته باشید.
ممکن است با حرکت به طرفین تصویری تیره تر یا روشن تر شود یا رنگ ها از زوایای مختلف دید دچار پیچش شوند و از طرفین و حاشیه ها بسیار متفاوت با آنچه که در مرکز دیده می شود، به نظر برسد. زاویه ی دید معمولاً پارامتری مرتبط با نوع پنل است. همان طور که گفته شد پنل های IPS بالاترین زاویه دید ممکن را داشته و پنل های VA و TN به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار می گیرند.
نرخ تازه سازی
در مانیتورهای قدیمی CRT، کل تصویر یک صفحه در هر ثانیه بارها با تابش مکرر اشعه ی کاتدی تجدید می شد. این اشعه نمایشگر را با سرعت معین هدف قرار می دهد. کارت گرافیک با تنظیم فرکانس عمودی سرعت تابش اشعه را در هر ثانیه مشخص می کرد. اما تصویر در مانیتور هایLCD با روش دیگری تجدید می شود و این طور نیست که کل تصویر هر بار و با سرعت معینی باز ترسیم شود. در این نمایشگر ها هر پیکسل به طور جداگانه و مستقل از دیگر پیکسل ها با آهنگ معین، امکان تجدید و تازه سازی در هر ثانیه را دارد. نمایشگرهای LCD نرخ تازه سازی طبیعی ۶۰ هرتز یا ۶۰ بار در ثانیه دارند و مشکلات ناشی از پایین بودن نرخ تازه سازی نظیر ایجاد لرزش (Flickering) و پرش فریم در آن ها بسیار کمتر دیده می شود. اگرچه نرخ های تازه سازی بالاتری برای این نمایشگر ها در دسترس است، سازندگان مانیتور نرخ تازه سازی ۶۰ هرتز را پیشنهاد می کنند؛ چرا که منطبق بر فرکانس عمودی است که پنل های LCD با آن کار می کنند.
با افزایش نرخ تازه سازی، مانیتور قادر به نمایش فریم های تصویر بیشتری در هر ثانیه و افزایش وضوح حرکتی (Motion Clarity) است. اما بهره مندی از مزایای نرخ تازه سازی بالاتر نیازمند تجهیز سیستم شما به کارت گرافیکی قدرتمند همراه با رابط اتصال به مانیتور مناسب است. باتوجه به اینکه گیمر ها برای داشتن بازی روان تر به نرخ فریم های فراتر از ۶۰ فریم بر ثانیه اهمیت می دهند، معمولاً در بازار به دنبال مانیتورهایی با نرخ تازه سازی بالاتر از ۶۰ هرتز می روند. از سویی اشتیاق زیاد گیمرها به نمایش حداکثر فریم های ممکن در خروجی مانیتور، سازندگان نمایشگرهای دسکتاپ را به ساخت مانیتور های با نرخ تازه سازی بالا از ۷۵ تا ۲۴۰ هرتز سوق داده است. نمایشگر های گیمینگ ۱۴۴ هرتزی بخش عمده ای از نیاز بازار را در این بخش برآورده می سازند.
قابلیت های همگام سازی مانیتور ها
در تنظیمات کارت گرافیک گزینه ای به نام Vsync وجود دارد که تعداد فریم های خروجی کارت گرافیک را با فرکانس عملیاتی آن یعنی نرخ تازه سازی مانیتور تطبیق می دهد. بدون فعال کردن Vsync کارت گرافیک محدود به فرکانس عملیاتی خروجی خود نمی شود و برپایه ی توانایی خود در تولید فریم، سیگنال های حاوی اطلاعات این فریم ها را (شامل رنگ و روشنایی پیکسل به پیکسل) به خروجی نمایشگر ارسال می کند. چنین روندی ممکن است باعث ناهنجاری هایی در تصویر به نمایش درآمده روی مانیتور شود و پدیده ای به نام بریدگی تصویر را ایجاد کند. در این حالت محتوای دو یا چند فیلم هم زمان روی مانیتور در حال نمایش است؛ یعنی هنوز ترسیم یک فریم کامل نشده که مانیتور محتوای دیگری برای نمایش دریافت می کند و آن را همراه با بخشی از فریم قبلی نمایش می دهد. این حالت حاصل تلاش مانیتور برای همراه شدن با تقاضای کاری است که از سوی کارت گرافیک به آن محول می شود. با اعمال قابلیت Vsync نرخ فریم خروجی کارت گرافیک محدود به مرزهای نرخ تازه سازی مانیتور شده و بدین ترتیب میان این دو قطعه ی سخت افزاری هماهنگی ایجاد می شود. اما در این وضعیت قابلیت های پردازنده گرافیکی دچار محدودیت اجباری می شود.
شرکت های سازنده کارت گرافیک برای غلبه بر این مشکل شیوه های همگام سازی مخصوص به خود را توسعه داده اند که ضمن جلوگیری از بریدگی یا پرش فریم، هیچ محدودیتی در عملکرد پردازنده ی گرافیکی اعمال نمی شود. براساس این فناوری ها، پردازنده ی گرافیکی با حداکثر سرعت به کار خود ادامه می دهد و فریم های بیشتر و بیشتری را تولید و برای نمایش به خروجی مانیتور ارسال می کند. انویدیا در همین راستا قابلیت همگام سازی G-Sync را توسعه داده است که کنترل عملیات توسط تراشه ای با همین نام در مانیتورهای G-Sync انجام می شود. AMD نیز در همین راستا روشی نرم افزاری با نام Freesync توسعه داده که مبتنی بر درگاه ارتباطی DisplayPort 1.2 است و به سبب رایگان بودن آن، در بسیاری از مانیتور های گیمینگ به کار گرفته می شود. هر دوی این فناوری ها نرخ تازه سازی مانیتور را در هر لحظه با نرخ فریم خروجی کارت گرافیک تطبیق می دهند. به عبارت دیگر نرخ تازه سازی مانیتور در هر لحظه برابر است با نرخ فریم استخراج شده از کارت گرافیک. بدین ترتیب ناهنجاری های بصری مانند پرش فریم و بریدگی تصویر به کمترین میزان خود خواهد رسید و تجربه ی گیمینگ روانی همراه با لگ ورودی کمتر به دست می آید. برای استفاده از فناوری G-Sync در مانیتور هایی که از آن پشتیبانی می کنند، داشتن کارت گرافیک Geforce سری ۱۰ یا ۲۰ انویدیا ضروری است و بهره بردن از قابلیت Freesync نیازمند کارت گرافیک رادئون AMD است.
در میان انواع پنل های LCD، پنل TN بالاترین نرخ تازه سازی ممکن را دارد و مانیتورهایی از این نوع با نرخ تازه سازی تا ۲۴۰ هرتز نیز در بازار یافت می شود. همچنین سازندگان در پی یافتن راه هایی برای بهبود نرخ تازه سازی پنل های VA و IPS نیز هستند و پنل هایی از این دست با نرخ تازه سازی بالاتر از ۶۰ هرتز نیز در بازار یافت می شوند که البته قیمت های بالاتری نیز دارند. در بعضی از مانیتور ها امکان اورکلاک نرخ تازه سازی مانیتور تا حد معینی پیش بینی شده است. مثلاً نرخ تازه سازی مانیتور Acer Predator Z35 با پنل VA را می توان از مقدار اصلی ۱۴۴ هرتز به ۲۰۰ هرتز اورکلاک کرد.
قابلیت نصب روی پایه یا دیوار
یکی از مهم ترین قطعاتی که همراه با هر مانیتور ارائه می شود پایه ی نصب یا استند است. قابلیت های ارگونومیک هر مانیتور ارتباط تنگاتنگی با استند آن دارد. استند امکان حرکت رو به بالا و پایین، رو به جلو و عقب و زاویه دادن به صفحه نمایش مانیتور را تا ۹۰ درجه ایجاد می کند. اما در نظر داشته باشید هر استندی این قابلیت ها را ندارد. هرچه قابلیت های استند بیشتر باشد، مانیتور را در محیط کار در وضعیت بهتری نسبت به بدن و چشم ها می توان قرار داد.
برخی از مانیتور های امروزی با قابلیت نصب روی دیوار VESA روانه ی بازار می شوند و می توان آن ها را بدون نیاز به قرارگیری روی میز، بر دیوار نصب کرد و ایستگاه های محاسباتی منحصر به فردی ایجاد کرد. چه مانیتور را روی استند قرار دهید و چه آن را از طریق پایه های نگهدارنده مخصوص به دیوار متصل کنید، مسئله مهم حالت قرارگیری درست بدن و چشمها در جلوی مانیتور است.
رابط های اتصال مانیتور
یکی از ویژگی های مهم هر مانیتور که پیش از خرید باید در نظر گرفته شود، رابط های اتصال مانیتور و تطبیق آن با خروجی های کارت گرافیک است.در ادامه این مقاله با دو نوع رابط اتصال اصلی امروزی و کابل های متناظر آشنا خواهیم شد.
رابط اتصال DisplayPort
یکی از بهترین رابط های اتصال خروجی گرافیکی رایانه به مانیتور های امروزی درگاه های دیسپلی پورت است. DisplayPort 1.4، آخرین نسخه ی این رابط اتصال امکان پشتیبانی از مانیتور 4K با نرخ تازه سازی ۱۲۰ هرتز را فراهم می کند. رابط اتصال DisplayPort 1.2 نیز پشتیبانی از نمایشگر 4K با نرخ تازه سازی ۶۰ هرتز را ممکن می کند. کابل های دیسپلی پورت علاوه بر محتوای بصری قادر به انتقال داده های صوتی هستند و این مسئله مناسب مانیتورهایی است که مجهز به سیستم صوتی داخلی هستند. قابلیت فری سینک AMD نیز مبتنی بر درگاه DisplayPort عمل می کند.
رابط اتصال HDMI
این استاندارد برای اتصال انواع تجهیزات نظیر کارت گرافیک، انواع پلیر ها، کنسول های بازی و … به نمایشگرهای HD و البته مانیتورها توسعه یافته است. آخرین نسخه ی این رابط اتصال یعنی HDMI 2.0 امکان پشتیبانی از مانیتوری با رزولوشن 4K و نرخ تازه سازی ۶۰ هرتز را فراهم می کند. کابل های HDMI نیز قابلیت انتقال و تحویل محتوای صوتی به اسپیکر های مانیتور را ایجاد می کنند.
مروری بر انواع نمایشگرها
مانیتورهای LCD
نمایشگرهای کریستال مایع یا LCD مدتی بعد از تلویزیون ها در اواسط دهه ی ۹۰ میلادی به دنیای مانیتور های کامپیوتر نیز پا گذاشتند. این نمایشگر ها پنلی متشکل از دو قطعه ی شیشه ای دارند که فضای بین این دو قطعه با کریستال مایع پر می شود. صفحه نمایش به هزاران سطر و ستون در هم تنیده تقسیم بندی می شود که حاصل این تقسیم بندی ایجاد پیکسل ها است. تابش نور بک لایت از لامپ های فلورسنت کاتدی سبب تولید رنگ در پیکسل ها می شود. لامپ های فلورسنت طول عمر معادل ۳۰ هزار ساعت دارند. مانیتورهای LCD بنا به قدمت خود و بزرگی بخشی مانند لامپ کاتدی در مقایسه با نمایشگرهای LED ضخیم تر و سنگین تر هستند و معمولاً حداکثر رزولوشن آن ها 1080p است. کنتراست رنگ این نمایشگر ها در اغلب موارد محدود است. این نمایشگرها در مقایسه با LED قیمت کمتری داشته و مشکل سوختن اجزای داخلی که در مانیتورهای LED رایج است، در آن ها وجود ندارد.
مانیتورهای LED
از نظر فنی LED نوعی از مانیتورهای کریستال مایع LCD است که در آن به جای لامپ های فلورسنت کاتدی، از دیودهای ساطع کننده نور یا LED برای تأمین تابش نور پس زمینه استفاده می شود. از همین رو مانیتورهای LED معمولاً روشن تر از LCD بوده و توان مصرفی کمتری دارند. طول عمر مفید LEDها بالغ بر ۵۰ هزار ساعت است. نمایشگرهای LED به دلیل کنتراست رنگ بالاتر و کیفیت تصویر بهتر قیمت بیشتری در مقایسه با LCDها دارند. همچنین به دلیل وجود واحد سخت افزاری نور پس زمینه فشرده تر نسبت به لامپ های کاتدی، نمایشگرهای LED باریک تر و سبک تر هستند.
یکی از محدودیت های مانیتورهای LED امکان سوختن نابهنگام برخی از LEDها است که باعث ایجاد پیکسل مرده روی نمایشگر می شود. بنابراین بهتر است گزینه ی اسکرین سیور ویندوز را همواره فعال نگه داریم یا به هنگام عدم استفاده از مانیتور آن را خاموش کنیم. با منسوخ شدن نمایشگرهای LCD، عمده ی مانیتورهای امروزی از نوع LED هستند.
مانیتورهای OLED
OLED فناوری دیود ساطع کننده ی نور ارگانیک است. این فناوری در برخی از تلویزیون های جدید دیده می شود و به تازگی راه خود را به دنیای مانیتور ها نیز باز کرده است. فناوری نمایشگر OLED تشکیل یافته از موادی برپایه ی کربن است که هنگام اتصال به جریان برق از خود نور ساطع می کنند. نمایشگرهای OLED نیازی به منبع نور پس زمینه یا فیلتر جداگانه ای برای ایجاد رنگ ندارند. برای سازندگان نمایشگرها OLED فناوری محبوبی است؛ چرا که ساخت نمایشگر برپایه LEDهای ارگانیک ساده است. این نمایشگر ها سبک و باریک بوده و حمل و نقل راحتی دارند.
قابلیت تولید رنگ توسط هر یک از پیکسل ها به صورت مجزا منجر به عمق رنگ عالی در مانیتورهای OLED می شود که بزرگ ترین نقطه ی قوت آن در مقایسه با رقبای خود به شمار می رود.
مانیتورهای QLED
نوع دیگری از نمایشگر ها که اخیرا به دنیای مانیتور ها نیز راه یافته اند، نمایشگر های نقاط کوانتومی یا QuantomDot LED است که سامسونگ آن را به اختصار QLED می نامد. در این مانیتور ها که ساختار مشابهی با LEDها دارند، از نانو کریستال های نیمه هادی برای تولید رنگ های قرمز، سبز و آبی مونوکروماتیک خالص استفاده می شود. یک لایه ی کوانتومی شامل ذرات کوانتومی به پنل این نمایشگر ها اضافه می شود که با تبدیل نور پس زمینه به رنگ های خالص تلفات نوری را کاهش داده، روشنایی و فضای رنگ وسیعی را برای این نمایشگرها به ارمغان می آورند.
نمایشگرهای QLED امکان دستیابی به کنتراست و عمق رنگ سیاه عالی را به همراه دارند. البته باید به خاطر داشت که مانیتورهای QLED ممکن است سطح روشنایی و فضای رنگ محدودتری در مقایسه با تلویزیون های ساخته شده با این فناوری داشته باشند، برای مطالعه بیشتر در این زمینه خوب است پیش از خرید، به بررسی های مستقل مانیتورهای QLED در سایت های فناوری مراجعه کنید.
انواع پنل های نمایشگر
در نمایشگر های امروزی که عموما برپایه ی فناوری LED توسعه یافته اند، از سه نوع پنل اصلی استفاده می شود که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارند:
پنل Twisted Nematic یا TN
پنل Vertical Alignment یا VA
پنل In-Plane Switching یا IPS
پنل های مختلف از نظر زاویه دید، زمان پاسخگویی، توان مصرفی و سایر موارد تفاوت هایی با یکدیگر دارند که هرکدام را مناسب کاربرد خاصی می کند. در این مقاله قصد نداریم به توضیح جزئیات و ویژگی های فنی هریک از این پنل ها بپردازیم و فقط مشخصه هایی را که هر یک از این پنل ها ارائه می کنند، به طور کلی بیان خواهیم کرد.
پنل TN
برای گیمرهای حرفه ای، پنل های TN اولین انتخاب ممکن است. این پنل ها بالاترین نرخ تازه سازی و زمان پاسخگویی را بین تمامی مانیتور های LCD و LED دارند. پنل های TN به عنوان یکی از قدیمی ترین فناوری های نمایشگر دقت رنگ چندانی ندارند و گستره ی رنگ و زاویه دید محدودی ارائه می دهند. با این وجود مانیتور های مجهز به این پنل ها، مقرون به صرفه ترین نمایشگر های موجود در بازار کامپیوتر هستند که آن ها را تبدیل به گزینه ی جذابی برای گیمرها کرده است. اگر به دنبال استخراج بالاترین سطح عملکرد ممکن از کامپیوتر گیمینگ خود هستید، پنل TN گزینه ای غیر قابل چشم پوشی است. TN تنها پنل نمایشگری است که نرخ تازه سازی آن حداکثر به ۲۴۰ هرتز می رسد. بنابراین می تواند تجربه ی گیمینگ بسیار خوبی را برای کاربران رقم بزند، به شرط آنکه کارت گرافیک آن ها نیز قادر به تولید حداکثر فریم ممکن در هر ثانیه باشد. همان طور که گفته شد، این پنل ها در مقایسه با انواع IPS و VA زاویه دید محدودتری دارند. اگرچه زاویه دید پنل های TN معمولاً به صورت ۱۶۰/۱۶۰ بیان می شود، ولی اندازه گیری و بیان چنین اعدادی مبتنی بر شیوه های سنجش نه چندان کارآمد سازندگان پنل ها است و نباید به آن اطمینان زیادی کرد.
پنل های IPS
برخلاف TN، پنل IPS بالاترین زوایای دید و دقیق ترین رنگ ها را ارائه می دهد. پنل های IPS به طور اختصاصی با هدف جبران محدودیت پنل های TN طراحی و تولید شده اند. این پنل ها بیشتر مناسب تولید کنندگان محتوا، گرافیست ها و سینماگرانی است که دقت رنگ و نزدیک بودن نتایج خروجی نمایشگر به دنیای واقعی برای شان اهمیت دارد. پنل های IPS عموماً نرخ تازه سازی و زمان پاسخگویی کمتری در مقایسه با پنل های TN دارند. اکثر این پنل ها به نرخ تازه سازی ۶۰ هرتز و کنتراست ۱۰۰۰:۱ محدود هستند. با این وجود با برخورداری از فناوری همگام ساز تصویر مثل G-Sync و Freesync، یک نمایشگر IPS به طور بالقوه می تواند یکی از بهترین راهکارها برای اجرای بازی و هم زمان داشتن کیفیت تصویری ممتاز باشد. پنل های IPS زاویه دید وسیع تری در مقایسه با VA و TN داشته و میدان دید ذکر شده در مشخصات فنی آن ها معمولا ۱۷۸/۱۷۸ است.
پنل های VA
پنل های VA دقیقا جایگاهی میان پنل های TN و IPS دارند. پنل های VA با بهره مندی از نرخ تازه سازی خوب، کنتراست عالی و عمق رنگ بهتر در مقایسه با مدل های TN، جایگزینی برای این پنل ها به شمار می روند. البته باید همچنان در نظر داشت که نرخ تازه سازی و زمان پاسخگویی پنل های TN در کارهایی مثل گیمینگ ارجحیت دارد. پنل های VA برای تماشای محتوای چند رسانه ای یا اجرای اپلیکیشن های آفیس و ویرایش عکس و متن و به طور کلی به عنوان یک مانیتور مصارف عام، بهترین گزینه هستند. اگرچه پنل VA زاویه دید وسیع تری در مقایسه با TN دارد، اما با فاصله گرفتن از مرکز دید مانیتور و حرکت به اطراف ممکن است شاهد ایجاد پیچش در رنگ و کنتراست تصویر باشیم. برای برخی افراد این پیچش چندان محسوس نیست و برای افراد دیگر ممکن است به شدت قابل درک و گیج کننده باشد. کنتراست ۳۰۰۰:۱ در نمایشگرهای VA مرسوم است و گاه کنتراست به ۵۰۰۰:۱ نیز می رسد.
پنل های TN بهترین نرخ تازه سازی، پنل های IPS بهترین زاویه دید و پنل های VA بالاترین کنتراست را نسبت به رقبای خود دارند
اکنون که با انواع پنل های LCD آشنا شدیم دو نکته ی کلیدی را در انتخاب نوع پنل به یاد داشته باشید:
۱. کنتراست مهم ترین فاکتور در کیفیت تصویر و اطمینان پذیری یک نمایشگر است؛ اگر نمایشگری کنتراست ۳۰۰۰:۱ داشته باشد، کیفیت تصویری بهتر از نمونه ای با کنتراست ۱۰۰۰:۱ ارائه می دهد. بدین ترتیب به صورت خلاصه پنل های VA بهترین کیفیت تصویر را در میان این سه نوع پنل ارائه می دهد.
۲. بسیاری از پنل های TN امروزی اختلاف رنگ چندانی با پنل های IPS و VA نشان نمی دهند. اگرچه اعتقاد عمومی بر آن است که دقت رنگ و کنتراست پنل های TN در مقایسه با پنل های رقیب کمتر است، این احتمال وجود دارد که تا حدی متوجه اختلاف کیفیت تصویر در یک پنل TN در مقایسه با IPS و VA نشوید. در بسیاری از مانیتور های گیمینگ برای افزایش سرعت پاسخگویی از پنل های TN استفاده می شود. کیفیت رنگ پنل در نمایشگر های امروزی بیشتر در ارتباط با قیمت آن محصول است و نوع پنل تأثیر چندانی در قیمت محصول ندارد.
چه مانیتوری برای ما مناسب است؟
حال که با انواع مانیتورها، فناوری های نمایشگر و ویژگی های کلیدی یک مانیتور آشنا شدیم، به خوبی می توان به این پرسش پاسخ داد که بهترین مانیتور مصارف عام، حرفه ای و گیمینگی را که مناسب کار شما است، چگونه می توان یافت.
نکات اصلی در خرید مانیتور مصارف عام
همان طور که گفته شد مانیتورهای مصارف عام برای استفاده های روزمره، تماشای ویدئو، مرور وب، کار با ویندوز، اجرای نرم افزار های غیرگرافیکی و آفیس بهترین گزینه است. برای چنین کاربردهایی، داشتن مانیتوری با خصوصیات پایه و به دور از فناوری های گران قیمت در ذهن اغلب کاربران است. بنابراین اولین گزینه رفتن به سراغ مانیتورهای ارزان قیمت بازار است. اما اگر به دنبال مانیتوری هستید که به خوبی در انجام امور محاسباتی، سرگرمی های خانگی و کارهای گرافیکی غیرحرفه ای شما را یاری کند، ادامه ی این مطلب را بخوانید.
حتی افرادی که به دنبال مانیتورهای معمولی می روند کیفیت تصویر نامطلوب را بر نمی تابند. نسبت کنتراست تصویر مهم ترین معیاری است که در کیفیت تصویری که از مانیتور خود دریافت می کنید، تأثیر به سزایی دارد. پس از کنتراست غنای رنگ، دقت در نمایش رنگ ها و رزولوشن جایگاه های بعدی را در انتخاب یک مانیتور مصارف عام به خود اختصاص می دهند. نمایشگری که فضای رنگ گسترده ای را پوشش می دهد و به ویژه نمایشگرهای HDR، تصویری با رنگ های غنی تر و نزدیک تر به دنیای واقعی ارائه می دهند. پنل های VA کنتراستی ۳ تا ۵ برابر پنل های IPS یا TN دارند. اگر یک پنل VA و IPS را با سطح روشنایی و استاندارد های کالیبراسیون همسان در کنار یکدیگر قرار دهیم، نمایشگر VA در عرصه ی کیفیت تصویر به سادگی از دو پنل دیگر پیشی می گیرد.
اگر بیش از ۸ ساعت در روز پشت مانیتور می نشینید، حتماً نمایشگری بدون لرزش Flicker-Free تهیه کنید. این نمایشگرها در هر سطحی از روشنایی لرزش ندارند و حتی افرادی که نسبت به لرزش تصویر حساس هستند، از کار با چنین مانیتورهایی ناخوشایند نخواهند بود.
موضوع دیگری که در بازار رواج یافته، خرید مانیتور هایی با قابلیت فیلتر نور آبی است. نور آبی حامل طول موج کوتاه و فرکانس بالایی است که آن را در انتهای محدوده ی نور قابل رویت و در نزدیکی نور ماوراء بنفش قرار می دهد. گفته می شود که این تابش تأثیرات مضری بر سلامتی و بینایی افراد دارد. بعضی از محققان نور آبی را برای بدن بی زیان می دانند و برخی برای آن مزایا و معایبی برمی شمرند. گاه گفته می شود که تأثیر این نور به دلیل استفاده از گوشی همراه پیش از خواب و در محیط تاریک بیشتر است و چرخه ی خواب را متاثر می سازد. گذشته از مزایا و معایب نور آبی، بیشتر سیستم های عامل نظیر ویندوز ۱۰ حالت هایی برای کاهش نور آبی دارند. هرچند بسیاری از مانیتور ها قابلیت فیلتر نور آبی را در میان مشخصه های خود دارند، ضرورتی برای تجهیز مانیتور به این ویژگی وجود ندارد. کاهش روشنایی آبی به طور ذاتی یا از طریق برخی فیلترها تمام رنگ های دیگر و دقت نمایش آن ها را متاثر می سازد و ممکن است باعث پیدایش جلوه ای غیرطبیعی در تصاویر گرافیکی و ویدئو ها شود. اگرچه کاهش سطح نور آبی از خستگی چشمان شما در هنگام کار با کامپیوتر می کاهد، اما می تواند کالیبراسیون رنگ نمایشگر را به هم بزند. در اولویت قرار دادن فیلتر نور آبی برای خرید یک مانیتور به هیچ وجه لازم نیست، ولی باتوجه به استقبال بازار از این رویه، این روزها کمتر مانیتوری می توان یافت که چنین قابلیتی نداشته باشد.
نکات اصلی در خرید مانیتور های حرفه ای
کاربران حرفه ای نیازهای خاص خود را دارند و نمایشگری می خواهند که بتواند نیازهای آنان را برآورده کند. برای یک عکاس، فیلمبردار، نشر آزما، طراح وب، آفریننده ی هنری، گرافیست حرفه ای، طراح گیم، طراح صنعتی و تمام افرادی که نیاز به کنترل دقیق رنگ ها داشته باشند، مانیتوری با دقت رنگ بالا و پشتیبانی از گستره ی رنگ وسیع تر ابزاری ضروری است. مانیتورهای IPS با برخورداری از دقت بالا در نمایش رنگ ها اولین گزینه ی حرفه ای ها است.
در بازار مانیتورهایی یافت می شود که از سوی شرکت سازنده دقت رنگ بالای آن ها تأیید شده است. این مانیتور ها اگرچه گران تر از انواع دیگر است، اما به عنوان خریدی ارزشمند در دنیای نمایشگرهای حرفه ای توصیه می شود. اگر به دنبال مانیتوری هستید که بلافاصله پس از نصب و بدون نیاز به کالیبراسیون اضافی، به خوبی بتوان بر دقت رنگ های آن اتکا کرد، بهترین راه خرید مانیتوری از پیش کالیبره شده و با دقت رنگ بالا است. مانیتور های حرفه ای باید بدون نیاز به هرگونه کالیبراسیونی آماده به کار باشند؛ چرا که همه افراد نمی توانند نتایج دلخواه و مناسبی از کالیبراسیون دستی یک نمایشگر به دست آورند و این نیازمند آزمون و خطای بسیار است. در این میان معیاری با نام Delta E وجود دارد که میزان تفاوت در ادراک بصری دو رنگ را بیان می کند و نشان دهنده ی دقت رنگ یک مانیتور است. اگر در مشخصه های یک مانیتور میزان این پارامتر کمتر از ۲ باشد، این مانیتور از نظر دقت رنگ وضعیت مطلوب تری دارد.
در این میان افرادی نیز هستند که به دنبال گزینه ای برای اعمال کالیبراسیون دلخواه و مورد نظر خود در میان مانیتور ها می گردند. این افراد برای دستیابی به کالیبراسیون مورد نظر خود دو راه در پیش رو دارند. راه اول استفاده از OSD مانیتور و راه دیگر کالیبراسیون نرم افزاری نمایشگر است. کاربران حرفه ای ممکن است مانیتورهایی تهیه کنند که اگرچه تاییدیه ی دقت رنگ ندارند، ولی طی کالیبراسیونی حرفه ای، به دقتِ رنگِ مورد نظر تولیدکنندگان نزدیک می شوند. گزینه های کالیبراسیون یک مانیتور ممکن است در برگیرنده ی دقت رنگ در گاموت های مختلف، دماهای رنگ و منحنی های گامای متفاوت باشد. مانیتورهای با گاموت های رنگی مختلف از sRGB به بالا، دما های رنگی از ۵ هزار تا ۷۵۰۰ کلوین و تنظیمات پیش فرض گاما از ۱.۸ تا ۲.۴ در دسترس است. مانیتور های مورد استفاده برای تولید فیلم و محتوای ویدئویی باید از استاندارد گامای BT.1886 پشتیبانی کنند. در ضمن تولیدکنندگان محتوا اگر بیش از ۸ ساعت با نمایشگر خود کار می کنند، باید به دنبال مانیتوری عاری از لرزش تصویر باشند. البته بسیاری از مانیتور های امروزی چنین قابلیتی را ارائه می دهند.
موضوع دیگری که برای آفرینندگان هنری و تولید کنندگان محتوا در خرید مانیتور حائز اهمیت است، عمق رنگ نمایشگر است. هرچه تعداد بیت های رنگ بالاتر باشد، مانیتور در امور حرفه ای کاربرد بهتری دارد. حرفه ای ها دست کم به مانیتوری با عمق رنگ طبیعی ۱۰ بیت نیاز دارند. پنل ۸ بیتی جوابگوی برخی نیازهای گرافیست های حرفه ای نخواهد بود. اگر از لحاظ بودجه در مضیقه نیستید، حتماً به سراغ پنلی با عمق رنگ ۱۲ بیتی بروید.
البته در کنار داشتن مانیتوری با عمق رنگ ۱۰ تا ۱۲ بیت که اطلاعات رنگ بسیار بیشتری را نسبت به مانیتور های عادی پوشش می دهد، نیاز به کارت گرافیکی خواهید داشت که بتواند خروجی سیگنال ۱۰ یا ۱۲ بیتی را به سمت آن نمایشگر ارسال کند. بسیاری از کارت های گرافیک مخصوص مصارف عام خروجی سیگنال محدود به ۸ بیت دارند.
نکات اصلی در خرید مانیتور گیمینگ
در بازار مانیتور های گیمینگ گزینه های زیاد و اصطلاحات بازاریابی سردرگم کننده ی فراوانی پیش روی خریداران گیمر وجود دارد. در ادامه این مطلب به بررسی مهم ترین ویژگی هایی خواهیم پرداخت که کاربران گیمر در هنگام خرید یک مانیتور گیمینگ باید وقت بیشتری صرف بررسی آن کنند.
برای گیمینگ رقابتی و آنلاین سرعت در اولویت پارامتر های انتخاب مانیتور است. سرعت به معنای نرخ تازه سازی بالای دست کم ۱۴۴ هرتزی، کمترین میزان لگ ورودی و حداقل زمان پاسخگویی (کمتر از ۵ میلی ثانیه) است. این پارامتر ها شما را محدود به خرید مانیتوری با اندازه ۲۵ تا ۲۷ اینچ خواهد کرد. بهای افزایش سرعت نمایشگر، کاهش چگالی پیکسلی و محدود شدن گستره ی رنگ و دقت در نمایش رنگ ها است.
اما برای گیمرهای غیرحرفه ای که به داشتن ۱۴۴ فریم در هر ثانیه یا تعداد فریمی بیشتر از آنچه برای اجرای روان بازی ضروری است، اهمیتی نمی دهند و در عین حال مایل هستند که نمایشگر آن ها کیفیت تصویر ممتازی در پخش ویدئو و کارهای آفرینش گرافیکی ارائه دهد، گزینه های دیگری وجود دارد. برای این افراد خرید نمایشگری بزرگتر از ۳۰ اینچ و با چگالی پیکسلی زیاد همراه با استاندارد های رنگ غنی تر مثل HDR ارجحیت دارد.
حداقل نرخ تازه سازی یک مانیتور گیمینگ ایده آل باید ۷۵ هرتز و آمیخته با کمترین زمان پاسخگویی ممکن باشد که در بازار یافت می شود. از آنجایی که نرخ تازه سازی برای گیمر ها بیشترین اهمیت را دارد و مانیتوری با نرخ تازه سازی بالاتر، نمایش تعداد بیشتری از فریم های استخراج شده از کارت گرافیک را پوشش می دهد، بیشتر مانیتور های گیمینگ امروزی از نرخ تازه سازی بالای ۱۴۴ هرتز پشتیبانی می کند. افزون بر این حداکثر زمان پاسخگویی یک مانیتور گیمینگ نباید از ۵ میلی ثانیه تجاوز کند. صرف نظر از این موارد، مانیتور های گیمینگ ارزشمندی با نرخ تازه سازی ۶۰ هرتز نیز در بازار وجود دارد که رزولوشن های بالاتر از 1080p دارند. اگر به دنبال مانیتوری ۶۰ هرتزی هستید و قصد بازی روی آن را دارید، نمونه ای انتخاب کنید که از G-Sync یا Freesync پشتیبانی کند.
حاصل ترکیب یک کارت گرافیک رده بالا و کاهش رزولوشن بازی دستیابی به تعداد فریم های بیشتر است و برای پوشش بهترین فریم ها باید به مانیتوری با نرخ تازه سازی بالاتر مجهز شوید. برخی از مانیتور ها رزولوشن محدودتری داشته و در عوض از نرخ تازه سازی بالاتری پشتیبانی می کند. مثلاً Acer Predator z35 با داشتن رزولوشن QHD که یک رزولوشن متعادل برای گیمینگ است، نرخ تازه سازی ۲۰۰ هرتزی داشته و از سویی به قابلیت G-Sync انویدیا مجهز است. اگر مانیتوری سریع برای یک بازه طولانی مدت خریداری می کنید، به یاد داشته باشید که عمر مفید کارت گرافیک شما بین ۱ تا ۳ سال است و ممکن است در عناوین آینده گیم، کارت گرافیک تان یارای همراهی و مطابقت با توانمندی های مانیتور را نداشته باشد.
لگ یا تأخیر ورودی مسئله ی دیگری است که گیمر ها در خرید مانیتور باید به آن توجه کنند. تأخیر ورودی عبارت است از مدت زمانی که مانیتور شما سرعت تشخیص خروجی ارسال شده از کارت گرافیک می کند، این همان زمانی است که برای نمایش تأثیر ناشی از فشردن یک دکمه ی جوی استیک یا کیبورد روی نمایشگر صرف می شود. مانیتورهایی که نرخ تازه سازی بالاتری دارند، عموماً لگ ورودی کمتری دارند. میزان لگ ورودی معمولاً در مشخصات یک مانیتور بیان نمی شود و برای احراز این عدد باید به سایت هایی نظیر Displaylag و بررسی های مستقل مانیتور در فضای وب مراجعه کرد.
نکته ی دیگر در خرید مانیتور گیمینگ توجه به قابلیت های همگام سازی این محصولات است. همان طور که گفته شد فناوری همگام ساز G-Sync انویدیا که با کارت های گرافیک ساخت این شرکت انطباق دارد و فری سینک AMD که با کارت های رادئون سازگار است، در بسیاری از مانیتور های گیمینگ امروزی دیده می شود. هدف هر دو فناوری که اولی مبتنی بر سخت افزار و دومی بر پایه ی نرم افزار کار می کند، کاهش بریدگی و پرش تصویر است. هر دو فناوری باعث افزایش بهای مانیتور می شوند؛ اما معمولاً مانیتورهای G-Sync که بر پایه ی یک تراشه ی سخت افزاری عمل می کنند، بهای بیشتری دارند. اگر بودجه ی شما اجازه ی خرید یک کارت گرافیک اقتصادی یا میان رده را می دهد، مانیتوری با حداقل نرخ تازه سازی بخرید که به یکی از این دو فناوری همگام ساز مجهز شده باشد.
استدلال دیگری که در خرید مانیتور گیمینگ می توان داشت سخت افزاری است که هم اکنون در کیس کامپیوتر شما جا خوش کرده است. یکی از مهم ترین قطعاتی که خرید مانیتور متاثر از آن است، کارت گرافیک است. اگر کارت گرافیک GTX یا RTX سری ۱۰ یا ۲۰ انویدیا در اختیار دارید، بهترین پیشنهاد خرید مانیتوری با قابلیت G-Sync است. آنهایی که کارت گرافیک Radeon RX یا Radeon Vega در اختیار دارند، باید به دنبال مانیتورهای فری سینک بگردند. براساس اعلام انویدیا بخشی از مانیتورهای فری سینک نیز قابلیت پشتیبانی از G-Sync را دارند. هر دوی این فناوری ها معادل یکدیگر است و تفاوت چندانی در اجرا ندارند. گرچه این باور وجود دارد که G-Sync خروجی بهتری را به نمایش می گذارد.
رزولوشن مانیتور گیمینگ نیز متاثر از کارت گرافیکی است که در اختیار دارید. اگر کارت گرافیک RTX 2080 TI یا RTX Titan در اختیار دارید، در خرید یک مانیتور گیمینگ 4K با حداقل نرخ تازه سازی ۶۰ هرتز درنگ نکنید؛ چون بدون داشتن چنین نمایشگری قابلیت های کارت گرافیک شما عقیم خواهد ماند. اگر به کارت های گرافیک رده بالای GeForce یا Radeon دسترسی دارید خرید مانیتوری با رزولوشن QHD با نرخ تازه سازی بالا توصیه می شود. اگر کارت گرافیکی میان رده یا اقتصادی در اختیار دارید، حداکثر امکان اجرای روان بازی هارا در رزولوشن 1080p خواهید داشت. بنابراین برای بازی در این رزولوشن، مانیتوری متناظر با بالاترین نرخ تازه سازی ممکن و حتی الامکان فناوری همگام ساز متناسب با کارت گرافیک خود تهیه کنید.
سخن آخر
در این مقاله سعی شد تمامی نکات و مواردی که برای خرید یک مانیتور برای کاربردهای گوناگون حائز اهمیت است، پوشش داده شود. نکات و موارد اصلی را که در این مقاله گفته شد، در ادامه به صورت خلاصه برای جمع بندی بحث مرور می کنیم.
برای پرهیز از هزینه های اضافی، هدف خود را از خرید مانیتور جدید مشخص کنید. هر مانیتور محدوده ی کاربردی مشخصی دارد.
هرچه رزولوشن و کنتراست مانیتور بالاتر باشد، تصویر بهتری به دست می آورید.
اگر رزولوشن مدنظر شما 1080p است، مانیتوری بزرگ تر از ۲۷ اینچ تهیه نکنید. بهترین اندازه برای QHD بین ۲۷ تا ۲۸ اینچ است و مانیتورهای 4K با اندازه ی بزرگتر از ۲۸ اینچ تجربه ی بهتری ایجاد می کنند.
هرچه نرخ تازه سازی بالاتری داشته باشید، بازی روان تری تجربه خواهید کرد. برای اجتناب از بریدگی تصویر سعی کنید مانیتوری مجهز به فناوری های همگام ساز بخرید.
زمان پاسخگویی بهتر مانع از پدپده ی هاله زایی و تاری تصاویر در حرکت سریع می شود.
عمق رنگ بیشتر مانیتور باعث بازتولید رنگ های بسیار بیشتر نسبت به حالت عادی می شود و از طرفی از ایجاد پدیده ی جدایش طیف رنگی جلوگیری می کند.
پنل های VA بیشترین کیفیت تصویر را برای پوشش چندرسانه ای دارند. پنل های IPS بهترین زاویه دید و دقت رنگ را برای کاربردهای حرفه ای داشته و پنل های TN با داشتن بالاترین نرخ تازه سازی و زمان پاسخگویی بهترین گزینه برای گیمینگ هستند.