گزارشی از برگزاری رویداد گذر از تاریکی

نویسندگان: سمیه دادرس و مسعود طاهریان

منبع: سی امین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

از ۲۰ تا ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، در خانۀ هنرمندان ایران رویدادی با عنوان «گذر از تاریکی» به همت مؤسسۀ پژوهشی کودکان دنیا و انجمن مجسمه سازان ایران برگزار شد. مخاطب این رویداد همۀ افراد نابینا و بینا از کودک تا بزرگ سال بودند. در آن هنرمندان و تسهیلگران برای مخاطبان تجربه ای مشترک با افراد دارای آسیب بینایی رقم زدند. مخاطبان باید در تاریکی قرار می گرفتند و آثار و موقعیت های هنری را بدون حس بینایی تجربه می کردند. رویداد بخش های مختلفی داشت که در ادامه به شرح آنها و چگونگی طرح ریزی شان می پردازیم.

برگزارکنندگان رویداد

آسیب بینایی بنا بر شدت و زمان بروز، تأثیرات متفاوتی بر ابعاد روانی، رفاهی و کیفیت زندگی فرد می گذارد. با توجه به شیوع گستردۀ معلولیت بینایی در جهان و نیز توجه به این موضوع که تفسیر نابینایی و کم بینایی و رویکرد اجتماع به این افراد دستخوش تغییرات تاریخیست، به نظر می رسد که یکی از مسئولیت های انسانی، پرداختن به مسئلۀ آسیب بینایی در بستر فرهنگی معاصر و چه بسا اصلاح نگرش هاییست که پیش از این رواج داشته است. توجه به حضور افراد نابینا و کم بینا در جامعه و خلق فرصت هایی  که مشوق ایجاد پیوندهای اجتماعی با این گروه باشد، مثل هر مسئلۀ اجتماعی نیازمند هم اندیشی و از ضرورت های آن بسط گفتمان های انتقادی پیرامونی با مشارکت افراد دارای آسیب بینایی و شنیدن سخن آنان است. از سوی دیگر، مثل هر امر دیگری که نیازمند اصلاح نگرش اجتماعی است، برای اثر بخشی بیشتر می بایست به صورت ریشه ای و از طریق طراحی آموزش هایی که از زمان کودکی و نوجوانی در اختیار افراد قرار می گیرد به این موضوع توجه کرد.

مؤسسۀ پژوهشی کودکان دنیا به عنوان سازمانی غیردولتی که بیش از سی سال است در زمینۀ رشد همه جانبۀ کودکان فعالیت می کند، سال هاست که در قالب کارگروه کودکان با نیازهای ویژه به این گروه از کودکان می پردازد. مؤسسه تلاش می کند بیش از هر چیز به طرق مختلف توجه ارکان جامعه را به این گروه از کودکان جلب کند تا گروه های تخصصی به نفع کودکان با نیازهای ویژه وارد میدان شوند.

کارگروه کودکان با نیازهای ویژۀ مؤسسه از نیمۀ دوم سال ۱۴۰۱ بر کودکان با آسیب بینایی متمرکز شد و در طول این مدت تلاش کرد از طریق نشست های هم اندیشی، دیدار با کارشناسان، برگزاری سخنرانی های آموزشی، تولید محتوا و…به جوانب مختلف این موضوع بپردازد. این تلاش در سال ۱۴۰۲ هم ادامه پیدا کرد و از تابستان این سال جلسه های خود را متمرکز بر برنامه ای پیش برد که در اردیبهشت سال ۱۴۰۳ با عنوان رویداد «گذر از تاریکی»، با مشارکت انجمن مجسمه سازان ایران؛ امیر اثباتی، مشاور رویداد؛ سمیه دادرس، دبیر اجرایی و گردآورنده؛ مژگان ملاحسینی، نمایندۀ انجمن مجسمه سازان ایران و گروهی از هنرمندان در خانۀ هنرمندان ایران برگزار شد.

در این راستا انجمن مجسمه سازان در بهمن ماه ۱۴۰۲ از هنرمندان دعوت کرد تا آثاری را خلق کنند با این قرار که در فضای تاریک و با حواسی، غیر از بینایی تجربه شوند. در پاسخ به فراخوانی که منتشر شد، تعدادی از هنرمندان طرح های خود را به دبیرخانۀ انجمن ارسال کردند و از بین آنها یازده اثر برای قرار گرفتن در فضایی کاملاً تاریک به انتخاب هیئت داوری متشکل از امیر اثباتی، زروان روح بخشان،  کورش گلناری و فرشته  موسوی انتخاب شد.

مواجهه با آثار تجسمی بدون استفاده از حس بینایی

آرزو دهقان، فرناز ربیعی جاه، پگاه سلیمی، مریم طالع، فریده عبادی، مهسا کریمی زاده، مهناز محمدجعفر، نرگس محمدیان، سعیده معصومه مهتدی، فرزانه مهری و مهناز یوسفی هنرمندانی بودند که آثارشان در کنار دو اثر از استاد محسن وزیری مقدم در گالری های پاییز و میرمیران خانۀ هنرمندان ایران در فضایی کاملاً تاریک برای ادراک با حواسی به غیر از بینایی به معرض تجربه درآمدند. مخاطبان در این دو گالری باید بدون حضور نور مجسمه ها  را لمس می کردند. آثار کاملاً برای دست زدن امن و مناسب بودند و در ساخت آنها از مواد مختلفی چون چوب، پارچه، بافت، کاغذ، پلاستیک و فلز استفاده شده بود. افراد در این مکان ها می توانستند به شیوۀ متفاوتی نماد های زنانه، سردیس، حالت های هیجانی مختلف چهره یا گل های برجسته روی قطعه های سرامیکی را تجربه کنند؛ با تا کردن کاغذ چیزی بسازند؛ لحظۀ انفجار و جنینی در رحم مادر را لمس کنند؛ با تجسمی از اشعار شاعران معروفی چون حافظ و شاملو مواجه شوند و به اسبی در حال دویدن و آهویی در حال جهیدن دست بزنند.

در گالری پاییز مسعود طاهریان که پیش از این به عنوان کنشگر اجتماعی فعالیت  داشت و با گروه های نمایشی و مؤسسه هایی مثل شورای کتاب کودک در ارتباط بود، با پرفورمنس «نابینای سنگی در دل سایه ها» تلاش کرد تعاملات اجتماعی افراد با آسیب بینایی را برای مخاطبان بازسازی کند. این هنرمند نابینا به عنوان  یک فرد متفاوت سنگ شده، در بیانیۀ هنری خود چنین بیان کرد  که می خواهد در دل تاریکی کنار مجسمه ها به افراد نشان دهد بی توجهی و عدم پذیرش جامعه،  ذره ذره می تواند افراد متفاوت را تهی و محو کند.

گذر از تاریکی

بخش دیگر رویداد، تجربۀ حضور و گذر از تاریکی بود که در آن مخاطبان با وارد شدن به گالری زمستان، با فضایی کاملاً تاریک مواجه می شدند که با پرده های تیره از راهرو جدا شده بود.  بعد از ورود باید عینک تیره ای به چشم می زدند و مشابه یک فرد نابینا، از موقعیت عبور می کردند. افراد با همراهی راهنمایان در مسیری قرار می گرفتند که با کمک طناب مشخص شده  بود و در طول آن انواع تحریک های چندحسی را تجربه می کردند. در بخش اول مسیر صفحه های بزرگی بود که از نظر لامسه با یکدیگر تفاوت داشتند. همچنین وسایل مختلفی برای لمس و تشخیص بود. روی زمین پله و سطح شیب دار طراحی شده  بود و پای مخاطب در خاک یا خرده سنگ فرومی رفت. در بخش دیگر چیز هایی برای چشیدن و بوییدن بود. در مرحلۀ بعد انواع صدا ها پخش می شد که برخی از آنها می توانست کمی آزار دهنده باشد. در بخش یکی مانده به آخر، صفحه های فلزی ای آویزان شده بود که افراد با تکه چوبی می توانستند  موسیقی بنوازند. در پایان هم میزی بود که به افراد فرصت می داد تنها با نور گوشی همراه، حس و تجربۀ خود را روی کاغذ ثبت کنند. طراحی اولیۀ فضای تاریک را امیر اثباتی انجام داد و مدیریت اجرایی این فضا را نرگس محمدیان و طراحی صدای آن را حیدر نجفی به عهده گرفتند که با سایر همکاران تسهیلگرشان به مخاطبان کمک می کردند تا مسیر را ایمن و با اضطراب کمتر طی کنند.

نمایشگاه تجهیزات، آثار و محصولات تولیدشده برای نابینایان

در بخش های دیگر رویداد که در گالری ممیز در جریان بود، در سالن اول نمایشگاه تجهیزات، آثار و محصولات تولیدشده برای نابینایان قرار داشت و در کنار آن آرمین رسولی به معرفی لوازم و تجهیزات توان بخشی ویژۀ افراد نابینا و کم بینا می پرداخت و گلناز رضوان و حدیثه دُرده کتاب های حسی لمسی مختلفی را به افراد نشان می دادند.

مریم رشغی در سالن میانی گالری ممیز انواع نقاشی هایی به خط بریل و طرح های برجسته ای الهام گرفته از قالی ایرانی با چیدمان بر روی زمین به نمایش گذاشت که مخاطبین با پای برهنه از روی آن عبور می کردند و در کنار او سحر یونسی به وسیلۀ اثر خود که به صورت لوح های گلی ساخته شده بود، مخاطبان را با ساختار و حروف خط بریل آشنا می کرد.

هنر و آسیب بینایی

در سالن اصلی گالری ممیز که روی دیوارهای آن، تصاویری از نابینایان مشهور و آثار هنری با موضوع نابینایی قرار داشت، هر روز کارگاه ها و جلساتی مناسب برای مخاطبین نابینا و بینا برگزار می شد . ازجمله  برنامه های برگزارشده در گالری ممیز، پرفورمنس آزیتا رضایی بود که با اجازه از مخاطبان، افراد نابینا و بینا را تشویق می کرد تا صورت یکدیگر را  لمس کنند و آنچه را درک کرده اند با گل حجم ببخشند. افراد بینا برای داشتن تجربه ای برابر با افراد نابینا با چشمان بسته در این تجربه شرکت می کردند. آزیتا معتقد بود در این فرایند نه آنچه هست به نمایش گذاشته می شود نه دیگری همان شکلی است که می پندارد. آنچه ساخته می شود تنها وجه دیگری است که می توان خود را آن گونه نیز دید. همچنین پرفورمنسی از ژاله نساری با الهام از اشعاری از مولوی اجرا شد که طی آن مخاطبین را با چشم های بسته به تعامل با خود از طریق خواندن کلماتی از ابیات و ایجاد صدا از طریق ضربه زدن بر یک کاسه فرامی خواند.

ازجمله کارگاه های برگزار شده در رویداد می توان از کارگاه بازی سازی از گروه پروژه های کودکی، کارگاه های با گوش هایت ببین از پگاه رضوی، خیال کن از تارا عمرانی و نمایش عروسکی از طناز تهرانی نام برد.

بخش دیگر رویداد نشست های هم اندیشی مختلفی بود که برای واکاوی مسئلۀ آسیب بینایی و نیاز های افراد نابینا و کم بینا برگزار شد و از متخصصان حوزه های مختلف مثل اعصاب و روان یا نشر دعوت گردید تا ارتباطات لازم بین فعالان اجتماعی برقرار شود. پوریا عالمی هم در جلسه ای نقش نشریات و رسانه های جدید را در طراحی منابعی برای افراد با ویژگی های خاص مورد بررسی قرار داد.

در این رویداد با هدف برقراری پیوندهای اجتماعی میان هنرمندان با ویژگی های متفاوت، از هنرمندان نابینا دعوت شد تا در رویداد حاضر شوند و آثار خود را به معرض نمایش بگذارند. گروه نمایشی آرشک و باران در دو نوبت نمایشنامه خوانی اجرا کردند. علی یونسی و ماه گل مقتدر هم اجرای موسیقی داشتند.

یکی از بخش هایی که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، نمایش فیلم مستند هفت فیلم ساز زن نابینا به کارگردانی محمد شیروانی بود که در سالن ناصری به نمایش در آمد و صالح نجفی به نقد و بررسی این فیلم پرداخت. در نشستی دکتر عبدالرحمن نجل رحیم بعد از نمایش فیلم «ملاحت» که در سال های گذشته ساخته بود، رابطۀ پزشک و بیمار نابینا و مسائل نورولوژی را تحلیل کرد. در نشست دیگری هم صفا سبطی و پریا فردوس بحثی را با عنوان: «امتناع از دیدن: فراخوانی برای ارتباط بدنمندانه با هنر» مطرح کردند.

از بخش های دیگر رویداد می توان به حضور ایده ابوطالبی و الیاس امینیان اشاره کرد که به طور داوطلبانه به رویداد پیوستند و در لابی خانۀ هنرمندان، با توپ ها ماجرا هایی برای مخاطبان ساختند و پرفورمنس هایی انجام دادند که توجه افراد را به بخش های مختلف رویداد کشید. این دو هنرمند فضایی ساختند که مخاطبان با مسئلۀ تفاوت و آسیب بینایی درگیری ذهنی پیدا کنند.

در آخرین روز رویداد زهره فرمانی، امیر اثباتی، زروان روح بخشان، کورش گلناری و عباس ناصری، نظرات خود را با مخاطبان مطرح کردند و درنهایت مسعود طاهریان، ایده ابوطالبی و الیاس امینیان با اجرای پرفورمنسی با عنوان «تاریک روشن» که در آخرین دقایق طرح آن را ریخته بودند، رویداد را به پایان رساندند.

قابل ذکر است انجمن طراحان گرافیک ایران با طراحی هویت بصری رویداد توسط نواب قزلباش و مؤسسۀ حرف هنر با مستندسازی رویداد توسط مجتبی فلاحی در ثبت و ارائۀ این رویداد مشارکت داشته اند.

سعی کردیم اینجا گوشه های دیدنی اتفاق های رویداد را به صورت مختصر ثبت کنیم و تا جای ممکن به سهم خودمان قدردان همراهی تک تک هنرمندان و تسهیلگرانی باشیم که ماه ها برای شکل گرفتن این اتفاق تلاش کردند. رویداد «گذر از تاریکی» تمام شد، اما همچنان از تاریکی ها عبور نکرده ایم. امیدواریم با استمرار این دست تجربه های جمعی بتوانیم شرایط این عبور را فراهم کنیم و قدم به قدم کاری برای درک و پذیرش تفاوت ها انجام دهیم.

نویسندگان: سمیه دادرس و مسعود طاهریان

منبع: سی امین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

از ۲۰ تا ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، در خانۀ هنرمندان ایران رویدادی با عنوان «گذر از تاریکی» به همت مؤسسۀ پژوهشی کودکان دنیا و انجمن مجسمه سازان ایران برگزار شد. مخاطب این رویداد همۀ افراد نابینا و بینا از کودک تا بزرگ سال بودند. در آن هنرمندان و تسهیلگران برای مخاطبان تجربه ای مشترک با افراد دارای آسیب بینایی رقم زدند. مخاطبان باید در تاریکی قرار می گرفتند و آثار و موقعیت های هنری را بدون حس بینایی تجربه می کردند. رویداد بخش های مختلفی داشت که در ادامه به شرح آنها و چگونگی طرح ریزی شان می پردازیم.

برگزارکنندگان رویداد

آسیب بینایی بنا بر شدت و زمان بروز، تأثیرات متفاوتی بر ابعاد روانی، رفاهی و کیفیت زندگی فرد می گذارد. با توجه به شیوع گستردۀ معلولیت بینایی در جهان و نیز توجه به این موضوع که تفسیر نابینایی و کم بینایی و رویکرد اجتماع به این افراد دستخوش تغییرات تاریخیست، به نظر می رسد که یکی از مسئولیت های انسانی، پرداختن به مسئلۀ آسیب بینایی در بستر فرهنگی معاصر و چه بسا اصلاح نگرش هاییست که پیش از این رواج داشته است. توجه به حضور افراد نابینا و کم بینا در جامعه و خلق فرصت هایی  که مشوق ایجاد پیوندهای اجتماعی با این گروه باشد، مثل هر مسئلۀ اجتماعی نیازمند هم اندیشی و از ضرورت های آن بسط گفتمان های انتقادی پیرامونی با مشارکت افراد دارای آسیب بینایی و شنیدن سخن آنان است. از سوی دیگر، مثل هر امر دیگری که نیازمند اصلاح نگرش اجتماعی است، برای اثر بخشی بیشتر می بایست به صورت ریشه ای و از طریق طراحی آموزش هایی که از زمان کودکی و نوجوانی در اختیار افراد قرار می گیرد به این موضوع توجه کرد.

مؤسسۀ پژوهشی کودکان دنیا به عنوان سازمانی غیردولتی که بیش از سی سال است در زمینۀ رشد همه جانبۀ کودکان فعالیت می کند، سال هاست که در قالب کارگروه کودکان با نیازهای ویژه به این گروه از کودکان می پردازد. مؤسسه تلاش می کند بیش از هر چیز به طرق مختلف توجه ارکان جامعه را به این گروه از کودکان جلب کند تا گروه های تخصصی به نفع کودکان با نیازهای ویژه وارد میدان شوند.

کارگروه کودکان با نیازهای ویژۀ مؤسسه از نیمۀ دوم سال ۱۴۰۱ بر کودکان با آسیب بینایی متمرکز شد و در طول این مدت تلاش کرد از طریق نشست های هم اندیشی، دیدار با کارشناسان، برگزاری سخنرانی های آموزشی، تولید محتوا و…به جوانب مختلف این موضوع بپردازد. این تلاش در سال ۱۴۰۲ هم ادامه پیدا کرد و از تابستان این سال جلسه های خود را متمرکز بر برنامه ای پیش برد که در اردیبهشت سال ۱۴۰۳ با عنوان رویداد «گذر از تاریکی»، با مشارکت انجمن مجسمه سازان ایران؛ امیر اثباتی، مشاور رویداد؛ سمیه دادرس، دبیر اجرایی و گردآورنده؛ مژگان ملاحسینی، نمایندۀ انجمن مجسمه سازان ایران و گروهی از هنرمندان در خانۀ هنرمندان ایران برگزار شد.

در این راستا انجمن مجسمه سازان در بهمن ماه ۱۴۰۲ از هنرمندان دعوت کرد تا آثاری را خلق کنند با این قرار که در فضای تاریک و با حواسی، غیر از بینایی تجربه شوند. در پاسخ به فراخوانی که منتشر شد، تعدادی از هنرمندان طرح های خود را به دبیرخانۀ انجمن ارسال کردند و از بین آنها یازده اثر برای قرار گرفتن در فضایی کاملاً تاریک به انتخاب هیئت داوری متشکل از امیر اثباتی، زروان روح بخشان،  کورش گلناری و فرشته  موسوی انتخاب شد.

مواجهه با آثار تجسمی بدون استفاده از حس بینایی

آرزو دهقان، فرناز ربیعی جاه، پگاه سلیمی، مریم طالع، فریده عبادی، مهسا کریمی زاده، مهناز محمدجعفر، نرگس محمدیان، سعیده معصومه مهتدی، فرزانه مهری و مهناز یوسفی هنرمندانی بودند که آثارشان در کنار دو اثر از استاد محسن وزیری مقدم در گالری های پاییز و میرمیران خانۀ هنرمندان ایران در فضایی کاملاً تاریک برای ادراک با حواسی به غیر از بینایی به معرض تجربه درآمدند. مخاطبان در این دو گالری باید بدون حضور نور مجسمه ها  را لمس می کردند. آثار کاملاً برای دست زدن امن و مناسب بودند و در ساخت آنها از مواد مختلفی چون چوب، پارچه، بافت، کاغذ، پلاستیک و فلز استفاده شده بود. افراد در این مکان ها می توانستند به شیوۀ متفاوتی نماد های زنانه، سردیس، حالت های هیجانی مختلف چهره یا گل های برجسته روی قطعه های سرامیکی را تجربه کنند؛ با تا کردن کاغذ چیزی بسازند؛ لحظۀ انفجار و جنینی در رحم مادر را لمس کنند؛ با تجسمی از اشعار شاعران معروفی چون حافظ و شاملو مواجه شوند و به اسبی در حال دویدن و آهویی در حال جهیدن دست بزنند.

در گالری پاییز مسعود طاهریان که پیش از این به عنوان کنشگر اجتماعی فعالیت  داشت و با گروه های نمایشی و مؤسسه هایی مثل شورای کتاب کودک در ارتباط بود، با پرفورمنس «نابینای سنگی در دل سایه ها» تلاش کرد تعاملات اجتماعی افراد با آسیب بینایی را برای مخاطبان بازسازی کند. این هنرمند نابینا به عنوان  یک فرد متفاوت سنگ شده، در بیانیۀ هنری خود چنین بیان کرد  که می خواهد در دل تاریکی کنار مجسمه ها به افراد نشان دهد بی توجهی و عدم پذیرش جامعه،  ذره ذره می تواند افراد متفاوت را تهی و محو کند.

گذر از تاریکی

بخش دیگر رویداد، تجربۀ حضور و گذر از تاریکی بود که در آن مخاطبان با وارد شدن به گالری زمستان، با فضایی کاملاً تاریک مواجه می شدند که با پرده های تیره از راهرو جدا شده بود.  بعد از ورود باید عینک تیره ای به چشم می زدند و مشابه یک فرد نابینا، از موقعیت عبور می کردند. افراد با همراهی راهنمایان در مسیری قرار می گرفتند که با کمک طناب مشخص شده  بود و در طول آن انواع تحریک های چندحسی را تجربه می کردند. در بخش اول مسیر صفحه های بزرگی بود که از نظر لامسه با یکدیگر تفاوت داشتند. همچنین وسایل مختلفی برای لمس و تشخیص بود. روی زمین پله و سطح شیب دار طراحی شده  بود و پای مخاطب در خاک یا خرده سنگ فرومی رفت. در بخش دیگر چیز هایی برای چشیدن و بوییدن بود. در مرحلۀ بعد انواع صدا ها پخش می شد که برخی از آنها می توانست کمی آزار دهنده باشد. در بخش یکی مانده به آخر، صفحه های فلزی ای آویزان شده بود که افراد با تکه چوبی می توانستند  موسیقی بنوازند. در پایان هم میزی بود که به افراد فرصت می داد تنها با نور گوشی همراه، حس و تجربۀ خود را روی کاغذ ثبت کنند. طراحی اولیۀ فضای تاریک را امیر اثباتی انجام داد و مدیریت اجرایی این فضا را نرگس محمدیان و طراحی صدای آن را حیدر نجفی به عهده گرفتند که با سایر همکاران تسهیلگرشان به مخاطبان کمک می کردند تا مسیر را ایمن و با اضطراب کمتر طی کنند.

نمایشگاه تجهیزات، آثار و محصولات تولیدشده برای نابینایان

در بخش های دیگر رویداد که در گالری ممیز در جریان بود، در سالن اول نمایشگاه تجهیزات، آثار و محصولات تولیدشده برای نابینایان قرار داشت و در کنار آن آرمین رسولی به معرفی لوازم و تجهیزات توان بخشی ویژۀ افراد نابینا و کم بینا می پرداخت و گلناز رضوان و حدیثه دُرده کتاب های حسی لمسی مختلفی را به افراد نشان می دادند.

مریم رشغی در سالن میانی گالری ممیز انواع نقاشی هایی به خط بریل و طرح های برجسته ای الهام گرفته از قالی ایرانی با چیدمان بر روی زمین به نمایش گذاشت که مخاطبین با پای برهنه از روی آن عبور می کردند و در کنار او سحر یونسی به وسیلۀ اثر خود که به صورت لوح های گلی ساخته شده بود، مخاطبان را با ساختار و حروف خط بریل آشنا می کرد.

هنر و آسیب بینایی

در سالن اصلی گالری ممیز که روی دیوارهای آن، تصاویری از نابینایان مشهور و آثار هنری با موضوع نابینایی قرار داشت، هر روز کارگاه ها و جلساتی مناسب برای مخاطبین نابینا و بینا برگزار می شد . ازجمله  برنامه های برگزارشده در گالری ممیز، پرفورمنس آزیتا رضایی بود که با اجازه از مخاطبان، افراد نابینا و بینا را تشویق می کرد تا صورت یکدیگر را  لمس کنند و آنچه را درک کرده اند با گل حجم ببخشند. افراد بینا برای داشتن تجربه ای برابر با افراد نابینا با چشمان بسته در این تجربه شرکت می کردند. آزیتا معتقد بود در این فرایند نه آنچه هست به نمایش گذاشته می شود نه دیگری همان شکلی است که می پندارد. آنچه ساخته می شود تنها وجه دیگری است که می توان خود را آن گونه نیز دید. همچنین پرفورمنسی از ژاله نساری با الهام از اشعاری از مولوی اجرا شد که طی آن مخاطبین را با چشم های بسته به تعامل با خود از طریق خواندن کلماتی از ابیات و ایجاد صدا از طریق ضربه زدن بر یک کاسه فرامی خواند.

ازجمله کارگاه های برگزار شده در رویداد می توان از کارگاه بازی سازی از گروه پروژه های کودکی، کارگاه های با گوش هایت ببین از پگاه رضوی، خیال کن از تارا عمرانی و نمایش عروسکی از طناز تهرانی نام برد.

بخش دیگر رویداد نشست های هم اندیشی مختلفی بود که برای واکاوی مسئلۀ آسیب بینایی و نیاز های افراد نابینا و کم بینا برگزار شد و از متخصصان حوزه های مختلف مثل اعصاب و روان یا نشر دعوت گردید تا ارتباطات لازم بین فعالان اجتماعی برقرار شود. پوریا عالمی هم در جلسه ای نقش نشریات و رسانه های جدید را در طراحی منابعی برای افراد با ویژگی های خاص مورد بررسی قرار داد.

در این رویداد با هدف برقراری پیوندهای اجتماعی میان هنرمندان با ویژگی های متفاوت، از هنرمندان نابینا دعوت شد تا در رویداد حاضر شوند و آثار خود را به معرض نمایش بگذارند. گروه نمایشی آرشک و باران در دو نوبت نمایشنامه خوانی اجرا کردند. علی یونسی و ماه گل مقتدر هم اجرای موسیقی داشتند.

یکی از بخش هایی که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، نمایش فیلم مستند هفت فیلم ساز زن نابینا به کارگردانی محمد شیروانی بود که در سالن ناصری به نمایش در آمد و صالح نجفی به نقد و بررسی این فیلم پرداخت. در نشستی دکتر عبدالرحمن نجل رحیم بعد از نمایش فیلم «ملاحت» که در سال های گذشته ساخته بود، رابطۀ پزشک و بیمار نابینا و مسائل نورولوژی را تحلیل کرد. در نشست دیگری هم صفا سبطی و پریا فردوس بحثی را با عنوان: «امتناع از دیدن: فراخوانی برای ارتباط بدنمندانه با هنر» مطرح کردند.

از بخش های دیگر رویداد می توان به حضور ایده ابوطالبی و الیاس امینیان اشاره کرد که به طور داوطلبانه به رویداد پیوستند و در لابی خانۀ هنرمندان، با توپ ها ماجرا هایی برای مخاطبان ساختند و پرفورمنس هایی انجام دادند که توجه افراد را به بخش های مختلف رویداد کشید. این دو هنرمند فضایی ساختند که مخاطبان با مسئلۀ تفاوت و آسیب بینایی درگیری ذهنی پیدا کنند.

در آخرین روز رویداد زهره فرمانی، امیر اثباتی، زروان روح بخشان، کورش گلناری و عباس ناصری، نظرات خود را با مخاطبان مطرح کردند و درنهایت مسعود طاهریان، ایده ابوطالبی و الیاس امینیان با اجرای پرفورمنسی با عنوان «تاریک روشن» که در آخرین دقایق طرح آن را ریخته بودند، رویداد را به پایان رساندند.

قابل ذکر است انجمن طراحان گرافیک ایران با طراحی هویت بصری رویداد توسط نواب قزلباش و مؤسسۀ حرف هنر با مستندسازی رویداد توسط مجتبی فلاحی در ثبت و ارائۀ این رویداد مشارکت داشته اند.

سعی کردیم اینجا گوشه های دیدنی اتفاق های رویداد را به صورت مختصر ثبت کنیم و تا جای ممکن به سهم خودمان قدردان همراهی تک تک هنرمندان و تسهیلگرانی باشیم که ماه ها برای شکل گرفتن این اتفاق تلاش کردند. رویداد «گذر از تاریکی» تمام شد، اما همچنان از تاریکی ها عبور نکرده ایم. امیدواریم با استمرار این دست تجربه های جمعی بتوانیم شرایط این عبور را فراهم کنیم و قدم به قدم کاری برای درک و پذیرش تفاوت ها انجام دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هجده − دو =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *