دکتر محمدعلی عبدالصمدی از آموزش معماری به نابینایان می گوید

دکتر محمدعلی عبدالصمدی، فارق التحصیل دکترای تخصصی معماری، مدرس دانشگاه، مدیر عامل موسسه معماری فرایند دیوار چهارم و عضو هیئت مدیره موسسه نابینایان بصیر می گوید: فرد نابینا بر اساس نیاز، با گذشت زمان و به صورت ناخودآگاه فرم محیطی که در آن حضور دارد را حفظ می کند.

یکی از هنرهای باشکوه و پرطرفدار که در کشور ما نیز پیشینه ای طولانی و سرشار از موفقیت دارد، حرفه معماریست.

بی تردید در این عرصه، حس بینایی از اهمیت بخصوصی برخوردار است. با این حال، به نظر شما افراد نابینا هم میتوانند در حوزه معماری فعالیت کنند؟

برای یافتن پاسخ این پرسش، گفتوگویی داشتیم با دکتر محمدعلی عبدالصمدی، فارق التحصیل دکترای تخصصی معماری، مدرس دانشگاه، مدیر عامل موسسه معماری فرایند دیوار چهارم و عضو هیئت مدیره موسسه نابینایان بصیر.

دکتر عبدالصمدی موسس اولین دوره آموزش معماری برای نابینایان هستند. او معتقد است زیباییها را صرفا نمیتوان با دید بصری مشاهده کرد.

عبدالصمدی در خصوص این پرسش که: علت انتخاب افراد فاقد بینایی جهت تعلیم در رشته معماری چه بود؟ توضیح میدهد: از دوران کارشناسی ارشد و دکترا در اغلب پژوهش‌هایم به بررسی موضوع زیبایی شناسی معماری می‌پرداختم. زیبایی شناسی را به دو گونه عینی و ذهنی دسته بندی می‌کنیم. یکی از دغدغه‌های من این بود که بحث زیبایی را صرفاً نمی‌توان به عینیت اختصاص داد و یقیناً در این مبحث، بخش ذهنی از اهمیت چشمگیری برخوردار است.

بنابراین در دوران دکترا، برای اینکه این موضوع را به شیوه‌ای نوین بررسی کنم، تصمیم گرفتم دید بصری را در زیبایی شناسی حذف کرده و پژوهشم را روی بخش ذهنی و عدم حس بینایی متمرکز کنم و در این راستا برای اینکه نابینایان بتوانند در حوزه معماری نظریه و فرضیه‌ای داشته باشند و همچنین شفاف و حرفه‌ای‌تر تصویرسازی ذهنی انجام دهند، آموزش معماری را به این افراد، از نخستین گام و با روش‌های دانشگاهی آغاز کردم.

نحوه آموزش معماری به نابینایان چگونه صورت میگرفت و در این راستا، عدم حس بینایی چطور جبران میشود؟

با اینکه بینایی قدرتمندتر از سایر حواس است، اما حس‌های دیگر ما نیز در ادراک محیط نقش سزاواری دارند.

آموزش معماری به نابینایان، بیشتر از طریق حس لامسه صورت می‌گرفت. تمامی دروس و پروژه‌هایی را که در دانشگاه ارائه می‌دهیم بر اساس ماکت‌های سه بعدی و طرح‌هایی که با خط بریل روی کاغذ ترسیم می‌شد، برای نابینایان ملموس کردیم.

زمانی که با یک هنرجوی بینا مبحث زیباشناسی را مورد بررسی قرار می‌دهیم، چون صرفاً با دیدگاه‌های قبلی و تجربیات شهودی‌اش زیبایی را تفسیر می‌کند، شاید از نظر معیارهای زیبایی‌شناسی تعریف او از این موضوع صحیح نباشد. اما در رابطه با افراد نابینا، برای اینکه ادراک بصری از زیبایی محیط ندارند و بر اساس معیارهای استاندارد و آکادمیکی، زیبایی‌شناسی را برایشان تعبیر می‌کنیم، این فرایند نه تنها دشوار نیست، بلکه روند آموزش سریع‌تر نیز پیش می‌رود.

لزومی ندارد یک شخص دارای حس بینایی شکل محیط اطرافش را به خاطر بسپارد. اما فرد نابینا بر اساس نیاز، با گذشت زمان و به صورت ناخودآگاه، فرم محیطی که در آن حضور دارد را حفظ می‌کند.

در طول آموزش معماری به قشر نابینا، با چه موانع و محدودیتهایی مواجه بودید؟

تدریس و آموزش، همواره سرشار از چالش و تجربه‌های متنوع است و صرفاً نابینایان را شامل نمی‌شود. روش تدریس برای نابینایان و قشر بینا متفاوت است. اگر افراد بینا از دید بصری برخوردارند، بدون شک حواس دیگر نابینایان بسیار قدرتمند است و این محدودیت را پوشش می‌دهد. بنابراین نمی‌توان گفت در این مسیر با موانع بزرگی مواجه بودیم. تنها پرسشی که همواره از سمت هنرجویان نابینا مطرح شده و مرا به تفکر وامی‌دارد بازار کار معماری برای افراد نابیناست.

پس از فراگیری هنر معماری، آیا این امر برای نابینایان نیز شغل محسوب می‌شود؟ می‌توانند در این حرفه فعالیت کنند؟

یکی از اهداف و دغدغه‌های اساسی که همواره برای تحقق یافتنش می‌کوشم، نقش خود نابینایان در طراحی فضا برای آنهاست؛ در هر ارگان دولتی، وقتی مناسب‌سازی محیط یا طرح فضا برای نابینایان صورت می‌گیرد، به جای سایر اقشار، افراد فاقد حس بینایی در ارتباط با نحوه ترسیم محیط ایده‌پردازی کنند.

” اغراق میکنم، مصاحبت با دکتر عبدالصمدی یکی از جذابترین مصاحبه هاییست که تا کنون انجام داده ام.

از او نوع نگرش معماران به مفهوم زندگی را میپرسم:

فردی که معمار است، با یک شخص که صرفاً مدرک رشته معماری را دارد تفاوت زیادی دارد. یک معمار همواره در حال تفکر است. از دیدگاه معماران، مفهوم زندگی بسیار متفاوت تفسیر می‌شود؛ من هم از این قضیه مستثنی نیستم.

عمر انسان محدود است و روزی به پایان می‌رسد، اما آثاری که در حوزه معماری خلق می‌کنیم، سالیان سال جاودان خواهد ماند‌.

از نظر من، زندگی یعنی رضایت از خود، و حال خوبی که در دلهایمان نهفته است. معتقدم نباید خود را محدود به زمان کرد، در لحظه زندگی کنیم، چرا که از فرداها هیچ نمی‌دانیم.

کرونا، تلنگری بر باورها. عبدالصمدی در خصوص تاثیرات کرونا در زندگی مردم میگوید: کرونا، زندگی و عقاید انسان‌ها را دگرگون کرد. در این دوران پی بردیم فضاسازی مناسب خانه‌ها، مراکز درمانی و سایر مکان‌ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در دوران کرونا علاقه مردم به خانه‌های دارای فضای سبز بیشتر شد؛ چرا که برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا زمان زیادی را در منزل سپری می‌کردیم و زندگی آپارتمانی، باعث شد افراد زیادی منزوی و افسرده شوند.

امروزه نیز هنر معماری به جایگاه مطلوبی رسیده و از اهمیت به‌سزایی برخوردار است، که همین موارد نیز در وضعیت اقتصادی این شغل بی‌تأثیر نبودند. این روزها شاهد پیشرفت‌های زیادی چه از نظر فرهنگی و چه اقتصادی در حوزه معماری هستیم.

آیا تحصیل در این رشته را در شرایط کنونی پیشنهاد میکنید؟

با نهایت جرأت بیان می‌کنم اگر به چند سال قبل و دوران تحصیلم بازگردم، مجدداً رشته معماری را انتخاب می‌کنم. با تمام دشواری‌های این شغل، از موقعیت کنونی‌ام که معمار هستم رضایت دارم. افرادی که در این حرفه همواره به دنبال یادگیری و کسب علم هستند، به موفقیت قابل توجهی دست می‌یابند. از این رو تحصیل در این هنر اصیل را به تمامی علاقه‌مندان توصیه می‌کنم.

فعالیت نابینایان در هنرهایی همچون معماری، چه تفاوتی بین کشور ما و سایر جوامع وجود دارد؟

همان‌طور که می‌دانیم، کشورها از امکانات برابری برخوردار نیستند. در نتیجه فعالیت‌های جوامع نیز با یکدیگر متفاوت است و این موضوع در مورد دستاوردها و شرایط زندگی نابینایان نیز صدق می‌کند. بدون شک افراد دارای معلولیت مشکلات و دغدغه‌های زیادی دارند؛ از جمله فقدان شغل مناسب، نامناسب بودن فضاهای شهری و صدها چالش شبیه اینها که آسایش را از زندگی معلولان صلب کرده است. در نتیجه، این اقشار باید از آرامش ذهنی برخوردار شده و نیازهای اولیه‌شان فراهم شود، سپس بتوانند با امید، خلاقیت و انرژی در هنرهایی همچون موسیقی و معماری شروع به کار کنند.

البته در فعالیت‌های فرهنگی و هنری، علاقه، اراده و پشتکار همه انسان‌ها چه معلولین و چه سایر افراد بسیار حائز اهمیت است.

چه برنامه ای از نظر شغلی برای آینده دارید؟

با یاری خدا، همکارانم و همچنین اعتماد به خود سعی خواهم کرد تجربیاتی که حاصل چندین سال پژوهش‌هایم هستند را به عملکردی مطلوب برسانم و یقیناً زمانی به نتیجه دلخواهم می‌رسم که اقدامات و پژوهش‌هایم در سطح کشور، باعث ارتقای کیفیت زندگی انسان‌ها شود.

یکی از اهداف بزرگم که زمان زیادی را به آن اختصاص می‌دهم، ایجاد فرصت‌های شغلی به‌خصوص در حوزه معماری برای تمام اقشار جامعه است. تا جایی که می‌توانم جهت ایجاد اشتغال برای افراد مبتکر می‌کوشم و امیدوارم تلاش‌هایم مثمر ثمر باشد.

و سخن پایانی؟

معتقدم تفاوت‌ها باعث می‌شوند جهانی زیبا داشته باشیم و زیبایی انسان‌ها نیز به همین متفاوت بودنشان است.

فرصت را غنیمت شمرده و قدردانی می‌کنم از خدا، خانواده‌ام، دوستان و همکارانم که همواره مشوقم بوده‌اند.

هیچ انسانی نمی‌تواند به تنهایی به پیروزی دست یابد، مگر جمعی زیبادل و آگاه همراه او باشند و حقیقتاً همین در کنار هم بودن‌هاست که زندگی را زیباتر می‌کند.

با شعری از سهراب سپهری، به سخنم خاتمه می‌دهم:

زندگی راز بزرگیست، که در ما جاریست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

رود دنیا جاریست.

زندگی فهم نفهمیدن‌هاست

زندگی درک همین اکنون است

زندگی شوق رسیدن به همان فرداییست، که نخواهد آمد.

تو نه در دیروزی،

و نه در فردایی.

ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

آخرین فرصت همراهی با، امید است…

منبع: عصر تبریز.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شانزده − هشت =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *