با وحید نوری قهرمان جودوی نابینایان پارالمپیک توکیو بیشتر آشنا شوید

توجه به نابینایان و کم بینایان آنقدر در جامعه کم است که هرچه از حقوق آنها گفته و نوشته شود، باز هم کم است. همین باعث بسیاری از مسائل برای این قشر است و علاوه بر مشکلات جسمانی که خودشان دارند، این بی توجهی ها مشکلات را برای آنها دو برابر می کند.

حالا اگر نابینا و کم بینایی برای کشور افتخارآفرینی کند و مورد بی توجهی و بی مهری قرار بگیرد، دیگر شرایط بدتر می شود و انگیزه های آنها از بین خواهد رفت. در پارالمپیک گذشته که در توکیو برگزار شد، نابینایان و کم بینایان کشورمان کاری کردند، کارستان. سه مدال طلا و یک نقره آن هم توسط سه نفر کار کمی نبود، یعنی ۱۰۰ درصد موفقیت.

دو سه ورزشکار روشندلی بودند که صاحب مدال طلا شدند و پرچم کشورمان را در توکیو به اهتزاز درآوردند. پرچمی که برای به اهتزاز درآمدن آنها باید سال ها زحمت کشید و سختی تمرینات و مسابقات را پشت سرگذاشت و به جان خرید، اما آیا همین بالا رفتن پرچم در دنیا قیمت دارد؟ قطعا نمی توان برای آن قیمتی گذاشت، اما چرا توجه به این قشر پر افتخار آنقدر ضعیف است؟

وحید نوری، این قهرمان پر افتخار کشورمان که طلای جودو در پارالمپیک توکیو روی سینه اش به نمایش درآمد، در گفت وگو با فارس گلایه هایی را مطرح می کند که شاید جزو پیش پا افتاده ترین مسائل باشد؛ از یک تقدیر ساده گرفته تا داشتن حقوق و زندگی معمولی.

س: این روزها مشغول چه کاری هستید؟

کار خاصی انجام نمی دهیم. تمریناتی را انجام می دهیم که بدنمان در حالت آمادگی قرار داشته باشد.

س: اصالتا کجایی هستید و کجا تمرین می کنی؟

اصالتا اهل خمین هستیم،  اما من متولد شهر ری هستم. تمام تمریناتم را هم همین جا انجام می دهم.

س: چه شد که سمت جودو آمدید؟

منطقه ما یعنی شهر ری بیشتر کشتی گیر یا جودو کار دارد. دوستان من هم بیشتر در جودو فعال بودند. خودم هم همین رشته را انتخاب کردم و تا الان هم درگیر آن هستم.

س: با علاقه این رشته را انتخاب کردی یا فقط به خاطر دوستان؟

واقعا علاقه داشتم. همین الان هم از حضور در آن لذت می برم.

س: از چه سالی وارد جودو شدی؟

سال ۸۶ بود که زیر نظر استاد کیهان جودو را شروع کردم. بعدها با استاد محدث کار کردم و در ادامه هم مربیان دیگری داشتم. بعد از خدمت سربازی هم به سمت ورزش نابینایان رفتم. سال ۹۴ بود که وارد تیم ملی شدم و تا الان هم زیر نظر آقای یوسف زاده کار می کنیم.

س: کشتی را هم می توانستی انتخاب کنی؟

کشتی هم چند وقتی کار کردم، اما راستش را بخواهید نظرم را جلب نکرد و از جودو لذت بیشتری می بردم. البته وقتی نوجوانان و جوانان بودم، وارد دوومیدانی هم شدم و پرتاب دیسک را انجام دادم.

س: وضعیت بینایی شما در چه سطحی است؟

در حال حاضر بیش از یک و نیم متر را نمی توانم ببینم. البته همین مقدار را هم تار می بینم.

س: از چه زمانی اینطور شد؟

بعد از خدمت سربازی عصب های چشمم کاملا از بین رفت و وارد ورزش نابینایان و کم بینایان شدم.

س: چطور با این شرایط کنار آمدی؟

به هرحال هر مشکلی در بدن آدم به وجود بیاید، برایش سخت و بینایی هم جای خود دارد و سختی اش دو برابر می شود. ما هم سعی کردیم با این سختی ها کنار بیاییم.

س: وقتی یک کم بینا با آن شرایط قهرمان پارالمپیک می شود، چه حسی دارد؟

پارالمپیک بزرگترین رویداد ورزشی است و با هیچ میدان دیگری قابل مقایسه نیست. نمی شود حسی که در این رویداد را داری، وصف کنی. من قبلا در جایزه بزرگ و قهرمانی جهان شرکت کرده و همه میدان ها را دیده بودم، اما هیچ کدام پارالمپیک نمی شود. همه ورزشکاران با انگیزه چند برابری وارد این مسابقات می شوند و همین اتفاق می افتد و مثلا نفر دهم جهان نفر دوم را می برد. خود من ورزشکاری را که چند بار به راحتی برده بودم، در نیمه نهایی کارم گره خورد.

س: فکر می کردی طلا بگیری؟

مطمئن بودم که می توانم مدال بگیرم. مربیان هم همین نظر را داشتند. فقط یک مقدار روی رنگ آن تردید داشتیم، اما خوشبختانه آن روز، روز ما بود و طلا هم گرفتم.

س: چندمین بار بود در پارالمپیک شرکت می کردی؟

اولین بار بود و خدا کمک کرد و در اولین حضور هم نتیجه قابل قبولی گرفتم. من طلای جهانی نداشتم، اما پارالمپیک را گرفتم.

س: وضعیت جودوی نابینایان در کشورمان چطور است؟

جودوی ما بعد از بازی های آسیایی دوباره احیا شده است. نفرات قدرتمند و مستعدی در این رشته داریم، اما چون کیفی گرایی بود، خیلی ها نتوانستند در توکیو شرکت کنند. تیم خوبی را در اختیار داریم و می توانیم در بازی های پاراآسیایی سال آینده چندین مدال طلا کسب کنیم. در آسیا رقیبان خوبی داریم و احتمال دارد که کارمان یک مقدار گره بخورد.

س: پس از قهرمانی تان در توکیو حواشی به وجود آمد که شما بینایی دارید و تقلب صورت گرفته است.

همسرم این موضوع را به من گفت و واقعا خنده ام گرفت. ما برای هر مسابقه ای که می رویم، پزشکان بین المللی بینایی ما را چک و کلاس بندی می کنند. مگر می شود تقلب کرد؟ آنها که دیگر ایرانی نبوده و فامیل ما نیستند. در هر دوره هم پزشکان تغییر می کنند و همیشه ثابت نیست.

س: پس این حواشی از کجا نشات گرفته است؟

نمی دانم با رئیس انجمن مشکل دارند یا کسی دیگر. یکی دو نفر با انجمن جودو نابینایان و کم بینایان مشکل دارند و این حواشی از سمت آنها است. متاسفانه دوستان کمک نمی کنند که پیشرفت کنیم بلکه کاری می کنند که زمین بخوریم.

س: چند سال دارید؟

۳۱ ساله هستم.

س: پس در اوج پختگی قرار دارید.

هدفم این است که در پارالمپیک پاریس هم شرکت کنم. اگر شرایطش باشد و آماده باشم، دوست دارم ۲۰۲۸ هم بروم. ابتدا باید خودمان را در بازی های پاراآسیایی محک بزنیم.

س: از ورزش فاصله بگیریم و به زندگی شخصی برسیم. الان وضعیت معیشت، شغل و درآمدتان چگونه است؟

در حال حاضر کار ساده ای را انجام می دهم. امیدوارم مسئله اشتغال پارالمپیکی ها حل شود و از این وضعیت خلاص شویم. نمی گویم وضعیت مطلوبی دارم، اما همیشه شاکر بوده ام. از مسئولان دولت تشکر می کنم. امسال اولین باری بود که یک ماه بعد از پارالمپیک مراسم تجلیل برگزار شد. بازی های پاراآسیایی دوره گذشته ۹ ماه بعد مراسم تجلیل انجام شد، اما از اداره ورزش و جوانان استان تهران گلایه دارم.

س: چرا؟

به خاطر اینکه بعد از بازگشت از توکیو، یک تماس هم با ما نگرفته اند که حالمان را بپرسند. چند بار وقت گرفتم که پریچهره، مدیرکل ورزش و جوانان را ببینیم، اما وقت ندادند. تنها چیزی که برای آنها مهم نیست، ورزش تهران است. مگر پایتخت چند قهرمان پارالمپیک دارد؟ من اطلاع دارم که در استان های دیگر از ورزشکاران مدال آور خود تجلیل کرده اند، اما تهران خیلی وضعش خراب است. من احتمال می دهم ورزشکاران تهرانی برای پارالمپیک بعدی به استان های دیگر مهاجرت کنند. به عنوان نابینا و کم بینا فقط من از تهران بودم، اما به یک نفر هم توجهی نکردند. یعنی اگر در محروم ترین استان بودم و مدال می گرفتم توجهات از تهران بیشتر بود.

س: مسئولان شهر ری چطور؟

دست آنها درد نکند. تربیت بدنی و فرمانداری مراسمی گرفتند.

س: در حال حاضر درآمدتان چطور است؟

در کنار برادرم در کارگاه خیاطی کارهای جزئی را انجام می دهم. به خاطر کم بینایی کار خاصی نمی توانم بکنم. به نوعی برادرم مرا حمایت مالی می کند و در این ۱۰ سال که ورزش کردم در نقش اسپانسرم بوده است. درآمدم به شکلی است که فقط زندگی ام بچرخد. با این خیاطی، ورزشم را ادامه دادم و تشکیل زندگی هم دادم، اما الان به خاطر تورمی که وجود دارد، خیلی شرایط سخت تر شده است.

س: وضعیت مسکنتان چطور است؟

در یک خانه ۴۴ متری زندگی می کنم که آن هم برای پدر همسرم است. خانه شخصی برای خودم ندارم.

س: برای استخدام شما کاری صورت نگرفته است؟

خسروی وفا رئیس کمیته ملی پارالمپیک قول هایی داده و حرف او هم برای ما سند است. شنیدم یکی دو نفر از بچه های پارالمپیکی در خوزستان استخدام شدند و کم کم این اتفاق می افتد.

س: خودت به چه کاری علاقه داری؟

چون تمام زندگی و جوانی من در ورزش بوده، دوست دارم یک باشگاه ورزشی داشته باشم و خودم آن را اداره کنم. می خواهم تجربیات خودم را برای نسل بعدی بگذارم. دو سه بار هم برای آن درخواست داده ام و با اعضای شورای شهر صحبت کردم. آنها هم قول هایی داده اند و خدا می داند انجام شود یا خیر.

س: به نظر نمی رسد درخواست خیلی خاصی باشد.

مدال پارالمپیک در دنیا خیلی بار ارزش است، اما نمی دانم چرا در کشور خودمان قدرش را نمی دانند. باورتان نمی شود کشور مکزیک در بانوان و آقایان جودو کلا یک مدال برنز گرفته بود. آنقدر خوشحال بودند که انگار قهرمان شده بودند. حالا اگر برای ما نشد، حداقل برای نسل های بعدی توجهات بیشتر شود. یک ورزشکار قهرمان چیز زیادی نمی خواهد. فقط می خواهد تامین باشد که بدون دغدغه تمرین کند و مسابقه دهد. هیات جودو  ما بعد از بازگشت فقط ۵ میلیون تومان به من هدیه داد و دیگر هیچ اتفاقی نیفتاد.

س: هزینه های تمرینی شما برعهده چه کسی است؟

تمام هزینه ها از مکمل گرفته تا لباس برعهده خودمان است. یک ورزشکار حرفه ای در ماه حداقل ۴، ۵ میلیون تومان باید هزینه مکمل بدهد. ۵ میلیون تومان هدیه ای نیست که می دهند، واقعا خجالت می کشیم دریافت کنیم. یک بار نشد که از اداره کل تهران تماس بگیرند و بگویند مشکلی دارید یا خیر. خنده دار است که می گویند تهران بودجه ندارد. چطور شیراز و مازندران دارند و تهران به عنوان پایتخت بودجه ندارد.

س: پس مشکل اصلی شما مانند قهرمانان دیگر بحث معیشت و اشتغال است.

بله. همه قهرمانان هدفشان این است که پرچم کشور را بالا ببرند. وقتی پرچم کشور در سالن بالا می  رود و روی سکو قرار دارید، یک دنیا ارزش دارد و واقعا جنون می گیرید. اگر به من هیچ پاداشی هم ندهند، باز هم در دوره بعدی حاضر می شوم. یک قهرمان، یک شغل می خواهد و یک حمایت مالی. کسی دنبال خانه ۲۰۰ متری در بالای شهر نیست. برای ما از بیت المال هزینه شده و باید یک بازدهی داشته باشد. من یک باشگاه می خواهم که خودم در آن کار کنم. ورزشکار قهرمان باید در زمینه کاری خودش که ورزش است ، مشغول باشد؛ نه اینکه مثلا در شرکت ذوب آهن استخدام شود.

س: علاقه تان به فوتبال تا چه اندازه است؟

به خاطر آسیب هایی که وجود دارد، جرات نمی کنم که بازی کنم اما بازی ها را دنبال می کنم.

س: طرفدار کدام تیم هستید؟

عجیب پیگیر پرسپولیس هستم.

س: امسال می تواند قهرمان شود؟

سال قبل هم کارش سخت بود، اما یحیی گل محمدی دقیقه آ خر کار را جمع کرد و قهرمان شد.

س: بزرگترین آرزویتان چیست؟

اینکه بتوانم در پارالمپیک پاریس دوباره طلا بگیرم.

س: اوقات فراغت را چه کاری انجام می دهی؟

بیشتر در کنار خانواده هستم و با آنها سپری می کنم.

س: رفت و آمدتان چگونه است؟

با توجه به اینکه تا یک و نیم متری را می توانم ببینم، بیشتر کارها را خودم انجام می دهم.

س: و صحبت پایانی؟

از همه کسانی که برایم زحمت کشیدند، تشکر می کنم و امیدوارم شاهد روزهای خوبی باشیم.

منبع: فارس.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 × 4 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *