روز های خوب ابوتراب خسروی نویسنده ی مشهور در آموزشگاه نابینایان شوریده شیراز

بزرگترین آموزشگاه های نابینایان در ایران, همیشه به فراخور قرار گرفتن در مقاطع مختلف فعالیتشان از بدو تأسیس, حضور چهره هایی را پذیرفته اند که تأثیر این حضور, شاید در زمان خودش چندان احساس نشده؛ اما میزان بالای اهمیت آن بعد ها بر کسانی که اهل تحقیق یا مطالعه درباره ی تاریخ این مراکز هستند, بسیار مهم می نماید.

آموزشگاه نابینایان شوریده شیراز از جمله این مراکز است که علاوه بر تربیت دانش آموزان نابینای تلاشگر, پذیرای معلمان و چهره هایی بوده که جزو شخصیت های مهم ادبی و هنری این مرز و بوم هستند. بهترین نمونه ی این چهره ها, زنده یادان برادران گرگین پور است که در عرصه ی موسیقی مقامی ایران, سخن ها برای گفتن داشتند.

شاید برای خیلی ها باور کردنی نباشد که همین آموزشگاه, در میانه ی دهه ی 70 پذیرای ابوتراب خسروی, نویسنده ی شهیر معاصر بود؛ نویسنده ای که نابینایان علاقه مند به ادبیات داستانی با دو اثر «اسفار کاتبان» و «رود راوی» او خاطره ها دارند. خسروی بین سال های 74 و 75 به عنوان مسئول خوابگاه و همچنین دبیر ادبیات در آموزشگاه شوریده شیراز فعالیت کرده است.

به بهانه ی فرا رسیدن روز معلم, گفت و گوی کوتاه ایران سپید با این نویسنده را بخوانید:

–   چطور راه شما به آموزشگاه نابینایان شوریده شیراز افتاد؟

–   من معلم استثنایی بودم. بین سال های 1374 و 75 به عنوان مسئول شبانه روزی و خوابگاه در آموزشگاه شوریده شیراز فعالیت کردم. الآن نمی دانم آیا روال مثل آن سال هاست یا نه؛ چون من بازنشسته شده ام؛ اما آن زمان یکی از ویژگی های این آموزشگاه, پذیرش دانشآموزانی بود که از شهر ها و روستا های استان فارس برای تحصیل به شیراز می آمدند و مشکل مسکن داشتند. در واقع آموزشگاه امکان اسکان آن دانش آموزان را فراهم کرده بود که در طول روز تحصیل کنند و شب ها در آموزشگاه اقامت داشته باشند.

–   – کیفیت ارتباط دانش آموزان با شما چطور بود؟

–   ارتباط من با بچه ها خیلی خوب بود. عملاً ما وظیفه ی نظارت و برنامه ریزی بر زندگی و فعالیت های تحصیلی آن ها در خوابگاه ها را داشتیم. اگر دانش آموزی بیمار می شد, باید به سرعت او را به بیمارستان می رساندیم. ضمن اینکه در طول روز, خود من در آموزشگاه تدریس می کردم.

–   – چه تدرسی می کردید استاد؟

–   ادبیات مقطع دبیرستان؛ البته 12 ساعت در هفته.

–   – یکی از علل شهرت آموزشگاه شوریده, حضور چهره هایی مثل شما و زنده یادان برادران گرگین پور است.

–   بله! آموزشگاه شوریده یکی از مراکز مهم آموزشی در سطح کشور بود و گمان می کنم هنوز هم باشد. به همین علت خیلی مورد توجه و حمایت مردم بود. اساتیدی مثل برادران گرگین پور جمع شده بودند و تدریس می کردند؛ استاد وجدانی هم به عنوان معلم ریاضی مدت ها فعالیت می کرد.

–   – علاقه ی دانش آموزان به ادبیات و داستان نویسی تا چه میزان بود؟

–   دانش آموزان جمع می شدند و من برایشان داستان هایی که احساس می کردم با ذهن و شرایط سنیشان مطابق بود, می خواندم. طبیعتاً کشش داستانی برای دانش آموزان جالب بود. ولی یکی از مهمترین علایق بعضی از بچه ها, فوتبال بود؛ فوتبال را با تخیل درک می کردند و این موضوع برای آن روز های من خیلی هیجان انگیز بود؛ برایم هیجان داشت وقتی می دیدم فوتبال و تفسیر های بازی ها را تعقیب می کنند یا در مقابل پیروزی ها و شکست های تیم ملی واکنش نشان می دهند.

منبع: ایران سپید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

5 × 4 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *