مدال آوران المپیکی و پارالمپیکی ایران هنوز پاداشهای خود در مسابقات آسیایی و پارا آسیایی جاکارتا را دریافت نکرده اند. روز و شب ستاره های ورزشی ایران، باید با فکر موفقیتهای بزرگ و ممارست در راه برداشتن قدمهای بلند سپری شود اما چه اتفاقی رخ داده که بسیاری از آنها زیر سایه سنگین دغدغه های معیشتی و وعده های بیسر انجام، چاره ای به جز «اعتراض» به مدیریت فعلی ورزش کشور پیش روی خود نمیبینند؟ برای جماعتی که عادت کردهاند حقشان را با رقابتِ سالم در محدوده یک زمین ورزشی بگیرند، «تحصن» در مقابل وزارت ورزش تجربه خوشایندی نیست اما شاید این آخرین راه برای رسیدن صدای ورزشکارها به مدیران تصمیمساز این حوزه و البته رسانه هایی باشد که ظاهراً به جای بازتاب شمایل واقعی دردهای جامعه، در ژست نگرانی برای امنیت شغلی سلبریتیها فرو رفته اند. چند پرتاب سه امتیازی برای بیدار شدن مسئولان ورزشی کفایت میکند؟ چند شوت گلبال یا فن جودو و افتخار جهانی با اسلحه سابر، آنها را به شکستن سکوتشان وا میدارد؟ ورزشکارانی که در جستجوی سرنوشت پاداشهای گمشده به ساختمان وزارت ورزش رفته اند، حالا با ادبیاتی نا امید کننده مورد تحقیر قرار میگیرند. قرار بود به مدال آوران بازیهای آسیایی و پارا آسیایی، به ازای رنگ مدالشان سکه تعلق بگیرد، اما حالا صحبت از حواله های 2 میلیون تومانی به اندازه هر سکه است. سکه های طلایی که در حال حاضر بیش از 5 میلیون تومان ارزش دارند. روز چهارشنبه 25 اردیبهشت، بهداد سلیمی، پیمان نصیری، امین بوداغی عضو تیم ملی، حسین کیهانی و صمیمی رئیس فدراسیون جانبازان و معلولین پس از تحسن ورزشکاران به وزارت ورزش رفتند و به دلیل حضور سلطانیفر در جلسه هیئت دولت، مجبور شدند با محمدرضا داورزنی معاون حرفه ای و قهرمانی وزارت ورزش دیدار کنند. طی صحبتهای انجام شده داورزنی با ورزشکاران قرار بر این شد ظرف ده روز آینده همه چیز مشخص شود. ورزشکاران در این جلسه درخواست کردند در صورتی که وزارت ورزش نمیتواند سکه دهد، به اندازه قیمت روز سکه به آنها حواله بدهد. اما این روزها، عزت نفس» بهانه ای برای تحقیر ستاره هایی است که به جز حق و حقوق قانونیشان، چیز دیگری نمیخواهند. در انتقاد از تحصن ورزشکارها، از تحریمها و شرایط اقتصادی کشور مینویسند. اگر کشور واقعاً توانایی پرداخت چنین مبالغی را به ورزشکاران ندارد و چاره ای به جز «انتظار» پیش روی آنها نیست، چه خوب که «عزت نفس» از شخص آقای وزیر شروع شود. آیا جناب وزیر ورزش برای آنکه الگوی عزت نفس در جامعه باشند، حاضرند تا زمان پرداخت پاداش قهرمانان المپیک و پارالمپیک، از دریافت حقوق، مزایا و پاداشهای کار در وزارت صرف نظر کنند؟ وقتی پای استیضاح وزیر ورزش به بحثهای مبتذلی مثل پنالتی استقلال و دستمزد مربی پرسپولیس باز میشود، طبیعی به نظر میرسد که مسائل کلیدی ورزش ایران، مثل همیشه از چشمها پنهان بماند. چرا همیشه این ورزشکارها هستند که باید درک کنند؟ چرا همیشه این ورزشکاران هستند که باید صبر کنند؟ چرا همیشه این ورزشکارها هستند که باید از حقشان بگذرند؟ البته که هیچکس، منکر وضعیتِ امروز بازار، نوسان قیمتها و مشکلات بودجهای وزارت ورزش نمیشود اما آیا زمانی که عده ای پشت نقاب لبخند، به ستاره های ورزشی قول سکه و خانه میدادند، شرایط کشور به لحاظ اقتصادی مطلوب بود؟ ورزشکاران به شوق شمردن سکه به مصاف رقبا نمیروند و بزرگترین ثروتشان، طنین سرود ملی ایران در یک سالن ورزشی خارجی است اما احساسات میهن پرستانه، هرگز دلیل خوبی برای فراموشی بدعهدی دولت نبوده و نخواهد بود. آنها چیزی به جز حقشان نمیخواهند. تنها در جستجوی یک زندگی ساده، پس از جلسه های تمرینیشان هستند. حتی اگر این خواسته از نگاه بعضیها نافی عزت نفس باشد.
منبع: خبر آنلاین