داشتن مسکن مناسب بر اساس هرم مازلو در زمره نیازهای اساسی قلمداد میشود و همواره دغدغه همه انسانهاست. روند رو به رشد جمعیت کشور در چند دهه اخیر و جابهجاییهای گسترده آن و سیاستهایی که در پی رشد و توسعه کشور اتخاذ شد، مشکلاتی در زمینه مسکن به وجود آورد که از آن با عنوان «بحران مسکن» یاد میشود. در این میان افراد معلول هم همواره با گوشت و استخوانشان در این بحران سهیم بودهاند چرا که مشکلات این افراد نه کمتر که بسیار بیشتر از دیگر افراد جامعه است. از سال 93 که نهضت تهیه خانه برای خانوادههای دارای دو معلول به بالا از سوی متولیان امور معلولان آغاز شد تا امروز که همان مسئولان تأکید میکنند تا پایان سال خانهها را تحویل خواهند داد، جامعه معلولان ایران وعدههای زیادی شنیده و هر سال به امید خانه دار شدن سال را به پایان رسانده است. در این گزارش به سراغ افرادی رفتهایم که در خانواده دو معلول یا بیشتر دارند و سالهاست سقف آرزوی خانههایشان را در چشم انتظاری تنیدهاند.
آقای رحیمی معلول ضایعه نخاعی است و همسرش نیز دچار معلولیت است آنها یک فرزند یک ساله دارند و در خانهای کوچک مستأجرند برای او هم همانند بسیاری از افراد دارای معلولیت خانه دار شدن آرزویی دست نیافتنی است. او دردمندانه از مراجعات متعددش به بهزیستی میگوید: «بارها به بهزیستی رفتم همان جایی که در آن پرونده دارم میخواستم تا اطلاعاتی از نحوه دریافت تسهیلات مسکن به دست بیاورم اما هر بار مددکار میگوید هنوز بخشنامهای برایمان نیامده است. حتی از دادن اطلاعات هم دریغ میکنند و نمیگویند باید برای دریافت این تسهیلات چه کنیم. هنوز بعد ماهها سردرگم هستیم. شنیدهام که میگویند به خانوادههای دارای دو معلول و بالاتر خانه میدهند ولی ما که هنوز پاسخ ابتداییترین سؤالهایمان را هم نگرفتهایم و برای رسیدن به خانه باید هرروز سه طبقه ساختمان بدون آسانسور و بالابر را با ویلچر بالا و پایین کنیم، آیا این انصاف است.» متأسفانه بسیاری از افراد دارای معلولیت همانند آقای رحیمی در جریان چند و چون دریافت تسهیلات مسکن از سوی سازمان بهزیستی قرار نمیگیرند و اصلاً نمیدانند که برای دریافت تسهیلات باید چه کنند و به کجا مراجعه نمایند و از طرف دیگر وقتی به بهزیستی هم مراجعه میکنند متأسفانه پاسخ درست و روشنی را دریافت نمیکنند.
سهمتان را زیاد کنید
بسیاری از معلولان تنها درآمد ماهانهشان همان مستمری ماهانهای است که از سازمان بهزیستی دریافت میکنند. مستمری 148 هزار تومانی که در قیاس با هزینههای زندگی بسیار اندک بهنظر میرسد حال با همه این شرایط افراد معلولی توانستهاند حداقلی را برای خانه سرمایهگذاری کنند اما سالهاست که نگاهشان بر قفل در خانهها میخکوب مانده است. بهزیستی که متولی اصلی معلولان است معتقد است که نباید و نمیتواند وارد کار ساخت و ساز برای معلولان شود و امور را به پیمانکاران واگذار کرده و پیمانکاران معتقدند هنوز مطالباتشان را نگرفتهاند و برایشان نمیصرفد که خانهها را تحویل دهند و در این میان معلولانی هستند که تنها پاسکاری میشوند. عباس نوروزی شهروند دارای مشکل بینایی که در سال 88 عضو تعاونی مسکنی شده تا با کمکهای بهزیستی و وامهای بانکی بتواند صاحب خانه شود. نوروزی میگوید: «در آن سال به ما گفتند شما هفت و نیم میلیون تومان پرداخت کنید و چهار میلیون هم سازمان بهزیستی پرداخت میکند و با این مبالغ شما صاحب خانه میشوید. من نابینا هستم و بیکار برای من داشتن چنین خانهای آرزو بود که با این وعده میتوانستم محققش کنم، مبلغ آورده خود را پرداخت کردم و سهم سازمان بهزیستی هم قرار شد بهصورت یکجا برای همه معلولانی که در این پروژه هستند واریز شود اما مشکلاتی طی این سالها برای پروژه مسکن معلولان ایجاد شد. حالا میگویند باید آورده خود را به 20میلیون تومان برسانید تا خانه را به شما تحویل دهیم. حال من باید این مبلغ اضافی را از کجا جور کنم. نه کاری دارم نه درآمدی. پدر و مادرم هم فوت کردهاند و دیگر هیچ حامیای ندارم که از او کمک بگیرم. این روزها هم اجاره بهاء خانه امانم را بریده است.»
آقای محمدی که خود و همسرش هر دو معلولیت جسمی حرکتی دارند از سال 86 در یکی از تعاونیهای مسکن معلولان عضو هستند اما هنوز خانهای تحویل نگرفتهاند آقای محمدی میگوید: به ما گفتند پولی بدهید و عضو تعاونی بشوید ما هم مبلغ اندکی دادیم و عضو شدیم قرار بود مبلغی را بهزیستی به تعاونی بدهد و بقیه هم وام بانک مسکن باشد اما الان چند سال گذشته و هنوز کسی واحدی را تحویل نگرفته است وقتی به تعاونی مراجعه میکنیم میگویند باید بانک وام را بدهد تا بتوانیم واحدها را تحویل بدهیم بانک هم که پاسخگو نیست در حالی که واحدها تقریباً آماده است و تنها نصب آسانسور و محوطهسازی مانده است. آقای محمدی که شغلش آزاد است و دو بچه کوچک دارد مثل همه از مستأجری مینالد:«نمیدانم چرا واحدها را تحویل نمیدهند برای من و همسرم با این شرایط تأمین معاش خودمان و بچهها به اندازه کافی سخت است همه امیدمان به همین خانه بود اما باز با خودم میگویم اگر خانه را هم بدهند قسط وام را از کجا باید
جور کنم.»
امان از خانههای بیکیفیت
فرید سلمانی ساکن قم است او که توانسته یک بار تسهیلات 30 میلیون تومانی را دریافت کند چنین میگوید: «سالها در صف انتظار بودم تا سرپناهی برای خود دست و پا کنم اما چون مجرد بودم به من این تسهیلات تعلق نگرفت تا اینکه سال 92 با خانمی که او نیز نابینا بود ازدواج کردم و بعد از متأهل شدنم دغدغه مسکن برایم پر رنگتر از گذشته شد. با رفت و آمدهای مکرر بالاخره سال 96 این تسهیلات و خانهای در پروژه «رس» به من و همسرم تعلق گرفت. اما بعد از بازدید از پروژه متوجه شدم بسیار بیکیفیت ساخته شده است و مکانش به درد من و همسرم که هر دو نابینا هستیم نمیخورد. با کلی مشقت خانه را فروختم حالا با پول آن بهدنبال خانهای در شهر هستیم تا مشکل تردد هم روی مشکلات دیگر زندگیمان نباشد. برای من و همسرم که معلول و فاقد شغل هستیم حتی پرداخت وام آن خانه هم عذابی بزرگ بود که با فروشش این کابوس به پایان رسید.» آقای الیاسی هم معلول جسمی حرکتی دیگری بود که به همراه همسرش موفق شدهاند از تسهیلات مسکن استفاده کنند. او که ساکن ارومیه است میگوید: «ما از این تسهیلات استفاده کردیم اما خانه را فروختیم چون متوجه شدیم پیمانکاران برای اینکه برایشان بصرفد و سودی داشته باشد از مصالح بیکیفیت در ساخت ساختمان استفاده کردهاند از طرف دیگر خانه در بیرون شهر بود و برای رفت و آمد هم دچار مشکل میشدیم در حالی که خانههایی که برای اقشار آسیبپذیر از جمله معلولان ساخته میشود باید از نظر محیطی نیز مناسبسازی باشد یعنی باید حتیالمقدور دسترسی به امکانات رفاهی و دسترسپذیری برای عبور و مرور در نظر گرفته شود در حالی که متأسفانه چنین به نظر میرسد که متولیان بهزیستی فقط میخواهند بگویند برای این تعداد خانه ساختهایم و این تعداد خانه دار شدهاند، چرا که بیشتر خانهها در شهرستانها در بیرون شهر و در نقاط حاشیهای ساخته شدهاند که این با توجه به آسیب پذیر بودن افراد معلول از مشکلات این واحدهاست. به خاطر همین بیشتر بچههای دارای معلولیت حاضر نیستند در این واحدها زندگی کنند مگر کسانی که واقعاً مجبورند و چارهای جز این ندارند.
تسهیلات جوابگو نیست
خانم راهپیما مادر الناز و علی که هر دو معلول جسمی حرکتی هستند به مقدار کم تسهیلات اشاره میکند و میگوید: «الان واقعاً با این پولها نمیتوان خانهدار شد، خود معلولیت هزینه دارد وای به حال اینکه بخواهید اجاره خانه هم بدهید و شغل درست و حسابی هم نداشته باشید. بهنظرم مقدار این تسهیلات برای خانه دار شدن زیاد نیست و از طرف دیگر توان بازپرداخت وام هم مهم است که متأسفانه بسیاری از خانوادههای دارای چند معلول چنین امکانی را ندارند اما از اینها که بگذریم وظیفه بهزیستی نباید معرفی بچهها برای گرفتن تسهیلات باشد. ما از سازمان بهزیستی انتظار داریم که تا زمان تحویل واحدها به روند کارها نظارت داشته باشد. الان بسیاری از بچهها که تسهیلات را دریافت کردهاند درگیر پیمانکارها شدهاند که به بهانه پرداخت نشدن وامها واحدها را تحویل نمیدهند.»
اما و اگرهای مسکن معلولان تمامی ندارد بیش از 14 هزار خانوار دارای دومعلول همچنان چشم انتظار واحدهایی هستند که قرار است ساخته و به آنها تحویل داده شود هر چند که انوشیروان محسنی بندپی رئیس سازمان بهزیستی در جدیدترین نشست خبری خود در 23 تیر ماه سالجاری اعلام کرده که این واحدها تا پایان سال 97 تحویل داده خواهد شد و تاکنون بیش از دو هزار خانه به خانوارهای دو معلولیتی واگذار شده است. اما باید منتظر ماند و دید سازمان بهزیستی بهعنوان تنها متولی امور معلولان میتواند تا پایان سال این آمار عظیم را صاحب خانه کند یا نه؟