روز جهانی آسیب دیدگان همزمان بینایی و شنوایی گرامی باد. بازخوانی یکی از نامه های هلن کلر

امروز 27 June در تقویم، مصادف است با سالروز سفر ابدی هلن کلر، بانوی تأثیرگذار نابینا-ناشنوا و یکی از مشهورترین و موفقترین نابینایان دنیا که همزمان از نعمت شنوایی هم محروم بود.
این روز را در تقویم به نام روز جهانی آسیب دیدگان همزمان بینایی و شنوایی یا به اصطلاح نابینا-ناشنوایان، نامگذاری کرده اند. همین چند روز پیش بود که فدراسیون نابینایان آمریکا به عنوان مالک گنجینه ای که از هلن کلر باقی مانده، صفحه ای اینترنتی را راه اندازی کرد که علاقمندان این بانوی نابغه بتوانند به شکل آنلاین به نوشته ها، تصاویر و فیلم و صداهایی که از او باقی مانده، دسترسی داشته باشند. در میان این آرشیو، بیش از ۸۰ هزار نامه هم دیده میشود که کلر خطاب به افراد، نهادها و مراکز مختلف  نوشته است. بد نیست به مناسبت در دسترس قرار گرفتن این آرشیو، یکی از این نامه ها را به عنوان نمونه با هم بخوانیم که کلر در ۱۹۲۴، آن را خطاب به ارکستر سمفونیک نیویورک و برای تمجید از اجرای آنها از سمفونی ۹ بتهوون به نگارش در آورده و در این نامه توضیح میدهد که به عنوان یک نابینا-ناشنوا، چطور از موسیقی لذت میبرد. روز جهانی آسیب دیدگان بینایی و شنوایی را گرامی میداریم و نامه هلن کلر را با هم میخوانیم:
دوستان عزیز! بینهایت خوشحالم از این که به شما بگویم علیرغم این که من یک ناشنوا هستم اما دیشب یک ساعت به یاد ماندنی را پای رادیو نشستم و به اجرای شما از سمفونی 9 بتهوون گوش کردم. گوش کردن نه به معنای عام کلمه. نمیدانم میتوانم منظورم را به درستی بیان کنم یا نه؟ من این اجرا را درک کردم. من توانستم برای اولین بار یک ساعت از یک موسیقی لذت ببرم. این مسأله برای خود من یک اتفاق خاص به حساب میآید. من قبلاً در مجله «شادی» که مخصوص نابینایان منتشر میشود خوانده بودم که رادیو همه جا در دسترس نابینایان قرار گرفته است. این قضیه برای خود من خیلی غیر قابل درک بود. من خوشحال بودم که نابینایان توانسته اند یک ابزار جدید برای لذت بردن از زندگی بیابند اما هیچ وقت تصور نمیکردم روزی خودم هم از تاثیرات این وسیله تازه لذت ببرم. دیشب وقتی اعضای خانواده ام به یکی از قسمتهای اثر جاودانه بتهوون گوش میکردند، کسی از من خواست که دستم را روی بلندگو بگذارم تا شاید بتوانم لرزشهای حاصل از صدای موسیقی را حس کنم. او سطح روی بلندگو را باز کرد و من به آرامی دستم را روی پرده بلندگو گذاشتم. آن چه برای من جالب بود این بود که فهمیدم علاوه بر لرزشهای موسیقی، من میتوانم ریتم بر انگیزاننده و ضربآهنگها و افت و خیزهای آن را هم درک کنم. لرزشهایی که از به هم پیچیدن و در هم آمیختن صدای سازهای مختلف حاصل میشد بسیار تحت تاثیرم قرار داد. من به آسانی توانستم صدای سازهای بادی را از کوبش طبلها و نغمه عمیق ویولاها را از آواز هماهنگ ویلنها تشخیص دهدم. آواز دوست داشتنی ویلنها را که به چه شکل حیرتآوری با نغمه های عمیق سایر سازهای ارکستر ترکیب میشدند میشنیدم. من توانستم هیجان حاصل از پیچیدگی هارمونیها را که دیگر افراد را به حیرت وا میداشت درک کنم. همان جاهایی که دیگران حیرت خود را با صدای بلند ابراز میکردند قلب من هم از زیبایی این هارمونیها به شدت به تپش میفتاد. صدای بانوانی که در گروه کر میخواندند آوای فرشتگان را در ذهن تداعی میکرد. ضربآهنگ آن چه که گروه کر میخواند را با تمام سکوتها و آوازهایش به راحتی در زیر انگشتان خود حس میکردم. در ادامه قطعه، همه سازها با هم شروع به نواختن کردند که باران آخر پاییز را به یاد انسان میآورد که به شدت در حال باریدن است. بدون شک آن چه من حس کردم جنبه شنیداری قطعه نبود اما من توانستم جادو و زیبایی این قطعه را لمس کنم. همینطور من فکر میکنم توانستم صدای طبیعت را که به وسیله این سازها به انگشتانم منتقل میشد حس کنم. من هیچ وقت به این اندازه تحت تاثیر لرزشهای صدا قرار نگرفته بودم. وقتی میدیدم این نغمه ها همه فضای خانه را پر کرده و همه در حال لذت بردن از آن هستند دائماً در این فکر بودم که آهنگسازی که این نغمه ها را به جهانیان عرضه داشته هم درست مثل من یک ناشنوا بوده است. من از روح بلند و ستودنی بتهوون در حیرتم که با وجود رنج فراوانی که خود میبرده توانسته لذت را برای مردم به ارمغان بیاورد. من انگشت بر روی پرده بلندگو گذاشتم و توانستم به سمفونی شماره 9 بتهوون گوش دهم، جایی که بتهوون ناشنوا توانسته بود درست به مانند یک دریا، سکوتی را که بر ساحل قلب من و خودش حاکم بود بشکند.

چنانچه میخواهید از آرشیو هلن کلر، شامل تمام نامه نگاریها و تصاویر و فیلمهای برجای مانده از این نابغه نابینا-ناشنوا بازدید کنید باید به نشانی اینترنتی
www.afb.org/helenkellerarchive
مراجعه کنید.
منبع: ایران سپید

2 دیدگاه دربارهٔ «روز جهانی آسیب دیدگان همزمان بینایی و شنوایی گرامی باد. بازخوانی یکی از نامه های هلن کلر»

    1. درود خانم جوادیان عزیز و بزرگوار.
      از توجهتون سپاس.
      خوشحال میشیم شما هم تجارب، یادداشت ها و دست نوشته های ناب خودتون رو در ارتباط با همنوعان در این سایت با ما به اشتراک بذارین.
      هر جا هستید، موفق باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 × 5 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *