مروری بر نشریات و پادکست های انگلیسی زبان ویژه ی نابینایان اردیبهشت 1403

نویسنده: امید هاشمی

منبع: بیست و نهمین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

دانلود پادکست

در این شماره از پیشخوان، ابتدا یک عصای سحر آمیز را که تحول شگرفی در جهت یابی نابینایان به وجود آورده معرفی خواهیم کرد و سپس به معرفی یک برنامۀ قدیمی صوتی و تصویری در زمینۀ آشپزی نابینایان خواهیم پرداخت و موضوع جالبی را در خصوص دسترسی پذیری و مناسب سازی هم پیش خواهیم کشید.

عصایی که خیالات نابینایان را به دنیای واقعی می آورد

پنج سال پیش بود که انتشار خبری درباره طراحی یک عصای سفید با قابلیت های شگفت انگیز در رسانه های مرتبط با نابینایان، توجه بسیاری از علاقه مندان به استقلال فردی را به خود جلب کرد؛ عصایی که از ترکیه می آمد و پیش بینی می شد بتواند به زودی معادلات را در حوزۀ جهت یابی و حرکت دست خوش تغییرات عمده کند. «ویواک» نام عصایی بود که انتظارات نابینایان را از ابزارهای جهت یابی چند پله ارتقا بخشید. برخلاف انتشار خبرهای مرتبط با این عصا که بسیار سریع اتفاق افتاد، توسعۀ آن به قدری کند بود که بعد از مدتی می توان گفت به فراموشی سپرده شد و دیگر کمتر کسی امیدوار بود روزی آن را در قامت یک محصول قابل استفاده ببیند. بسیاری تصور می کردند ویواک مثل انبوهی از وسایل هوشمند که طراحی می شوند و به مرحلۀ تولید نمی رسند، به محاق فراموشی سپرده خواهد شد، اما بعد از پنج سال معادلات تغییر کرد و حالا نسخۀ دوم این عصای سحر آمیز با قابلیت های فراوانش از راه رسید تا خیل منتقدان را از گفته ها و نوشته هایشان پشیمان کند و به همگان نشان دهد که در طول این پنج سال بیکار نبوده اند و به پشتوانۀ شرکای قدرتمندی که برای خود یافته بودند، در حال توسعۀ محصولی قابل اعتماد و کارگشا بوده اند.

گفتیم که عصای هوشمند از ترکیه می آید. «کورشات جِیلان» از نابینایان تحصیل کردۀ ترکیه ای و فعال در زمینۀ دسترسی پذیری، در سفری که لَختی پیش از عالم گیری کووید به نیویورک داشت، توجهش به این نکته جلب  شد که چه خوب بود اگر در این شهر بزرگ و شلوغ یک عصای جادویی  داشت که از میان موانع عبورش می داد و نقشه را هم برایش کنکاش می کرد و بهترین مسیر را به او نشان می داد. با توجه به تجربیات پیشین کورشات جِیلان در تولید تجهیزات ویژۀ نابینایان، این ایده در ذهن او خطور کرد که حالا که این وسیله می تواند کارآمد باشد و وجود هم ندارد؛ پس چه بهتر که خودش آن را بسازد؛ بنابراین یک شرکت استارت آپی را راه اندازی کرد که به زودی، سرمایه گذاران قدرتمندی هواخواهش شدند. اکنون به غیر از سازمان های تخصصی حوزۀ نابینایان نظیر آر ان آی بی، کمپانی های تجاری شناخته شده ای هم از ویواک حمایت می کنند. سرمایه گذار اصلی این عصا، کمپانی لوازم برقی خانگی وِستِل است؛ شرکتی ترکیه ای که حالا آوازه اش در تمام دنیا پیچیده است. مایکروسافت هم از دیگر شرکای تجاری ویواک است، اما نسخۀ دوم این عصا چیست و چه کار می کند؟

عصای ویواک در نسخۀ دومش به نسبت نسخۀ پیشین بسیار سبک تر و نازک تر طراحی شده است. حالا دیگر برخلاف قبل، ویواک فرق چندانی با یک عصای معمولی ندارد. تنها تفاوت، کلید هایی است که بر روی دستۀ عصا تعبیه شده تا امکاناتی را در اختیار کاربران قرار دهد؛ امکاناتی که به مدد نرم افزاری که روی گوشی هوشمند فرد نابینا نصب شده است، در دسترس او قرار می گیرد؛ به این معنا که عصا به گوشی متصل می شود و فرد می تواند بدون آنکه گوشی را از جیب خارج کند، از آنها بهره ببرد.

تشخیص موانع در محدودۀ سر و صورت، استفاده از نقشه و مسیریاب، ذخیرۀ مکان های منتخب و شناسایی و اعلام مکان های اطراف، ازجمله امکاناتی است که روی این عصای شگفت انگیز قرار داده شده است. این میان هوش مصنوعی هم بیکار ننشسته و امکاناتی را هم او به عصا افزوده است، مثلاً اگر شما با عصا وارد یک کافی شاپ بشوید و بخواهید منوی آن را بازبینی کنید، نیازی به کمک گرفتن از دیگران ندارید. کافی است نام کافی شاپ را به هوش مصنوعی بگویید و جزئیات منو را از عصا مطالبه کنید، جزئیات منو را که برایتان می خواند هیچ، حتی می تواند راجع به تک تک اقلام موجود در منو هم، مفصل، برایتان سخنرانی کند. ویواک برخی از پیغام هایش را به شکل لرزشی به کاربر می دهد و آن دسته از پیغام های صوتی هم که بخواهد با کاربر در میان بگذارد، از طریق یک بلندگوی شفاف و قدرتمند که کمپانی شناخته شدۀ هارمَن آن را طراحی کرده به گوش فرد می رسد.

یکی از کمک هایی که عصای ویواک به نابینایان می کند و به یقین در آینده ای نه چندان دور بسیار هم گسترده تر خواهد شد، این است که جهت یابی و حرکت را به هوش مصنوعی پیوند داده تا فرد بتواند فنون استفاده از عصا را بهتر فرابگیرد و همچنین آموزشگاه های جهت یابی بتوانند با استفاده از اعداد و آمارهایی که فرد نابینا هنگام استفاده از عصا ثبت می کند، به شناخت کاملی از نقاط ضعف و قوت او در هنگام حرکت دست یابند و بر اصلاح نقاط ضعف متمرکز شوند. دربارۀ چگونگی انجام این فرایند، در نسخۀ صوتی بیشتر خواهیم شنید. همچنین روزشمار زندگی جیلان، سازندۀ اصلی عصا را هم ورق خواهیم زد. ویواک گفتنی بسیار دارد که لازم است برای شنیدنش با نسخۀ صوتی پیشخوان همراه شوید.

آشپزی بدون دیدن / پادکستی به قدمت ۲۳ سال

یکی از آخرین شماره های پادکست «بلایندَبیلیتیز» به معرفی یک پادکست و برنامۀ تلویزیونی قدیمی در جامعۀ افراد با آسیب بینایی می پردازد. «آشپزی بدون دیدن» نام برنامه ای است که بیش از ۲۳ سال پیش به دست یک تهیه کنندۀ حرفه ای تلویزیون راه اندازی شده است. او که پیش از این برنامه، چندین جایزۀ معتبر حوزۀ رسانه را از آنِ خود کرده بود، ۲۳ سال پیش، در اثر یک کنجکاوی سادۀ اینترنتی با یک گروه ایمیلی آشنا شد که مخصوص نابینایان بود و کاربران در این گروه، تجربیاتشان را در زمینۀ آشپزی باهم به اشتراک می گذاشتند. او که به آموزش از طریق محتوای سرگرم کننده علاقه مند بود، همین را دستمایۀ شروع یک برنامۀ تلویزیونی، در یکی از شبکه های جنوب فلوریدا کرد.

این تهیه کننده توضیح می دهد که هدفش از تولید این برنامه، نهیب زدن به نابینایانی بوده است که نمی توانسته اند بر ترس هایشان فائق آیند و پا در آشپزخانه بگذارند. از سوی دیگر او سعی داشته به جامعه بقبولاند که نابینایان هم مثل سایرین می توانند کارهای عادی روزمره نظیر آشپزی را به راحتی انجام دهند.

برنامۀ آشپزی بدون دیدن که حالا به یک پادکست تبدیل شده است، علاوه بر تهیه کننده بینا، دو میزبان نابینا هم دارد و در هر شماره، یک نابینای اهل آشپزی میهمان آنها می شود تا تجربیاتش را در این زمینه در اختیار سایرین بگذارد. آنها همچنین وبگاهی هم راه اندازی کرده اند و هر روز، با مجموعه ای از مطالب مرتبط با آشپزی، البته از آن قِسم که به کار نابینایان می آید، با کاربران خود ارتباط برقرار می کنند. آنها همچنین اخیراً سعی کرده اند از مراحل مختلف آشپزی نابینایان فیلم هم تهیه کنند و آنها را به صورت توضیح دار در یوتیوب قرار دهند تا هم افراد نابینا و کم بینا و هم سایر مخاطبان بتوانند با چگونگی آشپزی کردن نابینایان بیشتر آشنا شوند.

در نسخۀ صوتی می توانید مشروح اتفاق های این ۲۳ سال را از زبان میزبانان پیشخوان بشنوید.

راه حل های ساده برای مشکلات پیچیده

یکی از باورهای نادرستی که چند سالی است در پی رشد فزایندۀ فناوری در ذهن بسیاری از نابینایان و افرادی که می خواهند برای آنها کاری انجام دهند نقش بسته این است که برای حل مشکلات روزمرۀ نابینایان، حتماً لازم است دستگاه و ابزاری مبتنی بر فناوری های روز ابداع شود. در اینکه فناوری توانسته بسیاری از مشکلات ما را حل کند هیچ تردیدی نیست، اما کم نیستند موقعیت هایی که می توان مشکل به وجود آمده را با یک وسیلۀ غیر فناورانه حل کرد، اما ذهن فناوری زدۀ ما، به سرعت تلاش می کند با اختراع یک وسیلۀ جدید آن مشکل را حل کند.

یک یادداشت کوتاه در شمارۀ ماه مه از نشریۀ «بریل مانیتور» در این زمینه به نکتۀ جالبی اشاره می کند. نویسنده حکایت می کند که روزی به مطب دکتر مراجعه کرده و بعد از انجام پذیرش، منشی از او خواسته بنشیند تا نوبتش برسد. او هم عصای سفیدش را به دست گرفته و سعی کرده با کمک این وسیلۀ ساده و همراه همیشگی، یک صندلی خالی پیدا کند. نویسنده این طور ادامه می دهد که: «عصا را به چپ و راست هل می دادم؛ تا اینکه احساس کردم به یک صندلی خالی برخورد کرد. اتصال عصا و صندلی را قطع نکردم و خود را به صندلی خالی رساندم و نشستم.» نویسنده همین را بهانه ای می کند تا راجع به این بنویسد که ذهن امروزی، در چنین موقعیتی بلافاصله به این می اندیشد که خوب است ابزاری هوشمند ابداع کند که به یک دوربین مجهز شده باشد و بتواند صندلی خالی را تشخیص دهد و با استفاده از صدای سه بعدی، فرد نابینا را به سمت صندلی راهنمایی کند، اما بسیاری از اوقات، نیازی به خلق چنین پیچیدگی هایی نیست و می توان با یک عصای معمولی، به صندلی خالی دست پیدا کرد.

راجع به فناوری زدگی دنیای نابینایان و پیچیدگی های ناشی از آن در نسخۀ صوتی پیشخوان بیشتر گپ خواهیم زد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هفده + 9 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *