گزارش: دنیای اینترنت، منهای نابینایان

نویسنده: رؤیا بابایی

منبع: بیست و دومین شماره ی ماهنامه ی نسل مانا

دانلود نسخه ی صوتی نوشته

چندی پیش که نرم افزار کاربردی فیدیبو نسخۀ به روز خود را ارائه کرد، برای چند روز از دسترس خارج شد. آن موقع کمتر کسی فکر می کرد این اتفاق ارتباطی به نابینایان داشته باشد، اما این اتفاق واقعاً افراد با محدودیت بینایی را با چالش مواجه و منابع مطالعاتی آنان را از دسترسشان خارج کرد.

نه تنها عموم جامعه، بلکه بسیاری از مسئولان و مدیران هم مناسب سازی را فقط در اصلاح زیرساخت های فیزیکی شهری می دانند و تعریف دیگری از آن ندارند. این مسئله حتی در مورد مدیران سازمان بهزیستی و اعضای ستاد مناسب سازی این سازمان نیز صادق است .

این در حالی است که مناسب سازی علاوه بر ساخت و انطباق مبلمان شهری بر اساس نیاز افراد دارای معلولیت، بر فضاهای دیگری که فیزیکی نیستند نیز دلالت دارد . امروز دسترس پذیری وبگاه ها، سیستم عامل ها، نرم افزارهای کاربردی و به طور خلاصه هر آنچه انسان را به دنیای اینترنت و مجازی وصل می کند نیز از ارکان مهم مناسب سازی محسوب می شود، اما همان گونه که جامعۀ ما همواره در پیگیری و ایجاد زیرساخت های یک زندگی معمولی برای معلولان  دچار عقب ماندگی است،  متأسفانه در این حوزه نیز شاهد عقب ماندگی هستیم .

نکتۀ غم انگیزتر این است که اگر در این زمینه هم جایی گشایشی صورت گرفته باشد، به جای آنکه پای دولت و به طور اخص وزارت ارتباطات در میان باشد، پای خود معلولان و افراد با آسیب بینایی در میان بوده است!

بیتوجهی وزارت ارتباطات

قطعاً وزارت ارتباطات در سوق دادن جامعه به سمت ایجاد دسترس پذیری در فضای اینترنت سهم بالایی دارد، اما آن را نادیده گرفته است . این وزارت خانه حتی برای برنامه نویسان یا نهادهای خصوصی که در زمینۀ طراحی و تولید وبگاه ها و نرم افزارهای کاربردی فعالیت دارند، اساسنامه یا ساختار قانونمندی که آنان را مقید به در نظر گرفتن نیاز شهروندان معلول کند، ارائه نکرده است و حاضر به نظارت بر فعالیت های این چنینی با هدف تأمین خواسته های نابینایان نیست، البته این وزارتخانه در دولت قبل جلساتی را با حضور شخص وزیر و با موضوع دسترس پذیری برای نابینایان برگزار و یک مشاور نابینایان هم از میان افراد نابینا برای وزیر انتخاب کرد، اما گذشت زمان و ادامۀ بی توجهی  به این مقوله نشان داد همۀ این اقدام ها نمایشی بوده است .

فاصلۀ برنامهنویسها از استانداردهای جهانی

هاشم سعیدی که خود از نابینایان است، می گوید: وقتی صحبت از مناسب سازی می شود، همه یاد کوچه و خیابان، اتوبوس و مترو می افتند، درحالی که مناسب سازی فقط این نیست  و شامل دسترس پذیری محتوای اینترنت نیز می شود .

او ادامه می دهد: در دنیا در بحث طراحی وبگاه ها و نرم افزارهای کاربردی، کلیدواژۀ Accessibility که در ایران «دسترس پذیری» ترجمه شده است، وجود دارد که به استانداردهایی  اشاره می کند که متولیان وبگاه ها و نرم افزارهای کاربردی شامل گوگل، مایکروسافت، کنسرسیوم جهانی وب و اپل که نرم افزارهایی را تحت سیستم عامل خودشان تولید و عرضه می کنند، در طراحی وبگاه و نرم افزار کاربردی تعریف کرده اند.

سعیدی مشکل موجود در ایران را آشنا نبودن طراحان به این استانداردها و عدم اطلاع آنها از این مقوله بیان می کند و می گوید: طراحان ایرانی آشنایی زیادی  با این استانداردها ندارند. در سال های گذشته حتی بزرگ ترین شرکت های طراحی وبگاه و نرم افزار کاربردی هم مشاور یا فرد مطلعی در حوزۀ دسترس پذیری نداشتند. امروز اگرچه اطلاعات و ارتباط این شرکت ها با معلولان و نابینایان بیشتر شده، اما هنوز هم نیازهای این گروه سنجیده نمی شود و متأسفانه شرکت های ایرانی گروه معلولان را حتی به چشم بازار هم نمی بینند تا وبگاه هایشان را برای به دست آوردن بازار بر مبنای نیاز این گروه طراحی کنند.

ضعف رسانه ای زیربنای اصلی مشکلات

محمدقاسم کفیلی، دانشجوی کارشناسی ارشد رشتۀ حقوق در دانشگاه تهران، می گوید: به دلیل فقدان آموزش در سطح رسانه، بیشتر کسانی  که در حوزۀ وبگاه و برنامه نویسی فعالیت می کنند، از مفاهیمی مانند دسترس پذیری اطلاع کافی ندارند و بنابراین بسیاری از سیستم عامل های مطرح، نیاز افراد نابینا و کم بینا را در نظر نمی گیرند .

او که اولین دانشجوی نابینای ایرانی است که در رشتۀ حقوق نفت و گاز تحصیل می کند، ادامه می دهد: وبگاه ها، سیستم عامل ها و شرکت های نوآفرین با بهینه سازی فضای کار خود برای استفادۀ افراد با آسیب بینایی، به رشد و ارتقای این گروه کمک بسیاری می کنند؛ چراکه هم در حوزۀ مسئولیت های اجتماعی قدمی برداشته اند و هم همان طور که یک فرد تندرست حق استفاده از هر بستر نرم افزاری را دارد، این  حق را برای افراد نابینا زنده نگه داشته اند.

کفیلی تأکید می کند: با این تعریف می توان  گفت آن دسته از فضا های دیجیتالی که دسترس پذیری را برای استفاده افراد نابینا رعایت نمی کنند؛ به عبارتی تضییع حقوق نابینایان را رقم می زنند،  اما در صورت رعایت دسترس پذیری وبگاه ها، افراد با محدودیت بینایی هم مانند سایرین می توانند از حق و فرصت برابر بهره مند شوند و برای امور ساده دغدغۀ خاطر نداشته باشند .

او که دورۀ کارشناسی حقوق را در دانشگاه خوارزمی گذرانده است، می گوید: یکی از دستگاه های بسیار بزرگ کشور که کاربرد بسیاری در زندگی همۀ شهروندان دارد؛ به گونه ای طراحی شده است که به محض ورود کاربر به وبگاه، صفحه خوان دیگر حرف نمی زند. پشتیبانی وبگاه علت را در بستری که وبگاه در آن طراحی شده است می داند، اما سؤال اینجاست که چرا وبگاه دستگاهی به این بزرگی باید در بستری غیر استاندارد طراحی شود و درحالی که زمان و هزینه برای طراحی صرف شده است، نتیجۀ مورد نظر حاصل نشود  و گروه بزرگی از شهروندان نتوانند از آن استفاده کنند؟!

کفیلی اذعان می کند: دانشگاه تهران قبلاً برای استفادۀ نابینایان خوب بود، اما الآن مشکلاتی دارد  و کار با آن برای کاربران با محدودیت بینایی مانند قبل آسان نیست.

او ضعف رسانه ای را زیربنای بسیاری از مشکلات نابینایان می داند و می  گوید: وزارت ارتباطات باید زیرساخت های لازم برای دسترس پذیری وبگاه های دستگاه های دولتی را فراهم کند  و همان طور که با کمیته  های نظارتی بر محتوای فضای مجازی نظارت و در صورت لزوم آن را فیلتر  می کند، باید با راه اندازی کمیته های نظارت بر دسترس پذیری وبگاه ها، به نیاز گروه های دارای معلولیت نیز نظارت کند .

کفیلی می گوید: طبق قانون، تلویزیون وظیفه دارد در هفته پنج ساعت به مسائل معلولان بپردازد و نتیجۀ غفلت تلویزیون این می شود که نه تنها وبگاه های دستگاه ها دسترس پذیر نیستند، بلکه حتی از معنای دسترس پذیری اطلاع ندارند .

خدمات برخط بانک ها، غافل از گروههای دارای نیاز ویژه

حنانه کرمی  با محدودیت کم بینایی بیان می کند: اخیراً با برخط شدن خدمات بانک ها، باز نابینایان و ناشنوایان در جرگۀ جاافتاده ها قرار گرفته اند .

کرمی ادامه می دهد: بسیاری از بانک ها به سمت خدمات اینترنتی رفته اند، درحالی که نیاز افراد نابینا را در نظر نگرفته اند. برخی بانک ها بر اساس بخش نامه های داخلی خود با دیدن چهرۀ افراد نابینا در ویدئوی معرفی برای افتتاح حساب، هویت فرد را تأیید نمی کنند و این مشکلاتِ افراد نابینا و حتی ناشنوا را مضاعف کرده است که باید تمهیدی برای رفع آن اندیشیده شود.

او می افزاید: جای تأسف دارد که بانک ها دست به ارائۀ خدمات برخط می زنند، اما جغرافیای مراجعین خود را نمی شناسند و نیازمندی های مشتریان نابینا و ناشنوای خود را پیش بینی نمی کنند!

تلاش معلولان در غفلت بهزیستی

اگرچه سازمان بهزیستی متولی امور معلولان است  و بر این اساس انتظار می رود با تمام جوانب زندگی انواع معلولیت ها آشنا باشد، اما متأسفانه این چنین نیست  و بهزیستی مانند بسیاری دیگر از حوزه ها از مشکلات نابینایان و به خصوص دسترسی های آنها در فضای اینترنتی بی خبر است و حتی گاهی دیده می شود مدیران این سازمان، مفهوم مناسب سازی را از دسترس پذیری دیجیتال جدا می دانند .

این سازمان بهزیستی است که باید جلوی غفلت وزارت ارتباطات در الزام تمام دستگاه ها به دسترس پذیری فضای اینترنتی خود برای نابینایان را بگیرد و به عنوان نمایندۀ دولت در امور معلولان، دستگاه ها را به رعایت قوانین مربوط به معلولان در این حوزه و البته همۀ حوزه ها ملزم کند، اما نمی کند !

رضا بهرامی که از افراد با آسیب بینایی است می گوید: وقتی بچه های نابینا در فضای مجازی دچار مشکل می شوند، خودشان راهکار حل آن را پیدا می کنند .

به گفتۀ او وقتی فیدیبو از دسترس نابینایان خارج شد، این خود افراد نابینا بودند که با برقراری ارتباط با فیدیبو زمینۀ رفع مشکل را فراهم کردند . ارتباط با اسنپ و تپسی هم برای در نظر گرفتن نیاز افراد دارای معلولیت، کار خود افراد معلول بود و بهزیستی یا بدنۀ دولت در این زمینه قدمی برنداشتند .

اینترنت، خانۀ دوم معلولان

شاید ساده انگارانه به نظر بیاید، اما واقعيت این است که بستر اینترنت، خانۀ دوم معلولان است. افراد دارای معلولیت در تمام انواع آن، در این بستر می توانند به راحتی خرید کنند، آموزش ببینند، مطالعه کنند، با نقاط مختلف دنیا آشنا شوند و گردشگری اینترنتی کنند، سفارش کار بگیرند، فروشگاه برخط انواع تولیدات خود را راه اندازی کنند و به درآمد برسند، حتی معلولان در فضای مجازی می توانند تجربیاتشان را به یکدیگر انتقال دهند. مشاورۀ پزشکی دریافت کنند و به هر چیزی که دسترسی به آن در فضای فیزیکی، به دلیل عدم مناسب سازی شهرها دشوار است دسترسی پیدا کنند؛ بنابراین بزرگ نمایی نیست اگر این بستر را «خانۀ دوم معلولان» بدانیم؛ خانه ای که محدودیت جسمی برای تردد در آن بازدارنده نیست و هیچ فرد معلولی برای ورود به آن نیازمند چانه زنی و انتظار طولانی مدت برای رفع مشکلات شهرها نیست.

خودمان دست به کار شویم

فصل دوم قانون حمایت از معلولان بر مناسب سازی در همۀ ابعاد آن اشاره کرده و دسترس پذیری فناوری و منابع مناسب ارتباطی و رسانه ای را نیز قید کرده و چندین دستگاه را متولی اجرای آن دانسته که نام «وزارت ارتباطات و فناوری» در بین آنها است؛ بنابراین می توان گفت قوانین مربوط به معلولان تاکنون مورد بی توجهی قرار گرفته، اما آنچه اکنون مورد تأکید است، تشکیل کمیته ای برای اجرای مفاد قانونی مربوط با حوزۀ اینترنت برای معلولان، به ويژه نابینایان است.

در این میان شاید به همکاری و دلسوزی سازمان بهزیستی به معنای واقعی نتوان امیدوار بود، اما لازم است انجمن های معلولان با برگزاری جلسه های هم فکری یا مکاتبه با مدیران دستگاه های مختلف، مشکلات نابینایان و سایر معلولان و همچنین وجود قوانین مربوط به این افراد را یادآوری و خواستار تأمین نیاز این گروه شوند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

چهار × 2 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *