آشنایی با حمایت‌های فدراسیون ملی نابینایان از این قشر خاص

منبع نسخه ی انگلیسی: برنامه ی رادیویی چشم هایی برای موفقیت

مترجم: مریم مشایخی

منبع نسخه ی ترجمه شده: محله ی نابینایان

سلام.

به برنامۀ چشمهایی برای موفقیت خوش اومدین. این برنامه به صورت هفتگی به مجموعۀ متنوعی از موضوعات مورد علاقه افراد با آسیب بینایی می پردازه.

من نانسی گودمن تورپی هستم.

من هم پیتر تورپی هستم.

بخشی از صحبت های مهمان: «ما تلاش می کنیم اعضای خودمون و همه ی نابینایان رو ترغیب کنیم تا در وهلۀ اول خودشون حامی خودشون باشن. برای انجام هر کاری باید به 4 میم مجهز باشیم. در هنگام شروع باید مودب باشیم، در وهلۀ اول باید اطلاع رسانی کنیم، چون کار مردم گاهی از روی بد خواهی نیست و صرفا از روی عدم درک هست، بنا بر این باید مودب بود. دومین نکته اینه که باید متخصص باشیم، نکته سوم اینه که باید متقاعد کننده باشیم، باید سعی کنیم مشکلمون رو توضیح بدیم، این که مشکل چیه و چطور باید حل بشه. نباید احساساتی برخورد کنیم اما باید متقاعد‌کننده و واقع‌نِگَر باشیم. م چهارم اینه که باید مُصِر و مقاوم باشیم، دوست ندارم مردم فکر کنن چون ما مودب هستیم به سادگی تسلیم میشیم و دیگه قصد انجام کاری که در صدد انجامش بودیم رو نداریم.»

پیتر: امروز ما راجع به انجمن ملی نابینایان و برخی فعالیتهای حمایتی که این انجمن برای افراد با آسیب بینایی انجام میده صحبت خواهیم کرد.

نانسی: ما با جان پِرِی، مدیر اجرایی بخش حمایت و سیاست گزاری انجمن ملی نابینایان در بارۀ برخی از کارهاشون و تأثیری که این کارها داشته،    صحبت می کنیم. اما قبل از هر چیز، پند هفته: پند این هفته از جان پِرِی هست: «و اما پند من برای افراد نابینا: یکی از راه هایی که شما می تونید به بهبود زندگی خودتون و بهبود زندگی سایر نابیناهای آمریکا در حال حاضر و در آینده کمک کنید اینه که در ایجاد قوانینی که زندگی نابینایان رو ارتقا میده فعال باشید. این کاریه که شما باید انجام بدید. شما هستید که میتونید این کار رو انجام بدید. شما می تونید عضوی از تیم باشید و من شما رو ترغیب می کنم که عضو تیم باشید. در واقع ما از شما میخوایم که عضو تیم باشید. ما باید برای ارتقای زندگی نابیناها با هم تلاش کنیم و بدون شما ما موفق نخواهیم شد. بنابراین من شما رو ترغیب میکنم تا در این کار شرکت کنید، خوشبین باشید، ما با همراهی هم قطعا کار رو پیش خواهیم برد».

پیتر: همون طور که جان میگه هرچند انجمن ملی نابینایان نقش حمایت افراد نابینا رو بر عهده داره اما در اغلب موارد این ما هستیم که باید تلاش کنیم و حامی خودمون باشیم.

نانسی: و راه های زیادی برای انجام این کار وجود داره.

خب، با معرفی جان و اطلاعاتی راجع به انجمن ملی نابینایان شروع میکنیم.

جان: سلام. من جان پِرِی هستم و مدیریت اجرایی حمایت و سیاست گزاری انجمن ملی نابینایانرو بر عهده دارم.

نانسی: بیشتر اعضای انجمن شما و البته بیشتر شنوندگان ما دارای آسیب بینایی هستند. شما چطور؟

جان: بله. من هم نابینا هستم. هرچند هنوز اندکی از بیناییم باقی مونده ولی من خودم رو نابینا میدونم.

پیتر: شما چه مدته که در انجمن ملی نابینایان هستید؟

جان: من 15 سال در اینجا کار کردم و البته حدود 18 ساله که عضو این انجمن هستم.

پیتر: شما دقیقاً در این انجمن چه نقشی دارید؟ روزانه چه کاری انجام میدید؟

جان: ما یک تیم شش نفره هستیم که برای انجام حمایت قانونی به مجموعۀ 50000 عضو این انجمن کمک میکنیم. ما این کار رو در سطح ملی، ایالتی و همین طور محلی انجام میدیم. البته کاری که من و همکارانم در مؤسسۀ جرنیگان در بالتیمور انجام میدیم بیشتر در سطح ملی و ایالتی هست تا محلی.

پیتر: انجمن ملی نابینایان مدت زیادی هست که این نقش حمایتی رو برای افراد نابینا بر عهده داره.

جان: بله. از سال 1940 که مؤسسۀ ما مجدداً تأسیس شد رویکرد این بود که ما نابیناها باید خودمون از طرف خودمون صحبت کنیم. ما بهتر از هر کسی می دونستیم بیشترین نیاز افراد نابینا چیه. در نتیجه خودمون (نابیناها) رو سازماندهی کردیم و در اون زمان  با عنوان صدای نابیناهای سازمان یافته شناخته میشدیم. فکر میکنم دلیل عمده ی مشروعیت ما این واقعیته که اکثریت اعضا و مدیران ما خودشون نابینا هستند و این مدیران منتخب هستند. بنا بر این چه در سطح بخش و چه در سطوح ایالتی و ملی مدیران ما نابینا هایی هستند که توسط خود افراد نابینا انتخاب شدند.

پیتر: فکر میکنم عنوان انجمن شما این مفهوم رو دربر میگیره. چراکه عنوان انجمن شما «انجمن ملیِ نابینایان» هست و نه انجمن ملی برای نابینایان. 1     همون طور که خیلی از انجمنها عبارت «برای نابینایان» رو در عنوانشون دارند.

جان: دقیقاً، دقیقاً همین طوره. در واقع این کسره مهم ترین بخش عنوان انجمن ما هست. این مشخصۀ بسیار مهم انجمن ما هست و من شما رو به خاطر ذکر این نکته تحسین میکنم.

نانسی: حتی منم این رو به خاطر دارم که شما به چه دلیل از کسره استفاده میکنید.

جان: بله. از زمان تأسیس انجمن در سال 1940 این مسأله بسیار مهم بوده.

دلیلش هم به فلسفه ی بنیادینی برمی گردد که پشت این قصه هست. بر اساس همین فلسفه، ما حتی اعلام می کنیم که این سازمان صدای ملت نابینای ایالات متحده می باشد. به تازگی انجمن ملی نابینایان میدونه نابینایی ویژگی ای نیست که شما و آیندۀ شما رو تعیین کنه و نابینا ها میتونن همون طور که میخوان زندگی کنند.

نانسی: موضوع اصلی برنامه ی این هفتۀ ما حمایتی هست که اعضای انجمن ملی نابینایان روی اون تمرکز دارن.

پیتر: در چند هفتۀ آینده پیرامون  بعضی از خدماتی صحبت خواهیم کرد که انجمن ملی نابینایان برای افراد بسیار جوان و همین طور سالمندان در جهت توانبخشی و آموزش ارائه میکنه. اما امروز میخوایم راجع به  نقش شما در انجمن ملی نابینایان و برخی از مهم ترین اقدامات حمایتی که این انجمن انجام میده صحبت کنیم.

جان: ما شاید سالانه 10 موضوع رو در دستور کارمون قرار میدیم و از این میان 3 یا 4 تای اونها بیشترین توجه ما رو به خودش اختصاص میده. اصلی ترین اونها عبارتند از معرفی قوانین، تلاش در جهت دریافت حمایت اسپانسر ها و  تلاش برای رسوندن لایحه ها به میز رئیس جمهور در جهت گرفتن بازخوردی امیدبخش. در واقع تقریباً همه ی فعالیت های ما در راستای آموزش، اشتغال و حقوق شهروندی هستند. ما در صدد هستیم تا فرصتهای آموزش و  فرصتهای اشتغال رو افزایش بدیم و برای حمایت از حقوق شهروندی نابینایان در آمریکا تلاش کنیم.

نانسی: ممکنه از بعضی از مهم ترین کارهای جدیدتون برامون بگید؟

جان: اولین اونها در واقع ترکیبی از آموزش و اشتغال هست. ما از اون با عنوان قانون توانایی مالی دسترسی به فناوری یاد می کنیم. این لایحه اعتبار مالیاتی قابل استردادی معادل 2000 دلار برای استفاده در جهت خرید فناوری دسترس پذیر  در دورهای 3 ساله ایجاد میکنه. این فناوریهای دسترس پذیر میتونه نرم افزار های صفحه خوان مثل جاز باشه که خود من شخصاً از اون استفاده می کنم، یا  می تونه برجسته نگار یا نوت تیکر یا چیز هایی از این دست باشه. در واقع تجهیزات تخصصی خیلی گرون که فقط نابینا ها باید اونها رو خریداری کنند تا بتونن کامپیوترشون رو به کار بندازن یا بتونن با اسناد پرینت شده تعامل برقرار کنند. این لایحه پیشرفت خوبی داشته و 225 اسپانسر در مجلس و 24 اسپانسر در مجلس سنا که همۀ اونها حامی هستن. متأسفانه این لایحه به طرز چشمگیری تحت تأثیر بحران جدید، یعنی همین کوید 19 قرار گرفته است.

پیتر: چه بد.

جان: بله.

نانسی: شما راجع به دسترسی به فناوریهای دسترس پذیر برای نابینا های دانشجو و شاغل  صحبت کردید و این بسیار مهمه. البته که همۀ کارفرما ها یا مؤسسات آموزشی در این زمینه به اندازه ی کافی آگاه نیستند. ما در این رابطه کاملاً خوش شانس بودیم، اولاً به خاطر این که اونا پیتر رو استخدام کردن و دوم به این خاطر که سیاست شرکت اونها این بود که همۀ تجهیزات تکنولوژی که اون لازم داشت تا بتونه بر اساس تواناییش کارش رو انجام بده فراهم کنند.

جان: خب من زیراکس رو به خاطر این کارش تحسین می کنم. اما یه تفاوت کوچیک اینجا وجود داره و اون اینه که مدارس و به ویژه شرکت ها شرایطی دارن و این امکانات رو صرفاً در محل کار فراهم میکنن. مشکل اینه که ما این تجهیزات رو در منزل نداریم. هدف ما اینه که نابینا ها بتونن این تجهیزات رو برای خودشون داشته باشن به طوری که در منزلشون هم بتونن از اونها استفاده کنن. همون طور که شما گفتین شما میتونین این امکانات رو بعد از این که استخدام شدید در محل کار داشته باشین اما مسأله اینه که در وهلۀ اول شما چطور میتونین کار پیدا کنید، شما باید این تجهیزات رو در منزل داشته باشید تا بتونین درخواست کار بدید و دنبال کار بگردید و بعد از اون بتونین مثل بقیۀ آدما بعضی از کارهاتون رو در منزل انجام بدید. ممکنه بخواین ایمیلتون رو چک کنین یا کارهای دیگه ای انجام بدید. بنا بر این اگر شما این زیرساختها رو در منزل نداشته باشید با مشکلات بسیاری مواجه خواهید شد. در واقع این لایحه صرفاً کامپیوتر در اختیار شما قرار نمیده، افراد نابینا باید بتونن همۀ چیزهایی رو که افراد عادی میخرند رو بخرند. منظورم تجهیزات اضافی و کمکی مثل برجسته نگار یا پرینتر های بریل یا جاز هست  که البته میتونن بسیار گرون تر از صرف یک کامپیوتر باشن. بنا بر این، اعتبار مالیاتی قابل استرداد تو این زمینه قراره به کمک ما بیاد.

پیتر: بله. ایده ی فوق العاده ایه.

جان: بنا بر این اگر این تجهیزات رو برای شروع نداشته باشید این مسأله قطعاً فرصت های شغلی زیادی رو از شما می گیره. فکر می کنم کنگره به همین دلیل پیام ما رو شنیده. اونا میگن منطقیه. ما میخوایم فرصتهای اشتغال و آموزش رو افزایش بدیم. راجع به اشتغال باید بگم 70 درصد نابینایان آمریکا دارای شغل تمام وقت نیستن و فقط 30 درصد دارای چنین شغل هایی هستن. این آماری هست که البته ما در دست داریم. بنا بر این، ما میتونیم لایحه ای رو ارائه بدیم که به افراد نابینا کمک میکنه تا تجهیزات رو داشته باشن و به این ترتیب به افزایش فرصت های شغلی و آموزشی کمک می کنیم. این درست همون کاریه که باید انجام بشه.

نانسی: دقیقا.

پیتر: خب، دومین پروژه ای که شما روش کار می کنید چی هست؟ البته اگه مایل  هستید در موردش صحبت کنید.

جان: البته که مایلم. «دسترس پذیری و استقلال کامل برای فناوری دسترس پذیر غیر دیداری»، عنوان بسیار بزرگ و طولانی ای که من کمی توضیح میدم. ما میخوایم باز هم دسترس پذیری بیشتری در سه حوزه داشته باشیم. اولین اونها تجهیزات پزشکی هست و منظور ما تجهیزات پزشکی خانگی هست، تجهیزاتی مثل ابزار مورد استفاده برای دیابت یا پایش مستمر قند خون و از این دست تجهیزات که باید در منزل داشته باشیم، این ابزار ها باید دسترس پذیر باشن و به ویژه تجهیزات پزشکی در زمان همه گیری کرونا باید برای افراد نابینا قابل استفاده باشن. بنا بر این ما باید تجهیزات پزشکی دسترس پذیر برای استفاده در منزل داشته باشیم.

پیتر: شما پروژه های دیگری رو هم در دست اقدام دارید. از اونها برای ما بگید.

جان: تجهیزات ورزشی. اگر ما تجهیزات ورزشی دسترس پذیر تری داشته باشیم دیگه کمتر به تجهیزات پزشکی دسترس پذیر نیاز خواهیم داشت.

پیتر: نکته ی جالبیه.

جان: بله، باور کنید این در مورد همه ی ما صادق هست. و البته کار سختی هم نیست. به عنوان مثال استاندارد آماده ای هست و اون اینه که نوعی هدفون که روی گوش قرار میگیره رو روی تِرِدمیل قرار بدیم و به این ترتیب همون طور که با دستگاه های خود پرداز بانکی کار می کنیم میتونیم با اونها هم کار کنیم. یعنی کیبوردی روی اون نصب میشه می تونه منو های صوتی داشته باشه، ، شما می تونید  بین برنامه های مختلف حرکت کنید و یکی رو انتخاب کنید و دستگاه رو روی اون تنظیم کنید. در حقیقت شما می تونید همون کاری رو با دستگاهتون انجام بدید که افراد عادی در حال حاضر انجام میدن. اصلا پیچیده نیست و کار باهاش به راحتی روشن و خاموش کردن دستگاه هست.

پیتر:بله، ما وقتی میخوایم لوازمی مثل این رو بخریم خیلی دقت میکنیم که رابط کاربری دستگاه چه جوری هست. خب اگه دستگاه دکمه داشته باشه میتونیم با برچسب بریل اونها رو مشخص کنیم، اما اگه منوهای متنوعی با لایه های مختلف داشته باشه و شما ندونی که کجای منو هستی در این صورت در دستگاه گم میشی.

جان: دقیقاً همین طوره. پروژۀ ما هم به همین نگرانی ها می پردازه. سومین پروژۀ ما دسترس پذیری وسایل منزل هست. درست همون چیزی که شما نگرانش هستین. برای مثال مایکروفِر. مثلاً شما میخواید مایکروفر رو روشن کنید و چیزی رو با حرارت بالا در مدت زمان 30 ثانیه حرارت بدید. خب همه چی بستگی به این داره که چه غذایی میخواید در ماکروفر بپزید، این که بدونید اون غذا چند پوند هست و با چه حرارتی و در چه مدت زمانی باید پخته بشه. با این اوصاف و با منو های فعلی همه چی برای نابینا ها پسرفت کرده. این تغییرات در تنظیمات منو ها کار کردن با چنین وسایل ضروری مثل ماکروفر، ماشین ظرفشویی و  ماشین لباسشویی رو برای نابیناها خیلی سخت تر کرده و نباید این طور باشه. ایدۀ هدفون ها در اینجا هم کاربرد داره تا شما بتونید با این وسایل هم کار کنید. خب این وسایل هنوز رابط های بسیار دیداری ای دارن، اما افراد نابینا یا کمبینا که البته به خاطر عادت های نادرست زندگی و بیماری های چشمی مربوط به سن همه روزه رو به افزایش هم هستن  باید بتونن با این وسایل کار کنن. بنا بر این این کار بسیار منطقیه و تجارت خوبی هم برای آمریکا محسوب میشه. ما هم امیدواریم بتونیم این پروژه رو پیش ببریم.

پیتر: بله. در حال حاضر هم تکنولوژی های صوتی به اندازه ی سال های قبل پر هزینه نیستن. قرار دادن افزونه های صوتی در تکنولوژی فعلی نباید کار سختی باشه.

جان: کاملا درسته.

نانسی: ما دقیقا به مشکلی که شما راجع بهش صحبت کردید بر خوردیم و اون وقتی بود که خونه ی جدیدی خریدیم. فروشنده ها خیلی به خودشون می بالیدن که خونه رو به وسایل هوشمند مجهز کرده بودن. در حالی که همین برای ما مسأله بود. اما بعد مشخص شد که منوی شُست و شو و خشک کن اون قدر  هوشمند بودن که من تونستم گزینۀ برنامه ی از پیش تعیین شده رو در یکی از منو هاش پیدا کنم. بعد نقطه ی برجسته ای روی اون قسمت گذاشتم و حالا ما از همون برنامه ی همیشگی برای شستشو و خشک کن و همین طور ماشین ظرف شویی استفاده می کنیم.

جان: تصور می کنم حالا هر دوی شما از این که پیت می تونه کار لباس شویی رو انجام بده خوشحالید.

نانسی: دقیقاً همین طوره. فکر می کنم من خیلی خوشحال تر از اون باشم. ولی پیتر چند هفتۀ اول خیلی شاکی بود و این شد که من فهمیدم باید این مشکل رو حل کنم.

جان: خیلی جالبه.

پیتر: نانسی تونست منو دوباره به کار کردن مجبور کنه. (با خنده) خب پروژه ی بعدی که دوست دارید راجع بهش صحبت کنید چی هست؟

جان: مواد ساختاری دسترس پذیر و آموزش عالی. این لایحه ایه که ما (انجمن ملی نابینایان) و شورای آموزش آمریکا در وهله ی اول به عنوان نمایندۀ همه ی مراکز آموزش عالی به عنوان بخشی از یک گروه تجاری در کشور، انجمن ناشران آمریکا به عنوان نمایندۀ همۀ تولید کنندگان کتاب های متنی و حتی انجمن اطلاعات و صنعت نرم افزار به عنوان نمایندۀ همۀ شرکتهای تکنولوژی راجع بهش در حال رایزنی هستیم. ما در این پروژه تلاش می کنیم قوانینی رو ارائه بدیم که دسترس پذیری رو برای همۀ چیز هایی که دانشجویان نابینا در جریان آموزش عالی باهاش مواجه هستن فراهم کنه. بین آموزش مدرسه و آموزش عالی تفاوت هایی هست. اما راجع به ارائۀ این آموزش به مخاطبان باید در مقاطع آموزش عالی راه حل ویژه ای پیدا کرد. این لایحه یک کمیته ی هدف محور رو ایجاد می کنه که تنها کارکردش یافتن چنین راه حلی هست. این کمیته ی موقت قراره رهنمون هایی رو برای مدارس تدوین کنه. چرا که بسیاری از مدارس میخوان کار درستی انجام بدن اما دقیقا نمیدونن چطور باید این کار رو انجام بدن. بنابراین اگر دستور العمل های رسمی تری راجع به این که چطور باید وسایل رو دسترس پذیر کرد و یا چطور باید وسایل دسترس پذیر رو خریداری کرد وجود داشت، در این صورت به نظر میرسه همه چی متفاوت بود. بنا بر این، این لایحه مجوز ایجاد چنین کمیته ای رو صادر می کنه و این کمیته دستور العمل های یاد شده رو منتشر میکنه. البته چند سالی طول کشید تا همه ی ما با هم به توافق برسیم. اما از اول ژانویه ی سال جاری ما با هم به توافق رسیدیم. در این مدت معرفی قوانین رو داشتیم که همه از اون حمایت می کنیم. فکر می کنم اگر به خاطر کرونا  نبود، تا الان این قوانین تصویب شده بودند.

پیتر: فوق العاده می شد. می دونید؟ من کمی شکه شدم. ما به تازگی با بعضی دانشجو های قدیم راجع به دسترس پذیری و دسترسی به منابع در آموزش عالی  صحبت کردیم و من خیلی از نوع مشکلاتی که اونها داشتن متعجب شدم. من فکر می کردم دسترسی در زمینه ی کامپیوتر، موتور های صوتی، ُ سی آر (OCR( و مواردی از این دست این روز ها خیلی خوب هست. اما اونها در واقع در بعضی موارد با دشواری هایی روبرو بودن. حدس می زنم برخی از این مشکلات در نتیجۀ ضعف قوانین هست و افراد باید به اون فکر کنن.

جان: دقیقاً. ما با چند هزار دانشجوی نابینای کالج که از اعضای ما بودن صحبت کردیم. بعضی از اونها در کالج هایی هستن که خود کالج کارش رو خوب انجام میده، معلم ها هم کارشون رو خوب انجام میدن بخش های خدمات رسانی به دانشجویان معلول هم کارشون رو خوب انجام میدن و اونها خیلی راضی هستن. اما کالج های دیگه ای هم هستن که در این دسته نیستن و واقعا نیاز هست که در این زمینه رشد کنن. فکر می کنم این لایحه تلاش می کنه استاندارد هایی رو در سراسر کشور ایجاد کنه که برای همۀ دانشجویان آموزش عالی مطلوب خواهد بود.

نانسی: بله. مشکلی که به ذهن من میرسه اینه که این دانشجوها برای تحصیل به کالج ها یا دانشگاه هایی با چندین هزار دانشجو میرن اما اونها اولین دانشجوی نابینای این مراکز هستن. به طوری که هیچ کدوم از پرسنل اونها حتی افرادی که در دفتر معلولیت کار می کنن کمترین چیزی راجع به نحوۀ برخورد با اونها رو نمیدونن. بنا بر این خود دانشجو باید به کسانی که قرار بوده به او خدماتی رو ارائه بدن نحوۀ برآوردن نیازهاش رو آموزش بده.

جان: موافقم. این هم چالش بزرگیه. این چیزیه که ما باید هم به کالج ها و مدارس و هم به خود دانشجو ها آموزش بدیم. ما خیلی تلاش میکنیم به دانشجو ها یاد بدیم حامیان خوبی برای خودشون باشن. قدم اول برای همه ی این موارد اینه که اونها حامیان خوبی برای خودشون باشن. بنا بر این ما سعی میکنیم نه تنها اعضای خودمون رو بلکه همه ی افراد نابینا رو ترغیب کنیم که حامی خودشون باشن.

پیتر: این خیلی مهمه که یاد بگیریم چطور حامی خوبی برای خودمون باشیم. ما بهتر از هر کسی نیاز های خودمون رو می دونیم. و باید بتونیم مردم رو از این نیاز ها آگاه کنیم.

جان: ما این کار رو انجام میدیم. باید بگم که ما افراد رو ترغیب می کنیم که مودب و متخصص باشن. برای انجام هر کاری باید به 4 میم مجهز باشیم. در هنگام شروع باید مودب باشیم، در وهلۀ اول باید اطلاع رسانی کنیم، چون کار مردم گاهی از روی بد خواهی نیست و صرفا از روی عدم درک هست، بنا بر این باید مودب بود. دومین نکته اینه که باید متخصص باشیم، نکته سوم اینه که باید متقاعد کننده باشیم، باید سعی کنیم مشکلمون رو توضیح بدیم، این که مشکل چیه و چطور باید حل بشه. نباید احساساتی برخورد کنیم اما باید متقاعد کننده و واقع نگر باشیم. م چهارم اینه که باید مُصِر و مقاوم باشیم، دوست ندارم مردم فکر کنن که چون ما مودب هستیم به سادگی تسلیم میشیم و دیگه قصد انجام کاری که در صدد انجامش بودیم رو نداریم.

پیتر: شما راجع به قوانینی صحبت کردید که در حال حاضر سعی دارید اونها رو از طریق کنگره به مرحله تصویب برسونید. آیا قوانینی هم هستن که شما باهاشون مخالف باشید یا فکر کنید که قوانین خوبی نیستن؟

جان: بله. لایحه هایی هستن که از نظر ما مطلوب نیستن. به عنوان مثال،  چند هفته پیش لایحه ای تحت عنوان قانون ایمنی شغلی  در مجلس سنا طرح شد که البته ویژۀ کرونا هست. این لایحه راجع به تمدید برخی از استثناءات تعهد در طول دورۀ همه گیری کرونا هست. یکی از بند های این لایحه بسیاری از استثناهای مربوط به نیاز های مربوط به قانون معلولان آمریکا رو تمدید می کنه. ما کاملاً با این بند مخالفیم. این اشتباهه. چراکه قانون معلولیت آمریکا تا حد زیادی به لحاظ ساختاری انعطاف ناپذیر هست. بنا بر این ما مایل نیستیم هیچ کدوم از حمایت ها از این قانون حذف بشه. ما در حال حاضر میخوایم که از ابقای چنین حمایت هایی اطمینان حاصل کنیم. ما با کل این لایحه مخالف نیستیم. بخشی از این لایحه اصلا در حوزۀ تخصصی انجمن نابینایان آمریکا نیست. ما قصد نداریم از حیطۀ خودمون که نابینایی هست و ما راجع بهش صاحب نظر هستیم خارج بشیم و اگر راجع به نابینایی نباشه از حوزۀ تخصص ما خارجه. بقیۀ این لایحه در حیطۀ کاری ما نیست و ما نظری راجع بهش نداریم. فقط بخشی از یک بند هست که ما با اون مخالفیم و اصرار داریم که اون بخش از لایحه اصلاح بشه. البته این لایحه نه در مجلس سنا و نه در مجلس تصویب شده.

نانسی: انتخابات پیش رو در خبر ها بسیار بسیار مورد توجه قرار گرفته و ما چندین برنامه رو به حقوق رأی دهی اختصاص دادیم که آخرین اونها در زمان انتخابات سال گذشته بود. آیا در حال حاضر شما هم کاری راجع به حقوق رأی دهی انجام میدید؟

جان: ما به شدت در این زمینه تلاش می کنیم. میدونید؟ ما معتقدیم که داشتن رأی مستقل و خصوصی برای نابینا ها یک حق کاملا ضروریه و البته که همۀ آمریکایی ها باید حق رأی خصوصی و مستقل داشته باشن. این بخشی از دمکراسی ما محسوب میشه. و البته این نکته شامل افراد نابینا هم میشه. همۀ شهروندان آمریکایی که افراد نابینا هم جزیی از اونها هستن باید این حق رو داشته باشن.

پیتر: فهم و شعور زیادی رو می طلبه.

جان: تا مدتها مردم اصلا متوجه نمیشدن که چنین امکانی برای افراد نابینا فراهم نیست. چرا؟ خب برگردیم به 50 سال گذشته، در اون زمان وقتی شما به مراکز رأی گیری می رفتید برگه های رأی گیری رو در اختیار شما قرار میدادن یا این که باید برای رأی دادن دکمه ای رو فشار میدادید. بنا بر این شما احتیاج به کمک داشتید. ضمناً شما نمی تونستید از همراه خودتون کمک بگیرید. در اونجا ناظر انتخابات حضور داشت و همچنین یک نفر به نمایندگی از دمکرات ها و یک نفر به نمایندگی از جمهوری خواه ها در اونجا حضور داشتن تا از صحت رأی دهی اطمینان حاصل کنن. بنا بر این شما باید با حضور دست کم سه نفر رأی می دادید. این صحنه بیشتر شبیه یک مهمونی بود تا یک رأی خصوصی و مستقل. بنا بر این وقتی قانون انتخابات آمریکا به کمک این وضعیت اومد و همه چیز برای رأی دهی الکترونیک آماده شد، این اتفاق فوق العاده ای بود. چون این سیستم می تونست دسترس پذیر بشه. و یک جمله در قانون انتخابات آمریکا گنجونده شده بود و اون جمله این بود: «همۀ مراکز رأی گیری در آمریکا باید در جهت ایجاد امکان رأی دهی مستقل و خصوصی دست کم مجهز به یک دستگاه غیر دیداری دسترس پذیر باشد». و این قانون هنوز وجود داره. و حالا ما معتقدیم از اونجایی که ما از منزل و از طریق ایمیل رأی میدیم باید این حق همچنان از دو طریق  حفظ بشه، اول این که باید اطمینان حاصل کنیم که تجهیزات لازم برای رأی دادن از طریق کامپیوتر شخصی وجود داره. همون طور که من سال گذشته در مریلین  رأی دادم. مریلین این نرم افزار رو داره و من به عنوان یک نابینا میتونم این نرم افزار رو برای رأی دادن درخواست کنم و بنا بر این میتونم از خصوصی و مستقل بودن رایم مطمین بشم حتی اگر در منزل رأی بدم. ولی این نرم افزار در اختیار همه نیست. بنا بر این ما در تلاش هستیم تا اطمینان حاصل کنیم که در تعداد مشخصی از مراکز رأی حضوری وجود داشته باشه تا افراد نابینا بتونن به اون مراکز برن و از تجهیزاتی که پیش از این گفتم استفاده کنن. بنا بر این ما تلاش می کنیم از حقوق رأی دهی همۀ شهروندان آمریکا و به ویژه نابینایان محافظت کنیم تا اونها بتونن چه از طریق حضوری و چه از طریق ایمیل رأی خصوصی و مستقلی داشته باشن.

پیتر: قطعاً همه ی ما تلاش های انجمن ملی نابینایان رو به نمایندگی از همۀ افراد نابینا تحسین می کنیم و از شما به خاطر همه ی این کار ها ممنونیم.

نانسی: و به عنوان مطلب پایانی این هفته چطور باید با انجمن ملی نابینایان و فعالیت های این انجمن بیشتر آشنا بشیم؟ چطور باید عضو این انجمن شد و از چه راه هایی باید با انجمن ارتباط برقرار کنیم؟

پیتر: اگر افراد بخوان با انجمن ملی نابینایان و فعالیت این انجمن بیشتر آشنا بشن شما چطور اونها رو راهنمایی می کنید؟

جان: اولین توصیه ی من اینه که به وبسایت ما به آدرس «www.nfb.org» سری بزنن. مطالب سایت رو بخونن، سخنرانیها و مطبوعات منتشر شده رو مطالعه کنن، با بخش ها و قسمت های مختلف انجمن ما و همین طور مبحث مورد علاقه ی من یعنی کار های مربوط به قانون گزاری  آشنا بشن، به بعضی از اسناد عمومی ما نگاهی بندازن، از بخش حمایت و سیاست گزاری دیدن کنن، ما در سایت مقاله های کوتاهی هم داریم که خلاصه ای از حوزه های فعالیت ما رو دربر دارن. خلاصه این که به یکی از بخش های ما ملحق بشن و با یکی از اعضای کنگره ارتباط برقرار کنن. اینها کار هایی هستن که افراد میتونن برای ارتباط با ما انجام بدن.

نانسی: و برای افرادی که میخوان به صورت حضوری  عضو انجمن شما بشن آیا شما در همه ی ایالت ها شعبه ای دارید؟

جان: درسته. ما در هر 50 ایالت و همین طور واشنگتون دیسی و پورتوریکو شعبه داریم. در وهله ی اول کمیته ی ما در سطح ملی به صورت سالانه برگزار میشه و البته همه ی ایالت ها یعنی هر 52 ایالت  از جمله واشنگتن و پورتوریکو هم یک بار در سال در سطح ایالتی  یکدیگر رو ملاقات می کنن. حدود 700 شعبه هم ماهی یک بار یکدیگر رو ملاقات می کنن. این هدف اصلی انجمن هست که ما یک بار در ماه در سطح محلی با همدیگه دیدار داشته باشیم و شما بتونید با افراد صحبت کنید که بعد از این ممکنه از دوستان شما باشن. اونها در همون محل هستن و ممکنه به عنوان افراد نابینا تجربیات یکسانی با شما داشته باشن،  همون چالش هایی که پیش روی شما بوده رو از سر گذرونده باشن و شاید اصلا در مواجهه با این چالش ها از همون راه حل هایی استفاده کرده باشن که شما استفاده کردید. بنا بر این بسته به این که شما کجا هستید یعنی به عنوان مثال اگر شما در ابتدای سفرتون به عنوان یک نابینا باشید در این صورت می تونید با افراد صحبت کنید و اگر هم مثل پیتر  تجربیات فراوانی دارید باز هم   می تونید یکی از مشاور های ما محسوب بشید. بنا بر این مهم نیست شما کجای راه باشید. چه مشاور باشید و چه طالب مشورت و راهنمایی در هر صورت ما به شما نیاز داریم.

نانسی: آیا شما در رسانه های اجتماعی هم حضور دارید؟

جان: شناسۀ انجمن ملی نابینایان در توییتر «nfb_voice» هست و شناسه ی توییتر شخصی من هم «johngpare» هست.

نانسی: اگر افراد بخوان با خود شما یا هر کدوم از مقامات رسمی انجمن در ارتباط باشن از چه آدرس ایمیل یا شماره تلفنی باید استفاده کنن؟

جان: بله. آدرس ایمیل من «jpare@nfb.org» هست و اگر من صلاحیت پاسخ گویی رو نداشته باشم ایمیل شما رو برای مسئولی ارسال می کنم که بتونه به شما کمک کنه.

پیتر: البته شما می تونید به این اطلاعات تماس در یادداشتی که ضمیمۀ این قسمت هست در سایت ما به نشانی «www.eyesonsuccess.net» دسترسی پیدا کنید.

نانسی: برنامه ی چشم هایی برای موفقیت رو با تهیه و اجرای پیتر تورپی و نانسی گودمن تورپی شنیدید.

ممنون که ما رو شنیدید و روز به خیر.

1 حرف اضافه of در انگلیسی در حکم کسره مالکیت در فارسی است و در مقابل for به معنی برای استفاده میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

10 − دو =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *