وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی اخیراً گزارشی را در مورد وضعیت خدمات آموزشی و توانبخشی و رفاهی به نابینایان و کم بینایان کشور تهیه کرده است.
این گزارش از سوی دفتر سلامت چشم پیشگیری از نابینایی این وزارتخانه و بر اساس پرسشنامه های استاندارد سازمان بهداشت جهانی تهیه شده است. در تهیه این گزارش البته علاوه بر کارشناسان این وزارتخانه از کارشناسان سازمان های متولی امور نابینایان و کم بینایان کشور یعنی بهزیستی و سازمان آموزش و پرورش استثنایی و نیز تشکل های مردم نهاد نابینایان و کم بینایان البته برخی از آن ها بهره گرفته شده است. آنچه در این گزارش مشهود است ارائه تصویری شامل سایه روشن ها در خدمات آموزشی و توانبخشی به نابینایان و کم بینایان کشور است. در این میان باید به پاره ای از شاخص های این گزارش که قبلاً نیز در روزنامه ایران سپید و در گزارش ها و ارزیابی های شبکه تشکل های نابینایان کشور نیز به آن اشاره شده است گذری داشته باشیم.
به عنوان مثال، سازمان آموزش و پرورش استثنایی از ارائه خدمات به نزدیک به 8 هزار دانش آموز نابینا و کم بینا خبر داده است و ضمناً ادعا شده است که این عده تنها 20 درصد از دانش آموزانی هستند که شمول آموزش هستند و در واقع واجد شرایطین آموزش 5 برابر آمار تحت پوشش فعلی این سازمان هستند. خوب پرسش اساسی در این میان این است که 80 درصد دانش آموزان که خارج از دایره آموزش سازمان آموزش و پرورش استثنایی مانده اند در کجا زندگی می کنند و چرا قابل غربالگری و تعیین به عنوان گروه هدف خدماتی نیستند یا سازمان بهزیستی کشور از پوشش 184 هزار فرد نابینا و کم بینا خبر داده است و در عین حال تصویر ارائه شده از خدمات به این افراد مبین ضعف جدی خدمات توانبخشی سازمان بهزیستی به افراد نابینا و کم بیناست. به عنوان مثال فقط 19 مرکز بر اساس این گزارش به افراد کم بینا ارائه خدمت می دهند و البته در ارائه گزارش مراکز تخصصی توانبخشی نیز به 12 مرکز اشاره شده است که این 12 مرکز عملاً جزء همان 19 مرکز آموزش به افراد کم بینا برشمرده اند که در واقع مبین ضعف جدی سازمان بهزیستی در ارائه خدمات به افراد نابینا و کمبیناست. بسیاری از مراکزی که در این گزارش مورد اشاره قرار گرفته اند به گفته خود گزارش غیرفعال هستند و عملاً خدماتی را به افراد نابینا و کم بینا ارائه نمی دهند. پرسش اساسی مطرح در این میان آن است که به عنوان مثال اگر سازمان آموزش و پرورش استثنایی فقط به نزدیک 8 هزار دانش آموز نابینا و کم بینا در حال ارائه خدمت است پس چرا کیفیت خدمات به این دسته از دانش آموزان بویژه دانش آموزان تلفیقی که بر اساس این گزارش 4794 دانش آموز را در بر میگیرد این چنین پایین و قابل انتقاد است. بسیاری از وسایل کمک آموزشی عملاً در اختیار افراد نابینا و کم بینا نیست. اگر تعداد دانش آموزان نابینا و کم بینای تحت پوشش چنین آمار محدودی میان دانش آموز کل کشور است پس به چه دلیل با ضعف جدی خدمات به این گروه روبرو هستیم. البته نمی توان منکر خدمات سازمان آموزش و پرورش استثنایی به این افراد شد اما در کل تعداد این افراد تناسبی با کیفیت خدمات ارائه شده از سوی این سازمان ندارد این امر البته شامل سازمان بهزیستی کشور نیز می شود به عبارت دیگر، بسیاری از خدمات ارائه شده به افراد نابینا و کم بینا از کیفیت و تنوع لازم برخوردار نیستند ضعف شدید خدمات در شهرستان ها در مناطق روستایی ضعف شدید خدمات به برخی از گروه های نابینایان و کم بینایان بویژه کم بینایان بسیارمشهود است. زنان نابینا از خدمات توانبخشی تخصصی خود بی بهره اند کودکان نابینا نیز در این میان به شدت با مشکل روبرویند. به نظر می رسد که تحول اساسی در خدمات توانبخشی و آموزشی به افراد نابینا و کم بینا باید در دستور کار هم سازمان های دولتی و هم پیگیری سازمان های غیردولتی قرار گیرد. دیگر نمی توان در برابر نقصان های شدید فعلی فقط با توجیه کمبود بودجه رد شد و تحول در این خدمات را به زمان های آینده موکول کرد حتی با شرایط فعلی می توان تحولی اساسی در این میان بوجود آورد همانطور که گزارش ارائه شده از طرف وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی که خود این گزارش نیز با نقصان های جدی آماری و تحلیلی روبروست نشان می دهد تحول در خدمات مستلزم یکپارچگی نظام ثبت در اطلاعات گروه های هدف و طبقه بندی مبتنی بر شاخص های علمی خدمات توانبخشی و آموزشی به گروه های مختلف نابینا و کم بیناست. این امر به شدت باید مورد توجه قرار گیرد و در دستور کار سازمان های دولتی و سازمان های غیر دولتی نابینایان و کم بینایان قرار گیرد. حتی اگر این امر نیاز داشته باشد و الزام کند باید شاهد تحول ساختاری در سازمان های دولتی ارائه دهنده خدمات به افراد نابینا و کم بینا همچنان سایر افراد دارای معلولیت کشور باشیم.
منبع: ایران سپید