مصاحبه با رتبه های برتر معلولین در کنکور 98

آنان که نه به سهمیه دانشگاه و نه به مدارس و کلاس های لاکچری آن هم با قیمت های نجومی دل نبسته اند.
فرقی هم نمی کند، بچه جنوبی ترین شهر کشور باشند یا شمالی ترین نقطه جغرافیایی ایران، امروز طبقه دهم ساختمان مرکزی سازمان بهزیستی کشور، آن طرف تر از خیابان شهید فیاض بخش، به همت دفتر امور فرهنگی سازمان روز متفاوتی را تجربه کرد، اینجا امروز، نه از  امضای تفاهم نامه خبری بود و نه از نشست خبری، ۳۳ عضو سازمان بهزیستی که امسال با رتبه های کمتر از هزار، ۳۳ صندلی از دانشگاه های  برتر ایران را صاحب شده اند، حالا  آمده اند تا میهمان دکتر وحید قبادی دانا رییس سازمان  بهزیستی  کشور  باشند. آنهم نه  یک نشست  رسمی، بلکه یک نشست ساده و صمیمی.
از همه جای ایران هم بودند، از ملکان و بناب تا سوادکوه و ثلاث باباجانی آسیب دیده از زلزله، تا به خاطر تلاش و پشتکارشان تجلیل شوند. ۱۹ دختر و ۱۴ پسر که ۱۴ نفر از آنها نابینا و کم‌بینا، ۵ نفر معلول جسمی – حرکتی و ۶ نفر دیگر که معلولیت دیگری داشتند. نفر به نفر، بوسیله رئیس سازمان بهزیستی کشور تقدیر شدند.
صحبت های رییس سازمان بهزیستی کشور هم متفاوت تر از روزهای قبل بود. او حالا با فرزندانی هم صحبت شده بود که به وجودشان افتخار  می کرد و  این اتفاق کاملا در نگاه و لبخندش محسوس بود، حتی آنقدر برایش جذاب و شیرین بود که به این زمان محدود دیدار بسنده نکرد و به آنها  قول داد تا در فرصتی دیگر پای صحبت آنها بنشیند حتی اگر سه ساعت زمان لازم باشد.
سختی باعث رشد و ترقی فرد می شود
این جمله ای است که «پدرام عبدالله پور» دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران مدام به زبان می آورد و می گوید: سختی ضعف نیست بلکه فرصتی است برای ترقی و رشد.
وی که  حائز رتبه ۱۷ کنکور سراسری امسال شده است، ادامه  می  دهد: مدتی است که تحت پوشش سازمان بهزیستی هستم و از سوی این سازمان حمایت می شوم. پدرام که در روز ۱۳ ساعت درس می خوانده تا وارد دانشگاه شود، فرزند بهزیستی بودن را ضعف نمی داند بلکه معتقد است هر تلاشی ثمره خوبی دارد و حاصل تلاش او قبولی در  رشته پزشکی آنهم با رتبه ۱۷ است.
او که از سواد کوه آمده و خواهر و برادر دارد قرار است به همین بسنده نکند و ادامه تحصیل دهد. او می گوید: تحت هر شرایطی باید تلاش کرد و باعث افتخار خانواده و جامعه بود.
برای رفتن به دبیرستان روزانه یک ساعت راه می رفتم
«افشین کلارستانی» از روستای جور بند مازندران آمده؛ دانشجوی رتبه ۳۴۱ کنکور که حالا در رشته مکانیک دانشگاه شهید رجایی پذیرفته شده است.
او می گوید: برای رفتن به دبیرستان در شهرستان نور که ۲۵ کیلومتر با روستای شان فاصله داشته است؛ روزانه یک ساعت راه می رفته تا به  مدرسه  برسد و ۵ تا ۶ ساعت در هر روز درس می خوانده.
از رویاهایش که می پرسی می گوید: مکانیک خودرو را دوست دارم و امیدوارم کارشناسی ارشد را در دانشگاه علم و صنعت قبول شوم و تا مقطع دکتری ادامه بدهم.
افشین آرزو می  کند هیچکس معلول به دنیا نیاید و یا دچار معلولیت نشود چون خودش در سن چهار سالگی آنهم به خاطر یک حادثه، بینایی چشم راست خود را از دست داده است.

او می  خواهد تا پدر و مادرها کمک کنند تا استعداد بچه های معلول کشف شود و بعد تلاش کنند تا به نتیجه برسد. او حتی از معلولین می خواهد اعتماد به نفس خود را از دست ندهند و امیدوار باشند.
محدودیت  مانع پیشرفت  نیست
«سحر سلیمانی نژاد» هم رتبه ۲۲ کنکور را به دست آورده و شده دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد.
او که دختر مشهدی درسخوان و با انگیزه ای است، کم بیناست و با تکیه بر مهارت ها و سخت کوشی اش به اینجا رسیده است. خودش می گوید: قبول شدن در دانشگاه های تهران و شهیدبهشتی را بیشتر دوست داشته، اما معتقد است پذیرش این دانشگاه ها بیشتر از منطقه یک است و چون خودش از منطقه ۳ شرکت کرده است به  همین دلیل نتوانسته در تهران قبول شود. البته او امیدوار است کارشناسی ارشد را در دانشگاه های تهران بخواند و تا مقطع دکتری ادامه دهد.
سحر در پیامش  به  هم سن و سال های خودش اینطور عنوان می کند: «اگر هدف داشته باشید؛ محدودیت ها مانع راه نمی شوند و با تلاش و خواستن به هر چه می خواهید می رسید.
منبع: وبسایت بهزیستی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سه × 1 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *