دانستنیهایی در مورد لزوم آپدیت کردن ویندوز و آشنایی با تاریخچه ی مرورگرها در نهمین شماره ی هفته نامه ی دنیای موبایل و کامپیوتر صفحه ی آموزش

با سلام و احترام به همراهان وبسايت ويژه ی نابينايان شرکت دانش بنیان پکتوس. در نهمین شماره ی هفته نامه ی دنیای موبایل و کامپیوتر و در صفحه ی آموزش، پنج آموزش در زمینه ی موبایل و کامپیوتر تقدیم شما گرامیان میگردد.

چرا نباید مانع آپدیت شدن ویندوز شویم

جلوگیری از به روزرسانی ویندوز، مخصوصا در جدیدترین نسخه از این سیستم عامل که بیشتر به یک سرویس شباهت دارد تا نرم افزاری سنتی، می تواند عواقب بدی در پی داشته باشد.

به نقل از زومیت، متأسفانه بسیاری از کاربران به دلایل مختلف اقدام به به روزرسانی سیستم عامل خود نمی کنند یا حتی جلوی به روزشدن آن را می گیرند. در ادامه با بررسی دلایلی نشان خواهیم داد که چرا جلوگیری از به روزرسانی ویندوز می تواند کار خطرناکی باشد.

افسانه ی حجم زیاد به روزرسانی های ویندوز ۱۰

به روزرسانی نکردن ویندوز به منظور صرفه جویی در مصرف ترافیک اینترنت، از آن جمله دلایلی است که شاید تنها مختص کاربران ایرانی باشد. هدف مایکروسافت از به روزرسانی های ویندوز ۱۰ بهبود کارایی و افزایش امنیت این سیستم عامل است؛ نه مصرف ترافیک کاربران. درحالت کلی، حجم به روزرسانی های ماهانه و روزانه ی ویندوز ۱۰ از حجم مورد استفاده ی یک روزه ی اکثر کاربران در اینستاگرام کمتر است.

درحالی که از طرفی متوسط حجم مصرفی کاربران ایرانی هم در سال های اخیر به دلیل استفاده از سرویس هایی چون استریم ویدئو به شدت افزایش یافته و قیمت ترافیک اینترنت به مراتب کمتر شده است، به نظر می رسد این ذهنیت که به روزرسانی ویندوز حجم بالایی از ترافیک ماهانه را به خود اختصاص خواهد داد، همچنان از دوران اینترنت حجمی و گران قیمت در ذهن کاربران ایرانی باقی مانده باشد.

حجم به روزرسانی های ویندوز ۱۰ نهایتا به ۵۰۰ مگابایت در ماه می رسد

آخرین به روزرسانی ویندوز ۱۰ در آخرین نسخه از این سیستم عامل در بالاترین حالت ممکن به ۱۹۴ مگابایت رسیده است؛ که حجم بسیار کمی برای به روزرسانی ماهیانه ی یک سیستم عامل بزرگ محسوب می شود. در بعضی شرایط خاص، حجم به روزرسانی های ماهیانه ی ویندوز نهایتا به ۵۰۰ مگابایت می رسد. از طرف دیگر شاید عده ای دیگر از کاربران به دلیل ترس از ریست شدن خودکار ویندوز پس از به روزرسانی، جلوی به روزرسانی شدن ویندوز را بگیرند. برای برطرف شدن این نگرانی می توان با رفتن به بخش Windows Update در تنظیمات ویندوز ۱۰ و مراجعه به قسمت Change Active Hours، ساعات استفاده از کامپیوتر را مشخص کرد تا ویندوز پس از به روزشدن، در این بازه ی زمانی ری استارت نشود.

ریسک غیرفعال کردن به روزرسانی های ویندوز ۱۰

همان طور که در بالا اشاره شد، ماهیت اصلی ویندوز ۱۰ شبیه به یک سرویس است که با هر به روزرسانی ویژگی های جدیدی به آن اضافه می شود و باگ های گزارش شده هم رفع می شوند. شرکت های همکار مایکروسافت و OEMها تقریبا از روز اول عرضه ی ویندوز ۱۰ برای اطمینان از عملکرد صحیح دست پخت ردموندی ها روی محصولاتشان، درایورهای مخصوص را از طریق ویندوز به روزرسانی می کنند و درنتیجه با جلوگیری از به روزرسانی ویندوز، به افزایش عملکرد دستگاه لطمه وارد خواهد شد.

از طرفی مایکروسافت هر روز برنامه ی Windows Defender را به روزرسانی می کند، که حجم هرکدام از این به روزرسانی های روزانه نهایتا بین ۵ تا ۱۰ مگابایت است. اگر دسترسی به به روزرسانی های روزانه مقدور نباشد، کامپیوتر در معرض خطرات امنیتی هم قرار می گیرد. برای مثال بعد از حمله ی باج افزار واناکرای به سیستم عامل ویندوز، مایکروسافت به سرعت، آپدیتی برای جلوگیری از عملکرد این بدافزار منتشر کرد. اما متأسفانه کاربرانی که از به روزرسانی ویندوز جلوگیری کرده بودند، موفق به دریافت این بسته ی امنیتی حیاتی نشدند.

به روزرسانی ویندوز را در حالت خودکار قرار دهید

بعضی از کاربران با اینکه از روش های غیرمعمول، جلوی به روزرسانی ویندوز ۱۰ را نمی گیرند، اما در عوض به روزرسانی ها را به صورت دستی نصب می کنند. خطر این کار کمتر از جلوگیری از به روزرسانی با روش های غیرمعمول نیست. بهتر است بخش به روزرسانی ویندوز همیشه در حالت خودکار باشد.

استفاده از Delivery Optimization در ویندوز ۱۰ برای صرفه جویی در حجم

ویندوز ۱۰ دارای ویژگی بسیار کاربردی به نام Delivery Optimization است. عملکرد ویژگی یادشده به این صورت است که یک کامپیوتر به روزرسانی را دریافت می کند و آن رابین کامپیوترهای تحت شبکه ی داخلی و حتی اینترنت به اشتراک می گذارد تا سرعت دانلود به روزرسانی بیشتر شود. اگر در خانه یا محل کار خود از چندین دستگاه مجهز به ویندوز ۱۰ استفاده می کنید و نگران مصرف ترافیک این دستگاه ها بر اثر به روزرسانی هستید، با فعال کردن این ویژگی تنها یکی از سیستم ها به روزرسانی را دریافت می کند و ازطریق شبکه آن را با سایر دستگاه های ویندوزی به اشتراک می گذارد.

برای دسترسی به این ویژگی مراحل زیر را دنبال کنید.

Settings -> Update & Security -> Advanced options -> Delivery Optimization

تنظیمات بخش Delivery Optimization

در صفحه ی Delivery Optimization دو گزینه ی اصلی وجود دارد.

PCs on my local network: اجازه ی اشتراک گذاری به روزرسانی بین شبکه داخلی را می دهد

PCs on my local network, and PCs on the Internet: اجازه ی اشتراک به روزرسانی بین شبکه ی داخلی و  اینترنت را به کاربر می دهد (گزینه دوم عملکردی شبیه به اشرت تورنت دارد).

چگونه به روزرسانی ویندوز را به حالت اولیه برگردانیم؟

متاسفانه ازآنجایی که ممکن است از روش های مختلف و عجیبی برای جلوگیری از به روزرسانی ویندوز استفاده شده باشد، راه حل واحدی برای این کار وجود ندارد. اگر روش زیر برای شما کارساز نبود، راهی به جز نصب دوباره ی ویندوز برای حل مشکل وجود ندارد.

  • اسکریپت ریست Windows Update را از سایت مایکروسافت دانلود کنید.
  • بعد از دانلود فایل را از حالت زیپ خارج و سپس در حالت Run as administrator اجرا کنید.
  • بعد از اجرا، با فشردن Y ادامه ی فرایند را تأیید کنید.
  • سپس از بین گزینه ها، گزینه دوم یعنی Resets the Windows Update Components را انتخاب کنید و دکمه Enter را بزنید.
  • صبر کنید تا عملیات ریست کردن Windows Update تمام شود.

همان طور که اشاره شد، در مواقعی مانند انتشار جهانی باج افزارها، برای در امان ماندن اطلاعات سیستم عامل باید در سریع ترین زمان ممکن به روز شود. هزینه ی از بین رفتن اطلاعات شخصی در چنین مواقعی بسیار گزاف تر از قیمت ترافیک مصرفی اینترنت خواهد بود.

آپدیت مه 2019‌ ویندوز 10‌منتشر شد؛ چگونه این آپدیت را دریافت کنیم؟

به روزرسانی ماه مه ۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ اواسط فروردین ماه معرفی شد و همان طور که انتظار می رفت، در دسترس کاربران قرار گرفته است.

به نقل از زومیت، اواسط فروردین ماه، به روزرسانی مه ۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ معرفی شد. همان طور که انتظار می رفت، مایکروسافت نسخه ی ۱۹۰۳ به روزرسانی مه ۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ را در تاریخ ۲۱ ماه مه برابر با ۳۱ اردیبهشت ماه منتشر کرد.

هفتمین نسخه ی به روزرسانی شده ی ویندوز با برخی ویژگی های جدید و ارتقا کلی، در دسترس کاربران دارای دستگاه های سازگار قرار دارد. باوجودی که نسخه ی جدید تغییرات قابل توجهی را در نحوه ی استفاده از ویندوز ۱۰ نشان نمی دهد، اما فهرستی از تغییرات و ویژگی های جدید از جمله حالت جدید light و همچنین Reserved Storage برای به حداقل رساندن تاثیر نصب به روزرسانی، در نسخه ی جدید قابل  مشاهده است.

همچنین در آپدیت ماه مه ۲۰۱۹، حالت Windows Sandbox معرفی شده است تا اپلیکیشن های غیرقابل اطمینان را به صورتی ایمن و بدون اینکه برای سیستم خطری ایجاد شود، اجرا می کند. عیب یابی توصیه شده یا Recommended Troubleshooting به کاربران کمک می  کند تا بتوانند برای رفع مشکلات خود به صورت خودکار از آن استفاده کنند. درنهایت کاربران  Windows 10 Home می توانند Quality Updates را متوقف کنند. مجددا، قابلیت جست وجو به صورت یک ویژگی مستقل در این نسخه در دسترس کاربران قرار دارد و می توانند در کل سیستم به جست وجو بپردازند. کاربران می توانند ساعت های کارکرد فعال سیستم را تنظیم کنند.

همانند نسخه های قبلی به روزرسانی ویندوز ۱۰، نسخه ی ۱۹۰۳ نیز به تدریج در دسترس تمامی کاربران قرار خواهد گرفت. نسخه ی جدید ابتدا در دسترس دستگاه های جدیدتر قرار گرفته است و سپس برای سایر دستگاه ها نیز منتشر می شود. معمولا اغلب دستگاه ها به صورت خودکار ظرف چند هفته ی اول به روزرسانی ویندوز ۱۰ را دریافت می  کنند، اما انتظار می رود که بعد از گذشت چند ماه، ویژگی  های به روزرسانی  شده ی جدید در دسترس همه ی کاربران قرار گیرد. با وجود این، امکان دریافت به روزرسانی جدید ویندوز ۱۰ به صورت دستی و در سه روش مختلف وجود دارد.

کاربران می توانند به سه روش به روزرسانی نسخه ی ماه مه ۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ یعنی نسخه ی ۱۹۰۳ را دانلود و نصب کنند که عبارت اند از :

  • به روزرسانی ازطریق Windows Update
  • به روزرسانی ازطریق نرم افزار Update Assistant
  • به روزرسانی ازطریق ابزار Media Creation Tool

نکته ی مهم: باوجودی که دریافت نسخه ی به روزرسانی فرآیندی غیرمخرب برای سیستم محسوب می شود، اما قبل از کلیک کردن روی دکمه ی نصب یا Install، بهتر است کاربران نسخه ی پشتیبان موقت را ایجاد کنند. در این صورت اگر به هر دلیلی، مسئله ای خاص پیش آمد یا نیاز به لغو تغییرات بود، این امکان وجود داشته باشد.

به روزرسانی ازطریق Windows Update

یکی از امن ترین روش ها برای دریافت نسخه ی  به روزرسانی ماه مه ۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ آن است که کاربران منتظر بمانند تا نوتیفیکیشن در دسترس بودن به روزرسانی را روی دستگاه خود دریافت کنند. با وجود این، اگر مدت زمانی گذشته و هنوز خبری از نسخه ی به روزرسانی ویندوز نشده است، دریافت به روزرسانی نسخه ی جدید کار سختی نیست و به راحتی قابل دانلود و نصب کردن است.

برای دریافت نسخه ی ۱۹۰۳ ویندوز با استفاده از به روزرسانی داخلی ویندوز یا Windows Update مراحل ذیل را طی کنید:

  • تنظیمات یا Settings را باز کنید.
  • روی Update & Security کلیک کنید.
  • روی Windows Update کلیک کنید.
  • روی دکمه ی Check for updates کلیک کنید.

 

  • روی دکمه ی Download and install now در قسمت پایین Feature Update to Windows 10 برای دریافت نسخه ی ۱۹۰۳ کلیک کنید.
  • روی دکمه ی Restart Now کلیک کنید.

پس از تکمیل مراحل، نسخه ی جدید به صورت خودکار دانلود و نصب می شود. این روش دریافت به روزرسانی، همانند دریافت به روزرسانی quality update است با این تفاوت که مراحل دانلود و نصب کمی طولانی تر خواهد بود.

اگر از روش به روزرسانی داخلی ویندوز یا Windows Update استفاده کردید و دستگاه شما به روزرسانی نشد، امکان دارد مایکروسافت دستگاه شما را بلاک کرده باشد. احتمال دارد نسخه ی جدید با دستگاه شما از نظر سخت افزاری یا نرم افزاری سازگاری ندارد و به همین دلیل مایکروسافت امکان به روزرسانی نمی دهد.

به روزرسانی ازطریق نرم افزار یا Update Assistant

اگر دستگاه شما با به روزرسانی ویژگی جدید سازگار است، اما با به روزرسانی به روش Windows Update مشکل دارید، می توانید به راحتی ازطریق نرم افزار Update Assistant نسخه ی ماه مه ۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ را دریافت کنید.

برای دانلود نسخه ی جدید ویندوز ۱۰ با استفاده از Assistant Update، مراحل ذیل را طی کنید:

  • وب سایت پشتیبانی مایکروسافت یعنی Microsoft support را باز کنید.
  • روی دکمه Download tool now کلیک کنید.
  • دوبار روی فایل Windows10Upgrade برای راه اندازی assistant کلیک کنید.
  • روی دکمه ی Update Now کلیک کنید.

 

  • روی دکمه Next کلیک کنید.
  • روی دکمه Restart Now کلیک کنید.

پس از طی این مراحل، Update Assistant فایل های مورد نیاز را دانلود می کند و نسخه ی ۱۹۰۳ نصب می شود. دانلود و نصب نسخه ی جدید ویندوز با این روش باتوجه به سرعت اینترنت و سخت افزار سیستم  کاربران، درحدود یک ساعت یا بیشتر زمان خواهد برد.

به روزرسانی ویندوز ۱۰ با ابزار Media Creation Tool

کاربران می توانند برای دریافت به روزرسانی نسخه ی ماه مه ۲۰۱۹ ویندوز ۱۰ از ابزار Media Creation Tool نیز استفاده کنند. برای دریافت به روزرسانی به  این روش، مراحل ذیل را طی کنید:

  • وب سایت پشتیبانی مایکروسافت یا Microsoft support را باز کنید.
  • روی دکمه ی Download tool کلیک کنید.
  • روی فایل MediaCreationTool1903 .exe دوبار کلیک کنید تا فرایند به روزرسانی آغاز شود.
  • روی دکمه ی Accept کلیک کنید.
  • دکمه ی Upgrade this PC now را انتخاب کنید.

 

  • روی دکمه ی Accept کلیک کنید.
  • گزینه ی انتخاب شده ی Keep personal files and apps را تأیید کنید.

 

نکته ی مهم: اگر این گزینه انتخاب نشده بود، روی Change what to keep link کلیک کنید تا گزینه ای برای حفظ اپلیکیشن ها، تنظیمات و فایل های خود پس از به روزرسانی در اختیار داشته باشید.

  • روی دکمه نصب یا Install کلیک کنید.

پس از تکمیل مراحل فوق، ابزار Media Creation Tool نصب نسخه ی ۱۹۰۳ ویندوز ۱۰ را بدون حذف و تغیبر اپلیکیشن ها، تنظیمات و فایل های شخصی روی رایانه، لپ تاپ یا تبلت ادامه می دهد.

اگر هیچ کدام از این روش ها مناسب نبود، کاربران می توانند از ابزار Media Creation Tool و درایو USB و قابلیت بوت شدن استفاده کنند و آخرین نسخه ی ویندوز ۱۰ را با تغییرات جدید دریافت کنند.

راهنمای کلی توسعه و بازاریابی اپلیکیشن

توسعه و بازاریابی اپلیکیشن برای بسیاری از استارتاپ ها و حتی کسب وکارهای باسابقه نقشی حیاتی دارد. با راهکارهایی ساده می توان برخی مراحل آن را تسهیل کرد.

به نقل از زومیت، افراد و گروه هایی که اولین بار توسعه ی اپلیکیشن را تجربه می کنند، عموما سؤال های مشترکی دارند. درواقع، صرف نظر از مشکلات برنامه نویسی و توسعه و رفع اشکال،  توزیع و بازاریابی نیز ذهن آن ها را به خود مشغول می کند. به عنوان مثال، وقتی اپلیکیشنی را به عنوان اولین توسعه دهنده طراحی و عرضه می کنید، چنین سؤال هایی ذهن شما را به خود مشغول خواهد کرد: آیا اپلیکیشن من ارزش افزوده خواهد داشت؟ آیا پذیرفتنی خواهد بود؟ چگونه به مردم درباره ی آن اطلاع رسانی کنم؟

علاوه بر این سؤال ها، بسیاری از سؤال های دیگر هم ذهن توسعه دهندگان مستقل یا بنیان گذاران استارتاپ را به خود مشغول می کند. آن ها عموما ایده ای اولیه یا طرحی شبیه به ایده ای موجود دارند؛ اما از نتیجه دهی نهایی آن مطمئن نیستند. در این مقاله، برخی از سؤال ها و شک و تردیدهای اولیه در توسعه ی اپلیکیشن را بررسی و راهکارهایی برای حلشان ارائه می کنیم.

کدام ایده را انتخاب کنیم؟

بسیاری از کارآفرینان موفق کسب وکار خود را از میان چندین ایده ی اپلیکیشن متولد کرده اند. درواقع، نمی توان خود را به یک ایده محدود کرد؛ زیرا محدودشدن به یک ایده مانند این خواهد بود که موسیقی دانی با یک تک آهنگ به دنبال شهرت جهانی باشد. هیچ آهنگ ساز یا خواننده ای نمی داند کدام آهنگش بیش از سایر با استقبال مواجه می شود. برای ایده های اپلیکیشنی نیز عموما همین روند ایجاد می شود.

پیشنهاد بهینه برای کارکردن روی ایده ها، اختصاص زمان مناسب برای انتظار جذب اولین مخاطبان خواهد بود. به بیان دیگر، شما به عنوان توسعه دهنده یا بنیان گذار باید ایده های خود را به ترتیب به اپلیکیشن تبدیل کنید و برای هرکدام ۴ تا ۶ ماه انتظار به منظور جذب مخاطب در نظر بگیرید.

چگونه شروع کنیم؟

قدم اول شروع توسعه ی اپلیکیشن، اجرای ایده روی کاغذ است. در مرحله ی اول، باید هر آنچه از اپلیکیشن آینده ی خود انتظار دارید، روی کاغذ پیاده و علاوه بر طراحی های کلی گرافیکی، باید حتی از توضیحات متنی برای نشان دادن انتظارات از اپلیکیشن آینده استفاده کنید.

پس از اجرای اولیه ی ایده روی کاغذ، نوبت به تولید طرح اولیه (پروتوتایپ) می رسد. ابزارهای متعددی در اینترنت وجود دارند اجرای پروتوتایپ را برای توسعه دهندگان آسان می کنند. فراموش نکنید در نمونه ی اولیه ی اپلیکیشن، باید تمامی جزئیات مد نظر خود را با تمامی صفحات اجرا کنید. همین طرح اولیه برای توضیح ایده و حتی جذب سرمایه گذار کاربرد خواهد داشت؛ پس باید کاربردهای نهایی ایده را نمایش دهد.

پس از آماده سازی طرح اولیه، دو راه در پیش دارید: یا خودتان توسعه دهنده هستید یا توانایی اجرای نهایی را ندارید. در حالت اول، وظیفه مشخص است و باید با ابزارها و زبان های دردسترس، اپلیکیشن نهایی را تولید کنید. در حالت دوم، می توانید طرح و ایده را با همکاری شرکت یا شخصی دیگر اجرا کنید. نکته ی مهم در این رویکرد، اهمیت دادن به قراردادهای حفظ امانت داری و اطلاعات طرفین است.

استقبال از اپلیکیشن؟

برای پاسخ به این پرسش  چاره ای جز عرضه ی سریع نمونه ی اولیه ی اپلیکیشن ندارید. این نمونه می تواند MVP یا اپلیکیشنی نهایی با حداقل امکانات باشد. هیچ گاه در مرحله ی بررسی بازار، به دنبال اپلیکیشن کامل و بدون نقص نباشید. درواقع، هرچه قدر هم تلاش کنید، اپلیکیشن تا همیشه نیاز به بهبود خواهد داشت؛ درنتیجه در مراحل اولیه، آن را به بازار عرضه کنید تا استقبال شدن یا نشدن از آن مشخص شود.

اپلیکیشن اولیه را با حداقل امکانات و هرچه سریع تر عرضه کنید

پس از اجرای قابلیت های هسته ای اپلیکیشن، آن را هرچه زودتر در مارکت های اپلیکیشن یا وب سایت خود منتشر کنید. با بازاریابی ابتدایی، مشتریان اولیه را به دریافت اپلیکیشن تشویق کنید و منتظر بازخورد باشید. هرگونه بازخورد، حتی انتقادات تند، در این مرحله ارزشمند است؛ چراکه نشان دهنده ی  مقبول بودن ایده خواهد بود. درواقع، کاربری هم که انتقادهای تندی به قابلیت های اپلیکیشن می کند، ایده را پسندیده و تنها از درست اجرانشدن آن گله مند است.

وب اپلیکیشن یا اپلیکیشن اختصاصی؟

میلیون ها اپلیکیشن در مارکت های اندروید و iOS وجود دارند و شما برای دیده شدن باید با دسته ی بزرگی از آن ها رقابت کنید. درمقابل، وب اپلیکیشن ها هنوز تجربه ی کاری خالص و بی نقصی به کاربر ارائه نمی کنند و با وجود پیشرفت های سریعی که در دنیای وب اپلیکیشن های پیش رونده یا PWA شاهد بوده ایم، هنوز راه زیادی تا پذیرش عمومی آن ها باقی مانده است. درنتیجه، می توان ادعا کرد هنوز برای بهترین تجربه ی کاربری باید اپلیکیشن اختصاصی اندروید یا iOS را توسعه دهید. درواقع، اکثر کارشناسان اعتقاد دارند وب اپلیکیشن هنوز فقط در دسکتاپ کاربرد بهینه دارد.

توسعه ی داخلی یا برون سپاری؟

بسیاری از برترین و مشهورترین محصولات کنونی بازار حداقل در مراحل ابتدایی ازطریق قراردادهای برون سپاری تولید شده اند. از میان آن ها می توان به Alibaba ،Fab.com ،Digg و Skype اشاره کرد. در مراحل اولیه، به ویژه آماده سازی نمونه های ابتدایی، پیشنهاد اکثر کارشناسان به برون سپاری است. شرکت یا گروهی را پیدا کنید که ایده ی شما را به بهترین نحو درک و نمونه ای راضی کننده از آن اجرا کند. فراموش نکنید در مراحل ابتدایی باید تاحدممکن هزینه ها را پایین نگه دارید.

اولویت اول در مراحل ابتدایی توسعه ی اپلیکیشن، باید رساندن آن به دست مشتری در سریع ترین زمان باشد. پس از اینکه تقاضا و استقبال درخور توجه از اپلیکیشن مشاهده شد، می توان روی توسعه ی حرفه ای تر و حتی استخدام توسعه دهنده سرمایه گذاری کرد.

ثبت در مارکت های رسمی

ثبت رسمی اپلیکیشن ها در مارکت های اندروید و iOS به حساب کاربری توسعه دهنده نیاز دارد. برای اپل باید هزینه  ی سالانه ی ۹۹ دلار و برای گوگل ۲۵ دلار بپردازید. روند بارگذاری نیز باید با نظارت کامل تیم توسعه و رعایت قوانین مندرج در مارکت ها انجام شود. توسعه دهندگان ایرانی راهکارهای کمی آسان تر هم دارند؛ چراکه می توانند اپلیکیشن خود را ازطریق مارکت های متنوع ایرانی همچون بازار یا سیب اپ به دست مخاطبان برسانند. البته، پیشنهاد می کنیم اگر طرحی حرفه ای با هدف جذب حداکثری مخاطبان دارید، حتما عرضه ی اپلیکیشن در مارکت های رسمی گوگل پلی و اپ استور را هم در نظر داشته باشید.

رایگان یا پولی؟

چنین تصمیمی فقط به طرح و برنامه ی شما از آینده ی کسب وکار مرتبط می شود. فراموش نکنید بخت تبدیل به فیسبوک یا توییتر بعدی در دنیای کنونی، بسیار کم خواهد بود. به بیان دیگر، نمی توان روی طرحی رایگان با امید به افزایش پایگاه مشتریان و درآمدزایی از آن ها فکر کرد.

پرداخت درون برنامه ای راهکاری کاربردی برای درآمدزایی اپلیکیشن است

به هرحال، تصمیم گیری در این زمینه به طرح کسب وکارتان مرتبط است؛ اما کارشناسان عموما طرح های پرداخت درون برنامه ای را استراتژی مناسبی برای درآمدزایی می دانند. در چنین طرحی، کاربر ابتدا با قابلیت های سرویس شما آشنا می شود و درصورت تمایل، برای قابلیت های بیشتر هزینه می پردازد. از روش های دیگر درآمدزایی می توان به فروش مستقیم اپلیکیشن و تبلیغات درون برنامه ای و ثبت نام دوره ای کاربران اشاره کرد که هرکدام قوت ها و ضعف های خاص خود را دارند.

پس از انتشار چه کنیم؟

محصولات خود به خود فروخته نمی شوند و شما به صورت مستقیم با مشتری باید ارتباط برقرار کنید تا به خرید تشویق شود. برای اپلیکیشن ها هم همین روند جریان دارد و پس از ارائه ی آن ها در مارکت های اپلیکیشن، باید راهکارهایی برای شناساندن بهتر اتخاذ کنید.

بهینه سازی اپلیکیشن برای مارکت، رویکردی شبیه به بهینه سازی وب سایت برای موتورهای جست وجو دارد. این بهینه سازی باید در مرحله ی اول عرضه ی اپلیکیشن انجام شود تا پیداکردن سرویس شما در میان انبوه رقبا، آسان باشد. پس از بهینه سازی نیز باید رویکردهای بازاریابی و تبلیغات بسته به استراتژی و بودجه ی سازمان انجام شود.

چگونه بازاریابی کنیم؟

در میان روش های متنوع بازاریابی اپلیکیشن، می توان پیشنهاد افراد و شرکت های دیگر را بهترین رویکرد دانست. در چنین روشی، اپلیکیشن شما را شرکت های دیگر و کنفرانس های خبری و حتی وبلاگ ها و اینفلوئنسرهای دنیای فناوری به دیگران شناسایی می کنند. اگر پس از اجرای این روش با استقبال مناسب رو به رو شدید، حتما آن را ادامه دهید.

نکته ی مهم دیگر در بازاریابی اپلیکیشن، دیدگاه ها و بازخوردهایی است که کاربران در صفحه ی اپلیکیشن می نویسند. هرگونه دیدگاه منفی باید بررسی و پاسخ داده شود. شاید برخی از دیدگاه ها رویکرد دشمنی داشته باشند؛ اما به هرحال آن ها را نیز باید بادقت بخوانید و پاسخ دهید. دیدگاه های کاربردی نیز برای بهبود اپلیکیشن در به روزرسانی های بعدی کاربردی هستند.

اپلیکیشن چندمنظوره یا توسعه ی مجزا؟

برخی افراد و شرکت ها برای آسان تر شدن کار توسعه، اپلیکیشن ها را به صورت چندمنظوره و چندپلتفرمی (Cross Platform) توسعه می دهند. به  عبارت دیگر، آن ها ایده ی خود را با یک زبان اجرا می کنند و سپس با ابزارهای موجود، آن را برای همه ی پلتفرم ها توسعه می دهند. چنین رویکردی عموما به نتیجه ی مناسب ختم نمی شود.

برای هر پلتفرم اپلیکیشن مجزا توسعه دهید

اپلیکیشن هایی که با یک زبان و برای چند پلتفرم نوشته می شوند، عموما کارایی مناسبی ندارند. به علاوه، در به روزرسانی آن ها مشکلات متعددی ایجاد می شود. به هرحال، وجود زبان های برنامه نویسی متنوع برای پلتفرم های متنوع بی دلیل نیست؛ به همین دلیل، پیشنهاد می کنیم با کمی هزینه ی بیشتر، اپلیکیشن خود را به صورت مجزا برای پلتفرم های هدف توسعه دهید.

هزینه ی توسعه ی اپلیکیشن؟

پاسخ به این پرسش  به عوامل بی شماری وابسته است. هیچ گاه نمی توان بازه ی مشخصی از هزینه ی توسعه ی اپلیکیشن داشت؛ اما آشنایی با عوامل تأثیرگذار،  خالی از لطف نخواهد بود.

عوامل اولیه و مهم در هزینه ی توسعه ی اپلیکیشن به قابلیت های آن وابسته هستند؛ عواملی همچون منو ثبت نام، اتصال به درگاه های بانکی یا سرویس های دیگر و قابلیت های پیام رسانی، همگی هزینه ی توسعه ی اپلیکیشن را افزایش می دهند. به علاوه، توسعه ی اپلیکیشن برای سیستم عامل iOS نیز خصوصا در ایران هزینه ای بیشتر از اندروید خواهد داشت؛ چراکه تعداد توسعه دهندگان این سیستم عامل در کشور کمتر است و آن ها هزینه های بیشتری برای توسعه و بارگذاری اپلیکیشن ها پرداخت می کنند.

اگر موفق نشدیم؟

اپلیکیشن ها نیز مانند بسیاری از ایده های استارتاپی احتمال شکست دارند. برخی ایده های اپلیکیشن در همان مراحل اول شکست می خورند که توسعه دهنده یا بنیان گذار آن ها باید از چنین شکستی خوشحال هم باشد؛ چراکه کمترین هزینه ها را برای شکست خود پرداخت کرده است.

در میان افراد مشهور و موفق در دنیای اپلیکیشن، همه ی آن ها ایده ها و انتخاب های فجیع هم داشته اند. رمز موفقیت آن ها عبور از انتخاب های ناموفق و تلاش برای اجرای ایده های بهتر بوده است. آن ها با یادگیری از شکست ها، ایده های بعدی را اجرا می کنند که بالاخره در یکی موفق می شوند.

معرفی تعدادی از استارتاپ های موفق حوزه بلاک‌ چین

استارتاپ های یونیکورن صنعت بلاک چین تلاش می کنند با ایده های خلاقانه ، ایمنی اطلاعات کاربران صنعتی را افزایش دهند و فرآیندهای کاری مختلف را تسهیل کنند.

به نقل از زومیت، صنعت بلاک چین با سرعت بالایی در حال رشد است و تخمین زده شده تا سال ۲۰۲۴ ارزش آن تا ۷.۵ میلیارد دلار افزایش پیدا کند. یکی از دلایل رشد بلاک چین این است که با صنایع مختلف ادغام می شود و استارتاپ های زیادی با استفاده از فناوری آن ایده های خلاقانه ارائه می دهند.

بلاک چین به زنجیره ای از بلاک ها گفته می شود که داده ها را به شکلی غیرقابل تغییر ذخیره می کنند. از آنجایی که اطلاعات ذخیره شده قابل تغییر نیستند، این فناوری در سیستم های نیازمند شفافیت، احراز هویت و ردیابی کاربر مانند سیستم حمل و نقل و تراکنش های مالی کاربرد زیادی دارد. همچنین جنبه های فنی بلاک چین باعث می شود سیستم های استفاده کننده از این فناوری، سطح ایمنی بالایی داشته باشند. نام بلاک چین ابتدا به عنوان فناوری پشتیبان بیت کوین و سپس سایر رمز ارزها شناخته شد.

در سال های اخیر، نام فناوری بلاک چین بیشتر از هر زمانی در اخبار به چشم می خورد و همین موضوع باعث شده نه تنها استارتاپ ها، بلکه شرکت های بزرگ مانند IBM، مایکروسافت، مسترکارت و آمازون نیز خدماتی را مبتنی بر فناوری بلاک چین ارائه دهند.

در ادامه ی این مقاله به معرفی تعدادی از استارتاپ های یونیکورن (استارتاپی با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) صنعت بلاک چین و خدماتی که ارائه می دهند می پردازیم و سپس تعدادی از پرطرفدارترین استارتاپ های اخیر این صنعت را بررسی می کنیم.

۱- استارتاپ کوین بیس (Coinbase)

کوین بیس، صرافی ارز دیجیتال است که امکان معامله ی ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین، بیت کوین کش، اتریوم، اتریوم کلاسیک و لایت کوین را با واحد پول ۳۲ کشور فراهم می کند؛ درواقع کوین بیس پلتفرم آنلاینی است که به تاجران و مصرف کنندگان اجازه می دهد با ارزهای دیجیتال معامله کنند. کاربران با استفاده از خدمات کوین بیس می توانند کیف پول دیجیتال خود را بسازند و با اتصال به حساب بانکی، اقدام به خرید و فروش بیت کوین کنند.

استارتاپ کوین بیس در سال ۲۰۱۲ توسط برایان آرمسترانگ و فرد ارسام در کالیفرنیای آمریکا بنیان گذاری شد و در تابستان همان سال در برنامه ی مرکز رشد وای کامبیناتور ثبت نام کرد. کوین بیس کار سرویس های خرید و فروش بیت کوین ازطریق نقل و انتقال بانکی را چند ماه بعد راه اندازی کرد و پنج میلیون دلار در سری اول سرمایه گذاری دریافت کرد. این استارتاپ در سایر دورهای سرمایه گذاری نیز موفق بود و به یک استارتاپ یونیکورن تبدیل شد. کوین بیس دو محصول اصلی دارد:

  • یک سرویس جهانی مبادله برای تجارت انواع دارایی های دیجیتال در پلتفرم تخصصی تجاری
  • یک کارگزار خرده فروشی بیت کوین، بیت کوین کش، اتر، اتریم کلاسیک و لایت کوین برای ارز فیات (پولی که توسط دولت ها منتشر می شود اما پشتوانه ی فیزیکی مانند طلا و نقره ندارد)

کوین بیس علاوه بر خدمات ذکرشده، مجموعه ای از سیستم های پردازش پرداخت تجاری و ابزارهایی را فراهم می کند که از وب سایت های پرترافیک در اینترنت پشتیبانی می کند.

۲- استارتاپ بیت مین (Bitmain)

بیت مین، سازنده ی سخت افزارهای استخراج بیت کوین (ASIC) و ارائه دهنده ی سایر خدمات مرتبط با ارزهای دیجیتال، بلاک چین و هوش مصنوعی است. دفتر اصلی استارتاپ بیت مین در بیجینگ، پایتخت چین واقع شده است و در شهرهایی مانند سان فرانسیسکو، هنگ کنگ و شنزن شعبه دارد. استارتاپ بیت مین در سال ۲۰۱۳ توسط ژیهان وو و میکری ژان بنیان گذاری شد و پنج سال بعد به بزرگ ترین طراح جهانی مدارهای مجتمع با تخصص خاص (ASIC) تبدیل شد. علاوه بر این، بیت مین بزرگ ترین استخرهای جهانی استخراج بیت کوین یعنی BTC.com و Antpool را مدیریت می کند. بیت مین استارتاپی پیشرو در اکوسیستم تکنولوژی بلاک چین است که مجموعه ای از پلتفرم های بلاک چین و استارتاپ ها را پشتیبانی می کند و حضوری فعال در توسعه ی صنعت و جامعه دارد.

استارتاپ بیت مین در سال ۲۰۱۸ به سود خالص ۷۴۲ میلیون دلاری رسید و طبق گزارش تک کرانچ در سه ماهه ی دوم همان سال به ارزش بیش از یک میلیارد دلار رسید و یونیکورن شد.

بیت مین از اواخر سال ۲۰۱۵ فعالیت خود را در صنعت هوش مصنوعی (AI) آغاز کرد و اولین تراشه ی یادگیری عمیق هوش مصنوعی را در در سال ۲۰۱۷ و تحت برند Sophon عرضه کرد. این تراشه های هوش مصنوعی توانایی اپلیکیشن هایی مانند بینایی ماشین، مراکز داده، سوپرکامپیوترها و رباتیک را افزایش می دهند.

۳- استارتاپ سرکل (Circle)

سرکل، پلتفرم آنلاینی است که به کاربران اجازه می دهد نقل و انتقالات مالی خود را سریع تر و آسان تر انجام دهند. سرکل پی (Cicle Pay)، پلتفرم پرداخت موبایل این شرکت با استفاده از  فناوری بلاک چین، انتقال پول را تسهیل و تسریع می کند و همچنین امکان نگه داری، ارسال و دریافت ارزهای سنتی فیات را برای کاربران خود فراهم می کند. استارتاپ سرکل یک شرکت پرداخت نظیربه نظیر است که توسط جرمی آلایر و شان نویل در سال ۲۰۱۳ بنیان گذاری شد.

پلتفرم این شرکت مدل جدیدی از خدمات مالی را در سطح جهانی عرضه می کند تا کاربران معمولی، شرکت ها و کارآفرینان بتوانند فعالیت هایی مانند تجارت، سرمایه گذاری و جذب سرمایه را به شکلی مطمئن و به صورت آنلاین انجام دهند. دریافت سرمایه از شرکت هایی مانند فیسبوک، گلدمن ساکس و… در چند دور سرمایه گذاری کمک کرد این استارتاپ به یکی از یونیکورن های صنعت بلاک چین تبدیل شود.

هدف از بنیان گذاری استارتاپ سرکل، توسعه و گسترش تکنولوژی رمزارز  بود تا همه ی مردم در هر جای دنیا در ساخت اقتصادی عادلانه تر و دسترسی پذیرتر مشارکت داشته باشند. این استارتاپ در سال ۲۰۱۶ خدمات کیف پول بیت کوین را برای خرید و فروش بیت کوین ارائه داد که هنوز ارائه ی آن را متوقف نکرده است و تلاش می کند خدماتی مرتبط با نسل بعدی فناوری بلاک چین ارائه دهد.

۴-  استارتاپ رابین هود (Robinhood)

رابین هود یکی دیگر از استارتاپ های یونیکورن صنعت بلاک چین است که در سال ۲۰۱۳ بنیان گذاری شد و دفتر اصلی آن در کالیفرنیای آمریکا است. اپلیکیشن موبایل این استارتاپ، رابین هود نام دارد و به کاربران اجازه می دهد بدون پرداخت کارمزد، بورس اوراق بهادار آمریکا و رمز ارزها را خرید و فروش کنند.

استارتاپ رابین هود با جذب سرمایه ی ۵۳۹ میلیون دلاری، سال گذشته اعلام کرد قصد دارد سهام خود را به صورت عمومی عرضه کند. موفقیت رابین هود در عرضه ی عمومی سهام نقش مهمی در رشد و پیشرفت صنعت بلاک چین و فین تک خواهد داشت.

۵- استارتاپ بریو (Brave)

بریو، یک مرورگر رایگان و متن باز است که توسط شرکت نرم افزاری بریو و بر پایه مرورگر کرومیم ارائه شده است. این شرکت قصد دارد امنیت و سرعت وب گردی را برای کاربران افزایش دهد و همچنین سهم درآمد تبلیغاتی را برای تولیدکنندگان محتوا افزایش دهد. درواقع هدف استارتاپ بریو این است که اکوسیستم تبلیغات آنلاین را با استفاده از میکروپیمنت یا پرداخت های کوچک و یک راه حل جدید اشتراک گذاری درآمد، برای کاربران و ناشران بهتر کند.

بریو، اولین مرورگر مبتنی بر بلاک چین دنیا است که بیش از ۲۰ میلیون بار دانلود شده است. این استارتاپ در سال ۲۰۱۵ با نام Hyperware Labs در ایالت دلور آمریکا معرفی شد، سپس با انتقال دفتر اصلی به کالیفرنیا نام خود را به بریو تغییر داد. دلیل شهرت مرورگر بریو، ایده ی خلاقانه ی آن، یعنی اختصاص توکن های مخصوص به کاربرانی است که آگهی های تبلیغاتی را حین وب گردی مشاهده می کنند. این توکن ها، Basic Attention Token یا به اختصار، BAT نام دارند و قابل تبدیل به پول نقد در صرافی های رمزارز هستند.

کاربران با استفاده از مرورگر بریو می توانند آگهی های متجاوز را مسدود کنند و اجازه ی دسترسی به اطلاعاتی مانند موقعیت مکانی و فعالیت های پیشین خود را ببندند. این روزها حجم تبلیغات در وب سایت شرکت های بزرگی مانند گوگل و فیسبوک به شدت بالا رفته است و استارتاپ بریو تلاش می کند با ارائه ی راه حلی خلاقانه این مشکل را برطرف کند.

نسخه ی جدید مرورگر بریو، ویژگی جدیدی دارد که اجازه می دهد کاربران نوع آگهی های دلخواه خود را از میان آگهی های فروخته شده و آگهی های مسدودشده انتخاب کنند؛ سپس شرکت ۵۵ درصد درآمد حاصل از تبلیغات را به ناشران محتوا می دهد و خود شرکت و کاربران آن هرکدام ۱۵ درصد سهم می برند. کاربران همچنین می توانند بخشی از درآمد خود را ازطریق پرداخت های کوچک به ناشران اهدا کنند.

استارتاپ بریو، طبق گزارش تک کرانچ ۷۲ میلیون دلار از شرکت هایی مانند Founders Fund، Huiyin Blockchain Venture و… سرمایه جذب کرده است.

۶- استارتاپ تِنکس (Tenx)

تنکس، یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین است که در سنگاپور بنیان گذاری شده است و امکان ذخیره ی امن رمز ارز را در یک کیف پول دیجیتال مبتنی بر ارز فراهم می کند. تنکس علاوه بر کیف پول دیجیتال، یک کارت فیزیکی به کاربران خود ارائه می دهد که می توانند به کمک آن، ارزهای دیجیتال خود را حتی در فروشگاه هایی که رمزارز نمی پذیرند، خرج کنند.

همان طور که می دانید، فروشگاه های کمی اجازه می دهند مردم با استفاده از رمزارزها خرید کنند و درواقع استارتاپ تکنس این مشکل را حل کرده است. کاربران با استفاده از یک DSS (سیستم پشتیبانی از تصمیم) می توانند قوانینی مانند محدودیت مقدار خرید روی کارت های خود بگذارند و به این شکل، مخارج خود را مدیریت کنند. همچنین کاربران می توانند انتخاب کنند که از کدام رمز ارز برای خرید استفاده شود یا درصدی برای مقدار استفاده از هرکدام تعیین کنند.

پلتفرم تنکس درحال حاضر هیچ مبلغی بابت هر تراکنش کسر نمی کند و تنها هزینه ای که کاربر باید پرداخت کند، ۱۵ دلار برای دریافت کارت فیزیکی و ۱.۵ دلار برای کارت دیجیتال است. همچنین کاربرانی که قصد ندارند در سال بیش از هزار دلار تراکنش مالی داشته باشند، باید سالانه ۱۰ دلار پرداخت کنند. برخی ویژگی های ایمنی پلتفرم تنکس عبارت اند از:

  • احراز هویت دو مرحله ای برای حفاظت از تمامی حساب ها
  • مدیریت چند امضایی ذخیره سازی سرد (ذخیره سازی سرد به کیف پول های دیجیتالی گفته می شود که مستقل از نوع اتصال به اینترنت است و نمی توان از راه دور آن را هک کرد) برای حفظ ایمنی حساب کاربر در بلندمدت
  • ذخیره سازی استاندارد کلید خصوصی برای هر کیف پول تنکس که به کاربران اجازه می دهد کلیدها را خودشان ذخیره کنند
  • ارسال نوتیفیکیشن ایمیلی برای هر فعالیتی که در حساب کاربر انجام می شود
  • رمزگذاری داده ها
  • رمزگشایی با اثر انگشت در دستگاه های موبایل

طبق گزارش تک کرانچ، استارتاپ تنکس بیش از ۱۵۹ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است و قصد دارد ابزارهای جدیدی را برای کسب وکارها، استارتاپ ها و بازرگانان توسعه دهد.

۷-  استارتاپ استاتوس (Status)

استاتوس، یک مرورگر، پیام رسان و کیف پول رمز ارز است که قصد دارد ارتباطی ایمن را برای کاربران خود فراهم کند. نرم افزار استاتوس شبیه به پیام رسان تلگرام است اما پلتفرمی پیچیده تر دارد. این نرم افزار، روشی آسان را برای کاربران فراهم می کند تا با اپلیکیشن های غیرمتمرکز روی بلاک چین اتریوم تعامل داشته باشند.

اپلیکیشن های غیرمتمرکز (DApps) بعد از پیدایش اتریوم (پلتفرمی برای ساخت آن ها) محبوبیت پیدا کردند. درحال حاضر هزاران اپلیکیشن غیرمتمرکز زیادی وجود دارد و هرقدر توانایی های بلاک چین اتریوم بیشتر می شود، تعداد اپلیکیشن های غیرمتمرکز و پروژه های آن نیز بیشتر شده است و دنبال کردن اپلیکیشن های دلخواه ی کاربران سخت تر می شود. این دقیقا همان جایی است که استاتوس وارد عمل می شود و به کاربران اجازه می دهد با این اپلیکیشن های غیرمتمرکز روی گوشی های اندروید و iOS تعامل داشته باشند؛ به این صورت که دستگاه های متصل، به نودهای کلاینت سبک در شبکه ی بلاک چین اتریوم تبدیل می شوند و درنتیجه با دسترسی  به اکوسیستم اتریوم از هر نقطه ی دنیا می توانند مورد استفاده قرار بگیرند. ویژگی های ارائه شده توسط استاتوس عبارت اند از:

  • اپلیکیشنی که کاربران می توانند با استفاده از آن چت کنند، معاملات تجاری انجام دهند و به اپلیکیشن های غیرمتمرکز دسترسی داشته باشند
  • ایجاد محیطی برای استارتاپ های نیازمند سرمایه، حمایت قانونی و آموزش
  • ایجاد محیطی ساده برای توسعه دهندگانی که قصد دارند اپلیکیشن غیرمتمرکز خود را بسازند
  • محیط توسعه دهنده ی یکپارچه برای ارائه ی خدمات آموزشی در مورد اپلیکیشن های غیرمتمرکز

استاتوس طوری طراحی شده است که هم عملکرد یک مرورگر اتریوم و هم یک پلتفرم پیام رسان غیرمتمرکز را داشته باشد. شرکت با استفاده از این سیستم ترکیبی قصد دارد تعداد کاربران خود را افزایش دهد و از طرفی به مأموریت و اصول اتریوم نزدیک باشد.

پیام رسان این نرم افزار، ابزاری است که کاربران سراسر جهان می توانند از آن استفاده کنند و معاملات خصوصی ایمنی با یکدیگر داشته باشند. از طرف دیگر، مرورگر این نرم افزار می تواند هر اپلیکیشن غیرمتمرکز سازگاری را اجرا کند. استاتوس متن باز است و هر توسعه دهنده ای می تواند اپلیکیشن های خود را هر موقع بخواهد، در فهرست وارد کند. طبق گزارش تک کرانچ، استارتاپ استاتوس تابه حال ۹۹ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.

۸- استارتاپ موبایل گو (MobileGo)

موبایل گو یکی از استارتاپ های جالب و موفق بلاک چین است که توسط عده ای توسعه دهنده ی جوان و با هدف ترکیب صنعت بازی با فناوری بلاک چین بنیان گذاری شد. موبایل گو پلتفرم رمز ارز بازی است که امکان دسترسی به ۵۰۰ بازی را به طور رایگان فراهم می کند. صنعت بازی بسیار سودمند است و فرصت های زیادی برای ادغام فناوری ها و ساخت تجربه ی بهتر برای کاربران وجود دارد.

بازی هایی مانند فورتنایت و پابجی نشان داده اند که کاربران به بازی های چند کاربره و تعاملی با سایر کاربران از سراسر جهان علاقه دارند. به عنوان مثال، فورتنایت پایگاهی متراکم از ۲۰۰ میلیون کاربر دارد و تابه حال بیش از ۱.۲ میلیارد دلار فروش داشته است. استارتاپ موبایل گو نیز مدل مشابهی در پلتفرم خود ارائه می دهد و کاربران با بازی کردن در این پلتفرم، اعتبار رمزارزی به نام Gshare Gold دریافت می کنند. کاربران با استفاده از اعتبار خود وارد مسابقه می شوند و می توانند توکن های MGO برنده شوند؛ این توکن ها در کیف پول هایی مانند Lumi، Coinomi یا Myetherwallet قابل ذخیره سازی بوده و با رمز ارزهایی مانند HitBTC، DigiFinex یا Bitfindex قابل تعویض هستند. طبق گزارش کرانچ بیس استارتاپ موبایل گو تابه حال ۴.۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است.

دنیای پیش از نت اسکیپ؛ مرورگرهای تاریخی و فراموش شده دهه‌ ۱۹۹۰

تا پیش از معرفی مرورگر محبوب و مشهور نت اسکیپ، مرورگرهای متعددی در دنیای وب حضور داشتند که کمتر کسی امروز از آن ها اطلاع دارد.

به نقل از زومیت، بنیاد سرن یا آزمایشگاه فیزیک ذرات اروپا در سال ۱۹۸۰ تیم برنرز لی را استخدام کرد. او با مأموریت به روزرسانی سیستم های کنترلی شتاب دهنده های ذرات در آزمایشگاه استخدام شده بود. تیم پس از مدتی مشکلی را در ساختار آزمایشگاه کشف کرد. هزاران نفر به مؤسسه ی تحقیقاتی وارد شده و از آن خارج می شدند. دراین میان بسیاری از آن ها کارمندان موقت بودند.

مخترع دنیای وب درباره ی شرایط کاری آن سال ها نوشته بود:

مشکل اصلی برنامه نویس های قراردادی این بود که ابتدا باید برای درک سیستم  ها تلاش می کردند. سیستم هایی که شامل انسان ها و کامپیوترها درکنار یکدیگر بود و این مجموعه ی جذاب را پویا نگه می داشت. ازطرفی بسیاری از اطلاعات مورد نیاز تنها در ذهن افراد وجود داشت و مستند نشده بود.

تیم با درک چالش موجود در ارتباط بین سازمانی، در زمان های فراغت نرم افزاری برای حل آن توسعه داد. نرم افزار او Enquire نام داشت و به کاربران امکان ایجاد گره هایی در شبکه می داد. گره ها در اینجا به معنای صفحاتی شبیه به کارت های اطلاع رسانی هستند که اطلاعات زیادی در آن ها قرار داشت. متأسفانه زبان پاسکال که روی سیستم عامل اصلی کامپیوترهای سرن اجرا می شد، محدودیت هایی را برای ایده ی تیم ایجاد می کرد. درنهایت با وجود جذاب بودن ایده، کسی از آن استفاده نکرد و نرم افزار Enquire هم با دیسک ذخیره سازش نابود شد.

بنیاد سرن مدتی از حضور تیم برنرز لی محروم بود، اما او در بازگشت دوباره، پروژه ی World Wide Web را اجرا کرد که آینده  ای موفق انتظارش را می کشید. او در ۶ اوت سال ۱۹۹۱، مقاله ای در توضیح WWW نوشت و در گروه کاربران alt.hypertext منتشر کرد. به علاوه او کتابخانه ی کدی نیز به نام libWWW ارائه کرد که به کاربران امکان می داد تا مرورگرهای اختصاصی خود را توسعه دهند.

نقشه ی موزه ی کامپیوتر از مرورگرهای اولیه

کتابخانه ای که تیم برنرز لی برای توسعه ی مرورگر منتشر کرد، منجر به عرضه ی چندین مرورگر در مدت ۱۸ ماه شد. همین نرم افزارها در روزهای ابتدایی وب، پروژه ای که سرمایه ی زیادی هم دریافت نکرده بود، حیات آن را تضمین کردند. از میان برترین مرورگرهایی که در روزها و ماه های ابتدایی برای وب عرضه شد، می توان Mosaic را نام برد که توسط مارک اندرسن و اریک بینا در مرکز ملی کاربردهای ابرکامپیوترها (NCSA) توسعه داده شد.

مرورگر موزائیک پس از مدت کوتاهی به نت اسکیپ تبدیل شد، اما نمی توان آن را اولین مرورگر وب نامید. نقشه ای توسط موزه ی تاریخ کامپیوتر منتشر شده است که جزئیاتی از اولین نرم افزارهای مرور فضای وب ارائه می کند. نکته ی جالب درباره ی این مرورگرها، امکانات آن ها است که در برخی موارد شباهت زیادی با نمونه های امروزی دارد. در ادامه، به بررسی برخی از مرورگرهای اولیه می پردازیم که پیش از شهرت جهانی دنیای وب، متولد شدند.

مرورگر بنیاد سرن

مرورگر اصلی که برنرز لی برای وب ارائه کرده بود، کاربرد ویرایش هم داشت. طراحی او، مسیری بود که برای آینده ی مرورگرهای وب در نظر داشت. بنیاد سرن توسعه ی مرورگر لی را ادامه داد و تا سال ۱۹۹۳، این مرورگر بسیاری از قابلیت های نرم افزارهای مدرن را در خود جای داده بود.

مرورگر Cern

نقطه ی ضعف مرورگر برنرز لی این بود که تنها روی سیستم عامل NeXTStep قابلیت اجرا داشت. کمی پس از رونمایی از پروژه ی WorldWideWeb، نیکولا پلو از کارآموزان ریاضی بنیاد سرن، نسخه ای سبک تر از مرورگر را توسعه داد که قابلیت اجرا روی سیستم عامل های دیگر ازجمله یونیکس و داس را نیز داشت. درنتیجه ی توسعه ی این مرورگر جدید، دسترسی افراد بیشتر به وب ممکن شد.

Erwise

مرورگر اروایز در سال ۱۹۹۱ توسط چهار دانشجوی فنلاندی توسعه یافت و در سال ۱۹۹۲ عرضه شد. اروایز را می توان اولین مرورگری نامید که رابط کاربری گرافیکی داشت. به علاوه قابلیت جست وجوی کلمات در میان صفحات وب نیز در آن گنجانده شده بود.

برنرز لی در سال ۱۹۹۲ یادداشتی درباره ی اروایز نوشت. او اشاره ی مستقیمی به قابلیت مدیریت فونت های متعدد در این مرورگر داشت. به علاوه قابلیت خط کشیدن زیر لینک های بین صفحات و امکان دابل کلیک کردن روی آن ها، از قابلیت های مهم اروایز بودند. مرورگر فنلاندی ها همچنین قابلیت پشتیبانی از چند پنجره را هم داشت. برنرزلی مرورگر اروایز را هوشمند می دانست و تنها نکته ی عجیب آن را خطوطی بیان می کرد که دور برخی کلمات کشیده می شدند. او می گفت شاید این خطوط زمینه ای برای قابلیت های آتی در مرورگر هستند.

دلیل اصلی عدم ادامه ی حیات مرورگر اروایز، بحران اقتصادی در فنلاند بود. یکی از توسعه دهنده ها بعدا گفت که سرمایه گذاری روی پروژه های کامپیوتری به خاطر همین بحران های اقتصادی در فنلاند متوقف شد:

ما در آن زمان نمی توانستیم کسب وکاری با محوریت اروایز در فنلاند تأسیس کنیم. تنها راه برای ما، توسعه ی نرم افزار بود تا اینکه شاید نت اسکیپ آن را از ما بخرد. ما با کمی کار بیشتر می توانستیم محصولی شبیه به مراحل اولیه ی موزائیک عرضه کنیم. اگر کمی بیشتر تلاش می کردیم، می توانستیم اروایز را روی پلتفرم های گوناگون عرضه کنیم.

ViolaWWW

مرورگر ViolaWWW در آوریل سال ۱۹۹۲ معرفی شد. توسعه دهنده ی آن پی یوان وی از دانشگاه کالیفرنیا برکلی بود که با مبتنی بر یونیک اختصاصی خود یعنی ویولا، مرورگر را آماده کرد. منظور از ویولا در نام زبان و مرورگر، معنای لغوی آن یعنی ویولن بزرگ نیست. یوان تنها مخففی از عبارت Visually Interactive Object-oriented Language and Application را برای زبان خود استفاده کرده بود. در توضیح ساده زبان او را می توان از اولین نمونه های شیء گرا با تعامل بصری نامید.

ویولا با الهام از اپلیکیشن هایپرکارد مک نوشته شد

یکی از اولین برنامه های سیستم عامل مک به نام هایپرکارد، الهام بخش یوان در توسعه ی مرورگر ویولا بود. نرم افزار مذکور به کاربر امکان می داد تا ماتریس هایی برای اسناد به هم لینک شده بسازد. یوان در توضیح هایپرکارد به یاد می آورد که آن نرم افزار جزو ابزارهای کاربردی مبتنی بر گرافیک در دهه ی ۱۹۹۰ بود، اما به خاطر انحصار به سیستم عامل مک، همه به هایپرکارد دسترسی نداشتند. حتی یوان هم ارتباط و کاربرد نزدیکی با هایپرکارد نداشت.

یوان برای توسعه ی نرم افزار به ترمینال های یونیکس در یوسی برکلی دسترسی داشت. او می گوید با مشاهده ی دستورالعمل های هایپرکارد آشنایی اولیه با نرم افزار پیدا و سپس، مفاهیم آن را در X-windows پیاده سازی کرد. یوان برای پیاده سازی مفاهیم هم از زبان اختصاصی خودش یعنی ویولا استفاده کرد.

از قابلیت های جذاب ویولا می توان به مکان توسعه دهنده ها در پیاده سازی اسکریپت و اپلت در صفحات مرورگر اشاره کرد. این قابلیت، بعدها به ظهور جاوا اپلت های بی شمار در دهه ی ۱۹۹۰ انجامید. نکته ی جالب توجه اینکه یوان در اسناد مرورگر خود، برخی نقاط ضعف آن را نیز عنوان کرده بود که از مهم ترین آن ها می توان به در دسترس نبودن در محیط PC اشاره کرد. در اسناد مرورگر ویولا، موارد زیر را به عنوان نقاط ضعف می بینیم:

  • پورت نشدن به پلتفرم کامپیوتر شخصی
  • عدم پشتیبانی از چاپ با HTML
  • عدم تفسیر HTTP
  • عدم پشتیبانی از ابزار تغییر IP
  • عدم پشتیبانی از تفسیر زبان به صورت چندرشته ای

یوان در ادامه ی اسناد مرورگر خود نوشته بود که توسعه  و بهینه سازی آن به مرور انجام می شود. برنرزلی در مصاحبه ای پیرامون مرورگر ویولا آن را ابزاری تمیز، سرراست و آسان و قابل استفاده برای همگان نامیده بود. تیم اعتقاد داشت که قابلیت های بیشتر، عموما توسط ۹۰ درصد از کاربران استفاده نمی شوند و تنها کاربران حرفه ای به آن ها نیاز پیدا می کنند.

Midas و Samba

پائول کونز، فیزیک دان شتاب دهنده ی خطی استنفورد بود که در سپتامبر ۱۹۹۱ بازدیدی از مرکز سرن داشت. او پس از بازگشت از آزمایشگاه، کدهای مورد نیاز برای توسعه ی سرور وب در SLAC را با خود به همراه برد که به نام North American Web Server شناخته شد. او در صحبت با مدیر SLAC لوئی آدیس، گفت:

من به تازگی از آزمایشگاه سرن بازدید کردم و ابزار جذابی به دستم رسید که فردی به نام تیم برنرز لی درحال توسعه ی آن است. این ابزار همان چیزی است که شما برای پایگاه داده ی خود به آن احتیاج دارید.

آدیس با شنیدن صحبت های کونز به ظرفیت بالای ابزار جدید پی برد و توسعه  ی آن را تأیید کرد. سپس پایگاه داده ی اصلی مرکز تحقیقات به فضای وب منتقل شد و دانشمندان فرمی  لب سرور مورد نیاز را به سرعت توسعه دادند.

مرورگر Samba

در تابستان سال ۱۹۹۲، دانشمند آزمایشگاه اسلک مرورگری به نام میداس توسعه داد. مرورگر او ابزاری گرافیکی بود که برای جامعه ی فیزیک استنفورد طراحی شد. قابلیت جذاب میداس، توانایی نمایش اسناد به زبان پست اسکریپت بود. فیزیک دانان علاقه ی شدیدی به زبان مذکور و این مرورگر داشتند، چرا که با استفاده از ترکیب آن ها می توانستند فرمول های علمی را به سرعت از کاغذ به کامپیوتر منتقل کنند. درنتیجه، کاربرد وب در میان جامعه ی فیزیک دانان نیز به سرعت افزایش یافت.

در همان حین که میداس محبوبیت خود را بین جامعه ی دانشمندان افزایش می داد، دو کارمند سرن به نام های پلو و رابرت کایلیائو اولین مرورگر مخصوص کامپیوترهای مکینتاش را توسعه دادند. مرورگر نهایی به نام سامبا معرفی شد که روند توسعه ی دشواری هم داشت.

سامبا از دل رفع باگ مرورگرهای مک بیرون آمد

پلو در روند توسعه ی سامبا با چالش هایی رو به رو بود، چرا که مرورگر اولیه پس از مرور چند لینک بسته می شد و دلیل مشخصی هم برای این رخدادها پیدا نشد. برنرز لی در آن زمان در مصاحبه ای گفت که مرورگر مخصوص مک در وضعیت مناسبی ندارد. او حتی جایزه ای به صورت یک تیشرت W3 برای اولین فردی در نظر گرفت که بتواند مشکلات را شناسایی و رفع کند. درنهایت جان استریتس از فرمی لب توانست باگ ها مرورگر را کشف کند و به نیکولا پلو امکان داد که توسعه را بهتر ادامه دهد.

برنرز لی سامبا را تلاشی برای بازطراحی مرورگر اولیه ی WWW برای مک می دانست. درنهایت سامبا به پایداری و کاربردپذیری مورد نظر نرسید تا اینکه مرکز ملی کاربردهای ابرکامپیوتری (NCSA) نسخه ی مک مرورگر موزائیک را منتشر کرد و همه ی مرورگرهای دیگر برای این سیستم عامل، به سایه رفتند.

موزائیک را می توان جرقه ای نامید که منجر به رشد انفجاری وب در سال ۱۹۹۳ شد. البته بدون حضور مرورگرهای قبلی و حمایت های NCSA و ماشین های حرفه ای یونیکس آن ها، قطعا توسعه ی چنین ابزار مهمی ممکن نبود. دکتر پینگ فو متخصص گرافیک کامپیوتری بود که در فیلم بزرگ ترمیناتور ۲ هم کمک هایی به تیم جلوه های بصری کرده بود. NCSA او را در اختیار داشت و می توانست از توانایی هایش برای هرچه گرافیکی تر کردن مرورگر استفاده کند. پینگ دستیاری به نام مارک اندرسن داشت که نقشی حیاتی را در توسعه ی موزائیک بازی کرد.

مرورگر Mosaic

پینگ از اندرسن درخواست کرد تا رابطی گرافیکی برای یک مرورگر توسعه دهد. مارک هیچ شناختی از مرورگرها نداشت و به کمک کارمند دیگر NCSA به نام دیو تامسون، نمونه  هایی از ویولا و میداس را مشاهده کرد. اندرسن با مشاهده ی میداس به وجد آمد آن را ابزاری عالی و حرفه ای دانست. سپس او با همکاری متخصص یونیکس سازمان، اریک بینا مرورگر اختصاصی برای X-windows را توسعه داد.

موزائیک قابلیت های جدیدی زیادی را به دنیای وب معرفی کرد. به عنوان مثال می توان به پشتیبانی از ویدئو، صدا، فرم ها، نشانه گذاری و فایل های تاریخچه اشاره کرد. نکته ی مهم دیگر درباره ی موزائیک این بود که برخلاف دیگر مرورگرهای X-windows، تنها در یک فایل ارائه می شد. مورخان می گویند نصب و جابه جایی موزائیک بسیار آسان بود. پیشرفت مهم بعدی در توسعه ی موزائیک، پشتیبانی از تگ <IMG> بود که امکان اضافه کردن عکس در داخل متن را به کاربر می داد. در مرورگر اولیه ی برنرز لی، تصاویر لینک هایی بودند که در صفحات جدید باز می شدند. چنین قابلیتی صفحات وب را مجهز به محتوای جذاب تری می کرد که شباهت بیشتری به محتوای رسانه های چاپی داشت. هرچند هنوز راه زیادی تا مدرن شدن وب مانده بود، اما همین قابلیت شهرت موزائیک را چندین برابر کرد.

تیم توسعه ی موزائیک با بهره گیری از ماشین های حرفه ای یونیکس، مرورگری انقلابی توسعه داد

تیم برنرز لی توسعه ی موزائیک را بسیار تحسین می کرد. او نصب آسان و حل سریع باگ ها را از قابلیت های مهم موزائیک می دانست. طبق صحبت های تیم، توسعه دهنده های این مرورگر پس از دریافت هر گزارش باگ از سوی کاربران، با سرعتی بالا آن ها را حل می کردند.

شاید بزرگ ترین دستاورد موزائیک را بتوان پشتیبانی از پلتفرم های گوناگون دانست. چند ماه پس از آن که اندرسن موزائیک را برای X-windows ارائه کرد، نسخه های مخصوص پلتفرم های دیگر هم ارائه شدند. چند ماه بعد، الکس توتیک نسخه ی مک مرورگر را ارئه کرد و کریس ویلسون و جان میتلهازر نیز توسعه ی نسخه ی PC را انجام دادند.

مرورگر موزائیک را می توان نرم افزاری بر پایه ی ویولا و میداس دانست. به علاوه، در کدهای آن از کتابخانه ی کد سرن استفاده شده بود. طبق نظر کارشناسان، نقطه ی قوت اصلی موزائیک نسبت به مرورگرهای قبلی، پایداری و قابلیت نصب آسان بود. به علاوه قابلیت وارد کردن گرافیک در صفحات وب نیز موزائیک را یک سر و گردن بالاتر از نرم افزارهای دیگر قرار داد.

Cello

موزائیک تنها نوآوری بزرگی نبود که در میانه ی دهه ی ۱۹۹۰ منجر به محبوبیت وب شد. لو مانتولی دانشجوی دانشگاه کانزاس مرورگری برای اسناد هایپرتکست در دانشگاه توسعه داد. مورخان مرورگر مانتولی به نام Lynx را ابزار محبوب آن سال ها برای کاراکتری بدون گرافیک می دانند.

تام بروس، دانشجوی حقوق دانشگاه کرنل بود که در همان سال هایی میانی دهه ی ۱۹۹۰، وب اپلیکیشنی برای PC توسعه می داد. در آن زمان دانشجوهای حقوق از مشتریان اصلی کامپیوترهای PC بودند و باید مرورگری مخصوص آن ها طراحی می شد. بروس مرورگری خود را به نام Cello در هشتم ژوئن سال ۱۹۹۳ معرفی کرد که به سرعت به آمار دانلود ۵۰۰ نسخه در روز رسید.

۶ ماه بعد از عرضه ی سلو، اندرسن بازدیدی از مانیت ویو کالیفرنیا داشت و تیمش در ۱۳ اکتبر سال ۱۹۹۴، موازئیک نت اسکیپ را عرضه کرد. او به همراه توتیک و میتلهازر با نگرانی نرم افزار خود را روی یک سرور FTP بارگذاری کردند. میتلهازر درباره ی آن لحظه می گوید:

پس از گذشت پنج دقیقه هیچ اتفاق خاصی رخ نداد. در یک لحظه کاربری از ژاپن اولین دانلود را انجام داد. ما قسم خوردیم که تیشرتی برای قدردانی برای او ارسال کنیم.

تاریخچه ی بالا بیش از همه چیز نشان می دهد که نوآوری هیچ گاه تنها توسط یک نفر رخ نمی دهد. مرورگرهای وب توسط افراد خوش ذوق متعددی در سرتاسر جهان، به زندگی امروزی ما آمدند. افرادی که اغلب نمی دانستند چه می کنند و چه تأثیری بر آینده خواهند داشت. کنجکاوی، نگرانی برای بهبود کاربردهای وب و حتی سرگرمی، انگیزه ی اولین توسعه دهنده های مرورگرهای وب بود. نقش های مجزا و کوچک هریک از آن افراد، روند توسعه و نخبگی فناوری را فراهم کرد. به علاوه، اصرار تیم برنرز لی بر باز بودن پروژه ی وب و همکاری همه ی افراد در آن، نقش مهمی در توسعه ی ابزارها داشت.

تیم برنرز لی درباره ی روزهای ابتدایی دنیای وب می گوید:

وب در روزهای ابتدایی تنها نیازهای اولیه ی کاربران را برطرف می کرد. کارهای بسیاری باید انجام می شد تا شعله ی بر افروخته شده، زنده بماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

13 − 2 =

لطفا پاسخ عبارت امنیتی را در کادر بنویسید. *