9.30 صبح، اغلب شنبه، تلفن زنگ میخورد. ایران سپید! بفرمایید. روزنامه بو میدهد! -بو؟ بله بوی بد.. یکی از دلهره های هر روزه در ایران سپید پاسخ دادن به گله و شکایت مخاطبان از وضعیت کاغذ روزنامه است. استرس پاسخ دادن به این سؤالها که چرا جنس کاغذ بد است؟ یا اینکه چرا لغات درست نخورده؟ چرا کاغذ کثیف است؟ و … هرچند این پاسخگویی بر دوش مدیر مسئول ایران سپید سنگینی میکند؛ اما در میان دنبال مقصر گشتنها و چراییها یک نفر هست که دغدغه کاغذ و کاغذ بازی خواب و خوراک را از او گرفته است.
مهرداد شفیعی، مسئول بخش بازرگانی مؤسسه مطبوعاتی ایران است. سالهاست که او کاغذ مورد نیاز ایران سپید و نشریات مؤسسه مطبوعاتی ایران را میخرد و مدیریت میکند تا به چاپخانه برسد. به مناسبت سالگرد انتشار ایران سپید پای صحبتهای او نشستیم. آقای شفیعی متوسط قامت است؛ عینک میزند و فردی جدیست. با این حال همیشه کلام را با لبخند آغاز میکند. وی در مورد دغدغه تأمین کاغذ میگوید: برای تهیه کاغذ دغدغه های زیادی وجود دارد و اگر بخواهم آن را دسته بندی کنم میتوانم گفت عمده مشکلات مربوط به نوسانات قیمت کاغذ، منابع مالی مؤسسه مطبوعاتی ایران و زمانبندی برای به موقع رساندن کاغذ و در آخر، چانه زنی از فروشندگان تا برشکاران کاغذ است. وی در مورد بازار کاغذ و نوسانات قیمت این گونه میگوید: کاغذ ایران سپید در میان نشریات مؤسسه ایران گرانترین قیمت را دارد. البته در مورد مصرف کاغذ کمترین سهم را داراست. همه میدانند که بعد از تحریمها حال روز بازار کاغذ به شرایطی دچار شد. در گذشته ما کاغذهای مالزیایی و اندونزیایی برای ایران سپید میخریدیم که از کیفیت خوبی برخوردار بود. اگر یادتان باشد رنگ آن کاغذها سفید بود. قیمت آن کاغذ در حال حاضر ده برابر شده و با توجه به منابع موجود نمیتوانیم آن جنس از کاغذ را تهیه کنیم که البته آن کاغذ با آن کیفیت دیگر در بازار کاغذ ایران یافت نمیشود. وی در مورد فضای مطبوعاتی این گونه توضیح میدهد: مخاطبان شما باید بدانند که فقط ایران سپید نیست که درگیر مشکلات کاغذ است؛ بلکه کل صنعت چاپ کشور در بحران به سر میبرد. مؤسسه مطبوعاتی ایران باید فروش داشته باشد تا بتواند هزینه کند. روزنامه دیگر در سبد خرید افراد نیست. این مسئله از لحاظ اقتصادی به مؤسسات مطبوعاتی فشار زیادی آورده است. البته روزنامه ایران سپید به صورت رایگان منتشر میشود و مؤسسه از قبل نشر روزنامه هزینه ای دریافت نمیکند. اما در کل درآمد کل مؤسسه به صورت مستقیم از فروش روزنامه تأمین میشود. وی در مورد زمانبندی و فرایند ارتباط با فروشندگان میگوید: در حال حاضر کاغذ ماهیانه تأمین میشود، اما مؤسسه روزهایی هم پشت سر گذاشته که کاغذ به صورت روزانه تأمین میشد. همانطور که در بالا اشاره کردم، نوسانات بازار کاغذ بسیار زیاد است و قیمتها روز به روز تعیین میشود. زمانی که روزانه قیمت تغییر کند، ما هم مجبوریم برای پیدا کردن فروشنده و کاغذی که به جیبمان بخورد بیشتر زمان بگذاریم. این زمان نباید با زمان چاپ تداخل کند و اینکه کاغذ به موقع برسد، ما را تا مرز سکته پیش میبرد. وی از دیگر دغدغه هایش در مورد کاغذ میگوید: مشکل عمده بعدی ما این است که نظارت کنیم همانطور که کاغذ را خریدیم، همان گونه به دست چاپخانه برسد. کاغذ گران است و مانند طلا شده است. طلافروش از هر مثقال طلایش مانند جانش پاسداری میکند. فرایند برشکاری خارج از مؤسسه صورت میگیرد و ما معمولاً با برشکاران به مشکل بر میخوریم؛ چرا که کاغذی را که به برشکار میدهیم، زمان تحویل افت وزن پیدا میکند. وی در مورد کیفیت کاغذ روزنامه ایران سپید میگوید: بخش بازرگانی قبل از خرید کاغذی که در حال حاضر روزنامه در آن چاپ میشود، چند نمونه کاغذ به چاپخانه ایران سپید فرستاد تا کیفیت کاغذها سنجیده شود. باید تأکید کنم با توجه به منابع مالی موجود، فقط چند گزینه کاغذ با کیفیتهای نزدیک برای خرید در بازار وجود داشت. چاپخانه و مدیریت ایران سپید پس از تأیید، یکی از این سه مدل کاغذ را به ما اعلام کرد که این کاغذ خریداری شود.
منبع: ایران سپید